خودکشی منجر به مرگ دو دانشآموز در استانهای تهران و فارس به دلیل فشارها و برخوردهای مدیران مدرسه در روزهای گذشته بار دیگر موضوع فشارهای ایدئولوژیک به نوجوانان از سوی آموزش و پرورش را مورد توجه قرار داده است. وزارت آموزش و پرورش دولت مسعود پزشکیان درباره تداوم فشارها در مدارس به دانشآموزان سکوت اختیار کرده و در آنسو یک عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی مدعی شده رفتار کادر آموزش با دانشآموزان خیلی خوب و محترمانه است.
سهشنبه ۱۵ آبانماه خبر خودکشی آرزو خاوری دانشآموز ۱۶ ساله افغانستانی منتشر شد. او دانشآموز یکی از مدارس شهرری بود و علت اقدامش برخورد مدیر مدرسه با او بر سر نوع پوشش و تهدید به اخراج از مدرسه اعلام شده است. آموزش و پرورش شهرستانهای تهران در واکنش به این خبر بدون اشاره به موضوع خودکشی، آن را «حادثه» قلمداد کرده و اعلام کرد که «عصر روز یکشنبه ۱۳ آبانماه ۱۴۰۳ یکی از دانشآموزان دختر تبعه افغانستان ساکن شهرری، پس از ترک مدرسه، بر اثر سقوط از ارتفاع یک ساختمان مسکونی مصدوم شد و پس از انتقال فوری به بیمارستان و با وجود تلاشهای تیم پزشکی، جان خود را از دست داد.»
دو روز بعد و در روز پنجشنبه ۱۷ آبانماه امسال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان از خودکشی یک نوجوان به نام آیناز کریمی به دلیل فشارهای ناشی از برخورد سختگیرانه مدرسهاش در شهرستان کازرون واقع در استان فارس خبر داد.
آیناز دانشآموز پایه دوازدهم و ۱۷ ساله در مدرسه قبازرد روستای دریس درس میخواند و به گفته برادرش، مدیر مدرسه او را اخراج کرده بود.
طی روزهای گذشته جزییات بیشتری از این دو خودکشی منتشر شده است. پدر آرزو خاوری در گفتگو با «شبکه شرق» گفته آرزو یک روز پیش از اقدام به خودکشی در اردوی دانشآموزی «شلوار جین» پوشیده و در مسیر رفتن به اردو هم «رقص و شادی» میکرد.
او افزوده «گویا مدیر عصبانی میشود. فردای آن روز [آرزو] با لباس فرم به مدرسه میرود و مدیر داخل کلاس راهش نداد. میخواست تنبیهاش کند. به من گفتند شلوار جین پایش بود و در اردو میرقصید.»
پدر آرزو گفته دخترش دو سال تحت آزارهای کلامی و فشار مدیر مدرسه قرار داشت: «دخترم ۹ سال است که در این مدرسه درس میخواند و هیچ مشکلی نداشت، اما در این دو سالی که مدیر مدرسه عوض شده کلی آسیب دید. مدیر با دخترم بدرفتاری میکرد. این سختگیری برای همه بچهها بود.»
او گفته در روز حادثه وقتی دخترش بار دیگر از سوی مدیر مدرسه زیر فشار قرار گرفت و به کلاس راهش ندادند، از مدرسه بیرون آمده و داخل یک ساختمان شده و از آنجا، خودش را پرت کرده است.
پدر آرزو گفته از مدیر مدرسه شکایت کرده تا «به خاطر بدرفتاری که با دخترش کرده مجازات شود تا دختر دیگری به خاطر این سختگیریها خودکشی نکند.»
آرزو خاوری؛ نوجوان ۱۶ سالهای که قربانی حجاب اجباری جمهوری اسلامی شد
همچنین یکی از اقوام آیناز کریمی در گفتگو با خبرنگاران گفته که «مدرسه آیناز در روستای دریس بود، اما خانواده ساکن روستای طالقانی بودند. آن روز مدیر مدرسه به خاطر موارد انضباطی به آیناز فحاشی کرده و حرفهای نامربوط زده است؛ این را همکلاسیهای آیناز به ما گفتهاند. مدیر مدرسه تا ساعت آخر نگذاشته آیناز سر کلاس برود، حتی نگذاشته به خانه برگردد. دوستانش گفتهاند آیناز از فحاشی و تهدید مدیر مدرسه خیلی ناراحت شده بود. وقتی هم به خانه برگشته، ناهار نخورده در حالی که یونیفرم مدرسه به تن داشته، خود را با شال در انبار خانه حلقآویز کرده است. خانواده او وقتی به آنجا رفتهاند، متوجه شدهاند آیناز خودکشی کرده است.»
خودکشی آرزو و آیناز از جمله ۱۶ مورد خودکشی دانشآموزان از ابتدای سال ۱۴۰۳ است که خبر آنها منتشر شده است. از این تعداد ۱۳ مورد منجر به مرگ شده و تنها سه دانشآموز نجات پیدا کرده و به زندگی بازگشتهاند.
روزنامه «هممیهن» در گزارشی به خودکشی دانشآموزان پرداخته و نوشته از اول فروردینماه ۱۴۰۳ تا ۲۲ آبانماه امسال، دستکم ۱۶ دانشآموز اقدام به خودکشی کردند که سه نفر از آنها با مداخله ماموران مراکز یا سازمانهای مداخلهگر نجات پیدا کردند و ۱۳ نفر فوت کردند. این اطلاعات بر اساس خبرهای منتشرشده در وبسایت رکنا، اعتماد آنلاین، رویداد ۲۴ و در موارد اندکی از حسابهای شبکههای اجتماعی متعلق به نزدیکان تعدادی از دانشآموزان جمعآوری شده است:
۲۰ فروردینماه امسال خبری درباره اقدام به خودکشی یک نوجوان ۱۴ ساله در شهر تالش منتشر شد که قصد پریدن از بالکن یک منزل مسکونی را داشته و انگیزه خود را مشکلات شخصی و اختلافات خانوادگی اعلام کرده بود. ماموران نیروی انتظامی مانع از اقدام او برای خودکشی شدند و درنهایت نجات پیدا کرد.
۹ اردیبهشتماه امسال اعلام شد که یک دختر ۱۶ ساله در تبریز با پرت کردن خود از طبقه ششم محل زندگیاش، اقدام به خودکشی کرد. خواهر او یکسال پیش با همین شیوه اقدام به خودکشی کرده بود.
۲۰ خرداد امسال یک دختر ۱۲ ساله خرمشهری در خانه خودش را حلقآویز کرد که علت آن اعلام نشد.
۲۷ خردادماه یک دختر ۱۷ ساله در شیراز اقدام به خودکشی میکند که از سوی پلیس نجات داده میشود. پلیس اعلام کرده بود که این دختر قصد داشت از پل زیرگذر زند، خود را به پایین پرتاب کند که بلافاصله یکی از نیروهای پلیس وارد عمل شد و او نجات یافت. علت اقدام او، مشکلات خانوادگی اعلام شده بود.
۲۹ خردادماه هم خبر خودکشی یک دختر ۱۲ ساله در تبریز اعلام شد. این دختر در یکی از مناطق تبریز درحالیکه تلفن همراهش در دستش بود، از طبقه پنجم ساختمان به پایین میافتد. علت این اقدام او، خیانت دوست پسرش اعلام شده است.
۲۳ تیرماه خبر خودکشی سایان توانگری، دانشآموز ۱۸ ساله در کامیاران منتشر شد و دلیل آن ناتوانی او در تامین مخارج دانشگاه اعلام شد. براساس گزارشها، او پس از قبولی در آزمون پذیرش دانشجو معلم در دانشگاه فرهنگیان بهدلیل «نداشتن توان مالی جهت تامین مخارج دانشگاه» خودکشی کرد. سایان اهل روستای وشترمل از توابع بخش موچش شهرستان کامیاران درنهایت روز ۲۳ تیرماه در بیمارستان توحید سنندج جان خود را از دست داد.
۳۰ تیرماه امسال، دو خواهر ۱۳ و ۱۴ ساله به نامهای النا و الیسا در حکیمیه تهران، از طبقه نوزدهم برجی در شرق تهران خودشان را به پایین انداختند و فوت کردند.
اواخر مردادماه امسال فرید صادقی، نوجوان ۱۴ ساله اهل شهرستان قروه اقدام به خودکشی کرد که گفته میشود اقدام او بهدلیل آزارهای جنسی بوده است. محمد رسول شیخیزاده، نماینده مردم قروه و دهگلان، همان زمان گفته بود که پرونده «فرید صادقی» را باید از طریق قانون حمایت از کودکان و نوجوانان پیگیری کرد.
۲۶ شهریورماه امسال از باغملک خوزستان خبر رسید که یلدا رحیمی، دانشآموز ۱۷ساله بهدلیل فقر شدید به زندگی خود پایان داده است. آخرین لحظات زندگی او در توالت دفتر کمیته امداد خمینی در این شهرستان گذشت. او در روز مرگش، برای درخواست کمک به کمیته امداد خمینی، درست پیش از آغاز سال تحصیلی، مراجعه کرده بود. پس از اینکه درخواست یلدا رد شد، او تصمیم گرفت همانجا در توالت کمیته امداد به زندگی خود پایان بدهد. پدرش چند سال پیش خود را حلقآویز کرده بود و یلدا با پدربزرگش در روستای دمآب زندگی میکرد.
۲۸ شهریورماه امسال یک پسر ۱۸ ساله در پی سقوط از طبقه پنجم یک ساختمان در باغفیض، جان خود را از دست داد که بررسیهای اولیه نشان داد این اقدام به قصد خودکشی انجام شده است.
در تاریخ ۱۶ مهرماه امسال، خبر خودکشی دختر ۱۷ ساله در نازیآباد تهران منتشر شد که طبق آن، این دختر نوجوان خودش را از سقف پشتبام حلقآویز کرد و علت آن هنوز مشخص نیست.
۲۳ مهرماه اقدام به خودکشی دختر ۱۸ ساله در ساری منتشر شد. او با بالارفتن از پل کابلی در ساری، قصد خودکشی داشت و درنهایت توسط ماموران نیروی انتظامی نجات پیدا کرد.
در ۲۸ مهرماه، بعضی منابع غیررسمی خبر دادند که دنیا فرهادی، دانشآموز ۱۷ ساله اهل نوسود، بهدلیل بعضی فشارهای داخل مدرسه و پس از فرار از محل تحصیل خود در پاوه، اقدام به خودکشی کرده و جانش را از دست داده است.
خودکشی و جان باختن یک دانشآموز دیگر؛ آیناز به خاطر لاک ناخن و رنگ مو اخراج شده بود!
«هم میهن» تأکید کرده که از سال ۱۴۰۰ جداول مربوط به فراوانی سنی و جنسیت خودکشیها در ایران از سایت سازمان پزشکی قانونی حذف شده است.
سال ۱۳۹۹، انجمن دفاع از حقوق کودک نتایج پژوهشی را منتشر کرد که بر اساس بررسیهای این انجمن، بیش از ۲۵۰ کودک طی سالهای ۹۰ تا ۹۹ خودکشی کرده بودند. این انجمن آن زمان اعلام کرد که این در حالی است که این آمار تنها تعداد خودکشیهایی است که رسانهای شده و عدد واقعی بیش از اینهاست.
این گزارش افزوده بود که «۴۸ درصد از خودکشیهای رسانهایشده طی این ۱۰ سال مربوط به پسران و ۵۲ درصد هم مربوط به دختران بوده است. حلقآویز شدن ۴۰ درصد، پریدن از ارتفاع ۳۸ درصد، مصرف قرص ۱۲ درصد و ۱۰ درصد دیگر هم روشهای نامشخص خودکشی در این ۱۰ سال را نشان میدهد. ۴۵ درصد از خودکشیها مربوط به بازه سنی ۹ تا ۱۴ سال و ۵۵ درصد دیگر مربوط به بازه سنی ۱۵ تا ۱۸ سال بوده است.»
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان با انتشار خبر خودکشی آیناز کریمی نوشته بود که خبری از پیگیری مسئولین نیست! آموزشوپرورش کازرون و مسئولان آن، بهجای دفاع از حقوق دانشآموزان، سکوت کردهاند و به حفظ میز و مقام خود راضیاند. آیا نباید به جای پنهانکاریهای همیشگی، این زخمهای عمیق را برای همیشه ریشهکن کرد؟ چرا این مسائل را به جای دفنکردن، تحلیل و پیشگیری نمیکنیم؟
این تشکل صنفی تأکید کرده بود که برخوردهای ایدئولوژیک و سرکوبگرانه در مدارس، نهتنها آینده دانشآموزان را به تاراج میبرد بلکه به از دست رفتن جان و انگیزه آنها نیز منجر میشود. ما خواستار پایان دادن به سیاستهای ایدئولوژیک، حذف نگاه تحقیرآمیز به دانشآموزان، و احترام به آزادیهای فردی و حقوق انسانی آنان هستیم. سیستم آموزشوپرورش باید از ابزار سرکوب و کنترل ایدئولوژیک دور شود و به جایش، نگاهی انسانی و دانشمحور جایگزین گردد.