ولید فارِس (ایندیپندنت عربی) – اگرچه دونالد ترامپ رئیس جمهوری منتخب هنوز وارد کاخ سفید نشده و تازه در ژانویه ۲۰۲۵ ساکن آن خواهد شد، و اگرچه انتخاب او برای اعضای دولتاش آغاز شده، اما ترامپ میداند که رئیس جمهوری نمیتواند قبل از تأیید طرحهای خود تصمیمات اجرایی بگیرد. بنابراین در ماه اول ریاست جمهوری او، سوالاتی درباره سیاستهای جدید کاخ سفید، به ویژه سیاست خارجی آینده در واشنگتن مطرح شده است. همه درباره اولویتها سئوال میکنند، از اوکراین گرفته تا تایوان، جنگ ایران و اسرائیل، و جنگهای پراکنده در غزه، لبنان و هلال خصیب تا یمن.
همه در اروپا در مورد آینده ناتو و اقتصاد جهانی با توجه به بحرانها، رویاروییها و دوره انتقالی سئوال میکنند و درحالی که دولت انتقالی هنوز در مراحل ابتدایی خود است همه درباره وضعیت خاورمیانه در آغاز سال ۲۰۲۵ میپرسند.
ترامپ و ایران و اسرائیل
در رابطه با جنگ رژیم ایران و اسرائیل، رئیس جمهوری منتخب آمریکا پیشتر اعلام کرد که قصد دارد یکبار برای همیشه به این جنگها پایان دهد، اما این سوال باقی میماند: چگونه؟ در مورد غزه، چارهای نیست جز اینکه ترامپ به نتانیاهو اجازه دهد مرحله نظامی را تا ابتدای سال جدید پایان دهد. زیرا او تا پایان ماه اول سال ریاست کاخ سفید را بر عهده نخواهد گرفت. تنها چیزی که برای دولت او باقی میماند این است که یک تفاهم عربی- آمریکایی در مورد اینکه چه کسی نوار غزه را مدیریت کند، ایجاد نماید؛ یعنی آیا مسئولیت به عهده تشکیلات خودگردان فلسطین خواهد بود یا یک تشکیلات خودگردان فلسطینی دیگری در غزه؟
درباره لبنان و رویارویی اسرائیل و حزبالله، یک وضعیت معادلهای وجود دارد که حاصل وضعیت نظامی- میدانی است، یعنی جایی که اسرائیل در عمل به آن رسیده است.
ترامپ از یکسو حزبالله لبنان را یک سازمان تروریستی میداند، اما خواهان راه حلی ریشهای برای پایان دادن به جنگهای لبنان است.
سوال اینجاست: چگونه؟ این دو دیدگاه متناقض یعنی یافتن راه حلی بر اساس «توافق داخلی بین حامیان رژیم ایران و اتحادهای سیاسی گسترده دیگر لبنان» و اعلام دولت جدید برای لبنان بر اساس اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ که خلع سلاح حزبالله را مطرح میکند، باهم به نوعی منطبق است.
در اولین روزهای آغاز کار ترامپ پرونده لبنان در اولویت کابینه جهت تصمیمگیری نهایی به کاخ سفید ارسال میشود. البته جناح طرفدار اسرائیل در کابینه و اکثریت کنگره از رابطه ویژه بین دولت ترامپ و دولت نتانیاهو حمایت خواهند کرد و این وضعیت به فشار بیشتر اسرائیل بر دشمنانش تبدیل خواهد شد.
پرسش این است که پایگاه بسیار گستردهی اعضای دولت رئیس جمهوری منتخب برای حمایت از تلآویو و فشار بر حزبالله برای عقبنشینی به سمت شمال رودخانه لیطانی، چگونه عمل خواهد کرد، و موضع واشنگتن بعد از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ چگونه خواهد بود؟ این تغییرات را به زودی خواهیم دید.
ترامپ خاورمیانه و رژیم ایران و محور مقاومت
درباره سرنوشت جمهوری اسلامی ایران دو رویکرد در میان حامیان ترامپ دیده میشود؛ یکی معتقد است با ائتلاف منطقهای و بینالمللی و جلب اکثریت در اردوگاه آمریکا میبایست سلطه رژیم خمینی بر منطقه را از بین برد. این امر در تعیین سه مقام ارشد توسط ترامپ تجسم یافت. سه شخصیتی که به رویارویی با رژیم تهران و دوستی با اسرائیل معروف هستند.
ترامپ مایکل والتز را برای مشاور امنیت ملی در کاخ سفید و مارکو روبیو را برای پست وزارت خارجه و الیز استفانیک را برای نمایندگی آمریکا در سازمان ملل تعیین کرد.
با این حال، گرایش دیگری به نام «انزواگرایان» وجود دارد که مداخله خارجی آمریکا را بطور کلی و هرگونه رویارویی با رژیم ایران و گروههای آن را در منطقه بطور خاص رد میکنند.
از مهمترین نمادهای این جنبش و مهمترین تأثیرگذاران آن میتوان به تاکر کارلسون شخصیت رسانهای معروف، تولسی گابارد نماینده سابق کنگره و سناتورهایی مانند مایک لی و رند پال اشاره کرد.
انزواگرایانها موقعیتی نزدیک به دونالد ترامپ رئیس جمهوری منتخب را اشغال میکنند و با سنتگرایان محافظهکار که اکثریت کنگره را تشکیل میدهند، روبرو میشوند. اما در نهایت، این ترامپ است که در مورد هویت سیاسی دولت خود تصمیم می گیرد: آیا دولتی انزواگرا و به دور از بحرانها خواهد داشت یا دولتی در تقابل با چالشها و یا ترکیبی از هر دو گرایش انتخاب خواهد کرد؟
رئیس جمهور منتخب، که ما او را «ترامپ دوم» مینامیم تا زمانی که وارد کاخ سفید شود، همه کارتها را در دست خواهد داشت و سپس تصمیم نهایی را میگیرد. با این حال، طرفین در منطقه به دنبال دستیابی به چندین دستاورد هستند که میتوانند پس از یک ماه حضور در دفتر کاخ سفید از آنها استفاده کنند.
در این میان، جمهوری اسلامی و محورهای آن برای بقای خود تلاش خواهند کرد و اسرائیل و دوستانش در ابتدای سال ۲۰۲۵ به دنبال تحمیل دستاوردهایی بر میز کاخ سفید خواهند بود و مخالفان محور مقاومت و ائتلاف عربی نیز میتوانند چرخهای خود را به سمت جلو به حرکت درآورند. اما این «رئیس جمهور موطلایی» است که درباره موقعیت دولت جدید و همراه با آن بخشی از سرنوشت منطقه خاورمیانه و جهان تصمیم خواهد گرفت.
*منبع: ایندیپندنت عربی
*نویسنده: ولید فارِس مشاور سابق ترامپ در امور خاورمیانه و دبیرکل گروه پارلمانی آتلانتیک
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن