حنیف حیدرنژاد- حزب سبزهای آلمان آخر هفته گذشته در کنگره خود رهبری جدیدی را انتخاب و روبرت هابِک را که در حال حاضر وزیر اقتصاد و تجارت است به عنوان نامزد حزب خود برای تصدی مقام صدراعظم معرفی کرد. به دنبال شکست دولت ائتلافی، متشکل از حزب سوسیال دمکرات، سبزها و لیبرالهای آزاد، در اواخر ماه فوره ۲۰۲۵ انتخابات زودهنگام پارلمانی در آلمان برگزار خواهد شد.
احزاب سیاسی بزرگ در آلمان برای آنکه نشان دهند توانمندی رهبری کشور را دارند، در کنار تلاش برای کسب بیشتر آرای شهروندان، فردی از حزب خود را به عنوان نامزد مقام صدراعظم معرفی میکنند تا از این طریق هم فرصت بیشتری برای شرکت در میزگردهای رادیو تلویزیونی و تبلیغ برنامه خود به دست آورند و هم با سرمایهگذاری روی چهرهای که به نظر آنها جذابیت و مقبولیت بیشتری در بین مردم دارد، تلاش کنند آرای مردّد را به سود جذب خود جلب کنند.
حزب سبزها در جدیدین نظرسنجیها در ۷ نوامبر تنها ۱۲ درصد مقبولیت دارد. روبرت هابک کاندیدای حزب سبزها برای تصدی پست ریاست دولت بین ده چهره سیاسی این کشور در رتبه پنجم قرار گرفته است.
نظر به تجربه شکستخورده دولت ائتلافی آلمان که حزب سبزها یکی از تشکیلدهندگان آن بود، بسیاری ناظران سیاسی تردید دارند که این حزب شانس زیادی برای حضور در دولت آینده داشته باشد، چه برسد به اینکه بخواهد برنده انتخابات پارلمانی به عنوان اولین حزب کشور شده و ماموریت تشکیل دولت و تصدی مقام صدراعظم را به عهده بگیرد.
چهار تهدید علیه آزادی و دموکراسی آلمان
روبرتهابک در سخنرانی یک ساعته خود در کنگره حزب، ارزشهائی را که این حزب به آن باور دارد و رئوس کلی سیاستهائی را که حزب وی در صورت به قدرت رسیدن، تلاش خواهد کرد تا آنها را دنبال کند، بیان کرد. هابک در یک ارزیابی سیاسی- اجتماعی به چهار عامل که در شرایط امروز، آزادی و دموکراسی آلمان را تهدید میکنند چنین اشاره کرد:
– نظامیگری
وی توضیح داد که آزادی در آلمان از سوی یک عامل در خارج از آلمان تهدید میشود، به ویژه از طریق نظامیگری و ملیگرایی سلطهجویانه که به جنگ روسیه علیه اوکراین منجر شده است. حمله روسیه به اوکراین تنها یک مناقشه سرزمینی نیست بلکه حملهای به حقِ آزادی اوکراین است، آزادیای که اروپا را هم میسازد.
– پوپولیسم
هابک تهدید دوم را تهدیدی از درون، یعنی پوپولیسم دانست. او گفت پوپولیسم پتانسیل این را دارد که دموکراسیهای لیبرال و سیستمهای حاکمیت قانون را تجزیه و تکهتکه کند. او توضیح داد که پوپولیسم فقط مشکلاتی مانند مهاجرت یا تغییرات اقلیمی را مطرح نمیکند، بلکه بطور سیستماتیک مسائل اجتماعی مهم را به شکلی اغراقآمیز و تهاجمی بزرگ میکند، طوری که توانایی بحث و توافق از بین میرود. پوپولیسم از جدالهای لفظی استفاده میکند و بحثهایی به راه میاندازد که مردم را وادار میکند تا عقبنشینی کنند یا فقط بر سر همدیگر فریاد بزنند. به این ترتیب، توانایی دیالوگ در جامعه تضعیف میشود.
وی برای مثال به موضوع مهاجرت و پناهندگی اشاره کرد و گفت: مهاجرت موضوعی است که دربارهاش بحثهای زیادی میشود و این بحثها معمولاً به گونهای پیش میرود که به نفع پوپولیستهاست. اما اگر به مبدأ اکثر پناهجویان و مهاجرین در آلمان نگاه کنیم– بهویژه از اوکراین و سوریه– و وضعیت کشورهایشان را در نظر بگیریم، روشن میشود که چرا این مردم مجبور به فرار شدند: در کشورهایشان جنگ است. و چه کسی این جنگ را به راه انداخته است؟ پوتین، کسی که این جنگ را رهبری میکند. ما نباید فکر کنیم که خود این مردم مشکل هستند، بلکه علل جنگ و آوارگی باید شناخته شده و با آن مبارزه شود.
هابک گفت: پناهجویان گاهی از سوی پوپولیستها به اشتباه به عنوان بخشی از یک عامل بیثباتسازی یا حمله به آزادی معرفی میشوند– روایتی که عمدی به راه انداخته میشود. باید متوجه باشیم که هرگاه فرصتی برای آرامش به وجود بیاید، سریعاً یک درگیری جدید آغاز میشود. مثلا پناهجویان عمداً از طریق بلاروس به مرز لهستان فرستاده میشوند تا دولت دموکراتیک و باثبات لهستان را بیثبات کنند.
او تاکید کرد: قوانین باید از سوی همه رعایت شوند. این برای همه کسانی که به آلمان میآیند نیز صدق میکند. اگر کسی مرتکب تجاوز، یهودستیزی یا قتل شده باشد، حق اقامت را از دست میدهد. پاسخ ما به موضوع مهاجرت این است که بجای بحث در مورد خود پناهجویان هر کجا لازم باشد، میتوان قوانین را تغییر داد. او گفت: پوپولیستها آمادگی برای بحث را دشوار میسازند. به همین خاطر خیلی از مردم از مشارکت در بحثها خودداری میکنند، همین باعث میشود تا به نوعی دلسردی میرسند و این موجب تضعیف دموکراسی میشود.
– تغییرات اقلیمی
به باور روبرتهابک تهدید سوم آزادی و دموکراسی در آلمان ریشه در گرم شدن اقلیمی جهان دارد، زیرا پیامدهای آن زندگی مستقل مردم را در حال حاضر و در آینده تهدید میکند.
هابک تاکید کرد: حفاظت از اقلیم تنها یک پروژه برای نسلهای آینده نیست، بلکه زندگی امروز و اکنون را تحت تأثیر قرار میدهد. او به افزایش وقوع رویدادهای جوّی شدید اشاره کرد و توضیح داد: سیلهای سنگینی که قبلا هر صد سال دیده میشدند، خشکسالیها و امواج گرما که حالا بطور ماهانه تکرار میشوند، این پدیدهها نشان میدهند که حفاظت از اقلیم یک ضرورت فوری است.
– دلسردی و بی عملی
روبرت هابک به فیلم و عکسهائی که روزانه در تلویزیون و رسانههای اجتماعی دیده میشوند نیز اشاره کرد و اینکه چطور بسیاری از مردم دلسر شده و فکر میکنند برای تغییر این وضعیت کاری از دستشان بر نمیآید. او در این مورد به یهودستیزی از یکسو و کشتار در غزه از سوی دیگر اشاره کرد و گفت حمایت ما از اسرائیل برای دفاع از خود به معنی آن نیست که جنگ قانون ندارد و اسرائیل به هر کاری مجاز است.
ارزیابی غلط حزب سبزها
وقتی یکی از رهبران حزب سبزها میتواند تهدیدهای موجود علیه آزادی و دموکراسی در آلمان را اینگونه شناسائی و معرفی کند، پرسش مهمی که مطرح میشود اینست که چرا اسلامگرایی، سیاستهای جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران تروریست به عنوان یک تهدید در همین کشور دیده و شناخته نمیشود؟ آنهم در حالی که چندی پیش همین دولت ائتلافی که حزب سبزها نیز در آن شرکت دارد، مرکز اسلامی هامبورگ و دهها شعبهی آن را در سراسر کشور ممنوع اعلام کرده است!
از سوی دیگر، در کنار روسیه، که هابک به جنگافروزی آن اشاره میکند که به بشار اسد کمک کرد تا بر سر قدرت بماند، این جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و هست که هرگونه اعتراض علیه دولت اسد را سرکوب کرد. ویرانی سوریه و مهاجرت میلیونها نفراز کشور و پناهندگی چند ملییون از آنها به کشورهای مختلف اروپائی، محصول دخالتهای مستقیم و مرگبار رژیم ایران در سوریه است.
روسیه از جمله با پهپادها و موشکهای ارسالی از جمهوری اسلامی است که روزانه به اوکراین حمله کرده و خانه و محل کار را بر سر هزاران غیرنظامی ویران میکند.
گروههای کوچک و بزرگ تروریستی در اروپا و در آلمان با کمکهای جمهوری اسلامی است که فعالیت کرده و امنیت شهروندان آلمان را به خطر میاندازند. نمونههای اعلام شده در این مورد از سوی منابع رسمی بسیار است.
با توجه به تهدید جدی، فوری و گسترده اسلامیستها، به ویژه از نوع شیعه وابسته به جمهوری اسلامی، چرا روبرتهابک و حزب سبزها بر این تهدید تأکید نکرده و اصلا آن را نادیده میگیرند؟! بدین ترتیب است که مماشات با جمهوری اسلامی، در صحنه داخلی آلمان نیز به صورت مماشات با اسلامیستها خودش را نشان میدهد.
بیش از دو دهه است که چپها و سبزها در کشور آلمان در پوشش دفاع از حقوق اقلیتهای مذهبی و در پوشش تلاش برای یک جامعه چند فرهنگی و روادار، در مقابل ماهیت آزادیستیز، ضد بشری و ضد دموکراسی اسلامیستها و گروههای مختلف اسلامی چشم فرو بسته و با درک غلط از تولرانس و رواداری عملا میدان مانور آنها را در جامعه باز کردهاند.
سخنرانی روبرت هابک در کنگره این حزب و چشم فرو بستن بر اسلامگرایی به عنوان یک تهدید جدی، نشان میدهد که این حزب هنوز دلیل رویگردانی بخشی از رایدهندگان آلمانی از این حزب و همچنین دولت ائتلافی را درک نکرده و هنوز به شناخت درستی از اسلامیسم به عنوان یک تهدید جهانی، و نه فقط تهدیدی برای آلمان، نرسیده است. از این رو میتوان انتظار داشت، با وجود برخی سیاستهای درست و مفیدی که حزب سبزها مطرح میکند، این کمبود اساسی، یعنی ندیدن خطر اسلامیسم و ضرورت مبارزه با آن، مانع از آن خواهد شد که شهروندان بیشتری به این حزب گرایش پیدا کنند.