معاون وزیر آموزش و پرورش به تازگی از «فقر یادگیری» در میان ۴۰ درصد از دانشآموزان خبر داده است. کیفیت پایین آموزشی و جذاب نبودن محتوای کتابهای درسی از جمله عوامل موثر در عدم یادگیری دانشآموزان عنوان شده است.
رضوان حکیمزاده معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده در کنار مفهوم بازمانده از تحصیل، نظام آموزشی کشور با مفهوم بازمانده از یادگیری نیز مواجه است؛ دانشآموزانی که در مدرسه حضور دارند، اما مهارتهای پایه را با کیفیت مطلوب فرا نمیگیرند و در نهایت تفاوت ملموسی بین آنان و بازماندگان از تحصیل در مسئله یادگیری وجود ندارد.
معاون وزیر آموزش و پرورش افزوده که «فقر یادگیری مختص به ایران نیست و طبق گزارش بانک جهانی از ۸۰ درصد کودکی که امکان حضور در مدرسه را پیدا میکنند، ۲۵ درصد با فقر یادگیری مواجه هستند. به عبارت بهتر، ۴۰ درصد کودکانی که وارد مدرسه میشوند، به فقر یادگیری دچار هستند.»
کارشناسان حوزه آموزش و فعالان صنفی آموزگاران معتقدند در ایران عواملی از جمله جذاب نبودن محتوای کتابهای درسی و جذاب نبودن فضای مدارس، تراکم تعداد بالای دانشآموزان در کلاس درس و همچنین بیانگیزه بودن آموزگاران از جمله عوامل موثر بر فقر آموزشی است.
در همین رابطه زهرا خماریان، آموزگار، در گفتگو با وبسایت «خبرآنلاین» گفته «یکی از علتهای اصلی فقر یادگیری دانشآموزان، سیستم ضعیف آموزش و پرورش است؛ چرا که معلمان آموزش خوبی نمیبینند، تعداد دانشآموزان و تراکم در کلاسها بالا است و به دلیل درگیریهای بالای خانوادهها با مسائل مختلف، بهویژه در مناطق کمبرخوردار، کمتر نمیتوانند به دانشآموزان کمک کنند. از طرف دیگر محتوای آموزشی کتابها زیاد است و معلمها وقت کافی برای جا انداختن مطالب به همه دانش آموزان ندارد.»
او همچنین از «ناامیدی» دانشآموزان گفته است: «تحولات اجتماعی سالهای اخیر باعث شده دانش آموزان امیدشان را نسبت به آینده از دست بدهند. دانش آموزان امید و اعتماد به نفس برای ایجاد تغییر را از والدین میگیرند. از طرف دیگر محتوای کتابهای درسی هم مورد علاقه دانش آموزان نیست و این موضوع مقاومت ایجاد میکند و واکنش بچهها هم این است که به مدرسه بی میل باشند و کمتر یاد بگیرند. در پایههای بالاتر که دانش آموزان در دوره بلوغ هستند و شاهد تضادهای موجود در جامعه، خانواده و مدرسه میشوند هم این وضعیت تشدید میشود.»
این آموزگار افزوده که در آموزش مجازی به دلیل کرونا یا آلودگی هوا، هیچ کس راهی برای جبران عقب ماندگی آموزشی دانش آموزان نداشت و در مواردی شاهد هستیم دانش آموزان حتی در دوره دبیرستان اطلاعات اولیه درست را هم ندارند یا پایه ریاضی آنها بسیار ضعیف است.
زهرا خماریان معتقد است که «ما آینده بچهها را میکشیم، اما هیچ مسئولی به جز فعالان صنفی و معلمان و کسانی که دغدغه آموزش دارند کاری انجام نمیدهند و به هشدارها توجهی نمیکنند. حتی در موارد زیادی به این دلیل که درصد افت تحصیلی بیشتر نشود، فقط نمره قبولی به دانش آموزان داده میشود و صورت مسئله پاک میشود.»
محمدرضا نیکنژاد، کارشناس حوزه آموزش نیز معتقد است «جدا از تاثیر وضعیت آموزش در دوره کرونا، آموزش در ایران ناکارآمدیهای دیگری هم دارد؛ از جمله اینکه محتوای آموزشی به درد دانش آموزان نمیخورد، مدارس جذابیت لازم و معلمان انگیزه ندارند. این عوامل کنار هم منجر به فقر یادگیری شده است.»
محمدرضا نیکنژاد نیز «افزایش بودجه بخش آموزش، توجه بیشتر به محتوای کتب درسی، کاهش حجم کتاب درسی با حذف مباحث غیرکاربردی و گریزاننده، توجه به وضعیت معلمان و بهینهسازی کلاسها» از اقدامات ضروری برای بهبود وضعیت یادگیری دانشآموزان ارزیابی کرده است.
کمبود فضای آموزشی بحرانی شد؛ پزشکیان میخواست یکساله کمبود مدارس را رفع کند!
محسن زارعی رئیس مرکز سنجش و ارزیابی کیفیت آموزش و پرورش شهریورماه امسال با ارائه گزارش تحلیل نمرات دانشآموزان دبیرستانی اعلام کرده بود که در رشته علوم تجربی، میانگین معدل دانشآموزان از ۱۱/۲۳ سال گذشته به ۱۲ رسیده است.
او افزوده بود که در رشته ریاضی فیزیک از ۱۰/۷۹ به ۱۱/۸۲، در علوم انسانی از ۸/۷۵ به ۹/۱۳ رسیده است. معدل میانگین در مجموع سه رشته، از ۱۰/۲۳ به ۱۰/۸۹ صدم رسیده و ۵۵ صدم در مجموع سه رشته ارتقای نمره صورت گرفته است.
محسن زارعی همچنین گفته بود که مدارس غیردولتی نتایج ضعیفتری نسبت به مدارس دولتی داشتهاند. در مجموع میانگین مدارس غیردولتی در امتحانات نهایی در هر سه پایه از مدارس دولتی پایینتر است. علت این است که مدارس غیردولتی کماکان بر مهارتهای تستزنی و حافظهمحوری تأکید دارند در حالیکه باید به معلممحوری و کتاب درسی رجوع کنند.
بنا بر ادعای رئیس مرکز سنجش و ارزیابی کیفیت آموزش و پرورش این نمرات بطور کلی در حالی با افزایش نسبت به سال گذشته روبرو شده که همچنان میانگین پایینی برای معدل دانشآموزان دبیرستانی و نشانهای از کیفیت آموزشی پایین در مدارس ایران است.
نتایج آزمون پرلز ۲۰۲۱ نشان میداد که ایران در کیفیت آموزشی و وضعیت علمی مدارس، جزو ضعیفترین کشورها در سطح منطقه است. آزمون پرلز هر ۵ سال یکبار انجام میشود تا روند تغییرات آموزشی و میزان کاهش و افزایش عملکرد دانش آموزانِ کشورهای شرکتکننده مشخص شود.
ایران در آزمون پرلز ۲۰۲۱ در انتهای جدول قرار داشت و فقط کشورهای اردن، مصر، مراکش و آفریقای جنوبی بعد از ایران قرار داشتند. در سطح منطقه، کشورهای ترکیه، قطر، امارات، بحرین، عربستان، جمهوری آذربایجان، ازبکستان و عمان، وضعیت بهتری در مقایسه با ایران داشتند.
کیفیت پایین آموزشی با مدیریت جهادی جمهوری اسلامی؛ میانگین معدل دانشآموزان سال آخر دبیرستان ۱۰/۸۹ شد
بر اساس نتایج منتشر شده آزمون «تیمز ۲۰۱۹» در ریاضیات پایه چهارم ایران با نمره ۴۴۳ بین ۵۸ کشور در جایگاه ۵۰ قرار دارد؛ در علوم پایه چهارم نیز ایران با نمره ۴۴۱ در جایگاه ۴۸ قرار دارد. در آزمون ریاضی حدود ۳۲ درصد دانشآموزان پایه چهارم نمره کمتر از ۴۰۰ گرفتهاند یعنی در وضعیت بسیار ضعیفی قرار دارند.
در علوم پایه هشتم نیز بین ۳۹ کشور، ایران جایگاه ۳۲ را دارد! در این آزمون ۲۸ درصد دانشآموزان ایرانی موفق به کسب نمره حداقلی (۴۰۰) نشدهاند که این میانگین در سطح بینالمللی ۱۵ درصد بوده است.
وبسایت «الف» خردادماه سال گذشته در گذشته عوامل کیفیت آموزشی پایین در ایران را مورد بررسی قرار داد. در این مطلب «ضعفهای زیرساختی نظام آموزشی»، «تاخرِ تاریخی در نظام آموزشی»، «نبود چشمانداز روشن برای آینده» و «نابرابریهای آموزشی» به عنوان مشکلاتی عنوان میشوند که سبب کاهش کیفیت آموزشی در ایران شدهاند.
برای نمونه اشاره شده بود که در ایران هیچ سامانهای برای سنجش ملی در بحث آموزش در کشور وجود ندارد و کشور در حوزه سختافزاری و چه نرمافزاریِ حوزه آموزشی، با چالشهای زیادی روبروست.
این مطلب افزوده بود که نظام آموزشی ایران از روند پیشرفتهای بینالمللی در این حوزه عقب میماند و این نوعی عدم توازن را در رقابت ایران با دیگر کشورها به ویژه در سطح منطقه در باب ارتقای کیفیتِ نظام آموزشیاش ایجاد میکند.
از سوی دیگر بر اساس این گزارش میان معلمان و دانشآموزان که دو طیف و نسل متفاوت را نمایندگی میکنند نیز شکافهای تاریخی و فکری قابل توجهی بروز و ظهور پیدا میکند که حتی نوعی عدم درک را در محیط آموزشی سبب میشود.
وبسایت «الف» در بخش دیگری از این مطلب نوشته بود که در سالهای گذشته مسئله آموزش و چشمانداز روشنی که دانشآموزان از این طریق میتوانند برای آینده خود ترسیم کنند، دچار چالش شده و گویی دانشآموزان راههای دیگری غیر از تحصیل (نظیر ورود زودتر از موعد به بازار کار) را در قیاس با تمرکز تلاشهای خود بر تحصیلشان، جهت ترسیم چشمانداز روشن برای آیندشان مساعد میبینند.
همچنین با اشاره به نبود عدالت در ساختار آموزشی آمده بود که «در چهارچوب نظامی آموزشی، هرچه عقبه مالی افراد(والدین) قویتر باشد، فرصتهای آنها نیز بیشتر میشود. موضوعی که نه تنها در بحث انگیزه فردی دانشآموزان در موضوع آموزش، تاثیرات منفی را به همراه دارد بلکه نوعی ناامیدی و سرخوردگی را در میان آنها نسبت به آینده و البته ماهیت رقابت با همتایان خود در سطح کشور نیز ایجاد میکند. مسائلی که در کلیت خود تأثیرگذاری منفی را بر کیفیت آموزش در ایران دارند.»