۲۵ نوامبر مصادف با ۵ آذر، روز جهانی منع خشونت علیه زنان است. این روز یادآوری مهم و ارزشمندی برای پایان دادن به خشونت مبتنی بر جنسیت و ایجاد دنیای امنتری برای زنان و دختران است.
خشونت بر ضد زنان در اشکال مختلف و در تمامی جوامع، صرف نظر از سطح توسعهیافتگی، دیده میشود که ریشهی تاریخی آن را میتوان در نابرابریهای جنسیتی جستجو کرد.
به نظر میرسد پدیدهای که ظاهراً باید در طی سالهای متمادی مبارزه و مقاومت، ریشهکن یا ضعیف میشد هنوز هم ادامه دارد و چهبسا با روی کار آمدن دولتهای محافظهکار و راستگرا در برخی کشورهای جهان افزایش نیز داشته است.
همهگیری کووید ۱۹ گرهگاهی تاریخی بود تا معلوم کند میزان خشونت شریک جنسی و خشونت غیرجنسی چقدر جانسخت و مقاوم است. در آن دوران مراکز ضد خشونت از افزایش تقاضای کمک زنان خبر میدادند و حتی مقامات دولتی نیز افزایش تعداد گزارشها را تایید کردند.
با این حال نمیتوان کتمان کرد که این افزایش ممکن است نتیجهی آگاهی فزاینده و احساس قدرت بیشتر زنان برای مقاومت و واکنش در برابر خشونت نیز باشد. هر تعبیر و تفسیری از وضعیت کنونی داشته باشیم، میدانیم هنوز راه زیادی برای حذف خشونت مبتنی بر جنسیت وجود دارد. حذف خشونت علیه زنان مستلزم ارادهای سترگ است اما متاسفانه در ایران حکومت خود یکی از خشنترین نهادها علیه زنان است و درست ترویجکنندهی فرهنگی که خشونت آشکار و نهان را بر ضد زنان روا میدارد؛ ازدواج زودهنگام و کودکهمسری، تمکین، فرزندآوری، خانهنشینی و نگهداری از فرزندان به عنوانوظیفهی انحصاری، تابعیت از همسر در حق اشتغال و تحصیل، استمرار وابستگی و از سوی دیگر نابرخورداری از حق فرزند، ارث، طلاق و…
این فضای سیاسی حتی خانه را که باید امنترین مکان برای ساکنان آن باشد برای بسیاری از زنان به مکانی ناامن و هولناک تبدیل کرده است.
در گزارشهای فعالان زنان آمده که بر اساس آمار رسمی، در دو سال گذشته از ۱۶۵ زنکشی، ۱۰۸ نفر از آنها توسط شوهر، ۱۷ زن توسط برادر، ۹زن توسط پسر، ۱۳ زن توسط پدر و ۱۹ زن توسط سایر مردان خانواده کشته شدهاند.
اگر حکومت مروج خشونت علیه زنان نباشد، ابعاد زنکشی نیز چنین دهشتناک نمیبود. خشونت بر ضد زنان در خانواده، در جامعه، در محیط کار به اشکال گوناگون اِعمال میشود؛ در خانه تحت قیمومت پدر و همسر و افراد ذکور خانواده، در جامعه با تبعیضهای فراوان برای انتخاب مسکن، شغل، محل زندگی، میزان دستمزد برای کار و فعالیت برابر، نادیدهانگاری خشونتها و …
در محیط کار نیز زنان با انواع خشونتهای زبانی و کلامی، جنسی و جنسیتی روبرویند که برشمردن تمامی آنها تقریباً غیر ممکن است و ناگفته پیداست که فقر و نابرابری اقتصادی، زنان را آسیبپذیرتر کرده و امکان دسترسی به منابع و حمایتهای لازم را از آنان سلب میکند که برخی از آنها به پدیدهی رحم اجارهای رو میآورند.
اگر نسبت به خشونت، تبعیض و کلیشههای جنسیتی، حساس نباشیم درواقع با نظام حاکم و فرهنگ مسلط همدستیم.
اتحاد بازنشستگان
پنجم آذرماه ۱۴۰۳