خودکشی سه دانشآموز دبیرستانی طی هفتههای گذشته همچنان در رسانههای داخلی بازتاب دارد. روزنامه «اعتماد» در گزارشی به فشارهایی که دختران نوجوان به دلیل نگاه ایدئولوژیک کادر آموزشی مدرس وارد میشود پرداخته است.
روزنامه «اعتماد» به نقل از ریحانه دانشآموز کلاس یازدهم نوشته «ناظم، معاون، مدیر و باقی کادر مدرسه نسبت به بچههای کلاس دهم بسیار تند هستند، سر آنها داد میزنند، آنها را جلوی در نگه میدارند، به کوچکترین کار آنها پیله میکنند. برای من هم همینطور بود، تازه من که دانشآموز خوبی هستم و هیچوقت هیچ حاشیهای نداشتم، اما باز هم در کلاس دهم چیزهای وحشتناکی را تجربه کردم. آنها (کادر مدرسه) سر بچههای دهم داد میزنند، آنها را تحقیر میکنند، یا مرتب آنها را تهدید به اخراج میکنند. هر کاری که میکنند به آنها میگویند که شأن مدرسه را زیر سوال بردهاند و لیاقت ندارند که در مدرسه باشند و چیزهایی از این دست.»
مهدیس یک نوجوان دبیرستانی دیگر از یکی از تجارب تلخاش در رفتن به اردوی مدرسه گفته است: «اولش برای ما شرط گذاشتند که هیچکس حق ندارد لباس غیرفرم بپوشد و هیچکس حق ندارد لباسش را در بیاورد یا مقنعهاش را بردارد یا اینکه گوشی با خودش بیاورد، یا اینکه عکس بگیرد، یا حتی دکمههای مانتویش را باز کند. هر کسی هم که در طول سال یک بار لاک زده بود یا مقنعهاش عقب بود یا اندازه مانتویش کوتاه بود یا هر چیز دیگری مثل اینها را خط زدند و گفتند آنها را به اردو نمیبرند. وقتی به اردو رفتیم بالاخره یک نفر هم گوشی موبایل را در آورد و بچهها با هم عکس یادگاری گرفتند. اصلا اگر قرار نیست عکس یادگاری بگیریم چرا باید به اردو برویم؟ بعد که یکی ما را دید و به معاونمان گفت که بچهها عکس گرفتهاند. همه ما را به صف کردند، تمام وسایل ما را گشتند، تمام گوشیها را بردند، بعد یکییکی بچهها را صدا کردند که گوشیهایشان را باز کنند، تمام گالری بچهها را نگاه کردند، تمام عکسهای شخصی و خانوادگی بچهها را نگاه کردند، گوشیها را هم پس ندادند، عکسهای همه را پاک کردند، بعد هم اولیای همه را خواستند مدرسه، چند نفر را تهدید کردند که اخراجشان میکنند.»
آیلیس یک دانشآموز دبیرستانی دیگر هم از جریمهها گفته است: «مدرسه ما جزو مدارس خیلی خوب شهر است، به سختگیری هم معروف است، ولی پدر و مادرها هم همیشه از حق بچههایشان دفاع میکنند. با این حال معلمها، معاون و ناظم همیشه یک داستانی دارند. مثلا مدرسه ما پله زیاد دارد و واقعا چارهای غیر از استفاده از آسانسور نیست. بعد اگر ببینند که لاک زدهاید یا مثلا مانتوتان کوتاه است، جریمهتان میکنند که از پلهها بروید. یا بدون اینکه به ما بگویند به اولیا خبر میدهند که در مدرسه چه شده. بعد بچهها باید جلوی پدر و مادرشان از خودشان دفاع کنند. این کارها خیلی زشت است و توهین به بچهها و شعور آنهاست، ولی چون مدرسه خوبی است به ما میگویند که باید مراقب باشیم و اداره این چیزها را از ما میخواهد.»
در گزارش «اعتماد» آمده که فاجعه که رخ میدهد، وقتی جسدی بر آسفالت خیابان میافتد و کودکی از دست میرود، احساسات عمومی دچار غلیان میشود. همه همزمان میخواهند همه را متهم کنند و از خودشان سلب مسئولیت کنند. کادر مدارس به صراحت میگویند برای آنها حفظ وضعیت از تغییر آن اولویت بیشتری دارد. «حالا هزینه آن هر چه که میخواهد باشد.»
سونامی خودکشی دانشآموزان؛ نتیجه مستقیم ناکارآمدی نظام آموزشی، تحمیل ایدئولوژی و بیتوجهی مسئولان
از ابتدای سال تحصیلی خبر خودکشی سه دختر دبیرستانی در سه نقطع مختلف ایران، نشان از فشار سنگین روانی بر نسلی دارد که هنوز به سن جوانی نرسیدهاند اما چنان ناامیدند که به زندگی خود پایان میدهند.
منابع حقوقبشری هفتم آذرماه جاری گزارش دادند سوگند زمانپور دانشآموز ۱۶ ساله در استان خوزستان خودکشی کرده و جان باخته است.
در آبانماه نیز خبر خودکشی دو دختر دانشآموز در استانهای تهران و فارس منتشر شده بود. سهشنبه ۱۵ آبانماه خبر خودکشی آرزو خاوری دانشآموز ۱۶ ساله افغانستانی منتشر شد. او دانشآموز یکی از مدارس شهرری بود و علت اقدامش برخورد مدیر مدرسه با او بر سر نوع پوشش و تهدید به اخراج از مدرسه اعلام شده است. آموزش و پرورش شهرستانهای تهران در واکنش به این خبر بدون اشاره به موضوع خودکشی، آن را «حادثه» قلمداد کرده و اعلام کرد که «عصر روز یکشنبه ۱۳ آبانماه ۱۴۰۳ یکی از دانشآموزان دختر تبعه افغانستان ساکن شهرری، پس از ترک مدرسه، بر اثر سقوط از ارتفاع یک ساختمان مسکونی مصدوم شد و پس از انتقال فوری به بیمارستان و با وجود تلاشهای تیم پزشکی، جان خود را از دست داد.»
دو روز بعد و در روز پنجشنبه ۱۷ آبانماه امسال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان از خودکشی یک نوجوان به نام آیناز کریمی به دلیل فشارهای ناشی از برخورد سختگیرانه مدرسهاش در شهرستان کازرون واقع در استان فارس خبر داد.
آیناز دانشآموز پایه دوازدهم و ۱۷ ساله در مدرسه قبازرد روستای دریس درس میخواند و به گفته برادرش، مدیر مدرسه او را اخراج کرده بود.
خودکشی سوگند هفدهمین مورد خودکشی دانشآموزان از ابتدای سال ۱۴۰۳ است که خبر آنها منتشر شده است. از این تعداد ۱۴ مورد منجر به مرگ شده و تنها سه دانشآموز نجات پیدا کرده و به زندگی بازگشتهاند.
پدر سوگند زمانپور امروز شنبه ۱۷ آذرماه در گفتگو با روزنامه «اعتماد» از تصمیم ناگهانی دخترش به خودکشی گفته است. این پدر که همچنان در بُهت و ناباوری برای از دست دادن تنها دخترش است گفته «سوگند خیلی عجولانه این اقدام را انجام داد و آن لحظه نه به من و نه به مادرش و نه به هیچ چیز دیگر فکر نکرد.»
او افزوده «اینکه برخی خبرگزاریها یا بعضی افراد در فضای مجازی به اشتباه نوشتند؛ دخترم به خاطر فقر خودکشی کرده، دروغ است. وضع مالی ما خوب است و دستمان به دهنمان میرسد. سوگند تنها دخترم بود. درست است دو پسر دیگر بعد از سوگند دارم، اما او فرزند بزرگم بود. هر چه میخواست برایش فراهم میکردم.»
پدر سوگند زمانی گفته «آن روز طبق معمول از مدرسه آمد و وارد اتاقش شد. همیشه عادت داشت در اتاقش را ببندد و ما هم هیچ وقت بدون اجازه وارد حریم خصوصی او نمیشدیم. حتی اگر در اتاقش هم باز بود ما در میزدیم و وارد اتاقش میشدیم. سوگند از ساعت ۷ تا ۱۱ شب در اتاقش بود و وقتی نگران شدم و وارد اتاقش شدم با آن صحنه وحشتناک مواجه شدم. فکر نمیکنم هیچ پدری بتواند با چنین صحنهای روبهرو شود. سوگند طناب را دور گلویش پیچیده بود… »
اوایل آذرماه و پیش از انتشار خبر خودکشی سوگند بود که روزنامه «هممیهن» در گزارشی با استناد به یک پژوهش نوشت که نیمی از دانشآموزان دبیرستانی ایران افسرده هستند.
در این گزارش آمده بود که یک متاآنالیز که روی ۶۷ مطالعه در زمینه خودکشی دانشآموزان انجام شده و ۴۶ هزار دانشآموز در آنها شرکت کردهاند. نتایج این بررسی نشان داده است که نیمی از دانشآموزان دبیرستانی دچار افسردگیاند، شیوع اقدام به خودکشی در میان دانشآموزان ۱۸ درصد و شیوع فکر به اقدام به خودکشی ۲۱ درصد بوده است.
این پژوهش نشان میداد که حدود یک سوم دانشآموزان مدارس ایران از درجاتی از افسردگی رنج میبرند و شیوع افسردگی در دختران حدود دو برابر پسران است. شیوع افسردگی خفیف در بین دانشآموزان مدارس، بیشتر از افسردگی متوسط و شدید است. از طرفی شیوع افسردگی در دانشآموزان مقطع ابتدایی تا پیشدانشگاهی در حال افزایش است که بسیار نگرانکننده است.
پس خودکشی سه نوجوان در هفتههای گذشته، موضوع برخورد مدیران و معاونان مدارس با دانشآموزان مورد توجه قرار گرفت. برخی در دفاع از مسئولان مدارس گفته بودند که این برخورد با همه دانشآموزان صورت میگیرد اما همه خودکشی نمیکنند و دانشآموزانی که خودکشی کردهاند مشکلات دیگری داشتهاند.
در همین رابطه علی بذرافشان روانشناس بالینی و رواندرمانگر توضیح داده «در جواب به افرادی که میپرسند مدیر مدرسه با همه دانشآموزان فلان برخورد تند را میکند، چرا دیگران اقدام به خودکشی نکردند و فقط فلان دانشآموز این کار را کرد باید این پاسخ را داد که وقتی شما در یک جمع بزرگ قرار دارید و فردی که سرماخورده عطسه میکند، همه مبتلا به سرماخوردگی نمیشوند؛ فقط ممکن است یکی، دو نفر سرما بخورند. با این حال شما نمیتوانید آن یکی، دو نفر را مقصر بدانید و بگویید چرا سرما خوردهاید! بلکه باید فردی که رعایت بهداشت را نکرده است، سرزنش کنید. در پدیده خودکشی هم به همین صورت است. باید به عواملی توجه کرد که باعث میشود یک نوجوان به فکر خودکشی بیافتد.»