سیاست‌های بشار اسد باعث نابودی او شد

- به قدرت رسیدن «هیئت تحریر الشام» موج سوم قدرت‌ گرفتن گروه‌های اسلامگرا در منطقه است.  موج اول با انقلاب ۵۷ خمینی در ایران شروع شد؛ موج دوم در سال ۲۰۱۱ با قدرت‌ گرفتن اخوان المسلمین در مصر و حزب النهضة در تونس و حوثی‌ها در یمن شکل گرفت. و ححالا موج سوم آن در سوریه اتفاق افتاده است. با اینهمه هنوز زود است که درباره آن قضاوت کنیم.
- سیاست‌های بشار اسد نشان‌دهنده ناآگاهی او بود. او مشکلات‌اش را در سه جبهه رها کرد: با ترکیه، با مخالفان مسلح سوری و با اسرائیل. این چالش‌ها بزرگتر از توان سوریه و حکومت او بودند و سرانجام باعث سقوط وی شدند. 
- حالا بشار اسد سقوط کرده و میلیون‌ها پناهنده به کشورشان بازمی‌گردند. نفوذ ترکیه در سوریه بیشتر شده، چون  سال‌ها از پناهندگان و مخالفان حمایت کرده‌ است. ترکیه می‌خواهد سوریه را به متحد خود تبدیل کند، درست همانطور که رژیم ایران عراق را به یک متحد استراتژیک تبدیل کرده است.

جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ برابر با ۱۳ دسامبر ۲۰۲۴


عبدالرحمن الراشد (الشرق الاوسط) – سوریه این روزها دو اتفاق بزرگ را تجربه کرده است: سقوط حکومت بشار اسد و به قدرت رسیدن گروه اسلامی «هیت‌ تحریر الشام».

دمشق/ ۱۲ دسامبر ۲۰۲۴ / رویترز

سقوط حکومت بشار اسد بخشی از زنجیره‌‌ی سرنگونی رژیم‌های دیکتاتوری دهه ۶۰ میلادی در منطقه است، مثل صدام حسین در عراق و قذافی در لیبی.

از طرف دیگر، به قدرت رسیدن «هیئت تحریر الشام» موج سوم قدرت‌ گرفتن گروه‌های اسلامگرا در منطقه است.

موج اول با انقلاب ۵۷ خمینی در ایران شروع شد؛ موج دوم در سال ۲۰۱۱ با قدرت‌ گرفتن اخوان المسلمین در مصر و حزب النهضه در تونس و حوثی‌ها در یمن شکل گرفت. و ححالا موج سوم آن در سوریه اتفاق افتاده است. با اینهمه هنوز زود است که درباره آن قضاوت کنیم.

در این میان، سقوط بشار اسد قابل پیش‌بینی بود. او فقط  به خاطر کمک‌های رژیم ایران و روسیه ۱۰ سال بیشتر دوام آورد. نظام او به یک حکومت فردی، اقلیت‌محور، و وابسته به جمهوری اسلامی تبدیل شده بود. بشار اسد هیچ هویت مستقلی را برای حکومت‌اش حفظ نکرد و فقط تبدیل به مهره‌ای برای رژیم ایران شد. همین مسئله باعث شد متحدانش، مثل بعثی‌ها و علوی‌ها، از او فاصله بگیرند.

وی همچنین خطراتی را که حکومت‌اش را فرا گرفته بود، جدی نگرفت. از جمله اینکه سوریه را به مسیر اصلی نفوذ جمهوری اسلامی به مناطق دیگر تبدیل کرد، آنهم در زمانی که تنش بین رژیم ایران و اسرائیل بالا گرفته بود. بشار اسد عمق خطرات جنگ غزه را نیز که پس از ۷ اکتبر سال گذشته شروع شد، نفهمید. در حالی که اسرائیل همیشه تغییرات سیاسی دمشق را رصد می‌کند. ترکیه و مخالفان سوری متوجه این ضعف‌ها شدند و به دمشق حمله کردند.

سیاست‌های بشار اسد نشان‌دهنده ناآگاهی او بود. او مشکلات‌اش را در سه جبهه رها کرد: با ترکیه، با مخالفان مسلح سوری و با اسرائیل. این چالش‌ها بزرگتر از توان سوریه و حکومت او بودند و سرانجام باعث سقوط وی شدند.

برای مثال، در موضوع پناهندگان، بشار اسد فکر می‌کرد ۳ میلیون پناهنده سوری در ترکیه فقط مشکل اردوغان هستند! او درخواست اردوغان برای صلح و بازگشت پناهندگان را نادیده گرفت. اما این پناهندگان به یک ذخیره انسانی برای مخالفان تبدیل شدند تا هزاران نفر را از میان آنها جذب کنند. بشار اسد نفهمید که حضور این گروه‌های مسلح در بخش‌های بزرگی از سوریه، خطر بزرگی برای حکومت اوست.

روابط سوریه و ترکیه همیشه ترکیبی از تنش و همکاری بوده است. اما در زمان بشار اسد، این روابط نسبت به زمان پدرش، حافظ اسد، تفاوت پیدا کرد. در یک نمونه، در سال ۱۹۸۹، ترکیه به خاطر حمایت حافظ اسد از عبدالله اوجالان رهبر حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک)، به سوریه فشار آورد. حافظ اسد مجبور شد اوجالان را از سوریه اخراج کند تا از بحران نظامی جلوگیری شود.

حالا بشار اسد سقوط کرده و میلیون‌ها پناهنده به کشورشان بازمی‌گردند. نفوذ ترکیه در سوریه بیشتر شده، چون  سال‌ها از پناهندگان و مخالفان حمایت کرده‌ است. ترکیه می‌خواهد سوریه را به متحد خود تبدیل کند، درست همانطور که رژیم ایران عراق را به یک متحد استراتژیک تبدیل کرده است.

*منبع: الشرق الاوسط
*نویسنده: عبدالرحمن الراشد
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۶ / معدل امتیاز: ۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=365246