تصویب قانونِ موسوم به «حجاب و عفاف» از سوی مجلس شورای اسلامی که برآیندِ اراده یک جریان خاص است، جامعه را در التهاب بیسابقهای فرو برده و نگاه اقشار مختلف مردم را به سوی حقوقدانان کشور معطوف کرده است.
در حالی که فلسفه وضع قوانین، قاعدهمند شدن روابط اجتماعی و تنظیم رفتارهای مردم است، در اینجا به ابزاری برای تنش، اضطراب و نگرانی جامعه تبدیل شده است.
فارغ از ناپختگیهای مشهود در عرف قانوننویسی و تعارض با اصول ماهوی قانونگذاری و تبعات خطرناک سیاسی، اجتماعی و امنیتی این قانون، تعرض به نظام حقوقی کشور، چالش عمده قانون حجاب و عفاف است.
باید گفت فلسفه تقنینیِ تکلیفِ حجاب اجباری در منابع فقهی و شرعی، مستندِ منجز و واحدی را به دست نمیدهد. تبدیل کردن موضوعی به قانون در حالی که نگاهِ نهادِ مرجعیت نسبت به آن، همسو و همنظر نیست، عملاً پشتوانه فقهی و شرعی آن را متزلزل و الزامآور بودن مقرره مزبور را مخدوش میسازد.
عمده مقررات وضع شده در قانون حجاب و عفاف ناقض اصول قانون اساسی و قواعد مسلم حقوق کیفری است.
بخشی از مواد آن در تعارض جدی با اصل شخصی بودن مجازاتها و قوانین کیفری است. مقررات قانون جرائم رایانهای که تصویربرداری از اشخاص را ممنوع میداند، نقض و اصل ۲۵ قانون اساسی را بیاثر میسازد، با کلیت منشور حقوق شهروندی و سند امنیت قضایی همخوانی نداشته، برای کودکان ۹ ساله مسؤولیت کیفری ایجاد کرده و در برخی موارد بیحجابی را با «اِفساد فیالارض» خلط و آن را در حدود اسلامی داخل نموده است، از همه مهمتر در تعارض آشکار با اصل ۸ قانون اساسی، جوازِ امر به معروف را که یک امر حاکمیتی است به اتباع بیگانه تفویض نموده که بدعتی خطرناک و تنشآفرین محسوب میشود.
شرایط سیاسی و اجتماعی کشور پذیرای اجرای چنین قانونی نیست، در حالی که منطقه خاورمیانه دچار بحرانهای فزاینده سیاسی و امنیتی است و فضای سیاسی کشور نیازمند وفاق و انسجام ملی است، تصویب چنین قانونی که مردم را در مقابل حاکمیت سیاسی مینشاند تا حدودی مشکوک و غیرمتعارف به نظر میآید، از همه مهمتر، بیهنریِ قانوننویسان کشور است که با وضع این قانون، اکثریت مردم را در شمولِ «مجرمان بالفعل» قرار داده و امنیت قضایی مردم را به اضمحلال کشاندهاند.
ما امضاکنندگان، جمعی از وکلای دادگستری استان کرمانشاه، ضمن ابراز نگرانی شدید از وضع این قانون و تبعات گریزناپذیر سیاسی، اجتماعی و امنیتی آن، از ریاست محترم جمهوری و رییس قوه مقننه تقاضا داریم از ابلاغ این قانون خودداری تا در نهادهای ذیربط در جهتِ عدمِ اجرا، مورد بازنگری اساسی قرار گیرد.
۲۳ آذر ۱۴۰۳
امضاکنندگان:
۱. اردشیر محمدی، ۲. محمد کریمی، ۳. مریم انصاریپور، ۴. جلال اسماعیلی، ۵. سمیرا کاظمی، ۶. شهاب تجری، ۷. جمشید عزیزی، ۸. شهین محمدی، ۹. مونا عبدی، ۱۰. محمدرسول خزاعی، ۱۱. نگار زنگنه، ۱۲. رضا نادری، ۱۳. پاکزاد محمودی، ۱۴. آرش امیری، ۱۵. سعید تیموری، ۱۶. مریم فلاحی، ۱۷. نجمه شاهآبادی، ۱۸. حشمتاله شهبازبیگی، ۱۹. حجتاله شهبازبیگی، ۲۰. وحید محمدی، ۲۱. نرگس محبی، ۲۲. یزدان گلمحمدی، ۲۳. مریم خسرویمقدم، ۲۴. فاطمه سیاهکمری، ۲۵. بصیر محمدنیا، ۲۶. حسنا رستمی، ۲۷. نگین غلامی، ۲۸. مسعود اولیاییفرد، ۲۹. بیژن رستمی، ۳۰. سعید کتابی، ۳۱. فرهاد احمدیان، ۳۲. هادی اسدیان، ۳۳. شهرام حاتمی، ۳۴. مسعود زنگنه، ۳۵. محمد رجبی، ۳۶. مژگان جواهری، ۳۷. غلامرضا جمور، ۳۸. علی شیخی، ۳۹. اسماعیل ایزدی، ۴۰. سعید کرمی، ۴۱. سیدمحمد اکبری، ۴۲. نسیم محمدی، ۴۳. یزدان جعفری، ۴۴. مهدی الماسی، ۴۵. فاطمه پارسااصل، ۴۶. مریم نوری، ۴۷. زهرا خانیاحمدوندی، ۴۸. حمیدرضا پیروزینژاد، ۴۹. میترا نوری، ۵۰. شکیبا رضایی، ۵۱. شکوفه مرادی، ۵۲. علی احمدی، ۵۳. ناهید حسینی، ۵۴. عبدالرضا رضایی، ۵۵. صبا شهبازی، ۵۶. حسین مرادقلی، ۵۷. سروه مرادی، ۵۸. محمد گیلآبادی، ۵۹. مریم خانیاحمدوندی، ۶۰. مهتاب همتی، ۶۱. ستاره فتاحی، ۶۲. اشکان محسننژاد، ۶۳. سمیه علاییفر، ۶۴. مجید علیخانی، ۶۵. علیمحمد رجبی، ۶۶. شاپور نیکاندام، ۶۷. حامد بادفر، ۶۸. احمد کرمی، ۶۹. پروین کرمالهی، ۷۰. افشین نوحی، ۷۱. افشین سهرابی، ۷۲. هادی فرجی، ۷۳. عیسی کریمی، ۷۴. نادیا قنبری، ۷۵. معین اسدی، ۷۶. حسن آذرکیان، ۷۷. حدیث منتی، ۷۸. زهرا موسوی، ۷۹. زهرا نریمانی، ۸۰. هاشم نوری، ۸۱. سارا مشکین، ۸۲. سعیده طاهری، ۸۳. میثم فلاحی، ۸۴. وحید خسروی، ۸۵. نسرین هاشمیزاده، ۸۶. مریم کرمویسی، ۸۷. نسیم حسینی، ۸۸. پریسا خاوند، ۸۹. محمدعلی اثناعشری، ۹۰. رامین لطفی، ۹۱. محدثه شفیعی، ۹۲. فاطمه مولائی، ۹۳. کیوان حیدری، ۹۴. مریم غلامی، ۹۵. آذر کیانیآذین، ۹۶. حسین امجدیان، ۹۷. ساحل طهماسبی، ۹۸. سما طهماسبی، ۹۹. فرشته پناهی، ۱۰۰. فرزاد کاکائی، ۱۰۱. نیلوفر فخری، ۱۰۲. هادی نوری، ۱۰۳. ایوب بابایی، ۱۰۴. بهروز رستمی، ۱۰۵. آرزو محمودی، ۱۰۶. مهلا محمدی، ۱۰۷. هدایت خانیزاده، ۱۰۸. پریسا احمدی، ۱۰۹. نادیا ایزدی، ۱۱۰. میلاد عالیبیگی.