یک فعال مدنی در ایران گفته بین فقر و ترک تحصیل ارتباط معنا داری وجود دارد و اکثر ترک تحصیلهای دانشآموزان به دلیل فقر است.
علی حسین شهریور دبیرکل «خانه تعاونگران» گفته فقر و ترک تحصیل ارتباطی تنگاتنگ دارند و فقر یکی از مهمترین دلایل ترک تحصیل به ویژه در مناطق محروم است.
این فعال مدنی با اشاره به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی افزوده سال ۱۳۹۹ حدود ۷۰ درصد کودکان بازمانده از تحصیل در دهک یک تا پنج قرار داشتند. بنابراین، فقر و ترک تحصیل دو پدیدهای هستند که به شدت با هم مرتبطاند.
او همچنین به دادههای مرکز آمار ایران اشاره کرده و گفته سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ در مقاطع تحصیلی مختلف ۹۲۹ هزار و ۷۹۸ نفر از تحصیل بازماندند.
او در ادامه گفته طی سال تحصیلی گذشته، ۱۵ تا ۱۷ سالهها بیشترین تعداد بازماندگی از تحصیل را داشتند.
علی حسین شهریور توضیح داده که «خانوادههای فقیر اغلب قادر به تأمین هزینههای تحصیل فرزندان خود نیستند. این هزینهها شامل شهریه، هزینههای تحصیلی، هزینههای رفتوآمد، هزینههای تهیه لوازم التحریر و… میشود.»
به گفته او در خانوادههای فقیر، کودکان اغلب مجبورند برای کمک به تأمین مخارج خانواده به کار مشغول شوند و از تحصیل باز بمانند.
او همچنین گفته «تغذیه نامناسب و سوء تغذیه میتواند بر توانایی یادگیری کودکان تاثیر منفی گذاشته و باعث افت تحصیلی و در نهایت ترک تحصیل شود. در مناطق محروم و فقیرنشین، امکانات آموزشی اغلب نامناسب و ناکافی است و همین امر باعث کاهش انگیزه تحصیل در دانشآموزان میشود.»
دبیرکل «خانه تعاونگران» درباره پیامدهای ترک تحصیل ناشی از فقر گفته «ترک تحصیل به معنای محروم شدن افراد از آموزشهای لازم برای زندگی در جامعه است و در نتیجه منجر به افزایش نرخ بیسوادی میشود. ترک تحصیل باعث افزایش نابرابری اجتماعی و اقتصادی میشود و چرخه فقر را تقویت میکند. نیروی کار کمسواد و کممهارت، مانعی برای رشد اقتصادی و توسعه کشور است. ترک تحصیل میتواند منجر به بروز مشکلات اجتماعی مانند افزایش جرم و جنایت، اعتیاد و بینظمی اجتماعی شود.»
او همچنین معتقد است که «ارائه کمکهای مالی به خانوادههای فقیر برای تأمین هزینههای تحصیل فرزندانشان، تامین تغذیه مناسب برای دانشآموزان به ویژه در مناطق محروم، توسعه و بهبود کیفیت و کمیت امکانات آموزشی در مناطق محروم، ایجاد برنامههای حمایتی از دانشآموزان در معرض خطر ترک تحصیل از جمله ارائه خدمات مشاورهای، روانشناسی و آموزشی به این دانشآموزان، و همچنین ایجاد فرصتهای شغلی مناسب برای فارغالتحصیلان میتواند انگیزه تحصیل را در دانشآموزان افزایش دهد.
گفتنی است «خانه تعاونگران» مجموعهای غیردولتی است که با هدف شناسایی و کمک به حل مشکلات و بهبود مدیریت در تعاونیها و تلاش برای سرعت بخشیدن به توسعه بخش تعاونی و گسترش عدالت اجتماعی در کشور فعالیت میکند.
آمارهای ترک تحصیل کودکان در ایران دقیق نیست و نهادها و مقامات مختلف آمارهایی متناقض در اینباره ارائه میدهند. برای نمونه در حالیکه در آستانه آغاز سال تحصیلی جاری، آمارهای آموزش و پرورش از عدم ثبتنام دستکم ۷۹۰ هزار دانشآموز در مدارس حکایت داشت برخی آمارها اما شمار دانشآموزان ترک تحصیل کرده را بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر اعلام کردند.
محمد علویتبار معاون سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش آخر شهریور امسال اعلام کرده بود که ۸۹۰ هزار دانشآموز هنوز کتابهای درسی خود را سفارش ندادهاند که از این تعداد، ۱۰۰ هزار نفر در مدارس ثبتنام اما کتاب درسی خود را سفارش ندادهاند و ۷۹۰ هزار نفر در مدارس ثبتنام نکردهاند.
همزمان اما افشار کبیری مدیر کل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری آذربایجان غربی گفته بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار دانشآموز ایرانی ترک تحصیل کردهاند.
همچنین مسعود بهرامی مدیرکل آموزش و پرورش استان تهران نیمه شهریورماه اعلام کرد که «حدود ۱۰۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰ واجد شرایط ورود به کلاس اول ابتدایی در این استان هنوز برای ثبتنام مراجعه نکردهاند.»
اواخر مهرماه و با گذشت حدود یک ماه از آغاز سال تحصیلی، عبدالوحید فیاضی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با ابراز نگرانی درباره افزایش ترک تحصیل به علت فقر اقتصادی، گفته بود که «امسال تنها در پایه اول دبستان ۱۱۰ هزار دانشآموز ثبتنام نکردهاند.»
این نماینده مجلس شورای اسلامی گفته بود که «شکاف طبقاتی و افزایش فقر یک نوع مشکل را در آموزش و پرورش ایجاد کرده و این وزارتخانه دچار یک مشکل جدیدی تحت عنوان بازمانده از تحصیل شده است.»
او همچنین به عدم توسعه آموزشی در مناطق روستایی اشاره کرده و گفته که «یک روستا را به عنوان روستای مرکزی میگذارند و به اهالی چند روستا میگویند برای تحصیل به آنجا بروند، اما چون مردم میل ندارند به آن روستا بروند که دلیلش یا بیپولی است و یا هر دلیل دیگری مانع از تحصیل فرزندانشان میشود.»
هشدار یک نماینده مجلس شورای اسلامی درباره ترک تحصیل دانشآموزان به دلیل «فقر اقتصادی»
محمدرضا نیکنژاد عضو کانون صنفی معلمان فروردین امسال در گفتگو با روزنامه «هممیهن» با اشاره به نرخ فزاینده ترک تحصیل دانشآموزان گفته بود که «شکم گرسنه، خیلی نمیتواند به مسائلی مانند فرهنگ، رعایت حقوق و… فکر کند. شرایط اقتصادی فعلی هم نشان میدهد که سال بسیار بدی خواهیم داشت؛ اولین نقطهای هم که تحتتاثیر قرار میگیرد، آموزش است. براساس اخباری که از دل ساختار و زبان مسئولان میشنویم حدود ۴-۳ میلیون دانشآموز بازمانده از تحصیل هستند که بسیاری از آنها ریشه اقتصادی دارند، یعنی خانوادههایی که نمیتوانند هزینه تحصیل دانشآموز خود را تأمین کنند.»
به گفته این فعال صنفی آموزگاران، بخش آموزش در زندگی امروز و فردای دانشآموز ناکارآمد است و نمیتواند مهارتی را آموزش دهد و طبیعتاً دانشآموزان از تحصیل گریزان میشوند، همچنین درس نخواندن هم نوعی از بازماندگی از آموزش است. آموزش ناکارآمد و بدونکیفیت هم نوعی بازماندگی از آموزش است. دانشآموزانی که در سالهای اخیر گمان میکنند از مسیر آموزش به اهداف اقتصادی و اجتماعی خود نمیرسند، از آموزش گریزان شده و قید تحصیل را میزنند؛ خطری که بسیار جدی است.
شهلا کاظمیپور جمعیتشناس نیز اردیبهشت امسال گفته بود حدود یک سوم از دخترانی که در سن دبیرستان قرار دارند به مدرسه نمیروند.
این جمعیتشناس گفته بود که «۳۰ درصد دختران دبیرستانی در کشور به مدرسه نمیروند و از سوی دیگر نیز سالانه ۲۰۰ هزار نفر از جمعیت دختران ۱۵ تا ۱۹ ساله ازدواج میکنند.»
روند صعودی آمار دانشآموزان ترک تحصیل کرده در حالیست که چه در دولتهای پیشین و چه در دولت جدید جمهوری اسلامی ارادهای برای رفع موانع حضور کودکان در کلاس درس وجود ندارد و دغدغه عموم مقامات اجرایی و قانونگذار، شستشوی مغزی دانشآموزان و تبلیغات ایدئولوژیک در مدارس است.
در روزهای منتهی به آغاز سال تحصیلی جدید که کارشناسان درباره غیبت صدها هزار دانشآموز در مدارس هشدار میدادند، مسعود پزشکیان رئیس دولت چهاردهم دستور داده بود که روز اول مهر و همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید در ایران، در همه مدارس سرتاسر کشور نماز جماعت برگزار شود!
در آنسو علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش گفته بود «باید نماز را به دغدغه اصلی دانشآموزان و معلمان تبدیل کنیم.»