شکست گزینههای دیپلماتیک غرب برای مهار تهدیدات اتمی و منطقهای جمهوری اسلامی از جمله جلوگیری از افزایش غنیسازی اورانیوم ۶۰ درصدی و همزمان ادامه پشتیبانی تسلیحاتی از روسیه در جنگ علیه اوکراین، ضرورت استفاده از سایر راهکارها علیه حکومت ایران از جمله «تغییر رژیم» از داخل یا اقدام نظامی علیه تأسیسات اتمی را به موضوعی جدّی در محافل سیاسی غرب تبدیل کرده است.
بینتیجه بودن سیاست مماشات و احتمال در پیش گرفتن راهکارهای سخت علیه جمهوری اسلامی هرچند در گذشته از سوی برخی رهبران سیاسی یا تحلیلگران و کارشناسان مطرح میشده اما حالا با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید بیش از پیش محتمل به نظر میرسد. به ویژه آنکه در ایران برخی مقامات ارشد نیز بر این موضوع تأکید دارند.
در همین ارتباط حبیبالله سیاری معاون هماهنگ کننده ارتش جمهوری اسلامی که معمولاً در مورد سیاست خارجی کمتر صحبت میکند، ۲۶ آذرماه ۱۴۰۳ در یک سخنرانی عنوان کرد: «دیگر اینطور نیست که مشکلاتمان با مذاکره حل شود.»
بسیاری از ناظران بر این باورند که دومینوی فروپاشی «محور مقاومت» به تهران خواهد رسید. خبرگزاری رویترز، ۲۰ دسامبر (۳۰ آذرماه) در گزارشی نوشت در سال ۲۰۲۵ میلادی حکومت ایران و نابودی برنامه هستهای جمهوری اسلامی در مرکز توجه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل خواهد بود.
رویترز پیشبینی کرده است که اگر جمهوری اسلامی از برنامه هستهای خود عقبنشینی نکند، احتمال وقوع حمله نظامی از سوی اسرائیل و آمریکا افزایش خواهد یافت.
در بخشی از این گزارش آمده «سقوط اسد، حذف رهبران ارشد حماس و حزبالله و نابودی ساختار نظامی آنها»، پیروزیهای بزرگ نتانیاهو به شمار میروند و او آماده است تا به برنامه هستهای و برنامه موشکی رژیم ایران نیز توجه ویژهای داشته باشد.
جوست هیلترمان مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در گروه بینالمللی بحران به رویترز گفت: «جمهوری اسلامی در برابر حملهای از سوی اسرائیل بهخصوص علیه برنامه هستهایاش، بسیار آسیبپذیر است. من تعجب نمیکنم اگر اسرائیل این کار را انجام دهد. اما این کار جمهوری اسلامی را از بین نمیبرد.»
غسان الخطیب تحلیلگر فلسطینی هم به رویترز گفته که در صورت عقب نشینی نکردن جمهوری اسلامی از برنامه اتمی خود، اسرائیل و آمریکا در دوره دونالد ترامپ و نتانیاهو «ممکن است حمله کنند» زیرا «اکنون هیچ چیز مانع آنها نمیشود.»
این صحبتها در حالی مطرح میشود که مقامات ارشد اسرائیل از جمله بنیامین نتانیاهو بارها گفتهاند بزرگترین وحشت ملاها از «مردم ایران» است.
اینهمه در حالیست که کمتر سابقه داشته است که رویترز به عنوان یک خبرگزاری پرمخاطب اما محافظهکار که گزارشهایش عمدتا در خط اصلاح رژیم و مماشات با آن بوده است، مطلبی با محتوای «تغییر رژیم» در ایران منتشر کند.
پس از سقوط بشار اسد در سوریه، نه تنها در داخل ایران مخالفان جمهوری اسلامی که اکثریت بزرگ مردم را شامل میشود، بیش از پیش به سرنگونی خامنهای و نظاماش امیدوار شدهاند بلکه زمزمههای ضرورت «تغییر رژیم» به عنوان ضرورتی برای بازگشت آرامش و ثبات به خاورمیانه بیش از پیش مطرح میشود.
همراه با پیامدهای گستردهی عینی و احتمالی سقوط رژیم سوریه برای خاورمیانه، شماری از اعضای ارشد مجلس نمایندگان آمریکا از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه، ۲۷ آذرماه، برای بررسی پیامدهای این تحول بر حکومت ایران نشستی برگزار کردند و طی آن توصیههای خود را برای سیاست خارجی آتی ایالات متحده ارائه دادند.
روزهای آخر تحمل رژیم توسط مردم ایران
تام مککلینتاک یکی از نمایندگان مجلس آمریکا به «صدای آمریکا» میگوید، با فروپاشی دولت بشار اسد در سوریه، شکست حزبالله و استفاده درست اسرائیل برای بیاثر کردن عوامل جمهوری اسلامی، میتوان گفت که مردم ایران در روزهای آخر تحمل این رژیم هستند. وی افزود که «در یک سال آینده شاهد فروپاشی حکومت جمهوری اسلامی خواهیم بود.»
ارزیابیهای میدانی نشان میدهد که هم حکومت و هم مردم میدانند که وضعیت به سرعت در حال دگرگونی است. برخی علائم نشان میدهد حکومت در حال از دست دادن کنترل اوضاع است. قطع مکرر برق، کمبود گاز و بنزین، افزایش انفجاری نرخ ارز، گرانی و تورم و فقدان راه حل برای مدیریت این بحرانهای حیاتی از آن جملهاند.
به نظر میرسد حکومت خود را برای موج جدیدی از اعتراضات خیابانی آماده میکند. در این میان، رویدادهای مشکوک و معنیدار نیز کم نیست. بر اساس ویدیوها و عکسهایی که از ایران در شبکههای اجتماعی منتشر میشود، برخی پایگاههای بسیج و حتا سفارت روسیه در تهران استحکامات خود را تقویت میکنند.
جلسات میان رؤسا و مدیران کارخانجات و نهادهای حکومتی با فرماندهان بسیج و سپاه در استانهای مختلف برای توسعه همکاریها بیشتر شده است. در سایر استانها نیز گفته میشود بسیج در حال «تقویت» پایگاههای خود برای مقابله با «تهدیدات احتمالی» است.
در چنین وضعیتی شکستهای پیاپی حکومت در منطقه و افزایش نارضایتیها و سوء مدیریت حتا صدای خودیهای نظام را هم علیه علی خامنهای و مقامات مسئول درآورده است. یکی از مهمترین نگرانیهای نظام تشدید ریزشها به ویژه در نیروهای مسلح است. قابل پیشبینی است که با ادامه این شرایط در هفتههای آتی، اعتراضات اجتماعی در ابعاد گسترده شکل بگیرد.