زندان‌های بشار اسد از زمان پدرش برای سوریه ماند!

- حافظ اسد پدر بشار بر یک رابطه استراتژیک با اتحاد جماهیر شوروی تکیه داشت که همراه با آلمان شرقی، فناوری سرکوب سازمانیافته را به او منتقل کردند.
- نظام سرکوبگر حافظ اسد شباهت زیادی به نظام صدام حسین رئیس‌ جمهور پیشین عراق داشت. هر دو نظام بعثی بودند و هر دو رهبر از طریق کودتا علیه حزب خود به قدرت رسیدند و هم‌حزبی‌های خود را حذف کردند. صدام و حافظ مدتی را در قاهره گذراندند و تحت تأثیر جمال عبدالناصر قرار گرفتند. هر دو نظام به سرکوب و خشونت شهرت داشتند و صدها هزار نفر در زندان‌های این دو رژیم بعثی جان خود را از دست دادند.
- حافظ اسد بیشتر عمر خود را صرف حفظ قدرت کرد و حتی در این مسیر درباره مسئله فلسطین اغراق می‌کرد. او تلاش فلسطینی‌ها برای تأسیس دولت‌شان را با ترورهای هدفمند و تبلیغات ضد آنها شکست داد.
- حافظ اسد به دلیل زیرکی در روابط خارجی‌اش شناخته می‌شد و از محاسبات منطقه‌ای و بین‌المللی آگاهی بیشتری داشت. در مقابل، صدام حسین به نادانی و علاقه‌اش به نمایش قدرت علیه دشمنانش مشهور بود و حتی در سال ۱۹۷۹ ویدئوی عملیات تصفیه‌‌ی معروف هم‌حزبی‌هایش را به احزاب و سفارتخانه‌ها ارسال کرد!
- بشار اسد از پدرش حکومتی ناکام به ارث برد. او حدود ربع قرن به عنوان رئیس‌ جمهور کشور باقی ماند، بدون آنکه دستاوردهای توسعه‌ای یا اصلاحات اداری قابل توجهی داشته باشد. او تصمیمات فاجعه‌باری در سیاست‌های داخلی و خارجی‌ سوریه گرفت. پرسشی که همچنان بی‌پاسخ مانده این است که چرا و از چه زمانی ارتباط او با رژیم ایران آغاز شد؟ و چه نقشی در عملیات‌های گسترده ترور در لبنان به نفع «حزب‌الله» ایفا کرده است؟

جمعه ۷ دی ۱۴۰۳ برابر با ۲۷ دسامبر ۲۰۲۴


عبدالرحمن الراشد (الشرق الاوسط) – بسیاری درباره زندان‌های بشار اسد سخن گفته و ومقاله نوشته‌اند. گفته می‌شود حدود دویست هزار زندانی و گمشده در این اسارتگاه‌ها وجود دارد. اما واقعیت این است که بشار اسد آن کسی نیست که خشونت را به‌ عنوان ابزاری برای کنترل آغاز کرد بلکه این سیاست، همراه با کارکردها و نهادهایش، از پدرش حافظ اسد به وی به ارث رسید.

بشار اسد و محمدجواد ظریف؛ دمشق؛ ۳ سپتامبر ۲۰۱۸

حافظ اسد پدر بشار بر یک رابطه استراتژیک با اتحاد جماهیر شوروی تکیه داشت که همراه با آلمان شرقی، فناوری سرکوب سازمانیافته را به او منتقل کردند.

تصادفی نیست که نظام سرکوبگر حافظ اسد شباهت زیادی به نظام صدام حسین رئیس‌ جمهور پیشین عراق داشت. هر دو نظام بعثی بودند و هر دو رهبر از طریق کودتا علیه حزب خود به قدرت رسیدند و هم‌حزبی‌های خود را حذف کردند. صدام و حافظ مدتی را در قاهره گذراندند و تحت تأثیر جمال عبدالناصر قرار گرفتند. هر دو نظام به سرکوب و خشونت شهرت داشتند و صدها هزار نفر در زندان‌های این دو رژیم بعثی جان خود را از دست دادند.

در مورد چگونگی به قدرت رسیدن حافظ اسد، نظریه‌های مبنی بر توطئه و سخنان زیادی وجود دارد. او به سرعت به درجه سرتیپی رسید، سپس فرمانده نیروی هوایی و وزیر دفاع شد، در حالی که شکست ۱۹۶۷ تحت فرماندهی او اتفاق افتاد. سوال این است که چگونه او به نخست‌وزیر و سپس رئیس‌ جمهور تبدیل شد، در حالی که مسئول این شکست بود، در حالی که همتای مصری‌اش، ژنرال عبدالحکیم عامر پس از شکست خودکشی کرد یا احتمالا در زندان کشته شد.

بسیاری از اسناد محرمانه غربی مربوط به آن دوره اکنون در دسترس است، اما در این اسناد هیچ شواهدی برای تایید نظریه‌ای که می‌گوید حافظ اسد با حمایت اسرائیلی‌ها یا غرب به قدرت رسید وجود ندارد. با این حال، خود نظام سوریه در سطوح بالای خود دچار نفوذ شده بود. یکی از معروف‌ترین نمونه‌ها داستان جاسوس اسرائیلی، ایلی کوهن است که تحت نام جعلی کامل «امین ثابت» در همان سالی که حافظ اسد رئیس‌ جمهور شد، فعالیت خود را آغاز کرد و پس از چهار سال شناسایی و اعدام شد.

در سطح سیاسی، حافظ اسد نقش خود را در اردوگاه شوروی در دوران جنگ سرد ایفا کرد و با نفوذ آمریکا مقابله می‌کرد. او شبکه پیچیده‌ای برای گروه‌های تروریستی تحت نام آزادی فلسطین ساخت که بیشتر عملیات‌های آنها علیه آمریکایی‌ها بود و همچنین رهبران فلسطینی مخالف و کشورهای عربی نزدیک به واشنگتن را هدف قرار می‌داد. حافظ اسد پشت ترور نمایندگان سازمان آزادیبخش فلسطین در لندن، پاریس و بروکسل بود و همچنین در سال ۱۹۷۴ تلاش کرد یاسر عرفات را ترور کند.

به نظر من، حافظ اسد بطور مستقیم با اسرائیلی‌ها ارتباط نداشت، اما او از قدرت آنان آگاه بود و محاسبه می‌کرد. هیچگاه حتی یک گلوله به سوی اسرائیل شلیک نکرد، با اینکه او یکی از سرسخت‌ترین حامیان ادعای دشمنی با اسرائیل بود. این یا یک توافق پنهانی با اسرائیلی‌ها بود که فراتر از تفکیک درگیری‌ها بود، که توسط هنری کیسینجر وزیر امور خارجه آمریکا طراحی شده بود، یا اینکه او می‌دانست که اسرائیلی‌ها قادرند در عرض یک ساعت وارد دمشق شوند و رژیم او را سرنگون کنند، چراکه فاصله‌‌اش با آن جز از مرز جولان تا پایتخت سوریه نیست.

حافظ اسد بیشتر عمر خود را صرف حفظ قدرت کرد و حتی در این مسیر درباره مسئله فلسطین اغراق می‌کرد. او تلاش فلسطینی‌ها برای تأسیس دولت‌شان را با ترورهای هدفمند و تبلیغات ضد آنها شکست داد. اما قبل از مرگ، او مسیر را برای طرح صلحی هموار کرد که در ژنو به مذاکره گذاشته شد. هنگامی که بشار اسد به قدرت رسید، اسرائیلی‌ها به دلیل عدم اعتماد به او، عقب‌نشینی کردند.

حافظ اسد به دلیل زیرکی در روابط خارجی‌اش شناخته می‌شد و از محاسبات منطقه‌ای و بین‌المللی آگاهی بیشتری داشت. در مقابل، صدام حسین به نادانی و علاقه‌اش به نمایش قدرت علیه دشمنانش مشهور بود و حتی در سال ۱۹۷۹ ویدئوی عملیات تصفیه‌‌ی معروف هم‌حزبی‌هایش را به احزاب و سفارتخانه‌ها ارسال کرد!

بشار اسد از پدرش حکومتی ناکام به ارث برد. او حدود ربع قرن به عنوان رئیس‌ جمهور کشور باقی ماند، بدون آنکه دستاوردهای توسعه‌ای یا اصلاحات اداری قابل توجهی داشته باشد. او تصمیمات فاجعه‌باری در سیاست‌های داخلی و خارجی‌ سوریه گرفت. پرسشی که همچنان بی‌پاسخ مانده این است که چرا و از چه زمانی ارتباط او با رژیم ایران آغاز شد؟ و چه نقشی در عملیات‌های گسترده ترور در لبنان به نفع «حزب‌الله» ایفا کرده است؟ این پرسش‌ها همچنان جای بحث و کند و کاو دارند.

*منبع: الشرق الاوسط
*نویسنده: عبدالرحمن الراشد
*ترجمه و تنظیم از  کیهان لندن

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۷ / معدل امتیاز: ۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=366380