کتایون حلاجان – نمایشگاه «با هم زیر یک ابر» مجموعهای از آثار چهار هنرمند از کشورهای مختلف در گالری «لیلیا بن صلاح» در پاریس است. محمد لکلتی، زلیخا بوعبدالله، نصرالدین بن ناصر و کتایون روحی هر یک نگاه شخصی و درونی به پیرامون خود را با مخاطبان به اشتراک گذاشتهاند. از تصویر دوختن بدنی پاره پاره تا سروهای کابل و دستهای مادری در شیراز را که شاعرانه تصویر شدهاند، در این نمایشگاه میبینیم.
کتایون روحی تنها هنرمند ایرانی حاضر در این نمایشگاه است که حقیقت آشکار و پنهانِ خود را با خط و نقاشی پیوند زده و بیننده را به گذشته ی سرزمینی کهن میبرد.
وی متولد سال ۱۳۴۴ در شیراز است و از کودکی در کنار مادرش که گاهی نقاشی میکرده، شیفتهی این هنر شده و در دوران دبیرستان بطور جدی به آموختن آن پرداخت و سپس در سن نوزده سالگی به پاریس رفت و وارد دانشگاه هنرهای زیبای پاریس شد.
این هنرمند طی سالها در تهران، پاریس، آلمان، سوئیس و لندن نمایشگاههای متعدد برگزار کرده است.
کتایون روحی در مورد آثارش در این نمایشگاه میگوید: «سه اثر در این نمایشگاه از شهرهایی هستند که گذشته بسیار غنی و پرباری دارند اما درگیر جنگاند مانند بدخشان، دمشق و طرابلس».
وی ادامه میدهد: «سه اثر دیگر نیز به یاد مادرم و دستهای او و همچنین یاسهای شیراز است که برای من همیشه نماد مادرم خواهند بود. او در سال ۲۰۱۷ درگذشت و من تازه حدود یک سال است که توانستم به عکسهایش نگاه کنم و کارهایی با الهام از او انجام دهم.»
وی سپس میگوید: «در تابلوی طرابلس پایتخت لیبی گیاهی با قدمتی ۲۰۰۰ ساله میبینید که گمشده بود و به تازگی در کنار مدیترانه پیدا شده است. گیاه دارویی به نام سلفیوم که در مصر قدیم از آن بسیار استفاده میکردند و در زیر آن دریای مدیترانه است که هزاران مهاجران با تمام خطرات از آن عبور میکنند. در تابلوی دیگر گل رز دمشق را میبینید و در تابلویی دیگر لاجورد شهر بدخشان روی سروهای معروف این شهر. رزمندههای کوچک زیر تابلوها را از مینیاتورهای ایرانی الهام گرفتهام. تنها تفاوت این است که رزمندههای من گاهی زن هستند.»
کتایون روحی در مورد کالیگرافی یا خوشنویسی آثارش و سخت خواندن نوشتهها برای مخاطب میگوید: «اینها دلنوشتههای خودم هستند و هدف این نبوده که خوانده شوند. ما امروز در دنیایی زندگی میکنیم که همه میخواهند همه چیز را بدانند و من فکر میکنم زیباییشناسی شرقی و ایرانی اصولا بر مبنای پیدا و نهان است و من همیشه با این فلسفه در آثارم بازی کردهام. فکر میکنم هنر جایگاهش خیلی درونی است؛ شما میتوانید از محیط پیرامون خود الهام بگیرید اما در نهایت سرچشمهاش درون شماست. من سالهاست که خارج از ایران زندگی میکنم، اما آنچه از کودکیام در ایران دیده و به یاد دارم همیشه در آثار من به شکلی پدیدار شدهاند. زندگی گذشته شما و جایی که به دنیا آمدید مهم است. به عنوان مثال مینیاتور ایرانی برای من بسیار مهم است. اولین باری که از یک نقش خوشم آمد زمانی بود که با خانواده سفر میکردیم. وقتی توقف میکردیم تا چیزی بخوریم، من با پدرم وارد قهوهخانههای بین راه میشدم و محو نقشهای قهوهخانه میشدم. بعضی اوقات نقاشیهای شاهنامه بود و گاه آثاری مذهبی و من عاشق این تصاویر و صورتها بودم. این نقشها در من تاثیر گذاشته است.»
این هنرمند در پایان میگوید: «هر کسی با چمدانی از بودهها و خاطرات و تجربیات شخصی خودش کار میکند و در چمدان من هم اینها هستند. انسان همیشه میخواهد به اصل خود برگردد و من این زبان را در کارهایم اختراع کردم که خودم را بدون شک به اصلام نزدیکتر کنم.»
نمایشگاه «باهم زیر یک ابر»، از ۱۵ اکتبر تا ۴ ژانویه در گالری «لیلیا بن صلاح» در پاریس برقرار است.