حنیف حیدرنژاد- روز دوشنبه ۳۰ دسامبر ۲۰۲۴، یک روز قبل از تحویل سال نو میلادی، شورای امنیت سازمان ملل به درخواست اسرائیل برای بررسی حمله‌های موشکی حوثی‌ها به اسرائیل یک «جلسه اضطراری» برگزار کرد. در این جلسه دانی دانون نماینده اسرائیل در سازمان ملل متحد با تاکید بر اینکه موضوع اصلی جمهوری اسلامی است، گفت: «حوثی‌ها چیزی جز ابزاری در دست جمهوری اسلامی برای جنگ علیه صلح نیستند. اثر انگشت جمهوری اسلامی بر روی هر موشک، هر پهپاد و هر حمله دیده می‌شود. کارشناسان نظامی تأیید می‌کنند که حوثی‌ها بدون حمایت مستقیم جمهوری اسلامی، هرگز نمی‌توانستند به این توانایی‌ها دست پیدا کنند. تبدیل آنها به یک ارتش تروریستی، کار ملاها در تهران است.»
سفیر اسرائیل در سخنان کوتاه خود با اشاره به حمله حوثی‌ها به کشتیرانی جهانی که از تنگه باب المندب و دریای سرخ عبور می‌کنند، تاکید کرد این گروه تروریستی فقط یک تهدید برای منطقه نیست، بلکه تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی است.
دانی دانون همچنین شورای امنیت سازمان ملل را مورد انتقاد قرار داد که هنوز نتوانسته یک قطعنامه قوی در محکومیت حمله‌های موشکی حوثی‌ها به اسرائیل صادر کند. او تصریح کرد حوثی‌ها بهتر است به تجربه حماس و حزب‌الله و حکومت بشار اسد نگاه کنند و تاکید کرد این «نه یک هشدار بلکه یک وعده» است.
سفیر اسرائیل در سازمان ملل توضیح داد که حوثی‌ها از سوی حکومت حاکم بر ایران حمایت شده و موشک و آموزش نظامی و تسلیحات و پول دریافت می‌کنند. او بطور واضح نشان داد که اسرائیل حوثی‌ها را فقط ابزاری در دست حاکمان ایران می‌داند و گفت که کشورش توانایی حمله به هر هدفی در خاورمیانه از جمله در ایران را دارد و حمله نیابتی‌های جمهوری اسلامی را تحمل نخواهد کرد.
حمله به حوثی‌ها، مقدمه‌ای برای حمله به جمهوری اسلامی
به نظر می‌رسد درخواست اسرائیل برای برگزاری این اجلاس اضطراری و تصریح سفیر این کشور در مورد نقش جمهوری اسلامی در رساندن موشک به حوثی‌ها و آموزش آنها برای شلیک این موشک‌ها به اسرائیل و نیز تاکید بر اینکه سرنوشتی چون حماس و حزب‌الله و بشار اسد در انتظار حوثی‌ها خواهد بود، زمینه‌سازی سیاسی برای افزایش حملات نظامی بیشتر و شدیدتر از سوی اسرائیل علیه این گروه است اما همچنین مقدمه‌ای است برای حمله به رژیم ایران.
پرسش اینجاست: آیا حمله‌های شدیدتر از سوی اسرائیل به حوثی‌ها می‌تواند علی خامنه‌ای و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را زیر فشار بگذارد به نحوی که واکنش نظامی علیه اسرائیل نشان دهند؟ اگر رژیم در این دام بیفتد، اسرائیل توجیه بسیار مناسبی برای حمله مستقیم به جمهوری اسلامی خواهد داشت. در این حالت اسرائیل می‌تواند حمایت گسترده‌تر و قوی‌تری از سوی ایالات متحده آمریکا و دیگر متحدان غربی‌اش را با خود همراه کند.
اگر در صورت حمله‌های نظامی شدید اسرائیل به حوثی‌ها، خامنه‌ای و سپاه پاسدران به دام نتانیاهو نیفتاده و اقدام نظامی علیه اسرائیل انجام ندهند، باز هم اسرائیل این امکان را دارد تا با استناد به حمله پهپادی به اقامتگاه نتانیاهو در اکتبر ۲۰۲۴ که اسرائیل آن را پیامد فرمان جمهوری اسلامی به حزب‌الله معرفی کرد، به جمهوری اسلامی حمله کند.
حتی اگر احتمالاتی را که گفته شد کنار بگذاریم، با توجه به همه گزارش‌های منتشر شده در مورد قصد رژیم ایران برای ساخت بمب اتم و گفته‌های مسئولین مختلف رژیم در این مورد، هنوز اسرائیل می‌تواند این موضوع را دلیلی برای حمله با تاسیسات اتمی‌رژیم اعلام کند.
عباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی روز پنجشنبه ۸ آذرماه در نشست با خبرنگاران در لیسبون به احتمال فعال شدن «مکانیسم ماشه» اشاره کرده و گفت: «اگر غرب تهدید به اعمال مجدد همه تحریم‌های سازمان ملل متحد علیه تهران را ادامه دهد، احتمالاً بحث هسته‌ای در داخل ایران به سمت در اختیار داشتن تسلیحات (هسته‌ای) گرایش پیدا خواهد کرد.»
تازه‌ترین نمونه مربوط به گفته‌های احمد بخشایش اردستانی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی است که در یک مصاحبه تهدید کرده است اگر اسرائیل به تأسیسات اتمی‌در ایران حمله کند، جمهوری اسلامی به سمت ساخت سلاح اتمی‌می‌رود. وی روز ۹ دی‌ماه در مصاحبه با وبسایت «دیده‌بان ایران»گفت: «بعید است که اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ما حمله کند و اگر چنین کاری انجام دهد، یک اشتباه محض است، زیرا عملاً مجوزی به ایران می‌دهد که بمب اتم تولید کند.»
دولت و مردم اسرائیل بیش از هر دولت یا کشور دیگری تهدید جمهوری اسلامی را لمس می‌کنند. اسرائیل منتظر نخواهد ماند تا در دفاع از موجودیت آن دیر شود. اسرائیل اراده کرده است تا قبل از دستیابی خامنه‌ای و سپاه پاسداران به بمب اتم، این امکان را از آنها بگیرد و این جز با حمله به تاسیسات اتمی‌رژیم امکانپذیر نیست.
چرائی احتمال حمله اسرائیل تا قبل از شروع دور جدید ریاست جمهوری ترامپ
اگر بپذیریم که اسرائیل در حال زمینه‌سازی سیاسی- نظامی برای حمله به تاسیسات اتمی جمهوی اسلامی است، می‌توان دلیل فوریت «اجلاس اضطراری» شورای امنیت را آنهم یک روز قبل از تحویل سال نو میلادی بهتر فهمید.
با به قدرت رسیدن دوباره‌ی ترامپ در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵، این احتمال وجود دارد که بخواهد با افزایش فشار، حکومت آخوند- پاسداران را مجبور به سازش کند. او پیوسته گفته است «اهل معامله» است. اگر ترامپ بتواند بدون جنگ و هزینه‌های ناشی از آن، خامنه‌ای را مجبور به مذاکره و تسلیم کند، چنین گزینه‌ای را به ورود در یک درگیری نظامی با رژیم ایران ترجیح می‌دهد.
چه بسا وقتی خامنه‌ای بقای رژیم‌اش را در خطر ببیند، به مذاکره با ترامپ تن دهد. این احتمال اگرچه امری بعید به نظر می‌رسد، اما نمی‌توان آن را منتفی دانست. اگر خامنه‌ای در برابر ترامپ به سازش تن بدهد، هرچند خفت‌بار، اما از این طریق می‌تواند ساقط شدن رژیم را به عقب بیاندازد.
در صورت وقوع این احتمال، دست نتانیاهو برای حمله به تاسیسات اتمی رژیم ایران و همراه کردن ترامپ با خود بسته خواهد شد زیرا ترامپ خواهد گفت وقتی من می‌توانم از طریق مذاکره مسئله را حل کنم، چرا از طریق حمله نظامی؟
گزینه مطلوب نتانیاهو و رهبری اسرائیل
اما… اگر قبل از شروع دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ، نتانیاهو موفق شود با بهانه قراردادن حوثی‌ها یا به هر دلیل دیگر به جمهوری اسلامی حمله کند، در این حالت ترامپ را در مقابل عمل انجام شده قرار داده و او را ناگزیر می‌کند با شروع دور جدید ریاست جمهوری‌اش، با او همراهی کند. ترامپ بعد از پایان دور اول ریاست جمهوری‌اش پیوسته می‌گفت او تنها رئیس جمهوری در چند دهه گذشته است که جنگی را آغاز نکرده است.
اگر قبل از شروع ریاست جمهوری ترامپ، اسرائیل به جمهوری اسلامی حمله کند، ترامپ می‌تواند بگوید شروع جنگ در زمان او نبوده است. در این حالت، ترامپ کمتر مورد حمله قرار گرفته و مخالفین‌اش نمی‌توانند او را متهم کنند که وعده‌هایش را زیر پا گذاشته است.
نظر به همسوئی سیاسی و دوستی و صمیمیتی که بین نتانیاهو و ترامپ وجود دارد، چه بسا این دو، در گفتگوهای خصوصی، این احتمال را بررسی کرده باشند. رهبران اسرائیل بازی دادن‌ها و فریبکاری‌های رژیم ایران را خوب می‌شناسند و با وجود اهمیت رابطه با ایالات متحده و هر رئیس جمهوری که سر کار باشد، منتظر نخواهند ماند تا سرنوشت اسرائیل را خامنه‌ای و پاسدارانش تعیین کنند. نتانیاهو و رهبری کنونی اسرائیل- چه در قدرت یا در اپوزیسیون- نشان داده‌اند که عزم آنها در ناکار گذاشتن برنامه اتمی جمهوری اسلامی قطعی است و نباید در آن تردید کرد.
نفتالی بِنت نخست وزیر پیشین اسرائیل ۱۰ مهرماه گذشته و پس از حمله موشکی رژیم ایران به اسرائیل با انتشار پستی در رسانه اجتماعی ایکس، این اقدام را «بزرگترین فرصت ۵۰ سال اخیر برای تغییر چهره خاورمیانه» دانست و نوشت: «رهبری [رژیم] ایران… عصر امروز اشتباه فاحشی مرتکب شد… ما باید همین اکنون برای نابودی برنامه هسته‌ای ایران، تأسیسات انرژی و فلج مرگبار این رژیم تروریستی اقدام کنیم. ما باید این تهدید وحشتناک را برای آینده فرزندان‌مان برطرف کنیم و به مردم ایران فرصتی بدهیم تا قیام کنند و رژیمی را که زنان و دخترانش را به بند می‌کشد، از پا درآورند.»
او با استفاده از واژه «اختاپوس» برای توصیف جمهوری اسلامی نوشت: «بازوان اختاپوس اکنون بطور موقت از کار افتاده‌اند و در حالی که آیت‌الله‌ها به سلامت در کاخ‌های خود در تهران نشسته‌اند باید سر اختاپوس ترور را قطع کرد چرا که ما هم توانش را داریم هم توجیه‌اش را داریم و هم ابزارهای لازم را برای این کار در اختیار داریم.»
