محمود مسائلی – این نویسنده تا کنون مطالب و مواردی را درباره دیگران تحریر نکرده است بلکه سعی براین بوده تا در حد توان موضوعاتی را که به نظر حساس و حیاتی هستند، با نگرشی علمی در اختیار علاقمندان قرار دهد. اما این روزها چند نکته ناخوشایند مرتبط با میهن ما اتفاق افتاده که فکر کردم شاید بد نباشد طی یادداشت کوتاهی در اختیار میهندوستان قرار دهم.
در تاریخ ۳۰ نوامبر ۲۰۲۴، نوشتاری از من با عنوان «چرا باید از شاهزاده پهلوی برای رهبری دوران گذار و رسیدن به ایرانی آزاد حمایت کرد؟» در کیهان لندن انتشار یافت. در این نوشتار با طرح دو تئوری از روابط بینالملل و یک بحث نسبتا پیچیده در حوزه حقوق بینالملل، توضیح دادم که شاهزاده پهلوی بهترین گزینه لازم برای رهبری دوران گذار است. اساس بحث نیز این است که حتی اگر هوادار پادشاهی نباشیم، باید از حسن نیت ایشان برای نجات میهن استفاده کرده– و صرف نظر از گرایشهای سیاسی- در پشت سر ایشان قرار گیریم.
چرا باید از شاهزاده پهلوی برای رهبری دوران گذار و رسیدن به ایرانی آزاد حمایت کرد؟
در شهری که من در آن زندگی میکنم، نام بردن از شاهزاده گویا گروهی را به شدت ناراحت ساخته است. صاحب امتیاز رادیو فارسیزبان آتاوا (به نام رادیو نماشوم) در نوشتهای زیر عنوان به اصطلاح خودشان نقد که در فیسبوک انتشار داده بودند، مرا به دلیل طرح ضرورت حمایت از شاهزاده مورد ملامت قرار دادند. در پاسخ به ایشان نوشتم بسیار عالی، شما هم دست به قلم شوید و با توجه به تئوریهایی که آنها را توضیح دادهام، شما نیز یادداشتی را تهیه و در اختیار کیهان لندن قرار دهید. تاکید کردم که شما اصلا درک روشنی از تئوریهایی شرح دادهام نداشتهاید (نقل به مضمون).
آنها اما به شکل دیگری رفتار کردند. از بنده خواستند تا در یک میزگرد در رادیو حاضر شده و به پرسشهای افرادی پاسخ گویم که چرا من از شاهزاده به عنوان شایستهترین گزینه موجود حمایت می کنم و دیگران را نیز به این حمایت فرا میخوانم. فکر کردم که این وظیفه را باید برای میهن انجام داده و در آن میزگرد حضور یابم. اما شرایط طور دیگری بود. در ابتدا جوانی (که دست بر قضا در گذشته دانشجوی بنده در دانشگاه آتاوا هم بود) طی گفتهای اشاره داشت که نوشتار بنده در کیهان لندن غیر منطقی است، و از انسجام فلسفی بر خوردار نیست. او گفت رضا پهلوی شایسته هیچ چیزی نیست، و چه کاری کرده است و موضوعاتی مانند پول و مال و غیره را مطرح کرد. به او یادآوری کردم که ذهنیت خود او غیرمنطقی است که نمیتواند درک روشنی از تئوریهای یاد شده داشته باشد و تاکید کردم که ما تعهدی اخلاقی داریم تا ایشان را شاهزاده پهلوی خطاب کنیم، حتی اگر هوادار پادشاهی نباشیم. به ویژه تصریح کردم که من بیش از صد نوشتار با معیارهای علمی برای کیهان لندن فرستادهام. تاکید کردم که حالا چرا شماها به یکباره با دیدن نام شاهزاده همگی علیه من بسیج شدهاید؟! ایشان شایستهترین فرد برای هدایت دوران گذار هستند و من به عنوان یک استاد دانشگاه این را اثبات میکنم. شوربختانه بحثها بینتیجه بود و حملاتی هم از سوی کسانی که من آنها را نمیشناسم، و صداقت و شهامت لازم را نیز نداشتند تا خود را معرفی کنند، صورت گرفت.
در روزهای بعد چند همشهری محترم تماس گرفتند و ضمن ابراز نگرانی از اقدامات این گروه توصیه کردند به آنها توجه نکنم و وظیفه خود را برای میهن همچنان ادامه دهم. موضوع به تدریج از ذهنم پاک شد.
اما امشب و با گذشت یک ماه، یادداشتی از سوی هموطنی پاکطینت، شاعری برجسته و صاحب نام به دستم رسید. ایشان با مهرورزی شرحی نسبتا مفصل در کانال تلگرامی رادیوی مربوطه انتشار داده و کپی آنرا نیز برایم فرستاد. ایشان اینگونه نوشته است: «لطفا در قضاوت عجله نکنید چون به هیچ وجه قصد حمایت از شاهزاده رضا پهلوی را ندارم. حتی راستش را بخواهید نمی خواستم مثل نخود هر آش بپرم وسط و یکوقت به اظهار فضل متهم شوم. ولی نتوانستم. چون دکتر محمود مسائلی را سزاوار اینهمه بیمهری نمیدانم، که هیچ، برعکس او را فردی شایسته و پرکار در زمینه علمی و آموزش حقوق بشر می شناسم». سپس ادامه دادهاند که «جدای از اینکه نظر جناب دکتر مسائلی پذیرفتنی است یانه، از این نحوه برخورد با یک صاحب نظر دلم به درد آمد و حتی به شدت ترسیدم».
با خواندن یادداشت این گرامی، بیاختیار حلقه اشکی در چشمانم نشست زیرا دیدم انسانهای نیکسیرت هنوز در جامعه زیاد هستند، آنهایی که مهر میهن را در دل دارند، و ما باید به وجود آنها افتخار کنیم.
کنجکاو شدم و به کانال تلگرامی رادیو فارسیزبان آتاوا نگاه کردم تا ببینم داستان چیست. شوربختانه بیمهری نسبتا زیاد بود و همرا ه با تهمتها و نیش زبانها. فردی هم با کنایه اینگونه خطاب به بنده نوشته بود: «ما خراب شدیم، اخلاقیاتمان خراب شده، منیّتهایمان بزرگ شده و با این اخلاقیات ،نه شازده، نه شاهزاده و نه هیچ قدرت دیگری قادر به ایجاد تحولاتی که در رویاهایمان هست ، نخواهد بود!»
ضمن سپاسگزاری از همه هموطنان شریفی که با تماس تلفنی و یا یادداشت مهر ورزیدند، این پرسش به ذهنم رسید: چرا کسانی مهر میهن را قربانی لجبازیهای خود میکنند؟
*دکتر محمود مسائلی استاد بازنشسته روابط و حقوق بینالملل، دانشگاههای آتاوا و کارلتون و دبیرکل اندیشکده بینالمللی نظریههای بدیل با مقام مشورتی دائم نزد ملل متحد