تا پایان چهار سال دوران ریاست جمهوری جو بایدن، کمتر از سه هفته باقی مانده است. مذاکره با جمهوری اسلامی و «احیای برجام» یکی از اولویتهای اصلی و خاورمیانهای دموکراتها در سیاست خارجی و کاهش تنشها با جمهوری اسلامی بود که در آن شکست خوردند. این در حالیست که کمتر از شش ماه پس از آنکه بایدن در کاخ سفید مستقر شد، حتا موضوع خارج کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست سازمانهای تروریستی خارجی آن کشور نیز مطرح شده بود.
جو بایدن و دولتاش چشم بر دور زدن تحریمهای نفتی توسط جمهوری اسلامی و اجرای تحریمها علیه آن بستند و هر جا که دستشان رسید به بهانه آزادی گروگانها و یا جلوگیری از افزایش تنشها، به ملاها و سپاه پاسداران امتیاز دادند اما هیچکدام از این امتیازات نه تنها نتیجه نداشت، بلکه رژیم ایران و گروههای نیابتی چنان گستاخ شدند که دست به حمله تروریستی «هفت اکتبر» زدند و همچنین دو حمله موشکی توسط سپاه پاسداران به خاک اسرائیل انجام شد.
برای جمهوری اسلامی دولت جو بایدن نعمت بود، زیرا با وجود سرکوب گسترده مردم در خیزش ملی ۱۴۰۱ و حملات مداوم به نیروهای آمریکایی در منطقه و همچنین ارسال تسلیحات و پول برای شبهنظامیان، همچنان راههای قاچاق نفت و گاز برای تأمین درآمد باز مانده بود. دولت بایدن حتا با مطرح کردن گزینه نظامی علیه جمهوری اسلامی نیز به شدت مخالفت میکرد.
حال، در آستانهی استقرار دوبارهی دونالد ترامپ در کاخ سفید، حکومت ایران با انبوهی بحران داخلی و بینالمللی و در سرنوشتسازترین تنگنایی که در آن گیر افتاده، به دنبال روزنههایی برای ارتباط با دولت جدید ایالات متحده است.
عباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی میگوید تهران برای مذاکرات «سازنده و بدون تأخیر» بر سر برنامه هستهای خود آمادگی دارد. وی در جریان سفر به چین با شبکه «سیسی تیوی» مصاحبهای داشت که جمعه ۱۴ دیماه منتشر شد. در این مصاحبه او تأکید میکند: «فرمولی که از نظر ما وجود دارد، همان فرمول سابق برجام است؛ یعنی اعتمادسازی درباره برنامه هستهای ایران در مقابل رفع تحریمها. ما بر همین مبنا آمادگی مذاکره را داریم.»
وزیر خارجه جمهوری اسلامی با اشاره به بازگشت مجدد دونالد ترامپ به کاخ سفید افزود که تهران پس از بررسی سیاستهای دولت جدید آمریکا، تصمیمهای لازم را اتخاذ خواهد کرد.
او همچنین تأکید کرد راه دیپلماسی در مذاکرات هستهای «هیچگاه بسته نمیشود.»
هرچند مذاکره با آمریکا پس از بازگشت رسمی دونالد ترامپ به کاخ سفید برای جمهوری اسلامی یک ضرورت به شمار میرود اما هنوز برای تهران مشخص نیست که ترامپ دقیقاً چه سیاستی را دنبال خواهد کرد.
علی لاریجانی مشاور رهبر جمهوری اسلامی اوایل آذرماه ۱۴۰۳ در مصاحبه با وبسایت دفتر خامنهای به ترامپ پیام داده بود: «ما به سمت بمب اتم نمیرویم، شما هم شروط ما را قبول کنید.»
طی هفتههای اخیر حکومت تلاش زیادی کرده است تا از طریق ژاپن و عمان روزنههایی برای مذاکره با تیم ترامپ پیدا کند. بسیاری از خودیها به نظام هشدار میدهند تنها راه برای عبور از این تنگنای بیسابقه توافق با آمریکاست آنهم در حالی که شماری از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای «قصاص» ترامپ و گرفتن «انتقام» کشته شدن قاسم سلیمانی تأکید میکنند و رسانههای مثل «کیهان تهران» تیتر میزنند که «هدف آمریکا از مذاکره مهار ایران است نه رفع تحریمها».
بعد از صدور قطعنامه و بیانیههای مختلف توسط نهادهای بینالمللی و همچنین کشورهای غربی در آخرین ماههای سال ۲۰۲۴ علیه برنامههای اتمی جمهوری اسلامی، عملا غنیسازی اورانیوم با افزایش تعداد سانتریفیوژها در سایت فُردو و نطنز شدت گرفت. روندی که احتمال فعال شدن «مکانیسم ماشه» را تقویت میکند. در این میان، عباس عراقچی با صراحت تهدید کرده است: «اگر غرب تحریمهای سازمان ملل ضد جمهوری اسلامی را دوباره فعال کند، مذاکرات هستهای به سمت ساخت سلاح اتمی تغییر جهت خواهد داد.»
تحلیلگران سناریوهای مختلفی را در مورد گزینههای احتمالی ترامپ در مقابل جمهوری اسلامی مطرح میکنند. برخی میگویند او در قدم اول «مذاکره مستقیم» را مطرح میکند اما شروط سختی را برای توافق مطرح خواهد کرد. بعضی بر این باورند که حتا اگر جمهوری اسلامی تن به مذاکره بدهد، آنقدر ضعیف شده که نتواند امتیاز قابل توجهی بگیرد. به ویژه آنکه پس از شکست سنگین حزبالله لبنان و حماس در فلسطین و سقوط بشار اسد در سوریه، حکومت در ضعیفترین دوران عمر خود بسر میبرد.
از سوی دیگر، تا پیش از این رویدادها، هروقت در جمهوری اسلامی صحبت از مذاکره با آمریکا میشد، ابزارهای تاثیرگذار حکومت در سیاست خارجی طیفی از تهدیدات را در بر میگرفت از جمله افزایش میزان غنیسازی اورانیوم، خروج از پیمان منع گسترش تسلیحات کشتار همگانی NPT، بستن تنگه هرمز، گروگانگیری و تهدید منافع آمریکاییها در خاورمیانه و غیره. اما هیچکدام از این تهدیدات به اندازهی «محور مقاومت» مؤثر نبود و دست جمهوری اسلامی را برای معامله و زد و بند با غرب باز نمیگذاشت. اکنون اما با حملات کوبندهی اسرائیل عملاً این محور از هم پاشیده و هراس زمامداران جمهوری اسلامی نیز همین است.