روابط قطر با حاکمان جدید سوریه پس از سرنگونی بشار اسد رو به افزایش است. وزیر خارجه قطر در بین اولین مقامات ارشد آن کشور بود که پس از به قدرت رسیدن احمد الشرع (محمد الجولانی) در سوریه، برای دیدار با او به دمشق رفت. این در شرایطی است که دولتمردان جدید سوریه خواستهاند جمهوری اسلامی دست از دخالت در امور این کشور بردارد.
در این دیدار الجولانی گفته بود: «قطر همیشه شریک مردم سوریه بوده و مواضع خود را تا پیروزی انقلاب حفظ کرد و مرحله بعدی در سوریه مرحله توسعه خواهد بود و شاهد مشارکت موثر توسط قطر خواهیم بود.»
سقوط بشار اسد یک شکست استراتژیک تاریخی برای جمهوری اسلامی و رهبرش علی خامنهای به شمار میرود اگرچه زمامداران حکومت تلاش میکنند نه تنها این شکست را لاپوشانی یا فرافکنی کنند بلکه حتا آن را پیروزی جلوه دهند!
هرچند روابط قطر با جمهوری اسلامی نیز از سطح بالایی برخوردار بوده و هست، اما برخی مسائل از جمله بلوکه ماندن شش میلیارد دلار از پولهای ایران در بانکهای قطر، همسویی با سایر دولتهای عربی منطقه در مورد به چالش کشیدن حق مالکیت ایران بر جزایر سهگانه در خلیج فارس و میزبانی از نیروهای آمریکایی در پایگاه «الحدید» روابط تهران و دوحه را تحت تأثیر قرار داده است.
اقتصاد ممتاز قطر
وبسایت «مرکز دادههای باز ایران» دیماه سال ۱۴۰۳ در گزارشی به سرانه درآمد ناخالص ملی در کشورهای حوزه خلیجفارس پرداخت. این گزارش نشان میدهد که در میان ۸ کشور نفتخیز حاشیه خلیجفارس، ایران پایینترین سرانه درآمد ناخالص ملی و قطر بالاترین درآمد ناخالص را دارد.
بر اساس این گزارش، در سال ۲۰۲۳ میلادی میزان سرانه درآمد ناخالص ملی در ایران ۴۶۸۰ دلار بوده در حالی که در قطر بیش از ۷۰ هزار دلار است.
سرانه درآمد ناخالص ملی معیار ارزیابی رفاه اقتصادی و استاندارد زندگی در یک کشور محسوب می شود و بر اساس تقسیم مقدار کل درآمد یک کشور به میزان جمعیت آن به دست میآید و سهم هر شخص را از این درآمد مشخص میکند.
بر اساس آخرین رتبهبندی «شاخص رفاه» از سوی مؤسسه «لگاتوم»، جمهوری اسلامی ایران در میان ۱۶۷ کشور در رده ۱۲۶ ایستاده در حالی که قطر در رده ۴۶ قرار دارد.
این آمار نشان میدهد شیخ تمیم بن حمد آلثانی امیر قطر توانسته منافع ملی کشورش را تأمین کند اما علی خامنهای رهبر جمهوری با همهی لاف و گزافهایش نه!
قطر سالهاست به اسم «میانجیگری» برای جمهوری اسلامی دلالی میکند و از بحرانهایی که ایران با آن روبروست بیشترین منافع را به دست آورده است.
وبسایت «فرارو» ۱۱ دیماه ۱۴۰۳ در یک گزارش تحلیلی نوشت: «قطریها همزمان که حلقه محاصره ژئوپلتیک بر گِرد ایران را قدم به قدم و به تدریج محکم میکنند» برای اینکه دل مقامات جمهوری اسلامی را به دست آوردند «به ازاء هر تله بزرگی که در جناحین» جمهوری اسلامی کار میگذاشتند، «یک شکلات هم به سیاستمداران ایرانی هدیه میدادند تا بندهای اخوت و برادری از هم نگسلد!»
تحریمهای اقتصادی ایران که ناشی از پیامدهای وخیم سیاستهای جنگطلبانه جمهوری اسلامی است، برای دولتهای عربی منطقه از جمله قطر فرصت طلایی فراهم آورده است. برداشت قطر از میادین مشترک گازی در خلیج فارس و همزمان بحران گاز در کشور تصویری از عقبماندگیهای ایران به نمایش میگذارد که مقصر آن فقط و فقط ناتوانی و بیعرضگی حکومت است.
قطر از جمله دولتهایی است که بیسر و صدا کانالهایی دور زدن تحریمها را برای جمهوری اسلامی فراهم میکند و نفع آن را با گرفتن «حق دلالی» میبرد. میلیاردها دلار پول ایران در بانکهای قطر مسدود شده که هزینه صرافی و نگهداری این پول تنها بخش کوچکی از این منفعت است.
در چنین شرایطی حتا برخی جریانهای فکری و سیاسی حکومتی نسبت به اینکه «قطر منابع ایران را میبَرد» و «غارت میکند» اعتراض میکنند.
اخیراً محمد فاضلی عضو هیأت علمی دانشگاه بهشتی (دانشگاه ملی سابق) در نشست تخصصی اتاق ایران گفت: «هر ایرانی که از فرودگاه امام سوار هواپیما شود و در فرودگاه قطر در دوحه پیاده شود میفهمد فاصله چقدر است!» او تأکید کرده است: «سبک زندگی امارات، قطر، عربستان و… برای ایرانیها حسرت شده است.»
برخی تحلیلگران پیشبینی کردهاند با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید احتمالاً قطر و امارات در تنگتر کردن حلقه تحریمها علیه جمهوری اسلامی مشارکت فعالتری داشته باشند. در همین ارتباط مقامات سیاسی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی هشدار میدهند که حفظ روابط با همسایگان برای «دور زدن تحریمها» ضروری است. در شرایطی که همین دولتها در موارد متعدد از زیانهایی که به منافع ملی ایران وارد میشود سود میبرند اما زور جمهوری اسلامی به تأمین منافع ایران در این منازعات نمیرسد چه برسد به اینکه بخواهد رفاه عمومی جامعه را تأمین کند.