«مکران» در منطقه مرزی گزینه انتقال پایتخت! با اینهمه بحران، پزشکیان چرا بر انتقال پایتخت اصرار دارد؟!

- سخنگوی دولت پزشکیان گفته: «پایتخت جدید کشور بطور قطع در منطقه مکران و جنوب کشور قرار خواهد گرفت!»
- معاون اول پزشکیان نیز گفته: «منطقه مکران به دلیل برخورداری از منابع طبیعی کافی و عدم محدودیت‌های اساسی، یکی از گزینه‌های مناسب برای انتقال پایتخت به شمار می‌آید.»
- مکران در نقطه آبی و مرزی جنوب شرق و با فاصله حدود ۲ هزار کیلومتری از تهران قرار دارد که در سال‌های گذشته اَبَرپروژه‌هایی برای توسعه این منطقه تدوین و کلنگ‌ زده شد اما اجرای آنها در مراحل نخستین باقی مانده است.
- در شرایطی که دولت پزشکیان با انبوهی از مشکلات مالی و طرح‌های نیمه‌کاره‌ از جمله «نهضت ملی مسکن» روبروست و حتی در تأمین هزینه دستمزد و مزایای شغلی کارمندان و بازنشستگان به دلیل کسری بودجه درمانده است اما اصرار دارد طرح انتقال پایتخت به جنوب کشور را اجرا کند!

سه شنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳ برابر با ۰۷ ژانویه ۲۰۲۵


سخنگوی دولت از تشکیل دو شورا برای پیشبرد طرح انتقال پایتخت خبر داده و گفته «پایتخت جدید کشور بطور قطع در منطقه مکران و جنوب کشور قرار خواهد گرفت!»

سواحل مکران

فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت پزشکیان صبح امروز سه‌شنبه ۱۸ دی‌ماه ۱۴۰۳ درباره طرح دولت پزشکیان برای انتقال پایتخت گفته «پایتخت جدید کشور بطور قطع در منطقه مکران و جنوب کشور قرار خواهد گرفت» و «این موضوع در حال بررسی و کار است.»

سخنگوی دولت افزوده «دو شورا تشکیل شده است؛ یکی برای بررسی مشکلات پایتخت و دیگری برای تمرکز بر اقتصاد دریامحور.»

فاطمه مهاجرانی با بیان اینکه «به دلیل افزایش جمعیت نگرانی‌هایی نسبت به ظرفیت‌های زیستی مانند منابع آبی در استان تهران وجود دارد» گفته «برای توسعه ظرفیت‌های منطقه مکران به همکاری دانشگاهیان و کارشناسان در زمینه‌های مهندسی، جامعه‌شناسی و اقتصاد نیاز داریم.»

روز گذشته نیز محمدرضا عارف معاون اول مسعود پزشکیان در سخنانی گفت: «منطقه مکران به دلیل برخورداری از منابع طبیعی کافی و عدم محدودیت‌های اساسی، یکی از گزینه‌های مناسب برای انتقال پایتخت به شمار می‌آید.»

مکران در نقطه آبی و مرزی جنوب شرق و با فاصله حدود ۲ هزار کیلومتری از تهران قرار دارد که در سال‌های گذشته اَبَرپروژه‌هایی برای توسعه این منطقه تدوین و کلنگ‌ زده شد اما اجرای آنها در مراحل نخستین باقی مانده است.

موضوع انتقال پایتخت اگرچه در دولت‌های پیشین هم مطرح شده اما گویا از جمله موضوعات مورد علاقه مسعود پزشکیان است.

پزشکیان تنها چند هفته بعد از معرفی به عنوان رئیس دولت چهاردهم جمهوری اسلامی موضوع «انتقال پایتخت» را مطرح کرد و در توجیهات لزوم اجرای این طرح گفت: «اینکه بخواهیم همچنان منابع اولیه را از جنوب کشور و دریا به مرکز بیاوریم و تبدیل به محصول کنیم و دوباره برای صادرات به جنوب بفرستیم، به شدت توان رقابت ما را مستهلک کرده و کاهش می‌دهد.»

روزنامه «جوان» در شماره امروز خود در واکنش به سخنان محمدرضا عارف که مکران را به عنوان گزینه پایتخت مطرح کرده، نوشته «دو طرح «توسعه مکران» و «انتقال پایتخت» هر دو از طرح‌های بزرگی هستند که سال‌ها در خصوص ضرورت انجام آنها فقط حرف زده می‌شود و اقدامی عملی از هیچیک از دولت‌ها درباره آنها شاهد نبودیم. حال دولت پزشکیان گویا قصد گره زدن آنها به یکدیگر را دارد و طبیعی است از چنین سنگ بزرگی علامت نزدن هویدا باشد. یعنی که قرار نیست کاری انجام بگیرد و صرفاً برای خوشامد مخاطب حرفی زده می‌شود.»

در این مطلب آمده که «محمدرضا عارف معاون اول رئیس‌ جمهور همچون بسیاری از مقامات دولت فعلی و سابق و اسبق از ضرورت توسعه مکران گفته است، در حالی که در همه این سال‌ها یک آجر هم در این طرح پیشرفت نداشته‌ایم و همه چیز در سخنرانی و روی کاغذ خلاصه شده است.»

مسعود پزشکیان و رویای «تغییر پایتخت»؛ کارشناسان معتقدند در حال حاضر عملی نیست!

کارشناسان نیز انتقال پایتخت را دست‌کم در شرایط کنونی کشور امکانپذیر ارزیابی نمی‌کنند. در همین رابطه مرتضی افقه اقتصاددان و استاد دانشگاه جندی‌شاپور اهواز گفته که «سال‌هاست که بحث جابجایی پایتخت مطرح می‌شود، ولی متاسفانه مثل بسیاری از موارد دیگر، کارشناسان یا شاید بهتر است بگوییم کارناشناسان، از سر گشاد قیف [شیپور] به این نوع موضوعات می‌دمند و بیشتر دنبال معلول می‌گردند تا علت. علت اصلی تمرکز امکانات، سرمایه‌ها، ثروت‌ها و نیرو‌های نخبه در تهران و یکی دو شهر دیگر، بی تدبیری‌ها یا ناآگاهی‌هایی است که مدیران مسئول، داشته‌اند.»

مرتضی افقه افزوده که «قبل از انقلاب، قراردادی با شرکت «ستیران» فرانسه امضا شد برای مطالعات آمایشی. طرح آمایش سرزمین شرکت ستیران در سال ۱۳۵۳ تحویل داده شده که افق آن ۲۵ ساله و تا سال ۱۳۷۸ بود. این طرح بسیار جامع بود. طرح آمایش به معنای تناسب جمعیت و امکانات و قابلیت‌های مناطق مختلف است. این برنامه به‌خصوص برای بخش‌های جنوبی کشور و حاشیه خلیج فارس، طرح‌های بسیار خوبی، ارائه کرده بود. متاسفانه، این طرح اجرا نشد و برخی بی‌تدبیری‌ها و بی‌کفایتی‌ها هم باعث شده تمام امکانات در تهران جمع شود، به شکلی که اکنون نیز نمی‌توان این وضعیت را سر و سامان داد.»

این اقتصاددان معتقد است مشکل «تهران» نیست بلکه «آمایش سرزمین» است: « اکنون، هم فشار روی محیط زیست وجود دارد و هم مسائل اجتماعی، تهران را درگیر کرده است. همچنین شاهد تخلیه بقیه نقاط ایران به سمت تهران هستیم. در واقع وقتی همه امکانات متمرکز در تهران است، از سایر نقاط به سمت تهران، مهاجرت گسترده رخ می‌دهد. در نتیجه شاهد بیابان‌زایی هم خواهیم بود. هرچه روستا‌ها و شهر‌ها تخلیه شوند، مشکلات محیط زیستی نیز افزایش پیدا خواهد کرد. همچنین با توجه به تراکم بالای جمعیت در تهران، می‌بینیم که برای تفریح کوتاه به سمت شمال تهران، مسیر ۲ الی ۳ ساعته، بیش از ۱۰ ساعت طول می‌کشد. پس مشکل اصلی کشور ما در حال حاضر عدم اجرای درست طرح آمایش سرزمین است. ما در حال حاضر نه توان و نه هزینه این نوع جابجایی را داریم.»

او معتقد است در حالی که نه بودجه و نه امکان تغییر پایتخت وجود دارد، باید کم‌کم و با برنامه‌ریزی به سمت دو پایتختی شدن پیش رفت: « اگر مسئولان می‌خواهند فکری برای این وضعیت داشته باشند بهتر است به این سمت بروند که، همه امور سیاسی، تجاری و بانکی را در پایتخت متمرکز نکنند و اگر می‌خواهند توزیع امکانات را در بقیه مناطق کشور داشته باشند به شکل اندک اندک و به تدریج این کار را انجام دهند.»

مرتضی افقه همچنان طرح‌ «ستیران» را که در زمان محمدرضا شاه فقید طراحی شده بود، راهکار عملی و منطقی ارزیابی می‌کند: «با افزایش تمرکز امکانات در تهران طبیعی‌ست که چاره‌ای بجز افزایش اتوبان‌ها، شهرک‌سازی‌ها و امثالهم نیست؛ بنابراین بعید است که دولت فعلی بتواند طرح تغییر پایتخت را به جایی برساند چرا که سرمایه و زمان زیادی می‌طلبد و برنامه‌ای جامع می‌خواهد. تاکید من بر آمایش سرزمین است، حتی اگر بتوان برنامه «ستیران» را به روزرسانی و اجرا کرد، بهتر از بی‌برنامگی است.»

برخی نیز معتقدند مسعود پزشکیان و اطرافیان او در دولت به دنبال انتقال پایتخت و سپس تقسیم استان تهران به سه استان هستند. موضوع تقسیم استان تهران نیز از چند سال پیش مطرح بود. بر اساس این طرح قرار بود تهران غربی و شرقی به لیست استان‌های کشور اضافه شوند و تهران مرکزی هم جای خود باقی بماند.

حسین ایمانی جاجرمی جامعه‌شناس در گفتگو با وبسایت «خبرآنلاین» گفته عدم توزیع ثروت در استان تهران ارتباطی به یکپارچه بودن استان یا تقسیم‌بندی آن ندارد بلکه برنامه نداشتن سبب‌ این وضعیت شده است. او افزوده «ما یک برنامه جامع توسعه منطقه کلانشهری نداشتیم، چون به این مسئله بی‌توجه بودیم جزیره‌های فقر و ثروت در تهران شکل گرفت، راه حل آن تفرق اداری نیست.»

این جامعه‌شناس از مخالفان طرح تقسیم استان تهران  است و آن را به ضرر مردم می‌داند و معتقد است بودجه استان‌های جدید به نفع مدیران و در ساختمان‌های اداری تازه تاسیس شده بلعیده می‌شود و تقریباً بودجه‌ای برای توسعه شهرها باقی نمی‌ماند.

او با بیان اینکه «کجای دنیا پایتخت‌شان را تقسیم می‌کنند» اجرای این «ایده خطرناک» را عامل بروز «معضل» برای حکومت دانسته است: «همین الان در هماهنگ کردن دستگاه‌های اداری مشکل داریم، با تقسیم تهران ایده منطقه کلانشهری با ویژگی‌های مشترک توسعه اقتصادی و حمل و نقل یکپارچه نابود می‌شود، ضمن این‌که بودجه عمومی افزایش پیدا می‌کند چراکه با تقسیم تهران رده‌های مدیریتی و کارشناسی اضافه می‌شوند، همین امروز ما با مشکل تورم نیروی انسانی و تعدد سازمان‌های اداری مواجه هستیم، با ایده تقسیم تهران به‌جای سبک کردن بار دولت آن را سنگین می‌کنند.»

طرح پشت طرح برای تهران؛ «تقسیم استان تهران» پس از «انتقال پایتخت»!

در آنسو اما تهران به دلیل عدم توسعه زیرساختی و محیط زیست متناسب با کلانشهری که حدود ۱۵ میلیون نفر را در خود اسکان داده، با مشکلات مختلفی روبروست و دولت‌های مختلف به جای طراحی راهکارهایی عملی برای حل این مشکلات، به دنبال پاک کردن صورت مسئله با انتقال پایتخت هستند!

از دولت میرحسین موسوی، اکبر هاشمی رفسنجانی تا دولت حسن روحانی موضوع تغییر پایتخت به عنوان گزینه‌ای برای حل مشکلات تهران مطرح بوده اما پس هدر رفت بودجه‌های هنگفتی برای بررسی این طرح‌، و پس از امکان‌سنجی و ارائه نظرات کارشناسان این گزینه به فراموشی سپرده شد.

در دولت محمد خاتمی و در سال ۱۳۷۹ پژوهشی با عنوان «امکان‌سنجی انتقال مرکز سیاسی از تهران» آغاز شد اما بی‌سرانجام رها شد. در دولت محمود احمدی‌نژاد هم در سال ۱۳۸۶ موضوع تغییر پایتخت از سوی وزارت کار مطرح و وزارت کشور نیز واکنش مثبت نشان داد اما موضوع در حد همین واکنش‌ها باقی ماند.

دو سال بعد هنگامی که زلزله مختصری در جنوب تهران آمد، مجمع تشخیص مصلحت نظام در آبان‌ماه ۱۳۸۸ موضوع تغییر مکان قوای سه‌گانه و مراکز دولتی تهران را مطرح و اعلام کرد مرکز سیاسی کشور باید برای بهبود استقرار جمعیت تا پایان سند چشم‌انداز ۱۴۰۴، به مکانی مناسب منتقل شود.

در پی نظر مجمع تشخیص مصلحت نظام، نمایندگان نهمین دوره مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۱ طرح جابجایی پایتخت از تهران را به کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور مجلس شورای اسلامی بردند. این طرح در حالی در کمیسیون مطرح شد که مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی اعلام کرده بود که جابجایی کشور به «صلاح» نیست. با اینهمه طرح تغییر پایتخت به مصوبه‌ای منتهی شد که بر اساس آن دولت باید کمیسیونی از سازمان‌ها و نهادهای مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، نظامی، عمرانی، اجتماعی و امنیتی تحقیقاتی را برای «امکان‌سنجی تغییر پایتخت» تشکیل می‌داد.

پس از ماه‌ها در امرداد سال ۹۴ نتیجه تحقیقات این کمیسیون در گزارشی ۲۴۰ صفحه‌ای از سوی وزیر راه و شهرسازی دولت حسن روحانی به مجلس ارائه شد که نشان می‌داد همه اعضای آن تغییر پایتخت سیاسی کشور را غیرعملی خوانده و با آن مخالفت کرده‌اند.

در دولت حسن روحانی نیز شورایی با عنوان «شورای انتقال پایتخت» تشکیل شد که در جلسات آن عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی وقت هم حضور داشت.

با وجود این تجارب ناکام و در شرایطی که دولت پزشکیان با انبوهی از مشکلات مالی و طرح‌های نیمه‌کاره‌ از جمله «نهضت ملی مسکن» روبروست و حتی در تأمین هزینه دستمزد و مزایای شغلی کارمندان و بازنشستگان به دلیل کسری بودجه درمانده است اما اصرار دارد طرح انتقال پایتخت به جنوب کشور را اجرا کند!

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱۶ / معدل امتیاز: ۳٫۶

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=367174