مرکز آمار ایران مدعی شده نرخ بیکاری در فصل پاییز به ۷/۲ درصد رسیده است. این مرکز در حالی معتقد است نرخ افراد شاغل نسبت به تعداد افراد جویای کار افزایش پیدا کرده که آمارها بیانگر خروج تعداد قابل توجهی از شهروندان از بازار کار ایران است؛ بسیاری به علت دستمزدهای ناچیز از کشور مهاجرت کرده و بسیاری دیگر نیز به همین علت دیگر جویای کار نیستند.
مرکز آمار ایران در گزارش جدیدی درباره نرخ بیکاری اعلام کرده بررسی نرخ بیکاری افراد ۱۵ ساله و بیشتر نشان میدهد که ۷/۲ درصد از جمعیت فعال (شاغل و بیکار)، بیکار بودهاند.
در این گزارش آمده در پاییز ۱۴۰۳، به میزان ۴۱/۲ درصد جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر از نظر اقتصادی فعال بودهاند، یعنی در گروه شاغلان یا بیکاران قرار گرفتهاند و این نرخ نسبت به فصل مشابه در سال قبل (پاییز ۱۴۰۲) ۰/۳ کاهش یافته است.
مرکز آمار ایران همچنین اعلام کرده که بخش خدمات با ۵۲/۷ درصد بیشترین سهم اشتغال را به خود اختصاص داده است. در مراتب بعدی بخشهای صنعت با ۳۳/۵ درصد و کشاورزی با ۱۳/۷ درصد قرار دارند.
همچنین در این گزارش آمده بررسی نرخ بیکاری گروه سنی ۱۸ تا ۳۵ ساله نیز نشان میدهد که در پاییز ۱۴۰۳، ۱۴/۳درصد از جمعیت فعال این گروه سنی بیکار بودهاند. در حالی که تغییرات فصلی نرخ بیکاری این افراد نشان میدهد این نرخ نسبت به پاییز ۱۴۰۲، به میزان ۰/۱ درصد کاهش یافته است.
ادعای کاهش نرخ بیکاری در حالی مطرح میشود که مرکز آمار ایران نرخ بیکاری را بر اساس شمار افراد بیکار در مقایسه با افراد جویای کار محاسبه کرده است.
این در حالیست که در آنسو نرخ مشارکت اقتصادی افراد ۱۵ سال به بالا و مقایسه آن با آمارهای مرکز آمار ایران نشان میدهد بخش زیادی از جمعیت در سن کار در ایران به دلائل مختلفی اصلا جویای کار نیستند. برخی از این افراد به دیگر کشورها مهاجرت کاری کرده یا به دنبال مهاجرت هستند و برخی نیز از پیدا کردن شغلی با درآمد مناسب ناامید شده و خانهنشینی را به کارهایی با درآمدهای ناچیز ترجیح دادهاند.
جالب آنکه آمارهای حکومتی نیز نشان میدهد در طول ۱۷ سال گذشته بالاترین نرخ مشارکت در اواخر دهه ۹۰ به ثبت رسیده و پس از آن این شاخص با سرعت نسبتا قابل توجهی کاهش یافته است.
کاهش جمعیت فعال در بازار کار که معمولا در آمارهای مرکز آمار ایران درباره نرخ بیکاری نادیده گرفته میشود تا آمار اشتغال بیش از ارقام واقعی نشان داده شود، تأییدی بر خروج شمار قابل توجهی از افراد در سن کار از بازار کار ایران است.
مرکز آمار ایران چند ماه پیش نیز مدعی شده بود که تابستان ۱۴۰۳ جمعیت بزرگسال ۱۵ ساله و بیشتر کشور ۶۵ میلیون و ۲۴۲ هزار نفر بوده است. این مرکز تعداد افراد شاغل کشور را ۲۵ میلیون و ۱۲۹ هزار نفر و تعداد بیکاران ۲ میلیون و ۴۶ هزار نفر اعلام کرده است.
محمدتقی فیاضی کارشناس اقتصاد کلان همان زمان در گفتگو با «خبرآنلاین» آمار واقعی بیکاری در ایران را ۲۰ میلیون نفر عنوان و روش محاسبهی نرخ بیکاری در مرکز آمار را مورد انتقاد قرار داده بود.
محمدتقی فیاضی گفته بود که «مشکل اصلی در مورد آمارهای رسمی نرخ بیکاری در ایران به نوع نگاه مرکز آمار به افراد شاغل در بازار کار بر میگردد. بازاری کار فعلی بازاری خاص است که بخش غیررسمی بسیار بزرگی دارد. مهمترین دلیل هم ناامیدی تعداد زیادی از جوانان و جویندگان کار درمورد گشایش است. این ۳۰ درصد که در گزارشهای رسمی حذف میشوند، بیش از ۲۰ میلیون نفر جمعیت کشور را شامل میشود.»
این کارشناس اقتصادی آمارهای مرکز آمار ایران درباره اشتغال و بیکاری را «گمراهکننده» و «عددسازی» خوانده و گفته حتی بخشی از نیروی کار ناچار شده به صورت غیررسمی اشتغال داشته باشد: «بسیاری از افراد به دلیل فقدان امید به بهبود وضعیت اقتصادی و ایجاد شغلهای پایدار، به سمت مشاغل بیثبات روی آوردهاند که نه بیمه دارند و نه شامل قوانین حمایتی میشوند.»
ناامیدی و خروج بخشی از نیروی انسانیِ در سن کار از بازار کار ایران از سوی کارشناسان و فعالان صنفی نیز مورد تأیید قرار میگیرد.
سمیه گلپور فعال کارگری و رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران توضیح داده که «نرخ تورم با دستمزد همخوانی و تناسب ندارد و فاصلهی آنها هر سال بیشتر و بیشتر میشود و در حال نجومی شدن است. در چنین شرایطی کارگر با اینکه به شغل نیاز دارد و در بازار کار هم به کار و مهارت او نیاز است، در عمل این دو عنصر به هم نزدیک نمیشوند چون حقوق مصوب ۱۱-۱۲ میلیون تومانی نیاز کارگر را تامین نمیکند. کارگر با این پرداختی حتی از عهدهی تامین معاش خودش برنمیآید، به همین دلیل برایش عقلانی نیست ساعتهای طولانی با دستمزد پایین کار کند. این وضعیت به بیکاری ارادی نیز منجر میشود.»
سمیه گلپور تأکید کرده بخشی از نیروی کار ایرانی به دلیل دستمزدهای ناچیز در ایران ناچار به مهاجرت میشود: «ایرانیهایی که بدون شغل و کار میمانند، با درآمدهای ناچیز دارند ناچارند به کشورهای دیگر مهاجرت کنند. آنها از خانوادهی خود دور میشوند، در سختی و فشار قرار میگیرند و حتما با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند. ولی این وضعیت را میپذیرند تا بتوانند با حداقل دستمزد کشورهای دیگر معیشت و نیازهای زندگی خانوادهی خود را تامین نمایند.»
رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران افزوده که «این کشور مال ایران و ایرانیهاست و باید به دست جوانان کشور ساخته شود ولی تخصص و مهارت نیروی کار ایرانی برای ساختن کشور دیگری استفاده میشود چون ما نمیخواهیم سیاستگذاری را تغییر دهیم و روش درستی پیش بگیریم.»
محمد رئیسزاده رئیس سازمان نظام پزشکی نیز امروز پنشجنبه ۲۰ دیماه ۱۴۰۳ خبر داده که ۳۰ هزار پزشک عمومی غیرفعال در امر طبابت در کشور وجود دارند.
محمد رئیسزاده توضیح داده که بسیاری از فارغالتحصیلان رشته پزشکی به دلیل دستمزدهای ناچیز علاقهای به طبابت ندارند: «پزشکان عمومی تمایلی برای ورود به پذیرشهای تخصص و کار در حوزه پزشکی را ندارند. با تعرفههای بسیار پایین این مسئله امکانپذیر نیست. به عنوان مثال در شهر تهران یک پزشک با ویزیت ۱۲۰ هزار تومان اصلا نمیتواند مطب راهاندازی کند.»
فرامرز شاهسواری عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی نیز تابستان امسال اعلام کرده بود که «در حال حاضر میزان نرخ تورم از میزان حقوق و دستمزد کارگران بالاتر است، از این رو جوانان برای اشتغال انگیزه لازم را ندارند که باید به این مهم توجه جدی شود.»
این نماینده مجلس شورای اسلامی تأکید کرده بود که «جوانان اکثراً به دنبال فعالیتهای خدماتی می روند که متأسفانه این فعالیتها زیاد ربطی به تولید ندارند و نمیتواند باعث رونق تولید شود، بنابراین اگر ما بتوانیم به حقوق کارگران و کارمندان به درستی توجه داشته باشیم، به تبع آن تولید رونق پیدا خواهد کرد چرا که انگیزه لازم در این بخش افزایش پیدا میکند.»