خامنه‌ای دیگر نمی‌تواند دلخوش به نیروهای مسلّح باشد؛ تجربه صدام و اسد جلوی چشم است!

-همزمان با بحران‌های اقتصادی از جمله کمبود شدید انرژی، کاهش تولید، کسری بودجه، کاهش درآمدهای ارزی و لو رفتن شبکه‌های فروش نفت ایران، ضربات سنگین اسرائیل به حماس و حزب‌الله و پس از آن سرنگونی بشار اسد نیز جمهوری اسلامی را به شدت تضعیف کرده است.
-روزنامه «دنیای اقتصاد» چاپ تهران یکشنبه ۲۳ دی‌ماه ۱۴۰۳ گزارش داد که «علاوه بر خروج پول از تالار شیشه‌‏ای، صندوق‌های درآمد ثابت و طلا نیز با خروج پول همراه شده‏‌اند و سرمایه‌‏گذاران در جستجوی بازار جذاب برای کسب بازدهی هستند.»
-بحران‌های اقتصادی در ایران، بی‌اعتمادی به حکومت و دلسردی اقشار مختلف جامعه، حقوق‌بگیران را که شامل میلیون‌ها خانوار می‌شود نیز دلسرد کرده و باعث افزایش ریزش از جمله در نیروهای مسلح شده است.
-در شرایطی که ارتش جمهوری اسلامی رزمایش «اقتدار پدافندی» برگزار می‌کند و فرماندهان رده بالای آن مدعی‌اند که امنیت نظام را بطور کامل تضمین می‌کنند، از درون اما با نارضایتی شدید روبرو هستند. حقوق ماهانه ارتشی‌ها کفاف مخارج زندگی آنها را نمی‌دهد. یک سرهنگ خلبان در نیروی هوایی یا نیروی پدافند با ۲۵ سال خدمت ماهانه حدود ۲۹ تا ۳۰ میلیون حقوق می‌گیرد و یک درجه‌دار جوان با حدود ۱۰ سال خدمت نزدیک ۱۸ تا ۲۰ میلیون تومان!
-در نیروی انتظامی نیز وضعیت بهتر از ارتش نیست. اتفاقاً نارضایتی بین پرسنل پلیس بیشتر است زیرا آنها کف جامعه با مردمی سر و کار دارند که خشم آنها نسبت به حکومت روز به روز بیشتر شده و خود آنها و خانواده‌هایشان نیز با مشکلاتی مشابه عموم مردم روبرو هستند.
-نیروهای مسلح رژیم بعثی عراق نیز چند هفته پیش از سقوط صدام حسین در سال ۲۰۰۳ یکی از بزرگترین رژه‌های به اصطلاح «اقتدار» را در عراق به نمایش گذاشتند و اسد هم با همان نسخه سپاه پاسداران مردم سوریه را سرکوب کرد و هر دو سرانجام سقوط کردند.

دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳ برابر با ۱۳ ژانویه ۲۰۲۵


حامد محمدی – همزمان با بحران‌های اقتصادی از جمله کمبود شدید انرژی، کاهش تولید، کسری بودجه، کاهش درآمدهای ارزی و لو رفتن شبکه‌های فروش نفت ایران، ضربات سنگین اسرائیل به حماس و حزب‌الله و پس از آن سرنگونی بشار اسد نیز جمهوری اسلامی را به شدت تضعیف کرده است.

بازدید از سایت‌های پدافندی ارتش در کویر مرکزی ایران

شرایط در ایران اصلاً عادی نیست و حکومت احساس خطر کرده است. برگزاری رزمایش توسط نیروهای مسلّح برای مقابله با حملات احتمالی به تأسیسات اتمی و استراتژیک در ایران و همزمان رژه خیابانی «سپاه محمدرسول‌الله تهران» برای مقابله با اعتراضات این واقعیت را به روشنی نشان می‌دهد که حکومت دقیقاً از چه تهدیداتی نگران است و وحشت دارد.

هرچند مقامات سیاسی و نظامی حکومت چنین تبلیغ می‌کنند که گویا بر اوضاع مسلط هستند اما شعارها و ادعاهای آنها نتوانسته  حتا به بعضی خودی‌ها که اولویت‌شان سود بردن از اقتصاد بحران‌زده ایران است اطمینان خاطر بدهد.

روزنامه «دنیای اقتصاد» چاپ تهران یکشنبه ۲۳ دی‌ماه ۱۴۰۳ گزارش داد که «علاوه بر خروج پول از تالار شیشه‌‏ای، صندوق‌های درآمد ثابت و طلا نیز با خروج پول همراه شده‏‌اند و سرمایه‌‏گذاران در جستجوی بازار جذاب برای کسب بازدهی هستند.»

وضعیت چنان ناپایدار شده که چند شرکت‌ خارجی از جمله هلدینگ عربستانی «صافولا» بزرگترین شرکت سرمایه‌گذاری مواد غذایی در حوزه روغن مایع و مجموعه‌ی فروشگاه‌های زنجیره‌ای «هایپر استار» تحت مدیریت گروه اماراتی «ماجد الفطیم» به دلیل نگرانی از سیاست‌های سختگیرانه دونالد ترامپ و فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی، از بازار ایران خارج شدند.

در چنین شرایطی شکاف بین مردم و حکومت به به سرعت بیشتر و عمیق‌تر می‌شود. عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، یکشنبه ۲۳ دی‌ماه ۱۴۰۳ با صراحت هشدار داد: «در کلِ حاکمیت، ما چالش سرمایه اجتماعی داریم یعنی اعتماد مردم به حاکمیت با حکمرانی در دهه‌های اخیر به شدت کاهش پیدا کرده است.»

در اوج بحران‌های اجتماعی و خیزش‌های ضدحکومتی در چند سال اخیر، علاوه بر نیروی انتظامی، امید حکومت برای  سرکوب مردم، دادن مأموریت به گردان‌های امنیتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اراذل و اوباشی بود که زیر عنوان بسیج سازماندهی می‌شوند. سپردن ماشین سرکوب به بسیج به جمهوری اسلامی اجازه می‌داد تا ادعا کند که «نیروهای مردمی از انقلاب دفاع می‌کنند.»

شیوه سرکوب اعتراضات اجتماعی در ایران که امثال حسین همدانی و قاسم سلیمانی مبتکر آن بودند و نظام را با خشونت عریان در برابر اعتراضات حفظ می‌کرد، با پشتیبانی «سپاه قدس» به سوریه نیز صادر شد تا بقای بشار اسد را تضمین کند. سرکوب‌ها تا جایی پیش رفت که دوستان اسد به او پیشنهاد استفاده از بمب‌های بشکه‌ای و تسلیحات شیمیایی هم دادند اما در نهایت پس از فقط چند سال استمرار پر از دلهره نتیجه‌ای نداشت و او سقوط کرد و به مسکو پناه برد.

اگرچه ضربه‌های مرگبار اسرائیل علیه گروه‌های تروریستی و نیروهای نیابتی رژیم به شدت برای جمهوری اسلامی نگران‌کننده بود اما پیام سرنگونی بشار اسد مستقیم‌تر و صریح‌تر از ناکار شدن به اصطلاح «محور مقاومت» بود. از دست رفتن «عمق استراتژیک» تخیلی رژیم در سوریه خیلی زود حتا در میان خودی‌های حکومت باعث نگرانی و وحشت  شد بطوری که علی خامنه‌ای با سخنرانی‌های توخالی به «حرف‌درمانی» برای هواداران نظام مشغول شد اگرچه نتوانست هراس خود را از «ریزش» و «خیانت» پنهان کند.  هم خامنه‌ای و هم فرماندهان سپاه پاسداران با صراحت گفتند که نظامی‌ها به اسد «خیانت» کردند.

در همین ارتباط روزنامه «جمهوری اسلامی» سه‌شنبه ۲۷ آذرماه ۱۴۰۳ با اشاره به سقوط رژیم بشار اسد هشدار داد که «بحران اقتصادی در هر کشوری می‌تواند باعث از دست رفتن پشتوانه مردمی نظام‌های سیاسی شود و زمینه را برای تضعیف و حتی سقوط آنها فراهم نماید».

در این مطلب با عنوان «برای ما نقشه دارند»، تأکید شده است: «نظام‌های سیاسی فقط در صورتی دوام خواهند داشت که از پشتوانه مردمی برخوردار باشند».

در بخشی از این مطلب آمده بود: «عده‌ای از دست‌اندرکاران امور مرتبط با جبهه مقاومت، در بررسی علل سقوط سریع بشار اسد بر مشکلات اقتصادی موجود در سوریه تکیه می‌کنند و می‌گویند چون وضع مردم، کارمندان، نیروهای نظامی و تمام اقشار جامعه سوریه از نظر معیشتی نابسامان بود، رژیم بشار اسد نتوانست در برابر تهاجمی که صورت گرفت دوام بیاورد.»

در همین ارتباط گفتنی است که نیروهای مسلح رژیم بعثی عراق نیز چند هفته پیش از سقوط صدام حسین در سال ۲۰۰۳ یکی از بزرگترین رژه‌های به اصطلاح «اقتدار» را در عراق به نمایش گذاشتند.

بحران‌های اقتصادی در ایران، بی‌اعتمادی به حکومت و دلسردی اقشار مختلف جامعه، حقوق‌بگیران را که شامل میلیون‌ها خانوار می‌شود نیز دلسرد کرده و باعث افزایش ریزش از جمله در نیروهای مسلح شده است.

در شرایطی که ارتش جمهوری اسلامی رزمایش «اقتدار پدافندی» برگزار می‌کند و فرماندهان رده بالای آن مدعی‌اند که امنیت نظام را بطور کامل تضمین می‌کنند، از درون اما با نارضایتی شدید روبرو هستند. حقوق ماهانه ارتشی‌ها کفاف مخارج زندگی آنها را نمی‌دهد. یک سرهنگ خلبان در نیروی هوایی یا نیروی پدافند با ۲۵ سال خدمت ماهانه حدود ۲۹ تا ۳۰ میلیون حقوق می‌گیرد و یک درجه‌دار جوان با حدود ۱۰ سال خدمت نزدیک ۱۸ تا ۲۰ میلیون تومان! بدیهی است خدمت در مناطق بدآب‌ و هوا با کمترین مزایا همراه با تجهیزات فرسوده و ناکارآمد و همچنین تهدیدات مختلف نمی‌تواند برای افسران ارتش مطلوب باشد. گذشته از اینکه نارضایتی نیروهای انسانی به هر حال پیامدهای پیدا و پنهان زیادی روی عملکرد و مأموریت اصلی هر سازمان و نهادی دارد.

در نیروی انتظامی نیز وضعیت بهتر از ارتش نیست. اتفاقاً نارضایتی بین پرسنل پلیس بیشتر است زیرا آنها کف جامعه با مردمی سر و کار دارند که خشم آنها نسبت به حکومت روز به روز بیشتر شده و خود آنها و خانواده‌هایشان نیز با مشکلاتی مشابه عموم مردم روبرو هستند.

اگر پیش از انقلاب ۵۷ استخدام در نیروهای مسلح عزت و سطح قابل قبولی از معیشت را فراهم می‌کرد، اکنون پرسنل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در بدترین وضعیت قرار دارند. بعضی از آنها مجبورند برای امرار معاش مسافرکشی کنند! بعضی شب‌ها در ساختمان‌های نیمه‌کاره و یا برج‌های بلند تهران نگهبانی می‌دهند. حکومت حتا توان راضی نگه‌داشتن نیروهای مسلح و انتظامی خود را نیز نداشته است.

ریزش و روی گرداندن اعضای سپاه و بسیج و ثبت‌نام ۲۷ هزار افغان برای حضور در رزمایش «راهیان قدس»؛ سپاه تهران: این خبر کذب است!

زمزمه‌های نارضایتی علنی از سیاست‌های خامنه‌ای و عملکرد فرماندهان سپاه پاسداران، ضعف مزمن و توسری خوردن‌های دائمی از اسرائیل، ناتوانی در حمایت از «مقاومت» که جمهوری اسلامی سال‌ها درباره آنها تبلیغ می‌کرد و بلوف می‌زد و گسترش فضای اعتراضی در میان هواداران نظام، از محافل رسانه‌ای بسیجی‌ها نیز شنیده می‌شود.

بعید به نظر می‌رسد که دستگاه‌های امنیتی حکومت گزارش این نارضایتی‌ها را به اطلاع خامنه‌ای نرسانده‌ باشند. او بهتر از هرکسی می‌داند که اوضاع بسیار وخیم است. برای همین مدام تأکید می‌کند و می‌گوید: «نگذارید تبلیغات دشمن روی افکار عمومی اثر کند.»

مسئله اما فقط دیگر جیب خالی رژیم برای پرکردن شکم سرکوبگران نیست. هسته‌های وفادار به نظام در نیروهای مسلح اعتمادشان را به خامنه‌ای از دست داده‌اند. حتا علائمی وجود دارد که عواملی درون این نهادها مسیر عناد با جمهوری اسلامی را در پیش گرفته‌اند. لو رفتن کشتی‌ها و نفتکش‌هایی که  نفت ایران را در آب‌های بین‌المللی منتقل می‌کنند و یا لو رفتن محموله‌های هوایی می‌تواند بخشی از این جدال باشد. خودداری بسیاری از نیروهای سپاهی و بسیجی‌ از پذیرش دعوت برای شرکت در رزمایش جمعه ۲۱ دی‌ماه ۱۴۰۳ و به کار گرفتن افغانستانی‌ها برای اجرای این نمایش، بیانگر بخش دیگری از تنگنای داخلی جمهوری اسلامی است که سرانجام در آن گرفتار می‌شد.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۲۸ / معدل امتیاز: ۴٫۸

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=367552