کوشان (خالد) پیرزاده زندانی سیاسی مشروطهخواه در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی و محرومیت از دارو در زندان اقدام به خودکشی کرده است.
صفحه اینستاگرام کوشان (خالد) پیرزاده با انتشار خبر اقدام به خودکشی وی نوشته «متأسفانه فشارهای وارد شده» بر این زندانی سیاسی «از قبیل ندادن داروهای ضروری برای درمان» که پیش از این در یک فایل صوتی از داخل زندان اوین دربارهاش شرح داده بود، «به بریدن رگهای گردن توسط خودش در زندان انجامید.»
خالد پیرزاده در روز یکشنبه ۲۳ دیماه با انتشار یک فایل صوتی از زندان اوین درباره فشارهایی که به او تحمیل شده از جمله محرومیت از حق درمان و دسترسی به دارو خبر داده بود.
اکنون بر اساس خبری که در صفحه اینستاگرام او منتشر شده، این زندانی سیاسی روز دوشنبه ۲۴ دیماه اقدام به خودکشی کرده است.
«دادبان» مرکز مشاوره و آموزش حقوقی ویژه کنشگران، با انتشار خبر خودکشی کوشان (خالد) نوشته بر اساس قوانین جمهوری اسلامی «بهرهمندی از درمان و دارو از حقوق اساسی و غیر قابل انکار زندانیان است. بعلاوه اینکه اساسا مسئولیت مستقیم جان و سلامت زندانیان در زندان با مقامات زندان و قوه قضاییه بوده و آنها قانونا در برابر هرگونه خطر ناشی از عدم دسترسی به درمان برای زندانیان میبایست پاسخگو باشند.»
کوشان پیرزاده زندانی سیاسی مشروطهخواه در پیامی که ۲۲ دیماه در صفحه اینستاگرام وی منتشر شد از زندان اوین به «مردم شریف نجیب و صبور ایران عزیز» درود فرستاده و خطاب به حشمتالله حیات الغیب مدیرکل سازمان زندانها گفته بود «چند هفتهای است که درد کمر و سیاتیک مرا زمینگیر کرده و به سختی راه می روم. قرصهای تشنجام به نام دپاکین ۵۰۰ تمام شده. با چندین بار مراجعه هیچگونه نتیجه ای حاصل نکردم. اسپری آسم هم تمام شده. آن را هم ندادن. برای فیزیوتراپی به بیرون از زندان میگویند که هزینه درمان با زندانی میباشد. انگار بنده آقازاده امضاطلایی یا جزو یقهسفیدها میباشم!»
این فعال مشروطهخواه افزوده بود «جناب حیات الغیب، شما دقیقاً کجایید؟ در کدام بخشنامه سازمان زندانها آمده است که هزینه درمان با زندانی است. مگر سالانه بودجه دریافت نمی کنید؟ بودجه دریافتی صرف چه چیزهای میشود که سازمانی به این بزرگی از دادن قرصهای دپاکین و اسپری آسم عاجز و ناتوان باشد؟ چرا باید به خاطر سهلانگاری برخی افراد چند روز پیش در خواب تشنج کنم و زبانم را گاز بگیرم؟»
پیرزاده افزوده بود «جناب حیات الغیب، دقیقاً کجایید؟ آیا بازدید شما از زندانها خروجی مثبتی داشته؟ رفتار و عملکرد شما و همکارانتان خلاف آنچیزی است که نشان می دهید. و از این لحظه، هر اتفاقی برایم رخ دهد، بنده و خانوادهام شخص شما را مسئول می دانم.»
کوشان پیرزاده ورزشکار و قهرمان بدنسازی که بارها سابقه بازداشت، زندان و شکنجه داشته است، ۲۸ شهریورماه ۱۴۰۲ در حالی که قصد ترک ایران به مقصد ترکیه را داشت بازداشت شد. او در ابتدا به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل و پس از سپری شدن مراحل بازجویی به بند شش زندان اولین منتقل شده است.
خالد پیرزاده با وجود وضعیت وخیم جسمی از بیمارستان به زندان اوین بازگردانده شد
این فعال سیاسی بار دیگر در تاریخ ۵ خردادماه ۹۸ توسط نیروهای اداره اطلاعات همراه با ضرب و جرح بازداشت و مدتی بعد با پایان مراحل بازجویی به زندان اوین منتقل شد.
این فعال مشروطهخواه از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست محمد مقیسه به اتهام «اجتماع و تبانی بر علیه امنیت ملی» به ۵ سال حبس و به اتهام «توهین به رهبری» به ۲ سال حبس و در مجموع به ۷ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در خردادماه ۹۹ توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران تأیید شد.
خالد پیرزاده که بیش از دو سال ممنوع از ملاقات و مرخصی بود از دهم خرداد ۱۴۰۰ دست به اعتصاب غذا زد و دو هفته بعد و چند روز پیش از برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی به مرخصی درمانی فرستاده شد تا پس از آن مرخصی بطور مشروط آزاد شود. با این وعده وی به اعتصاب غذای خود پایان داد. اما با تغییر نظر دادگاه ضمن نیمهتمام ماندن روند درمان مجبور شد روز ۱۶ تیرماه به زندان بزرگ تهران (فشافویه) بازگردد و در ۲۳ تیرماه به زندان شیبان اهواز تبعید شد.
خالد پیرزاده در زمان کوتاهی که در مرخصی درمانی بسر میبرد در گفتگو با «کیهان لندن» روایت تکاندهندهای از شکنجههای جسمی و روحی که در زندان بر سر او آمده بیان کرد: «دو بار طناب دار گردنم انداختند. حکم وحشت اعدام! در بازجوییهای روزهای اول چون ورزشکار بودم، بدن قوی و روی فرم و ۱۲۷ کیلو وزن داشتم و دور بازوی من ۵۳ سانتیمتر بود. اینها از حرصی که داشتند به من رحم نکردند و مرا تا حد مرگ شکنجه میکردند. دستهای مرا میگذاشتند لای در فلزی اتاق بازجویی و در را بهم میکوبیدند! در دوران بازجویی دو نفر از بغل سوار زانوی من شدند؛ زیر زانوم خالی بود. زانوم شکست و از جایش در آمد! رباط صلیبی و ایسیای و پیسیال پایم پاره شد و اینقدر وضعیت حادی پیش آمد که در بیمارستان آرمان تحت عمل جراحی قرار گرفتم. الان یکسال از عمل جراحیام گذشته اما هنوز خوب نشدهام و هنوز که هنوزه مجبورم با عصا راه بروم.»
این فعال مشروطهخواه همچنین به کیهان لندن توضیح داده بود «در طول بازجوییها ۹ مهره کمرم آسیب دید؛ دیسک ۳ مهره گردن و ۴ مهره بین دو کتف بیرون زده و ۲ مهره دنبالچه شکسته است که نیازمند به عمل جراحی فوریست. نخاع من به دلیل شکستگی مهرههای کمرم آسیب دیده و نیازمند تزریق نخاعی دارو هستم. آیا انسانیست که با این وضعیت اسفناک جسمی و روحی و روانی خودم را به زندان معرفی کنم؟! چون هیچ رسیدگی در زندان به من نمیشود. داروهای تاریخ مصرفگذشته، داروهای بیکیفیت و داروهایی که اصلاً مشخص نیست چه هستند را به من میدهند؛ این داروها را در بستهبندی فلهای میآورند زندان و اصلاً معلوم نیست چه داروهایی هستند!»
خالد پیرزاده در سخنانی تکاندهنده و هولناک تأکید کرده بود که خودش دو بار در دوران بازجویی تهدید به تجاوز شده است! همسرش و حتا دختر خردسالش را تهدید به تجاوز کردند! او میگوید: «حتا به دختر کوچک من رحم نکردند و تهدید کردند به او تجاوز میکنند!»
او همچنین گفته بود همه این شکنجهها با هدف گرفتن اعترافاتِ اجباری بوده است. وی میافزاید «این حکومت عدل علی که میگویند اینست؟ کرامت انسانی که میگویند اینست؟ آزادی بیانی که میگویند اینست؟ دموکراسیای که میگویند اینست؟ که این بلاها را سر من به عنوان فعال مدنی که هیچ جرمی انجام نداده بیاورند؟! من هنوز که هنوزه کابوس میبینم.»