چگونه می‌توان مسیر آزادی ایران را هموار کرد؟ 

- نازنین افشین جم مک کی دختر شایسته سابق کانادا، نویسنده و فعال حقوق بشر معتقد است: «با طرح و برنامه‌ریزی دقيق، هوشمندانه و مدبرانه، یک کمیسیون انتقال قدرت می‌تواند اعتماد عمومی را جلب کرده و به تحقق ایرانی دموکراتیک‌تر، آبادتر و شكوفاتر یاری رساند،که نه تنها برای خاورمیانه بلکه برای جهانى گسترده‌تر نیز سودمند خواهد بود.»
- «نزديك به ٤٦ سال، جمهوری اسلامی ایران حقوق شهروندان خود را در چارچوب رژیمی استبدادی و دینی که از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ زاده شد، سرکوب کرده است. با این حال، ایرانیان با استقامت و شهامتى مثال‌زدنی، همواره در پی فروپاشی این نظام و استقرار جایگزینی سکولار و دموکراتیک بوده‌اند.»

جمعه ۲۸ دی ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ ژانویه ۲۰۲۵


نازنین افشین جم مک‌کی در مقاله‌ای با عنوان «چگونه مسیر آزادی ایران را هموار کنیم؟» که پنجشنبه ۱۶ ژانویه ۲۰۲۵ در روزنامه “اورشلیم پست” منتشر شد، به جنبش “زن، زندگی، آزادی” در ایران پرداخته است. این نویسنده که لیسانس علوم سیاسی و روابط بین‌الملل و فوق لیسانس دیپلماسی و دکترای افتخاری حقوق دارد، به نمایش آمادگی، شجاعت و استقامت مردم ایران در مسیر آزادی اشاره می‌کند، اما در عین حال بر هزینه‌های سنگین اختلافات داخلی تأکید دارد. بر اساس سخنان وی، بیش از ۷۰۰ نفر، از جمله ۶۸ کودک، جان باخته‌اند و هزاران نفر دیگر نیز زندانی، نابینا یا شکنجه شده‌اند. این موضوع ضرورت اتخاذ یک راهکار منسجم و پایدار برای تحقق تغییرات واقعی در ایران را بیشتر نمایان می‌سازد.

اعتراضات مردم در تهران/ ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۲ / رویترز

در این مقاله آمده است: با طرح و برنامه‌اى دقیق و محتاطانه با هدف تغییر و تحول و گسترش دموکراسى در ایران که قطعا سود آن شامل خاورمیانه و سراسر جهان نیز مى شود، این روزها هیئتى سرگرم تلاش است.

گذار از رژیم‌های استبدادی به دموکراسی درس‌های ارزشمندی در زمینه توازن میان حمایت خارجی و رهبری داخلی ارائه می‌دهد. کشورهایی مانند آلمان و ژاپن، پس از جنگ‌های ویرانگر، نظام‌های سیاسی خود را با کمک‌های گسترده خارجی بازسازی کردند. اما موفقیت آنها در هماهنگ ساختن اصلاحات با زمینه‌های فرهنگی خود و تضمین مشارکت فعال شهروندان به نتیجه رسید.

برعکس، مداخلات اخیر در افغانستان و عراق به‌ روشنی خطرات تحمیل راه‌ حل‌های خارجی را که به پویایی‌های محلی بی‌توجهی می‌کنند، آشکار می‌سازند. این تجربیات نشان می‌دهند که برای دستیابی به ثبات دموکراتیک پایدار، ضروریست که تلاش‌ها از درون جامعه و با مشارکت فعال مردم شکل بگیرد.

نزدیک به ۴۶ سال، جمهوری اسلامی ایران حقوق شهروندان خود را در چارچوب رژیمی استبدادی و دینی که از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ زاده شد، سرکوب کرده است. با این حال، ایرانیان با استقامت و شهامتى مثال‌زدنی، همواره در پی فروپاشی این نظام و بنیان جایگزینی سکولار و دموکراتیک بوده‌اند.

یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های این مبارزه در سپتامبر ۲۰۲۲ رخ داد، زمانی که مرگ غم‌انگیز مهسا (ژینا) امینی به دست گشت ارشاد رژیم، خشم عمومی را برانگیخت. این واقعه، جنبش «زن، زندگی، آزادی» را شعله‌ور کرد و به خیزشی سراسری انجامید که میلیون‌ها نفر را به خیابان‌ها کشاند؛ مردمی که نه به اصلاحات محدود، بلکه به تغییر کامل نظام چشم دوخته بودند.

نارضایتی فراگیر، که به واسطه فساد، سوء مدیریت و دشواری‌های اقتصادی شدیدتر شده و با سرکوب حقوق اساسی و بنیادین همراه است، فشارهای داخلی بر رژیم را تشدید کرده و به اعتراضات گسترده و درخواست‌های روشن برای تغییر نظام منجر شده است.

علاوه بر این، عوامل خارجی، مانند تضعیف متحدان منطقه‌ای رژیم، از جمله حماس، حزب‌الله و دولت اسد، جمهوری اسلامی را بیش از هر زمان دیگری آسیب‌پذیرتر ساخته است.

در حال حاضر این پرسش‌های حیاتی مطرح است: آیا رژیم دوام خواهد آورد؟ به تکامل خواهد رسید؟ فرو خواهد پاشید؟ یا برکنار خواهد شد؟ چگونه می‌توان یک انتقال نسبتا صلح‌آمیز و دموکراتیک را به دست آورد؟ با ساز و کارهایی که مانع از بروز خشونت، هرج و مرج و یا ظهور دوباره یک رژیم استبدادی شود؟

نیروهای مخالف رژیم سال‌هاى متمادى است که اندیشه ایجاد یک دولت در تبعید یا یک شورای انتقالی موقت را در سر می‌پرورانند؛ نهادی که بتواند احزاب سیاسی، چهره‌های برجسته مدافع حقوق بشر و شخصیت‌های سرشناس جامعه مهاجر را گرد هم آورد. با این وجود، به رغم تمامی این تلاش‌ها، موفقیت همچنان از دسترس دور مانده است. در طول بیش از ۴۵ سال گذشته، کوشش‌ها برای ایجاد اتحاد میان گروه هاى مختلف سیاسی بارها و بارها با ناکامی روبرو شده‌اند.

دیدگاه‌های متناقض درباره آینده ایران، از جمهوری سکولار تا نظام پادشاهی، شکاف‌های ایدئولوژیک عمیقی ایجاد کرده و بن‌بستی مداوم در مسیر ایجاد ائتلاف به وجود آورده است. رقابت‌ها و کشمکش‌های قدرت میان رهبران و چهره هاى اپوزیسیون و همفکران آنها، همکاری مؤثر را بیش از پیش دشوار ساخته است، در حالی که ارتش سایبری رژیم بطور فعال با دامن زدن به این اختلافات و بی‌اعتمادی‌ها، بر این چالش‌ها افزوده است.

این دشواری‌ها با بی‌اعتمادی عمیق نسبت به کمک‌های خارجی که ریشه در تاریخ مداخلات خارجی دارد، پیچیده‌تر می‌شود. سرکوب‌های خشن رژیم نه تنها توانایی فعالان برای سازماندهی در داخل کشور را به شدت محدود کرده، بلکه با گسترش فضاى وحشت ترس و ناامنی، بسیاری را از مشارکت منصرف کرده است. از سوی دیگر، جامعه مهاجران پراکنده نیز اغلب با چالش مشروعیت در انعکاس دقیق‌ترین و به‌روزترین احساسات و خواسته‌های مردم داخل کشور مواجه است.

جنبش “زن، زندگی، آزادی” نه تنها آمادگی، شجاعت و پایداری معترضان ایرانی را به نمایش گذاشت، بلکه هزینه‌های سنگین ناشی از تفرقه را نیز آشکار ساخت. تنها در طی دو سال از آغاز این جنبش، بیش از ۷۰۰ نفر، از جمله ۶۸ کودک، جان باختند و هزاران نفر دیگر زندانی، نابینا یا تحت شکنجه قرار گرفتند. هرچند این جنبش توانست توجه جهانی را به خود جلب کند، اما بیش از پیش به ضرورت حیاتی و فورى وجود یک راهکار منسجم و هماهنگ تأکید داشت.

دلیل بنیادی رکود در پیشرفت این است که اپوزیسیون ایرانی بطور مکرر به همان الگوها راهکارهاى سنتی برای شکل‌ دادن به ائتلاف و ایجاد وحدت سیاسی تکیه کرده است، در حالی که همچنان به امید دستیابی به نتایجی متفاوت باقی مانده است.

اکنون زمان آن رسیده است که اپوزیسیون ایرانی از رویکردهای سنتی و متعارف فراتر رود و چشم‌اندازی نوین اتخاذ کند. آنچه مورد نیاز است، چارچوبی تازه و مبتکرانه است که اهداف مشترک را بر منافع و برنامه‌های فردی اولویت دهد. تغییری بنیادین از ائتلاف‌سازی‌های سنتی میان گروه‌ها به الگویى که در آن شایستگى، تخصص و مدیریت بر سیاست‌های هویتی ارجحیت داشته باشد.

همبستگى و یکپارچگى هدفی دست‌نیافتنی نیست. لازمه رسیدن به این هدف، ایجاد و تدوین سرمشقى نوین و مسلط به چارچوب فکرى و فرهنگى که از تجربیات دیگر جنبش‌های موفق الهام بگیرد و تعیین اهداف و طرح برنامه‌اى منحصر به فرد و هماهنگ با مردم ایران و مبارزات ویژه آنها، با توجه به نیازها و چالش‌های فوری است.

پایه‌ریزى یک سازمان مردم‌سالار

برای مواجهه با این چالش‌ها و اجتناب از شکست‌های گذشته، تشکیل یک کمیسیون گذار ایران به دموکراسی  (ITDC) امری ضروری است. این نهاد موقت باید شامل تکنوکرات‌ها و کارشناسان ایرانی باشد که متعهد به هدایت کشور به سوى آینده‌ای آزاد و دموکراتیک هستند.

کمیسیون گذار ایران به دموکراسی (ITDC) به عنوان یک پلتفرم غیرحزبی فعالیت خواهد کرد که بر حکمرانی عملی و فراگیر تمرکز و تأکید دارد. اگرچه فرآیند انتخاب عمدتاً بر مهارت‌ها، تخصص‌ها و شایستگی‌ها متمرکز است، اما بایستى بازتاب‌ تنوع غنی و چند وجهى ایران باشد.

ابتکاراتى مانند چرخش نقش‌ رهبری می‌توانند مسئولیت مشترک و نمایندگی متعادل را ترویج دهند و به ایجاد اعتماد و همکاری مؤثر درون گروه کمک کنند. با تأسیس یک شبکه تحت مدیریت مشابه که حامیان را با شرکای داخل ایران مرتبط می‌سازد، کمیسیون گذار ایران به دموکراسی (ITDC) می‌تواند تلاش‌های داخلی و خارجی را هماهنگ کرده و شکاف‌ها را پر ساخته و همگام با واقعیت‌های داخلی پیش برود.

کمیسیون گذار ایران به دموکراسی (ITDC) به عنوان یک پلتفرم بی‌طرف عمل خواهد کرد و با بهره‌گیری از رویکردی ساختارمند و وظیفه‌محور، مانند یک پروژه با زمان‌بندی مشخص مدیریت خواهد شد. این نهاد در دو مرحله کلیدی سازماندهی می‌شود: مرحله پیش از انتقال و مرحله پس از انتقال، که هر یک بطور ایده‌آل در مدت زمانی معادل ۳۶۵ روز یا کمتر به سرانجام خواهد رسید.

این تشکیلات بر ایجاد اعتبار و سازماندهی هدفمند تمرکز خواهد داشت. این اهداف از طریق گرد آوردن تکنوکرات‌های متعهد، بی‌طرف و ماهر، تدوین نقشه راهی جامع برای فرایند انتقال، و ایجاد یک “صندوق آزادی” شفاف با نظارت نهادی مستقل برای تضمین پاسخگویی مالی تحقق خواهد یافت.

کمیسیون گذار ایران به دموکراسی (ITDC) با تبادل نظر گسترده با جامعه مدنی، اتحادیه‌ها، فعالان، کارآفرینان و متخصصان به تقویت حمایت داخلی خواهد پرداخت. این نهاد تلاش خواهد کرد تا از طریق روش‌های غیرسیاسی، انسجام و همبستگی را تقویت کند، در عین حال به دنبال جلب حمایت و تأیید رهبران سیاسی و دیگر جناح‌ها بوده و بر شمول‌گرایی غیرحزبی بطور جدی تأکید خواهد داشت.

رویکرد بین‌المللی بر جلب به رسمیت شناختن و حمایت دولت‌ها، سازمان‌های بین‌المللی، نهادهای غیردولتی و جامعه مهاجران ایرانی متمرکز خواهد بود. همچنین، ظرفیت‌سازی شامل آمادگی برای حکمرانی گذار از طریق تشکیل تیم‌هایی متخصص جهت مدیریت بخش‌های کلیدی از جمله امنیت، امدادرسانی انسانی و تثبیت اقتصادی هستند.

حکمرانی گذار این نهاد در دو مرحله کلیدی سازماندهی می‌شود: مرحله پیش از انتقال و مرحله پس از انتقال، که هر یک بطور ایده‌آل در مدت زمانی معادل ۳۶۵ روز یا کمتر به سرانجام خواهد رسید. این نهاد در دو مرحله کلیدی سازماندهی می‌شود: دوران پیش از گذار   و دوران پس از گذار، که هر یک بطور ایده‌آل در مدت زمانی معادل ۳۶۵ روز یا کمتر به سرانجام خواهد رسید.

پس از تکمیل موفقیت‌آمیز مرحله پیش از انتقال و استقرار چارچوب حکمرانی موقت همراه با برنامه‌های عملی و مدون که حمایت گسترده‌ای از جامعه ایرانی را به دست آورد، فراخوان‌های هماهنگ برای تظاهرات سراسری، اعتصابات عمومی، و سایر اقدامات جمعی با هدف برچیدن رژیم موجود صادر خواهد شد.

کمیسیون گذار ایران به دموکراسی (ITDC) با حفظ نظم عمومی و تداوم ارائه خدمات، ایمنی و ثبات را تضمین خواهد کرد. تثبیت اقتصاد به عنوان اولویت اصلی خواهد بود تا از فروپاشی مالی جلوگیری شود و زمینه برای بهبود اقتصادی فراهم گردد. این سازمان فرآیند تدوین قانون اساسی جدید را از طریق مجمعی منتخب تسهیل کرده و با ایجاد کمیسیون‌هایی برای نظارت بر برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه تحت نظارت بین‌المللی، کشور را برای برگزاری انتخابات آزاد آماده خواهد کرد.

نهادهای دموکراتیک مانند سیستم‌های قضایی، رسانه‌ای و اداری، ایجاد خواهند شد. همچنین، کمیسیون گذار ایران به دموکراسی (ITDC) روابط بین‌المللی را تقویت خواهد کرد و با تقویت اعتماد، همکاری‌های دیپلماتیک، سیاسی و اقتصادی را برای ترویج صلح و دیپلماسی، و جذب کمک‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها، گسترش خواهد داد.

کمیسیون گذار ایران به دموکراسی (ITDC)  یک طرح نوآورانه برای گذار به دموکراسی، مسیری کارآمد، صلح‌آمیز، فراگیر و مؤثر ارائه و ایجاد می‌کند و مى‌تواند با تقویت اعتماد داخلی و بین‌المللی و با اتخاذ رویکرد برنامه‌اى محورى و غیرحزبی،  بستری پایدار برای آینده ایران فراهم آورد.

با برنامه‌ریزی دقیق و اجرای سنجیده، این کمیسیون می‌تواند الهام‌بخش اعتماد باشد و به ایجاد ایرانی دموکراتیک‌تر و آبادتر کمک کند، که مزایای آن نه تنها شامل منطقه خاورمیانه بلکه سراسر جهان خواهد شد.

شعار “زن، زندگی، آزادی”، نه تنها پژواکی از آرمان‌ها و خواسته‌هاى عمیق ملت ایران برای آزادی و عدالت است، بلکه نمادی از شجاعت، پایداری و آمادگی آنان براى تغییرات بنیادین به شمار مى‌رود. اما این جنبش آزادیخواهانه، بهایی سنگین و جانکاه بر دوش بر دوش داشته است. بیش از ۷۰۰ تن از هموطنان‌مان، از جمله ۶۸ کودک، جان خود را از دست دادند، و هزاران نفر دیگر به زندان افتاده، شکنجه، نابینا یا از حقوق ابتدایی خود محروم شده‌اند.

این حقیقت تلخ نشان می‌دهد که برای دستیابی به آزادی پایدار، بیش از هر زمان دیگر نیازمند یک راهکار هماهنگ و منسجم و اتحاد و همبستگى بی‌مانند هستیم.

راه‌ حل، نه فقط در شجاعت مردم، بلکه در بهره گرفتن خرد جمعی، همگرایى و اتحاد میان نیروهای مخالف و جلب حمایت گسترده جامعه جهانی نهفته است. همانگونه که مردم ایران با ازخودگذشتگى در صحنه‌های خیابانی حاضر می‌شوند، لازم است که رهبران مخالف نیز از اختلافات فردى و ایدئولوژیک فراتر روند و بر اهداف مشترک ملت پایبند شوند.

وظیفه ما در این مقطع حساس، نه تنها ابراز همدردی، بلکه تلاش برای آگاه‌ ساختن افکار عمومى جهانى و جلب حمایت جامعه بین‌المللى نیز از اهمیت ویژه‌اى برخوردار است. این مسیر هرچند دشوار اما ضروری است و سرانجام آن اگر با صدایى متحد و یکپارچه همراه شود، به آزادى، عدالت و آینده‌اى روشن براى ایران، خاورمیانه و جهان خواهد انجامید.

*منبع: اورشلیم پست
*نویسنده: نازنین افشین جم مک‌کی مدافع حقوق بشر و بنیانگذار «جمعیت عدالت برای ایران» و «کارزار پایان اعدام کودکان» است. او لیسانس علوم سیاسی و روابط بین‌الملل و فوق لیسانس دیپلماسی و دکترای افتخاری حقوق دارد.
ترجمه و تنظیم از کیهان لندن

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۸ / معدل امتیاز: ۳٫۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=367987