ایلان ماسک؛ اسب تروای جهانی‌سازی در  دولت‌ راستگرای ترامپ؟

-  ماسک به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌های جهان، با کنترل بر فناوری‌های کلیدی و نفوذ بی‌سابقه بر افکار عمومی، به عنصری کلیدی در مسیر تحولات سیاسی و اقتصادی جهان تبدیل شده است. آیا ماسک که در ظاهر خود را منتقد قدرت دولت‌های ملی معرفی می‌کند، عملاً به تقویت پروژه جهانی‌سازی کمک می‌کند؟
- جهانی‌سازی روندی است که با هدف عبور از مرزهای ملی و تمرکز قدرت در دست نهادهای فراملی یا شرکت‌های چندملیتی آغاز شد. این پروژه، که ابتدا توسط نیروهای لیبرال و شخصیت‌هایی مانند  جرج سوروس و «بنیاد جامعه باز» و با ابزارهایی مانند سازمان ملل، بانک جهانی، و سازمان تجارت جهانی پیش برده می‌شد، در سال‌های  اخیر با چالش‌هایی همچون ناسیونالیسم و بحران‌های اقتصادی و اجتماعی مواجه شده است.
-با وجود شعارهای ضدجهانی‌سازی، اقدامات ایلان ماسک و دونالد ترامپ در عمل به تقویت پروژه جهانی‌سازی منجر خواهد شد. ماسک با تسلط بر فناوری‌های کلیدی و نفوذ بی‌سابقه بر افکار عمومی، به‌ عنوان اسب تروای این پروژه در جبهه راستگرایان عمل می‌کند.

پنج شنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ برابر با ۲۳ ژانویه ۲۰۲۵


بهرام فرخی – در فاصله کوتاهی پس از  اعلام پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ۵ نوامبر ۲۰۲۴، وی ایلان ماسک و ویوک راماسوامی کارآفرین سرشناس آمریکا را برای یک کارگروه یا نهاد مشورتی به نام «بهینه‌سازی دولت» آینده منصوب کرد. با این حال، دو روز قبل ویوک راماسوامی از این کارگروه مشورتی به دلایلی نامعلوم استعفا داد و تصمیم خود را برای نامزدی فرمانداری اوهایو در انتخابات آینده اعلام کرد.

پس از مراسم سوگند دونالد ترامپ به عنوان چهل و هفتمین رئیس جمهور ایالات متحده و حضور مدیران غول‌های تکنولوژی در سیلیکون‌ ولی در آن مراسم که حتی جلوتر از اعضای کابینه دولت در صفوف اول نشسته بودند، این سوال مطرح می‌شود: چگونه چنین تغییری ممکن است؟ این مدیران که پیشتر از مدافعان لیبرالیسم و جهانی‌سازی بودند، چگونه در صف جمهوریخواهان و جنبش MAGA قرار گرفتند؟

در این راستا پروژه ۵۰۰ میلیارد دلاری دولت ترامپ برای توسعه هوش مصنوعی که بلافاصله از سوی او پیشنهاد شد و شامل همکاری سه شرکت بزرگ فناوری اطلاعات است، به سرعت با درخواست برای افزایش شرکا از طرف ایلان ماسک مبنی بر لزوم مشارکت دیگر غول‌های فناوری در این رشته همراه شد.

اندیشه‌ای که مدتی ذهن مرا به خود مشغول کرده، مفهوم جهانی‌سازی (گلوبالیزاسیون) است؛ روندی که با هدف جهانی‌سازی اقتصاد و عبور از مرزهای ملی آغاز شد و در افق نه‌چندان دور خود، در صدد بود تا دولت‌ها را نیز تحت سیطره منطق و الزامات ابرشرکت‌های جهانی درآورد. این هدف بر این باور استوار بود که تصمیم‌گیری‌های سیاسی همواره کند و پرهزینه‌اند، در حالی‌که شرکت‌های جهانی با کارآمدی بیشتری عمل می‌کنند.

پروژه جهانی‌سازی و ایده تبدیل دولت‌ها به نهادهای اقتصادی و تجاری تحت مدیریت شرکت‌های چندملیتی، یکی از بحث‌برانگیزترین مسائل در سیاست معاصر است. در همین ارتباط برخی معتقدند که افراد قدرتمند و تأثیرگذاری همچون ایلان ماسک ممکن است ابزار یا نماینده این پروژه باشند.

هرچند هنوز در ماه عسل دولت دوم ترامپ هستیم ولی به نظر می‌رسد طرفداران ترامپ و ایلان ماسک بر سر ویزاهای H-1B و انتخاب سریرام کریشنان هندی‌تبار و طرفدار مهاجرت نخبگان، به‌ عنوان مسئول سیاست‌گذاری در حوزه هوش مصنوعی و همچنین درگیری‌های لفظی با استیو بنن، دچار مشکل شده‌اند. ماسک با حمایت از مهاجرت و انتصاب نخبگان جهانی از دید ملی‌گرایان به «خائن و بچه لوس» تبدیل شده است. در حالی‌که ترامپ موضع دوپهلو اتخاذ کرده است. اختلافات داخلی و تناقض در ادعاهای آزادی بیان ماسک، تنش‌ها را تشدید کرده است. این نزاع، بازتابی از چالش‌های ذاتی پوپولیسم است که با وعده‌های پرهیاهو آغاز می‌شود اما در برابر وسوسه قدرت گرفتار می‌آید. آینده نشان خواهد داد که آیا اتحاد در این جنبش ادامه خواهد یافت یا دچار انشقاق خواهد شد.

توضیح و پاسخ به تمامی مسائل بالا نیازمند واکاوی‌های گسترده‌ است که در یک مقاله نمی‌گنجد. با این حال، تلاش می‌کنم تا حد امکان به صورت کوتاه و فشرده به این پرسش‌ها در اینجا پاسخ بدهم.

نقش ماسک در پروژه گلوبالیزاسیون

جهانی‌سازی، به‌ عنوان یکی از مناقشه‌برانگیزترین پروژه‌های سیاسی و اقتصادی قرن، تا کنون در دست نیروهای لیبرال و نهادهای بین‌المللی قرار داشت، اما اکنون به نظر می‌رسد این پروژه با تغییر استراتژی، به‌ دست نیروهای راستگرای پوپولیست و چهره‌هایی مانند دونالد ترامپ و ایلان ماسک منتقل شده باشد. هدف این مقاله، بررسی این فرضیه است که آیا ماسک، آگاهانه یا ناخودآگاه، به‌ عنوان اسب تروای پروژه جهانی‌سازی در جبهه راست‌گرایان عمل می‌کند یا نه.

پس از برگزاری مراسم سوگند دونالد ترامپ و حضور چهره‌هایی از غول‌های فناوری سیلیکون‌ ولی که به‌ ظاهر در تضاد با ارزش‌های ناسیونالیستی و ضدجهانی‌سازی راستگرایان قرار دارند، پرسششی بنیادین مطرح می‌شود: آیا این همکاری پدیده‌ای تصادفی است یا جهانی‌سازی، با تغییر تاکتیک، در حال پیشبرد اهداف خود از طریق نیروهای راستگرا است؟

ماسک به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌های جهان، با کنترل بر فناوری‌های کلیدی و نفوذ بی‌سابقه بر افکار عمومی، به عنصری کلیدی در مسیر تحولات سیاسی و اقتصادی جهان تبدیل شده است. آیا ماسک که در ظاهر خود را منتقد قدرت دولت‌های ملی معرفی می‌کند، عملاً به تقویت پروژه جهانی‌سازی کمک می‌کند؟

جهانی‌سازی: اهداف و ابزارها

جهانی‌سازی روندی است که با هدف عبور از مرزهای ملی و تمرکز قدرت در دست نهادهای فراملی یا شرکت‌های چندملیتی آغاز شد. این پروژه، که ابتدا توسط نیروهای لیبرال و شخصیت‌هایی مانند  جرج سوروس و «بنیاد جامعه باز» و با ابزارهایی مانند سازمان ملل، بانک جهانی، و سازمان تجارت جهانی پیش برده می‌شد، در سال‌های  اخیر با چالش‌هایی همچون ناسیونالیسم و بحران‌های اقتصادی و اجتماعی مواجه شده است.

دلایل ناکامی لیبرال‌ها در پیشبرد جهانی‌سازی

۱- موج ناسیونالیسم: در واکنش به سیاست‌های جهانی‌سازی لیبرال‌ها، بسیاری از جوامع با ترس درباره از دست دادن هویت ملی به‌سوی ناسیونالیسم روی آورده‌اند.
۲- تضعیف طبقه متوسط: جهانی‌سازی به‌ ویژه انتقال صنایع به کشورهای کم‌هزینه، موجب تضعیف طبقه متوسط در کشورهای غربی شده است.
۳- بحران مهاجرت: مهاجرت گسترده که به‌ عنوان یکی از پیامدهای جهانی‌سازی شناخته می‌شود، در بسیاری از کشورها به بحران‌های اجتماعی انجامیده و موجبات تضعیف دولت‌های میانه‌رو را فراهم آورده است.
۴- بی‌اعتمادی عمومی به نخبگان: نهادهایی مانند بنیاد سوروس و سازمان‌های بین‌المللی، به دلیل نفوذ گسترده در سیاست داخلی کشورها به ویژه پس از  پاندمی بیماری کووید۱۹ مورد انتقاد شدید قرار گرفتند.

چرخش جهانی‌سازی به‌سوی نیروهای راستگرا

در روزهای اخیر به نظر می‌رسد پروژه جهانی‌سازی بجای اتکا به نیروهای لیبرال، به‌ سوی نیروهای راستگرای پوپولیست متمایل شده است. دونالد ترامپ با شعار «اول آمریکا» و ایلان ماسک با تأکید بر فناوری‌های انقلابی و انتقاد از دولت‌های ملی، نمونه‌هایی از این تغییر هستند.

دلایل این تغییر رویکرد

۱- استفاده از ناسیونالیسم: راستگرایان برخلاف لیبرال‌ها، از احساسات ناسیونالیستی برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کنند.
۲- تغییر ابزارها: بجای اتکا به نهادهای بین‌المللی، نیروهای راستگرا از قدرت شرکت‌های خصوصی و فناوری‌های نوین بهره می‌گیرند.
۳- مدیریت بحران‌ها: راستگرایان بحران‌هایی مانند مهاجرت و تغییرات اقتصادی را به‌ عنوان ابزارهایی برای جلب حمایت عمومی به‌ کار می‌گیرند.

ایلان ماسک و نقش او در جهانی‌سازی

ایلان ماسک، به‌ عنوان یکی از نمادهای پیشرفت فناوری و کارآفرینی در عصر جدید، نقشی کلیدی در تغییر معادلات قدرت در سطح جهانی ایفا می‌کند.

فناوری و سیاست

ماسک با فناوری‌هایی مانند اینترنت ماهواره‌ای استارلینک و هوش مصنوعی، به‌ نوعی نقش دولت‌ها را کاهش داده و عملا ارتباطات را در سیطره شرکت‌های خصوصی قرار داده است.هرچند شرکت های او در مناقصه‌های چند صد میلیاردی دولتی حضور دارند.

نفوذ بر افکار عمومی

با خرید پلتفرم «توییتر» (X) و تأکید بر آزادی بیان، ماسک به‌ عنوان یک چهره پیشرو در شکل‌ دادن به افکار عمومی در سطح جهان شناخته می‌شود.

شباهت‌های مواضع ماسک به استراتژی‌های جهانی‌سازی

۱- تمرکز قدرت: سرمایه‌گذاری‌های ماسک در فناوری‌هایی مانند حمل‌ و نقل فضایی و هوش مصنوعی، موجب تمرکز قدرت در دست شرکت‌های خصوصی می‌شود.
۲- تضعیف دولت‌های ملی: انتقاد مکرر ماسک از سیاست‌های دولتی و قوانین ملی و حمایت از احزاب و شخصیت‌های راست افراطی در کشورهای اروپایی بر این مبنا استوار است که این حمایت می‌تواند به سقوط دولت‌های لیبرال و دموکرات منجر شود. این فرآیند زمینه بی‌ثباتی گسترده سیاسی را فراهم کرده و در نهایت موجب نارضایتی عمومی می‌گردد. چنین وضعیتی زمینه نفوذ بیشتر ابرشرکت‌های فراملیتی را در این کشورها تسهیل می‌کند. سخنان اخیر ایلان ماسک مبنی بر پیروزی جنبش MAGA (Make America Great Again) در آمریکا و اکنون نوبت به جنبش (Make Europe Great Again) MEGA در اروپا رسیده است، همسو با اهداف جهانی‌سازی است و از این منظر قابل توجه است.

جهانی‌سازی در دست راستگرایان: فرصت یا تهدید؟ شباهت‌ها و تفاوت‌ها

هر دو گروه به‌دنبال کاهش قدرت دولت‌های ملی هستند.
هر دو از بحران‌های جهانی برای پیشبرد اهداف خود بهره می‌برند.
لیبرال‌ها از نهادهای چندجانبه استفاده می‌کنند در حالی‌ که راستگرایان بر شرکت‌های خصوصی متکی هستند.
لیبرال‌ها بر ارزش‌های جهانگرایانه تأکید دارند در حالی‌ که راستگرایان از ناسیونالیسم به‌ عنوان ابزار تاکتیکی استفاده می‌کنند.

ایلان ماسک به‌ عنوان اسب‌ تروا؟

با وجود شعارهای ضدجهانی‌سازی، اقدامات ایلان ماسک و دونالد ترامپ در عمل به تقویت پروژه جهانی‌سازی منجر خواهد شد. ماسک با تسلط بر فناوری‌های کلیدی و نفوذ بی‌سابقه بر افکار عمومی، به‌ عنوان اسب تروای این پروژه در جبهه راستگرایان عمل می‌کند.

آیا جهانی‌سازی که اکنون از ابزارهای راستگرایانه استفاده می‌کند، قادر خواهد بود به اهداف خود برسد؟ یا اختلافات داخلی در این جبهه، مانند شکاف‌های میان طرفداران ترامپ و ماسک، به فروپاشی این اتحاد خواهد انجامید؟

پاسخ به این پرسش‌ها، نیازمند بررسی دقیق‌تر روندهای سیاسی و اقتصادی جهان در سال‌های آینده است. در هر صورت، نتیجه نهایی پروژه جهانی‌سازی می‌تواند کاهش قدرت دولت‌های ملی و تمرکز قدرت در دست شرکت‌های بزرگ یا نهادهای فراملی را به دنبال داشته باشد، صرف‌ نظر از اینکه چه کسی یا چه جریانی آن را هدایت می‌کند.

*بهرام فرخی دانش‌آموخته علوم سیاسی و روابط بین‌الملل از دانشگاه رم و ساکن ایتالیا است.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=368435