یک کنشگر زیست گفته استفاده بیرویه از سمّ و کود ورها ساختن فاضلاب و شیرابه زبالهها در رودخانههای شمال کشور سبب آلودگی آب در این مناطق شده و نرخ ابتلا به برخی سرطانها را افزایش داده است.
در روزهای گذشته ویدئویی از رودخانه «تِلار» «قائمشهر» (شاهی) در مازندران منتشر شده که نشان میدهد رودی از شیرابه، از انباشت زبالههای رهاشده در حریم این رودخانه سرچشمه گرفته و به آن راه یافته است. رودخانه «تِلار» یکی از منابع آبی اصلی برای آبیاری باغها و زمینهای کشاورزی در سه شهرستان «قائمشهر» (شاهی)، سیمرغ و بابلسر است.
وبسایت «خبرآنلاین» در واکنش به انتشار این ویدئو نوشته «شیرابههای جاری در این رودخانه حامل انواع ترکیبات و عناصر شیمیایی خطرناک هستند و ضمن آسیب رساندن به زیستبومِ منطقه، میتوانند زنگ خطری برای سلامت عمومی شهروندان باشند.»
ابراهیم فلاحی رئیس اداره محیط زیست شهرستانهای سوادکوه و سوادکوه شمالی به عنوان سرچمشههای رودخانه «تِلار» آذرماه امسال در گفتگو با خبرگزاری «تسنیم» با ارائه آماری تکاندهنده از ورود فاضلاب به این رودخانه گفته بود «حدود ۶۰ هزار لیتر فاضلاب انسانی در روز وارد رودخانه میشود و باتوجه به جمعیت بیشتر در شهر زیراب تقریبا ۶۰ درصد سپتاژ برای زیراب و بقیه پلسفید است که البته این در حوزه شهری بوده و در حوزه روستایی نیز برخی در پائین دست و کنار رودخانه چاه جاذب دارند و این چاهها نمیتوانند نفوذ داشته باشند به همین خاطر از طریق خودروهای مخصوص حمل سپتاژ به درون رودخانه میریزند.»
خبرگزاری «تسنیم» نوشته بود که رودخانه «تِلار» وقتی از سرچشمه اینگونه درگیر فاضلابهای خانگی و انسانی میشود هرچه جریان رسیدنش به خزر را در شهرهای پیش رو طی میکند بر این آلایندگیاش افزوده میگردد، جریانی که در مسیر محصولات کشاورزی را آلوده، دامها را بیمار و در نهایت تحفهای از ناپاکی را به دریا هدیه میدهد، هدیهای ناخوشایند که دریای بسته مازندران ناگزیر به پذیرش آن است.
عباس محمدی کنشگر محیط زیست و مدیر گروه «دیدهبان کوهستان» انجمن کوهنوردان ایران، در اینباره به «خبرآنلاین» گفته «مشکل رودخانه تِلار، مثل بیشتر رودخانههای ایران، درهمتنیدگی چند سوءمدیریت است.
این کنشگر محیط زیست توضیح داده که «قسمت جنگل و کوهستان، سازمان جنگلها و مراتع و در قسمتهای پاییندست وزارت نیرو متولی رودخانه است و در جاهایی که رودخانه وارد شهر میشود، به نظر شهرداریها مدیر رودخانه هستند. اما واقعیت این است که مدیران ما هیچگونه نگاه محیط زیستی در عمل ندارند و به رودخانه هم فقط به چشم یک نهر آب نگاه میکنند که یا از آن برق استخراج کنند یا حاشیه آن را به معادن شن و ماسه اجاره دهند؛ این یعنی بهرهبرداری صرف.»
به عقیده عباس محمدی این چندگانگی در نگهداری از رودخانهها باعث شده نهادها هر بلایی که دلشان میخواهد بر سر رودخانه بیاورند.
او تأکید کرده که «در مورد رودخانه تِلار «قائمشهر» (شاهی)، علاوه بر اینکه سرچشمه آن به غلط زیر چکش سدسازی است، یک مشکل دیگر هم وجود دارد که «جریانیافتن شیرابه از کوه زباله و ورود فاضلاب دهها روستا به رودخانه» است.»
عباس محمدی همچنین توضیح داده که «فاضلاب هر جا ریخته شود، خود به خود بهخاطر اثر ثقلی نفوذ میکند، پایین میآید و در نهایت یا یکجایی سرریز میکند یا وارد بستر رودخانه میشود که در گودی قرار دارد. بنابراین فاضلاب چه به چاه ریخته شود چه مستقیم وارد رودخانه شود، آلودهکننده این روانآب است که در نهایت به دریا میریزد و دریا را هم آلوده میکند. حال در منطقه «قائمشهر» (شاهی) که کوهستانی هم هست، این مشکل تشدید میشود.»
نکته قابل توجهی که عباس محمدی به آن اشاره کرده اینست که «انباشت زباله و جاری شدن شیرابهها در دل رودخانه فقط خاص رودخانه تلار نیست و اکثر رودخانههای آن منطقه با این مسائل روبهرو هستند، به خصوص در گیلان و مازندران که تراکم جمعیت و سطح آبهای زیرزمینی بالاست، این معضل رایج است.»
رها سا ختن فاضلاب و زباله در رودخانهها از سالها پیش به عنوان یکی از مهمترین مشکلات محیط زیستی استانهای گیلان و مازندران مطرح بوده اما دولت هیچ اقدامی برای رفع این مشکل نکرده است.
برای نمونه خبرگزاری «ایسنا» اردیبهشتماه ۱۴۰۲ در گزارشی نوشته بود فاضلابِ ماشینهای فاضلابکش(سپتاژ) در بسیاری از شهرهای مازندران، مدت هاست که به دلیل نبودِ شبکه جمع آوری فاضلاب شهری همچنین تصفیهخانه مختص به آنها، به صورت غیراصولی در منابع آبی، زمینهای کشاورزی و در نهایت دریای خزر تخلیه میشوند. این درحالیست که فاضلاب چاه های جذبی به دلیلِ انباشت طولانی مدت و غلظت بالا، به نسبت فاضلاب خام، آلودگی به مراتب بیشتری دارند که رها ساختن آن به شکل فعلی به شدت منابع آبی را آلوده و محیط زیست را تهدید می کند، به همین دلیل کارشناسان از آن به عنوان بحران شماره یک تهدید سلامت عمومی و محیط زیستی این شهرها یاد میکنند. وضعیتی که اثرات منفی آن برای سلامت عمومی و محیط زیست مهلک، اما درعین حال خاموش و بیصداست.
این گزارش تأکید کرده بود که اگر چه اکثر شهرهای مازندران با معضل رها ساختن فاضلاب و نبود زیرساخت مواجه هستند، اما این وضعیت در رامسر که پرباران ترین شهر این استان هم به شمار می رود، به دلیل موقعیت جغرافیایی، نزدیکی کوه و دریا، نفوذ ناپذیری خاک، چاههای جذبی، بالا بودن آبهای زیرسطحی و ساخت و سازهای رو به افزایش و بیضابطه شرایط متفاوت و بحرانی تری را رقم زده است. بطوری که بنا بر اعلام منابع رسمی در این شهرستان ۵ خودرو لجنکش وجود دارد که اگر حجم مخازن آنها را بطور تقریبی ۵ مترمکعب باشد و هر کدام فقط یک سرویس در روز از این فاضلابها را جا به جا کنند، معادل ۲۵ مترمکعب فاضلاب در رودخانهها و منابع آبی تخلیه میشود.
خبرگزاری «ایرنا» اواخر دیماه در گزارشی درباره آلودگی آب رودخانههای شمال کشور نوشته بود «محل انباشت زبالهها در آمل، بابل، بابلسر، نوشهر، نور و بسیاری از شهرهای این استان از گلوگاه تا رامسر از مرحله تهدیدات زیست محیطی برای عرصههای طبیعی عبور کرده و علاوه بر هزینه سنگینی که شهرداری ها از محل دریافت مالیات و عوارضی که از شهروندان دریافت می کنند، مواجه هستند، اکنون به بحران سلامت انسانی رسیده است.»
در این گزارش آمده بود «بنا بر آمار شرکت آب و فاضلاب مازندران، بیش از ۹۰ درصد آب مازندران از سفره های زیرزمینی تامین می شود و این سفره ها از آب باران و رودخانه تغذیه می شوند و اگر به نحوه دفع شیرابه های زباله ها توجه نشود، بحران بهداشتی ناشی از زباله ها دامنگیر تمامی جمعیت استان و کشور خواهد شد.»