معاون وزیر راه و شهرسازی اعلام کرده در حال حاضر حدود ۱۹ میلیون نفر در کشور در ساختمان ناایمن و ناپایدار به وسعت ۱۷۰ هزار هکتار زندگی میکنند.
عبدالرضا گلپایگانی مدیرعامل شرکت بازآفرینی شهری و معاون وزیر راه و شهرسازی با اشاره به خانههای ناایمن در ایران گفته «ساختمانهای ناایمن و ناپایدار هم در بافت فرسوده و هم در مناطق حاشیه نشیی وجود دارند. بطوری که در حال حاضر حدود ۱۹ میلیون نفر در ساختمان ناایمن و ناپایدار به وسعت ۱۷۰ هزار هکتار زندگی میکنند.»
یکی از مهمترین هشدارها درباره ساختمانهای ناایمن، مقاوم نبودن آنها در برابر زلزله است. عبدالرضا گلپایگانی هم توضیح داده که «یکی از معیارهای تشخیص فرسودگی ساختمانها، مقاوم نبودن و پایدار نبودن ساختمان است. ملاک ناپایداری ساختمان هم این است که یک سازه قابل دیدن نداشته باشد. بنابراین مرکز آمار در تهیه آمار این واحدها اگر سازهای دیده باشد، ساختمان را در ردیف ساختمانهای دارای اسکلت قرار میدهد و بنابراین این ساختمانهای ناپایدار سازه هم ندارند و احتمالا با ۴ تا ۵ ریشتر زلزله هم تخریب میشوند.»
معاون وزیر راه و شهرسازی با ارائه آمار دیگری گفته ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار واحد مسکونی در بافتهای فرسوده شهری وجود دارد که ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار واحد نیاز به نوسازی و مقاومسازی دارد.
علی بابالحوائجی نماینده شرکت بازآفرینی شهری نیز آبانماه سال گذشته گفته بود ۳۲ درصد جمعیت کشور در محدوده بافت فرسوده زندگی میکنند، گفته که دو میلیون بنای ناپایدار فاقد هرگونه سازه بتونی در کشور وجود دارد.
این مقام مسئول گفته بود بیش از ۲۰ درصد مساحت شهری کشور شامل بناهای ناپایدار است و این بناها پایداری و مقاومت در برابر زلزله و بلایای طبیعی ندارند.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز پیشتر اعلام کرده بود حدود ۲۰ میلیون نفر در ایران در بافتهای ناکارآمد شامل سکونتگاه غیررسمی، بافت تاریخی و بافت فرسوده ساکن هستند.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نشان میدهد ۶ میلیون نفر از این افراد مشخصا در سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکنند. کسانی که اقتصاد ناکارآمد و فقر آنها را زاغهنشین و در جای جای کشور پراکنده کرده است.
وبسایت «تجارت نیوز» در گزارشی با استناد به آمارهای مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، نوشته بود که فقر مطلق در ایران در حال افزایش است و سالانه جمعیت بیشتری را در برمیگیرد. جمعیتی که در رفع نیازهای اولیه خود اعم از مسکن و خوراک هم ماندهاند. چارهای هم ندارند جز آنکه در جنگ برای بقا، سفره و سقف بالای سر خود را کوچک کنند. همین است که برخی را راهی سکونتگاههای غیررسمی میکند. زاغهنشینی درواقع راهی است برای بقا در وضعیت بحرانی اقتصاد کشور.
همچنین با تشدید بحران آب در برخی مناطق کشور و به دنبال آن افزایش فرونشست، بیکاری و… برخی ساکنان این مناطق راهی شهرهای دیگر میشوند. روند مهاجرتهای اقلیمی در ایران به گونهای شده که بارها کارشناسان نسبت به خالی شدن مبدأ و سرریز جمعیت در مقاصد مهاجرتی هشدار دادهاند.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی هم در این مورد نوشته بود که بررسیها و ارزیابیها بیانگر آن است که علیرغم تهیه و تصویب برنامهها و سیاستهای مناسب، رشد جمعیت مهاجر و مهاجرتهای گسترده به سمت کلانشهرها و برخی شهرهای بزرگ و فقر همه جانبه در سکونتگاههای غیررسمی به عنوان چالش مطرح است.
نوسازی بافت فرسوده مدت هاست که در طرحهای جمهوری اسلامی به چشم میخورد اما تا کنون تدوین و اجرای این طرحها به نتیجه مطلوبی برای نوسازی بافت فرسوده منتهی نشده است.
اکنون عبدالرضا گلپایگانی هم گفته که نوسازی بافت فرسوده از تکالیف برنامه «نهضت ملی مسکن» است. برنامه «نهضت ملی مسکن» اواسط سال ۱۴۰۰ از سوی دولت ابراهیم رئیسی تدوین شد و بر اساس آن طرح قرار بود سالانه یک میلیون واحد مسکونی در کشور ساخته شود که بخشی از آن از طریق نوسازی در بافت فرسوده شهری باید پیگیری میشد.
معاون وزیر راه و شهرسازی گفته «نوسازی بافت فرسوده سهم ۲۵ درصدی از تسهیلات پرداختی در حوزه مسکن دارد و طبق قانون باید سالانه ۱۰۰ هزار واحد بافت فرسوده نوسازی شود اما از این میزان پرداخت وام، کمتر از ۲ درصد آن پرداخت شده است. بنابراین سیاستهای نوسازی هنوز محقق نشده است.»
بهمنماه سال گذشته نیز خبر قرارداد شهرداری تهران با شرکتهای چینی برای نوسازی بافتهای فرسوده و شهرکسازی در طرحی با عنوان «کلید به کلید» منتشر شد. حمیدرضا صارمی معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران گفته بود که چند محله تهران به شرکتهای چینی برای اجرای طرح «کلید به کلید» و با هدف نوسازی بافت فرسوده واگذار شده است.
«ایرانفروشی» به چین؛ استقرار شرکتهای مسکنساز چین در پایتخت
خردادماه امسال نیز مهدی هدایت مدیر عامل سازمان نوسازی شهر تهران و معاون شهردار تهران خبر داد که شرکت چینی سازنده مسکن، در تهران مستقر شده است.
او دو شرط اساسی در توافق با چینیها را «تأمین منابع مالی» و «انتقال تکنولوژی» اعلام کرده و گفته بود که «در حال حاضر هنوز به مرحله قرارداد با چینیها نرسیدهایم اما آنچه که مشخص است این است که قرار است چینیها در تهران و در ۲۲ منطقه تهران در فاز نخست ۲۰۰ هزار واحد مسکونی احداث کنند.»
مدیر عامل سازمان نوسازی شهر تهران درباره علت استفاده از شرکتهای چینی به جای شرکتهای داخلی در پروژههای مسکن هم گفته بود «در حال حاضر یک شرکت چینی در تهران مستقر است و مهمترین دلیلی که باعث شده اقبال بیشتری برای ورود چینیها به بافت فرسوده تهران ایجاد شود سرعت در اتمام پروژه است. چرا که تطویل و طولانی شدن ساخت مسکن در بافت فرسوده باعث کاهش علاقمندی مردم و ساکنان بافت فرسوده میشود.»
بر اساس ادعای مهدی هدایت تأمین پول چینیها از مسیر یوزانس خواهد بود و پول آنها ۵ سال بعد به نرخ بهره ای که در قرارداد یوزانس مشخص خواهد شد از محل فروش واحدهای مسکونی که توسط چینیها احداث شده است پس داده میشود.
مهدی هدایت تأکید کرده بود «در حال حاضر شرکت چینی در تهران مستقر است و جلسات هفتگی با آنها برگزار می کنیم. طرح ها را به خوبی پیش می بریم و در حال برآورد هستیم. وقتی طرحها نهایی شد تکنولوژی متناسب با این ساخت و سازها که تفاهم شد توافق میکنیم و موضوع اجرا نهایی خواهد شد.»
معاون شهرداری تهران همچنین توضیح داده بود که شرکتهای چینی «محلهسازی» کنند و توضیح داده بود که در قالب این قراردادها، محلهسازی انجام میشود. او گفته بود بیشتر این ساختوسازها نیز قرار است در زمینهای ذخیره یا همان اراضی قهوهای انجام شود. بحثی هم در ارتباط با بافت فرسوده در این زمینه مطرح است.
مدیر عامل سازمان نوسازی شهر تهران همچنین علت نادیده گرفتن شرکتهای انبوهساز داخلی در این طرح را «انجام ندادن چنین پروژههایی توسط شرکتهای داخلی با مقیاس بزرگ» اعلام کرده و گفته بود که عمدتا سازندهها در بافت فرسوده بین ۴ تا ۱۰ واحد میسازند.
با اینهمه با گذشت سه سال و نیم از تصویب طرح «نهضت ملی مسکن» از سوی دولت ابراهیم رئیسی، آمارها نشان میدهد نه تنها این پروژه در شهرکسازیهای جدید پیش نرفته بلکه نوسازی بافت فرسوده به عنوان بخشی از این پروژه هم در مراحل مقدماتی است.