جناب پروفسور وورتز گرامی،
از پاسخ شما و اطلاعرسانی درباره لغو این رویداد بسیار سپاسگزارم. این تصمیم، گامی مهم در جهت اطمینان از این امر است که نهادهایی مانند GIGA بطور ناخواسته مشروعیت افرادی را تأیید نکنند که بطور مستند با شبکههای نفوذ جمهوری اسلامی ایران در ارتباط هستند.
لغو نشستی که قرار بود با حضور «تریتا پارسی» در برلین برگزار شود
اگرچه موضوع این رویداد مستقیماً درباره ایران نبود، اما حضور افرادی مانند تریتا پارسی– که سازمان او، NIAC، به دلیل همسویی با منافع تهران بارها مورد انتقاد قرار گرفته است– نگرانیهای جدی به همراه دارد. مشکل در اینجا چیزی به نام «فرهنگ حذف» (Cancel Culture) نیست، بلکه موضوع، مسئولیتپذیری و پاسخگویی است. زمانی که نهادهای علمی و تحقیقاتی، تریبونی را در اختیار افرادی قرار میدهند که پیشتر روایتهای یک رژیم استبدادی را ترویج کردهاند، دیگر بحث بر سر آزادی گفتگو نیست، بلکه موضوع، مشروعیت بخشیدن به چنین افرادی است.
اعتراض به این رویداد، تلاشی برای سرکوب بحث درباره سیاستهای خاورمیانه نبود، بلکه خواستهای برای حفظ صداقت در این مباحث بود. شمار زیادی از پژوهشگران و تحلیلگران مستقل ایرانی وجود دارند که میتوانند بدون وابستگی مستقیم یا غیرمستقیم به یک رژیم حامی تروریسم دولتی، دیدگاههایی ارزشمند درباره چندجانبهگرایی و مسائل منطقهای ارائه دهند.
جواب مؤسسه مطالعات جهانی و منطقهای هامبورگ به نامه سرگشاده برای لغو دعوت از یک لابیگر جمهوری اسلامی
وضعیت ایران برای بسیاری از مردم اهمیت فراوانی دارد، به ویژه در موضوعاتی مانند حقوق بشر، آزادی و دموکراسی.
رژیم ایران طی ۴۶ سال گذشته، با سرکوب خشونتآمیز مخالفان و معترضان، حکمرانی کرده و بسیاری تلاش میکنند تا از تحریف این واقعیت جلوگیری کنند. با این حال، بازیگران و لابیگرانی در سطح بینالمللی فعال هستند که در صدد ارائه تصویری متفاوت از این واقعیت یا پیشبرد منافع خاص خود هستند.
نقش برخی افراد یا سازمانها در این زمینه ممکن است بحثبرانگیز باشد، به ویژه زمانی که پای پیوندهای سیاسی یا اقتصادی در میان است. ما بر این باوریم که چنین لابیگرانی نباید در این محافل علمی و دانشگاهی تریبون و جایگاهی داشته باشند، زیرا نقش آنها در همسویی با منافع یک رژیم توتالیتر است و در نتیجه، تصویری واقعی از کشور ایران ارائه نخواهد شد.
امروز، ایران در بحرانهای عمیق اقتصادی، سیاسی و زیستمحیطی غرق شده است.
امنیت در خیابانهای ایران از بین رفته، اعدامها با سرعت بالایی ادامه دارند، مخالفان سیاسی بطور گسترده بازداشت میشوند و زندانهای ایران پر از زندانیان عقیدتی و سیاسی است.
این تصویر واقعی ایران است.
یک لابیگر چه چیز دیگری میتواند بگوید جز دفاع از منافع رژیم ایران؟
وضعیت حقوق بشر در ایران بسیار نگرانکننده است و گزارشهای متعدد از اعدامهای گسترده و سرکوب مخالفان حکایت دارند.
لابیگری در چنین درگیریهای ژئوپلیتیک همواره نقش مهمی ایفا میکند. برخی گروهها و افراد، آشکارا یا در پسزمینه تلاش میکنند تا روابط میان غرب و رژیم ایران را بهبود ببخشند.
اگر مؤسسه GIGA واقعاً به دنبال ایجاد یک گفتگوی باز و سازنده درباره این موضوعات است، شما را تشویق میکنم کارشناسانی را دعوت کنید که نماینده صدای کسانی باشند که بیشترین آسیب را از این رژیمهای استبدادی دیدهاند– نه افرادی که سابقه روشنی در توجیه و تقلیل جنایات چنین رژیمهایی دارند.
ضروری است که محافل بینالمللی و رسانهها تصویری واقعگرایانه از وضعیت ایران ارائه دهند و اجازه ندهند که این تصویر تحت تأثیر لابیگریهایی قرار گیرد که در راستای منافع رژیم ایران عمل میکنند.
در صورت نیاز به اطلاعات بیشتر، با کمال میل در خدمت هستم.
با احترام
به نمایندگی از «فوروم زن، زندگی، آزادی»
بهروز اسدی