دولت پزشکیان قطع برق بخش خانگی را به قطع برق بخش صنعت و کشاورزی افزوده و مدعی «مدیریت مصرف انرژی» است. این در حالیست که بحران اصلی ناتوانی در تولید برق مورد نیاز داخل است اما دولت هیچ راهکار موثری در اینباره ارائه نداده است.
در روزهای گذشته بار دیگر خاموشیها به شهرهای مختلف ایران بازگشته و قطع برق در سردترین روزهای سال آسایش شهروندان را سلب و در زندگی آنها اختلال ایجاد کرده است.
قطع برق در عمل به معنای «پاک کردن صورت مسئله» است اما مقامات دولت این اقدام را «مدیریت مصرف» میخوانند و در همین حال وزرای پزشکیان نیز در مواجهه با رسانهها و افکار عمومی به فرافکنی پرداخته و یکدیگر را مسئول و مقصر جلوه میدهند.
در پی قطع برق اعلام نشده در تهران و چند شهر دیگر کشور در روز سهشنبه ۲۳ بهمن، وزارت نیرو دلیل خاموشی را افزایش مصرف گاز خانگی و محدودیتهای تأمین سوخت نیروگاهها عنوان کرد، در حالیکه وزارت نفت اعلام کرد سوخت به موقع تأمین شده و مشکل به مدیریت بازمیگردد.
این ادها با صدور بیانیه و مصاحبههایی از سوی مقامات وزارتخانههای نفت و نیرو علیه یکدیگر ادامه پیدا کرد. هاشم اورعی استاد دانشگاه صنعتی «شریف» و رئیس اتحادیه انرژی در گفتگو با وبسایت «فرارو» در اینباره معتقد است «دعوا سر این است که مازوت و گازوئیل نداریم یا داریم و داده نمیشود.»
او افزوده «مسئولان وزارتخانههای نفت و نیرو از یک سبد بیرون آمدهاند و به اصطلاح، از یک قماشند و در نتیجه ملت نمیتوانند انتظار داشته باشند، مسئولان وزارت نفت بتوانند برنامهریزی کنند و مسئولان وزارت نیرو نتوانند یا بالعکس. اینها با یک فرمول انتخاب شدهاند که سالهاست غلط است. ماجرا از این قرار است که ما در هر دو بخش مشکلات جدی داریم.»
به گفته هاشم اورعی «وقتی ما نتوانیم گاز نیروگاههای کشور را تأمین کنیم، طبیعتا کار سادهای نخواهد بود که گازوئیل و مازوت جایگزین به نیروگاهها برسانیم. اساسا نیروگاههای ما تا ۹۰ درصد به گاز وابستهاند و در نتیجه روی هیچ چیز به جز گاز برنامه ریزی نکردهایم.»
رئیس اتحادیه انرژی با انتقاد شدید نسبت به عملکرد مقامات جمهوری اسلامی گفته «برنامهریزی مسئولان برای مواجهه یا بهتر است بگویم پیشگیری از این بحران، در حد صفر و زیر صفر است. مسئولان زحمت کشیدهاند و یک واژه اختراع کردهاند به نام «مدیریت مصرف». در این واژه همه چیز جا داده شده به جز مدیریت. از قطعی برق ملت تا عدم برنامهریزی علمی. آقایانی که شبانه برق بخشهای زیادی از پایتخت را قطع کردهاند، معتقدند در راستای مدیریت مصرف، برق را قطع کردهاند. دقیقا واژه مدیریت کجای قطعی برق در سرمای شبانه زمستان جا میگیرد؟ در بخش صنعتی هم وضعیتی بدتر از بخش شهری است.»
هاشم اورعی تأکید کرده که بحران انرژی « مثل زلزله، نابهنگام نبوده و در عرض یک شب رخ نداده که نشود تدبیری اندیشید. ما سالهاست میدانیم که با این مشکلات مواجهیم، سوال این است که چرا وزارت نیرو در طول سالهای گذشته و اخیر، هیچ اقدامی برای کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی انجام نداده است؟ چرا سوختهای جایگزین و تجدیدپذیر، حداقل از ۱۵ سال قبل تا کنون مورد حمایت و جایگزینی، قرار نگرفتهاند؟»
هاشم اورعی یک روز پیشتر نیز در گفتگو با وبسایت «انتخاب» با اشاره به اینکه «در خوشبینانهترین حالت ممکن، در تابستان سال آینده، ۲۰ هزار مگاوات کسری برق خواهیم داشت» گفته بود که «باید دعا کنیم باران زیادی تا بهار ببارد که سدها پر شوند و هوا گرم نشود و اگر هر دو دعای ما بگیرد، یک سوم تولیدمان کسری خواهیم داشت؛ اگر میزان تقاضا خیلی بیشتر شود، شاید شبکه هم بخوابد.»
جنگ وزارتخانههای دولت اصلاحات درباره بحران انرژی؛ قطع برق و تعطیلی سراسری ادامه دارد
«ما بد مصرف می کنیم، از دولت گرفته تا من رئیس جمهور»؛ این جمله آخرین اظهارنظر مسعود پزشکیان درباره قطع برق است که در یک سخنرانی در سفر به استان بوشهر مطرح کرد. گرفتن انگشت اتهام به سوی مردم و همانطور که هاشم اورعی اشاره کرده متوسل شدن مسئولات حکومتی به عبارت «مدیریت مصرف» تنها اقدام «هماهنگ» برای حل بحران انرژی بوده است!
بسیاری از فعالان صنعتی معتقدند چنبره دولت بر صنایع نفت و گاز و برق ایران طی چهار دهه گذشته از جمله دلائل توسعهنیافتگی این صنایع است. آنها معتقدند اگر این صنایع به بخش خصوصی سپرده شده بود اکنون در فضای رقابتی، وضعیت تولید انرژی در ایران متفاوت بود.
در همین رابطه حمیدرضا صالحی، نایب رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران، معتقد است حل بحران گاز و برق نیاز به تغییر نقش دولت دارد.
او توضیح داده که «در حال حاضر ۳۳ درصد مردم زیر خط فقر هستند؛ این در حالی است که ایران دومین منابع گاز دنیا و چهارمین منابع نفت دنیا را دارد. باید دولت نقش خود را تغییر دهد و اجازه دهد بخش خصوصی کار اصلی خود را بر عهده بگیرد.»
نایب رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران تأکید کرده که «اگر رقابت افزایش یابد، مردم هم از آن استقبال میکنند. اما وقتی در رانت باز باشد، همه چیز چندنرخی میشود و مردم عادی هم دنبال رانت میروند تا کار نکنند. باید با مردم صحبت کنیم و بگوییم این پول را به بیمارستانها، راهآهنها و زیرساختها اختصاص میدهیم. مردم اگر ببینند که دولت درست عمل میکند، به آن اعتماد خواهند کرد.»
اینهمه در حالیست که قطع برق در بخش صنعت و کشاورزی که از ابتدای سال تا کنون ادامه داشته و خسارت سنگین اقتصادی را رقم زده است.
محمدرضا عارف معاون اول مسعود پزشکیان نیز از عدمالنفع ۹۰ هزار میلیارد تومانی صنعت ناشی از قطعی برق و گاز خبر داده است.
گزارشها حاکی از آنست که قطع مکرر برق و گاز نه تنها باعث خرابی تجهیزات و کاهش عمر ماشینآلات شده، بلکه به کاهش تولید و از دست رفتن بازارهای داخلی و خارجی نیز منجر شده است.
علیرضا کلاهی صمدی، رئیس کمیسیون صنعت اتاق بازرگانی ایران، خسارات ناشی از قطع برق بالغ بر ۲۵۰ هزار میلیارد تومان برآورد شده است.
رئیس کمیسیون صنعت اتاق بازرگانی ایران گفته «تنها در صنایع فلزی، کاهش صادرات به ۸ میلیارد دلار رسیده و در بخش معدن، زیان روزانه ۴۱ هزار میلیارد تومان تخمین زده میشود.»
بر اساس مطالعات بانک جهانی هر یک درصد خاموشی رقمی بین ۰.۱ درصد تا ۰.۳ درصد تولید ناخالص داخلی را کاهش میدهد.
مهدی عربصادق تحلیلگر حوزه انرژی اما در مطلبی در روزنامه «شرق» نوشته «میانگین انرژی برق تأمیننشده در کشور سه درصد است. بر این اساس تخمین متوسط کاهش تولید ناخالص داخلی ما با توجه به یارانههای هنگفت انرژی حدود ۰.۹ درصد است و این معادل چهار میلیارد دلار از ۴۶۰ میلیارد تولید ناخالص داخلی کل است. این رقم خسارت واقعی سالانه خاموشی است. البته ناگفته نماند نفس این میزان مصرف یعنی ۳۸۰ تراوات ساعت مطلقا تناسبی با سهم ایران در شاخص تولید ناخالص داخلی ندارد. سهم ایران در تولید ناخالص داخلی در دنیا ۰.۳۸ درصد است.»
این تحلیلگر حوزه انرژی توضیح داده که بر اساس GDP ایران به میزان ۴۶۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴ و مصرف برق کل حدود ۳۸۰ تراوات ساعتی، هزینه هر کیلووات ساعت خاموشی ۱.۲ دلار خواهد شد. اگر انرژی تأمیننشده معادل سه درصد انرژی کل در سال در نظر گرفته شود، ۱۱.۳ تراوات ساعت مجموع خاموشی بهعلاوه مدیریت مصرف خواهد بود و این میزان خسارت را به رقم سرسامآور ۱۳.۵ میلیارد دلار میرساند.
به عقیده مهدی عربصادقی رویکرد رؤیایی ۳۰ هزار مگاوات انرژی تجدیدپذیر، سراب است و نتیجه آن اتلاف بیش از ۳۰ میلیارد دلار منابع ملی است برای نیروگاههایی که بیش از ۲۵ درصد بهرهوری ندارند و درواقع مناسب تأمین بار پایه نه در ایران بلکه در هیچ کجای دنیا نیست.
او همچنین میگوید برخلاف آنچه ادعا میشود، در این نیروگاهها احتساب ضریب تأثیر و ضریب بهرهبرداری مربوطه بهازای هر مگاوات بهصورت غیرمستقیم بیش از دو میلیون دلار اعتبار میطلبد و این در حالی است که ارتقای نیروگاههای حرارتی از واحدهای گازی موجود به واحدهای سیکل ترکیبی در حدود ۲۰۰ هزار دلار برای هر مگاوات اعتبار میطلبد و از طرفی تولید برق پایدار دارند و برای واحدهای وارد مدارشده بهصورت سیکل ترکیبی نیازی به مصرف گاز وجود ندارد.
مهدی عربصادقی با اشاره به وعدههای مسعود پزشکیان و وزاری او درباره جبران کمبود برق با انرژی تجدیدپذیر در سال آینده نوشته «آقای رئیسجمهور، رفع ناترازی از طریق انرژی تجدیدپذیر سراب است، رؤیا نیست. توسعه، اصول تخصصی و فنی دارد و با هیجانهای مسئولان، از بحران موجود به فاجعه خواهیم رسید.»