سیاوش پندار – ۱۵ فوریه ۲۰۲۵ در تاریخ ایران برای همیشه به عنوان یک روز سرنوشتساز ثبت شد. روزی که هزاران ایرانی از سراسر اروپا، با دلهایی پر از آرزو برای آزادی و دموکراسی و به عنوان سفیران ملت بزرگ ایران خیابانهای مونیخ را زیر پا گذاشتند تا حمایت خود را از شاهزاده رضا پهلوی به عنوان رهبر ملت ایران برای دوباره ساختن ایرانی باشکوه و توسعه یافته به نمایش گذارند.

این تجمع عظیم، نه فقط یک اعتراض ساده به محدودیتهای سیاسی که دولت آلمان در همکاری با رژیم تهران برای جلوگیری از حضور شاهزاده در کنفرانس امنیتی مونیخ اعمال کرده، بلکه فریادی بلند از اتحاد و امید برای آیندهای بهتر برای ایران بود. تظاهراتی که جلوه این بیان آریامهر بزرگ بود که «هیچ قدرتی در جهان توان رویارویی با پیوند لایزال شاه و ملت را ندارد.»
این تظاهرات با شعارهایی که از عمق جان ایرانیان خارج شد، نشان داد که مردم ایران، هر کجا که باشند، به ایران و شاهزاده رضا پهلوی به عنوان نماد وحدت و صلابت ملت ایران، همچنان وفادارند و آماده حمایتی همهجانبه از ایشان هستند. صدای «جاوید شاه» و «رضا رضا پهلوی» و «King Reza Pahlavi» که در خیابانهای مونیخ طنینانداز شد، ندای آزادی ایران است و یادآور میراثی که از نیاکان ما بجا مانده است. میراثی از مقاومت، عشق به وطن و امید به تغییر.
گردهمایی بزرگ مردمی در مونیخ علاوه بر اینکه حمایت از کسی بود که بیش از چهار دهه صدای راستین ملت ایران بوده است، بلکه بیانگر یک جنبش بزرگتر برای تغییر است که مسیر تاریخ را به سوی آزادی و دموکراسی و ایرانی باشکوه هدایت میکند و همچنین یک نه بزرگتر بود به رهبرسازیهای دروغینی که طی سالهای گذشته رسانهها و موسسات تبلیغاتی مختلف قصد انجام آن را داشتهاند.
تظاهرات مونیخ، به نوعی، یادآور لحظات تاریخی دیگری نیز در تاریخ ایران بود. این حمایت یادآور روز ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰ بود که آریامهر جوان در کشوری تحت اشغال متفقین برای سوگند به مجلس شورای ملی رفت و مردم ایران در شرایطی که ایران تحت اشغال بود، به خیابانها آمدند، اتومبیل پادشاه را در میان انبوه جمعیتی که فریاد حمایت از پادشاه و جاوید شاه سرمیدادند استقبال کردند و اینگونه جایگاه پادشاه را در مقابل دشمنان داخلی و اشغالگران خارجی تثبیت کردند.
اکنون، در این دوره از تاریخ، ایرانیان با همان شور و شوق، شاهزاده رضا پهلوی را به عنوان رهبری که میتواند ایران را از زیر بار ستم رها کند و به اشغال ایران توسط جمهوری اسلامی پایان دهد و آزادی و دولت ملی را به ایران بازگرداند، به رسمیت شناختند و جایگاه ایشان را در داخل و خارج تثبیت کردند که در ادامه در ژنو، واشنگتن و دیگر شهرهای جهان نیز این موج ادامه خواهد یافت.
این حرکت بزرگ نه تنها در میان جامعه ایرانیان خارج از کشور بلکه در قلب مردم ایران در داخل کشور نیز طنینانداز شد و پیامی روشن به جهان بود که مردم ایران، با وجود تمام محدودیتها و سرکوبها، همچنان برای آزادی و دموکراسی مبارزه میکنند و مهمتر از اینکه میدانند چه نمیخواهند، در اینکه چه میخواهند نیز اتفاق نظر قابل توجهی دارند.
این تظاهرات در حالی که کنفرانس امنیتی مونیخ در پشت دیوار سانسور صدای راستین ملت ایران برگزار میشد، یک بیانیه بینالمللی بود که نشان داد ایرانیان، با اتحاد و همبستگی، میتوانند صدایی واحد در مقابل سرکوبها و خفقان و سانسور صدای خود حتی در عرصه جهانی داشته باشند. این تظاهرات، توجه جهانی را به وضعیت ایران جلب کرد و شاهزاده را به عنوان رهبری بینالمللی برای ایرانیان معرفی نمود و پیامی به جهان بود که با وجود سرکوب و محدودیتها، روح مقاومت و عشق به آزادی در میان مردم ایران زنده است و با وجود رهبری همچون شاهزاده رضا پهلوی، این روحیه هرگز خاموش نخواهد شد. این روز و روزهای آینده در ژنو و واشنگتن، در تاریخ ایران، به عنوان روزهایی خواهد ماند که مردم به روشنی نشان داده و خواهند داد، راه آزادی و عدالت، هر چقدر هم دشوار باشد، با همبستگی و اتحاد، قابل دستیابی است.
*سیاوش پندار استاد علوم سیاسی