آمار خودکشی در سال ۱۴۰۱ نشان میدهد بیشترین آمار مربوط به زنانخانهدار، کارگران، دانشآموزان و دانشجویان بوده است. در سالهای گذشته به علت مشکلات اقتصادی و احساس ناکامی برای داشتن یک زندگی عادی، آمار اقدام به خودکشی در ایران با افزایش چشمگیری روبرو شده است.
روزنامه «هممیهن» در گزارشی از چهاردهمین همایش سلامت روان و رسانه با عنوان «آرزومندی، نابرابری و سلامت روان» با تأکید به «بحرانی» بودن نرخ خودکشی در ایران نوشته در سه، چهار سال اخیر، هر سال ۱۰ درصد به آمار خودکشی افزوده شده؛ روانپزشکان و فعالان حوزه روان، نسبت به روند رو به رشد پایاندادن به زندگی در کشور، هشدار میدهند. آنها میگویند، جهشی در این زمینه رخ داده که آمار ایران را حتی نسبت به کشورهای دیگر افزایش داده است.
حمید یعقوبی روانشناس بالینی و رئیس انجمن پیشگیری از خودکشی ایران در این همایش از توقف اعلام آمار خودکشی از سال ۱۴۰۱ خبر داد و گفت: «ما بر افزایش شفافیت در آمار مربوط به خودکشی تأکید میکنیم اما در همین رابطه برای من در دادسرای فرهنگ و رسانه به اتهام نشر اکاذیب، پرونده تشکیل دادند. آنجا به من گفتند که چرا گفتهام آمار خودکشی در ایران محرمانه است. درحالیکه این آمارها روی سایت و در دسترس عموم نیست.»
او با بیان اینکه آمار خودکشی در دسترس اساتید دانشگاه و پژوهشگران قرار نمیگیرد گفت که «در همه جای دنیا، آمار خودکشی روی سایتها قرار دارد؛ جز ایران. آمار خودکشی در ایران تا سال ۱۴۰۱ منتشر شده بود اما بعد از آن متوقف شد.» او در همین نشست آمارهای مهمی از میزان خودکشی در ایران و جهان و مقایسه آنها ارائه داد.»
حمید یعقوبی با اشاره به اینکه «آمار خودکشی در جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال بهعنوان سومین علت مرگ شناخته میشود» گفته که «از سال ۹۰ تاکنون، روند خودکشی در کشور بالا رفته. یعنی در سال ۹۰ از ۴/۷ به ۸/۱ در سال ۱۴۰۱ و در سال ۱۴۰۲ به ۸/۹ رسیده و امسال هم احتمالاً آمار بیشتر است. آمارها نشان میدهد که در سه، چهار سال اخیر، هر سال ۱۰ درصد به مرگهای ناشی از خودکشی اضافه شده است.»
دیگر آمارهای ارائه شده زا سوی این رئیس انجمن پیشگیری از خودکشی ایران نشان میدهد «در سال ۱۴۰۱، ۴۸ درصد از طریق دار زدن و ۱۸ درصد از طریق قرص برنج اقدام به خودکشی کردهاند. در استان مازندران ۴۸ درصد موارد خودکشی با قرص انجام میشود و ۸۳ درصد هم با مسمومیت دارویی. سازمان جهانی بهداشت میگوید که دسترسیها را محدود کنید، ما در استان مازندران اگر این قرصها را کنترل کنیم، تعداد زیادی از خودکشیها کم میشود.»
رئیس انجمن پیشگیری از خودکشی ایران افزوده که «در سال ۱۴۰۱ زنان خانهدار، رتبه چهارم مرگ ناشی از خودکشی را داشتند، اما در اقدام با ۳۲/۸ درصد اول بودند، بعد از آنها کارگران قرار میگیرند با ۱۸/۸ درصد و رتبه بعدی به دانشآموزان اختصاص پیدا میکند با ۱۵/۲ درصد.»
نتایج پژوهش وزارت بهداشت: خودکشی رزیدنتها موضوعی «چند عاملی» است!
همچنین استانهای ایلام، کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه، همدان و چهارمحال و بختیاری، به عنوان استان زاگرسنشین بالاترین میزان خودکشی را در کشور دارند. بعد از آنها استانهای گیلان، لرستان، اردبیل، آذربایجان شرقی و… قرار میگیرند و استانهای سمنان، هرمزگان، خراسانها، هرمزگان و… هم کمترین آمار را دارند.
میزان خودکشی در کل کشور ۸/۱ است اما در ایلام ۱۸/۷، یعنی دوونیم برابر کل کشور. براساس نوع شغل هم در ایران، ۳۲ درصد خودکشیها به طبقه کارگری مربوط میشود؛ یعنی حدود یکسوم. بعد از آنها دانشجویان و دانشآموزان با ۱۹ درصد و در رتبه بعدی خانهداران با ۱۱ درصد و مشاغل آزاد با ۱۱ درصد قرار میگیرند. ۷۶ درصد خودکشیهای کشور هم از سوی افراد با تحصیلات پایین رخ میدهد. انتظار میرفت که تأهل افراد بهعنوان عامل پیشگیریکننده از خودکشی بهشمار رود، اما شواهد این را نشان نمیدهد.
بر اساس اعلام این روانشناس، جوانان ۲۵ تا ۳۴ سال بیشترین اقدام به خودکشی را در سال ۱۴۰۰ داشتند، در دنیا ۵۸ درصد خودکشیها مربوط به افراد زیر ۵۰ سال است و ۴۲ درصد هم بالای ۵۰ سال. در ایران اما ۸۰ درصد خودکشیها برای افراد زیر ۵۰ سال است. یعنی در ایران، خودکشی نیروهای مولد و جوانان را از بین میبرد و نشاندهنده ناامیدی در کشور است!
سونامی خودکشی دانشآموزان؛ نتیجه مستقیم ناکارآمدی نظام آموزشی، تحمیل ایدئولوژی و بیتوجهی مسئولان
سعید معیدفر رئیس انجمن جامعهشناسی ایران به عنوان یکی دیگر از سخنرانان این همایش نیز با تأکید بر اینکه «خودکشی در سالهای آینده شتاب بیشتری پیدا میکند» گفته «ما وارد فرآیندی شدهایم که به خودکشی شتاب داده است، آنچه در حال رخداد است، خطرناک به نظر میرسد. اقتصاد کشور بهسمت فروپاشی تمامعیار رفته، اگر نتوانیم مسئلهمان را با دنیا حل کنیم، به گفته کارشناسان، سال آینده همین موقع نرخ ارز به بالای یک میلیون تومان میرسد.»
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران افزوده «ما همین حالا با موارد زیادی از اقدام به خودکشی مواجهیم که تحتعنوان خودکشی آنومیک میشناسیم، مردم دچار استیصال شدهاند، میزان اعتماد اجتماعی بهسرعت پایین رفته و کار به جایی رسیده که تمام ارتباطات اجتماعی مختل میشود.»
به گفته او، این وضعیت به خانوادهها هم کشیده شده؛ آمارها نشان میدهد که بالاترین میزان قتل در خانهها رخ میدهد. درحالیکه قبلاً خانواده، ضربهگیر تمام مشکلات جامعه بود اما اکنون خود خانواده درگیر بحران شده است. قبلاً خانواده مورد حمایت بود، امروز اما هیچکس را ندارد. در چنین شرایطی آدمها نسبت به هم بیاعتماد میشوند.
سعید معیدفر توضیح داده که «ما امروز با وضعیتی مواجهیم که بهسمت آنومی اجتماعی میرویم که همزمان با بحران اقتصادی رخ داده است و هیچ افقی برایش وجود ندارد و همزمان درگیر گسستهای اجتماعی و نبود نهاد اجتماعی هستیم. در این میان سیستم هم تلاش کرده تا همه جا را محدود کند. مثلاً همین سازمانهای مردمنهاد که مجوزشان در بخش امنیتی بررسی میشود درحالیکه این وظیفه وزارت کشور است.»