حنیف حیدرنژاد- در چند روز اخیر در شبکههای اجتماعی نوشتهای منتسب به آتنا فرقدانی زندانی سیاسی سابق با عنوان «فرزندان استبداد، در گهواره اوین» انتشار پبدا کرده است. در این نوشته موضوعاتی در مورد نرگس محمدی زندانی سیاسی و برنده جایزه صلح نوبل که اعلام شده در مرخصی استعلاجی بسر میبرد مطرح شده است.
برخی نکاتی که آتنا فرقدانی مطرح کرده، عبارتند از: باندبازی در داخل بند زندان؛ بایکوت، فشار روانی، فحاشی و تنبیه بدنی زندانیانی که با «باند نرگس محمدی» مخالف بوده یا حاضر به تمکین به خواستههای او نمیشوند؛ برخورداری نرگس محمدی و طرفدارانش از برخی امکانات و امتیازات خاص مانند تلفن دستی، رسیدگیهای پزشکی، مرخصی زندان و دسترسی به مواد غذائی که دیگر زندانیان از آن محروم بودهاند؛ داشتن مکانی به نام قرنطینه در داخل بند برای کشاندن و بردن مخالفانِ باند او و تهدید به تجاوز زندانیانی که حاضر نیستند با باند او همکاری کنند؛ اِعمال تبعیض و نقض حقوق انسانی زندانیان دیگر، رفتارهای چاپلوسانه هواداران او در زندان از جمله انجام کارهای شخصی او و…
وجود اختلاف بین زندانیان- چه عادی و سیاسی- امری عادی است. تشکیل گروه و باندبازی و زیر فشار قرار دادن دیگر زندانیان توسط یک باند نیز امری معمول و شناخته شده در زندانهاست. اما نظر به شناخته شده بودن نرگس محمدی به عنوان فعال حقوق بشر و اینکه او برنده جایزه صلح نوبل به خاطر فعالیتهای حقوق بشری است، اتهاماتی که متوجه او هستند اهمیت خاصی پیدا میکنند.
پیش از آتنا فرقدانی، یک زندانی سیاسی سابق دیگر به نام زهرا جمالی از امضاکنندگان بیانیه معروف به «۱۴ نفر» در چند گفتگو به موارد مشابهی اشاره کرده بود. هم آتنا فرقدانی و هم زهرا جمالی تاکید میکنند همه این اتفاقات در درون زندان با اطلاع مسئولین زندان است.
نرگس محمدی از آذرماه ۱۴۰۳ برای مرخصی استعلاجی در خارج زندان است. او به اینترنت و شبکههای اجتماعی دسترسی داشته و قطعا از اتهاماتی که علیه او مطرح شدهاند بااطلاع است. از همین رو مسئولیت دارد به این انتقادها پاسخ دهد. موضوع فقط شخص او نیست. زندان، زندانی سیاسی، مقاومت در برابر جنایتکاران حاکم، همه اینها ارزشهائی قابل احترام نزد مردم هستند. بیان باندبازیهایی از این دست و رفتارهای سرکوبگرانه در زندان با زندانیانی که مخالف یک گروه هستند، میتواند باعث دلسری و حتی سرخوردگی مردمی شود که از زندانیان سیاسی دفاع میکنند. عدم پاسخگوئی از سوی نرگس محمدی این شک و تردید را تقویت میکند که نوشتههای آتنا فرقدانی یا گفتههای زهرا جمالی در مورد نقش او در ایجاد باند در درون زندان و اعمال فشار به دیگر زندانیان آنهم با اطلاع مسئولین زندان، حقیقت دارد.
در زمانی که مردم ما ۴۶ سال است سرکوب و تبعیض را تجربه و تحمل کرده و شاهدند که چطور عدهای با چاپلوسی از رانتهای ویژه حکومتی برخوردار میشوند، انتظار دارند زندانیان سیاسی که مدعیاند مخالف اینگونه رفتارها هستند، نمونههائی از انسانیت و همبستگی انسانی بوده و در برابر افرادی با عقیده مخالف، با احترام و رواداری برخورد کنند و هرگونه رانت و پارتی و رشوه و فشار بر دیگران را چه در زندان و چه در بیرون از زندان قاطعانه رد کنند.
مشخص نیست انتقاداتی که به نرگس محمدی و دیگر زندانیان سیاسی در مورد باندبازی و اعمال فشار به دیگر زندانیان مطرح میشود، تا کجا حقیقت دارد. اما سکوت نرگس محمدی یا دیگر زندانیان سیاسی در برابر اتهامات مطرح شده میتواند درستی آن را تقویت و اعتماد به آنها را خدشهدار کرده و همزمان به سرخوردگی بخشی از جامعه و فاصله گرفتن آنها از فعالیتهای سیاسی و مبارزه علیه رژیم منجر شود. افرادی که به دلایل مختلف شناخته شدهاند، از سوی رسانهها و مردم نیز بیشتر مورد توجه قرار میگیرند. به همین علت باید با شفافیت بیشتری در قبال انتقادهائی که متوجه آنها میشود واکنش نشان دهند. از همین رو نرگس محمدی و دیگر زندانیان سیاسی که در معرض اتهام قرار دارند وظیفه اخلاقی دارند به افکار عمومی پاسخ دهند.