مسعود وظیفه فعال و زندانی سابق سیاسی در بیانیهای که در اختیار کیهان لندن قرارداده اعلام کرده است که مشروعیت دادگاه قوه قضاییه را قبول ندارد و در این دادگاه حاضر نخواهد شد.

مسعود وظیفه در آذرماه به دلیل تحصن در اعتراض به صدور احکام اعدام متهمان پرونده «اکباتان» در مقابل ستاد حقوق بشر قوه قضاییه بازداشت شد و در مدت یک ماه انفرادی و ۳۳ روز در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده بود.
وی در ۲۹ دیماه در دادسرای اوین به اتهام تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب تفهیم اتهام و در ۲۷ بهمنماه با گذاشتن وثیقه یک و نیم میلیارد تومانی، تا زمان تشکیل دادگاه به صورت موقت از زندان آزاد شد.
متن بیانیه مسعود وظیفه به شرح زیر است:
«به نام ایران، به نام مردم، به نام حقیقت
در آستانه دادگاه نمایشی ۲۰ اسفند
به تمام کسانی که در دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی نشستهاند و خیال میکنند میتوانند با پروندهسازی، تهدید و بازیهای نخنما شده مرا وادار به سکوت کنند، یک پیام روشن دارم: من در دادگاه شرکت نمیکنم.
چرا؟ چون این دادگاه، دادگاه نیست. این مضحکه، یک شوی بیارزش است که نه قانون در آن معنا دارد و نه عدالت. شما مرا به تبلیغ علیه نظام متهم کردهاید؟ باشد! به این اتهام افتخار میکنم. شما مرا متهم به اخلال در نظم عمومی کردهاید؟ کدام نظم؟ نظمی که شما با گلوله، باتوم، و طناب دار برقرارش کردید؟ من اگر باعث اخلال در این «نظم» شده باشم، به آن افتخار میکنم. شما مرا به نشر اکاذیب متهم کردهاید؟ باشد، این یکی را قبول ندارم! چون من فقط حقیقت را فریاد زدهام، همان حقیقتی که از زبان مادران داغدار، از گلوی جوانانی که پای چوبه دار ایستادهاند، و از چشمهای زخمی در خیابانهای ایران شنیده میشود.
من، مسعود وظیفه، یک شهروند سادهام. نه اسلحه دارم، نه پول دارم، نه رسانه دارم. اما یک چیز دارم که شما از آن وحشت دارید: وجدان بیدار و صدای مردم. من از دل همین مردم میآیم، از دل همان کوچههایی که شبانه گاز اشکآور میزنید، از دل همان خیابانهایی که خون بیگناهان را شستید.
اگر فکر میکنید با تهدید دادگاه و پروندهسازی میتوانید مرا بترسانید، اشتباه میکنید. من در این نمایش مضحک شرکت نمیکنم چون این دادگاه، دادگاه نیست، شعبهای از دستگاه جنایت و سرکوب است. من تنها به یک دادگاه ایمان دارم: دادگاه مردم. آنجا من حاضرم، با سرِ بلند. آنجا قاضی وجدان عمومی است و هیئت منصفه، نسلهای آینده این سرزمین.
بنویسید در پروندهام: «متهم حاضر نشد در دادگاه شرکت کند.»
بنویسید: «متهم مشروعیت دادگاه را قبول نداشت.»
بنویسید: «متهم گفت این دادگاه خود بخشی از جنایت است.»
من با افتخار پای تمام اینها امضا میکنم.
شما میتوانید حکم بدهید، زندانی کنید، شکنجه کنید، حتی بکُشید. اما یک چیز را نمیتوانید: نمیتوانید حقیقت را دفن کنید.
این خاک، این مردم، این تاریخ، هرگز فراموش نمیکند. و روزی خواهد رسید که خود شما باید در برابر همین مردم بایستید و پاسخ بدهید.
به نام ایران، به نام مردم، به نام حقیقت.
مسعود وظیفه
دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳»