کودکان مدرسه‌ای مجاهدین خلق کجا هستند؟

- ایرانی- آمریکایی‌ها نقشی عمده در جامعه و اقتصاد آمریکا داشته و در رشته‌های پزشکی، مهندسی و دانشگاهی سهمی بسیار فراتر از حد معمول دارند. آنها در ارتش آمریکا و در بخش‌های مختلف دولت ایالات متحده خدمت می‌کنند... سازمان مجاهدین خلق (MKO) یک استثناست. اف‌بی‌آی که مسئول بررسی سوابق امنیتی مقامات ارشد است، اعضای مجاهدین خلق را تأیید نمی‌کند. اعضای این گروه از انجام آزمایش‌های دروغ‌سنجی (Polygraph) خودداری می‌کنند و در مواردی که مجبور به انجام آن می‌شوند، نتایج آن عدم صداقت آنان را نشان می‌دهد.
- از میان تمام گروه‌های سیاسی و مهاجرانی که به آمریکا آمده‌اند، مجاهدین خلق شاید تنها گروهی باشد که از خدمت در ارتش آمریکا اجتناب می‌کند.
- تعداد بسیار کمی از فرزندان اعضای این سازمان– که به ندرت با افرادی خارج از این گروه ازدواج می‌کنند– در مدارس عمومی یا محیط‌های آموزشی چندفرهنگی تحصیل می‌کنند.

سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ مارس ۲۰۲۵


مایکل روبین (می‌فوروم) – فرقه‌ها به واسطه انزوای اعضای خود رشد می‌کنند و تقریباً هیچیک از فرزندان اعضای سازمان مجاهدین خلق در مدارس عمومی یا مدارس چندفرهنگی گسترده‌تر حضور ندارند.

اعضای سازمان مجاهدین در «اشرف۳» کمپ تیرانا

سازمان مجاهدین خلق (MKO) به‌ شدت به دنبال کسب مشروعیت است. این سازمان با پرداخت مبالغ پنج‌ و گاهی شش‌ رقمی به سیاستمداران و مقامات بازنشسته، حمایت و تأیید آنها را برای شرکت در گردهمایی‌های خود جلب می‌کند و برای نشان دادن ازدحام جمعیت در این گردهمایی‌ها، به دانشجویانی که همینطوری انتخاب می‌شوند پول می‌دهد تا در ازای یک سفر رایگان به پاریس، در این تجمعات شرکت کنند.

بسیاری از مقامات آمریکایی که در این گردهمایی‌ها حضور پیدا می‌کنند، از ایدئولوژی این گروه، تاریخچه حملات تروریستی آن علیه آمریکایی‌ها، حمایت آن از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ ایران، تبلیغات ضدآمریکایی آن، نزدیکی‌اش به صدام حسین، و ابهام در مورد منبع واقعی درآمدهایش– که حتی ممکن است فرار مالیاتی آشکار باشد– بی‌اطلاع‌اند.

ایرانی‌ها از این گروه به دلیل ادامه حمایت از ترور و همچنین رفتار فرقه‌ای‌اش به شدت متنفرند. این واقعیت که مریم رجوی نزدیک چهار دهه در جایگاه رهبری باقی مانده نیز به هیچ وجه اعتماد عمومی را نسبت به تعهد ادعایی او به دموکراسی تقویت نمی‌کند. از سوی دیگر، تناقضی آشکار نیز وجود دارد: سخنگوی او، علی صفوی، به‌ شدت به منتقدانی که اعتبار دموکراتیک این گروه را زیر سؤال می‌برند، حمله می‌کند، اما در عین حال از پاسخ به این پرسش که آیا تا کنون حتی یکبار سیاست‌های رجوی را مورد انتقاد قرار داده یا با او اختلاف‌ نظر داشته است، طفره می‌رود.

ایرانی- آمریکایی‌ها نقشی عمده در جامعه و اقتصاد آمریکا داشته و در رشته‌های پزشکی، مهندسی و دانشگاهی سهمی بسیار فراتر از حد معمول دارند. آنها در ارتش آمریکا و در بخش‌های مختلف دولت ایالات متحده خدمت می‌کنند. این ایرانی‌ها در وهله اول خود را آمریکایی دانسته و قدردان کشوری هستند که هنگام فرار از دیکتاتوری مذهبی به آنها پناه داده، اما در عین حال به سرزمین آباء و اجدادی خود اهمیت می‌دهند و درباره سیاست‌های آن قویا صاحب نظرند. برخی از آنها هوادار و حامی شاهزاده رضا پهلوی فرزند شاه فقید بوده و برخی دیگر از خانواده‌هایی هستند که با حزب توده، جناح چپگرای حامی محمد مصدق نخست‌وزیر دهه پنجاه میلادی ایران، در ارتباط بوده‌اند و گروهی نیز طرفدار مشروطه‌ و برخی طرفدار جمهوری هستند. ایرانی- آمریکایی‌هایی که وارد دولت ایالات متحده می‌شوند، بدون مشکل در سطوح عادی و حتی امنیتی پیشرفته بررسی و پذیرفته می‌شوند.

اما در این میان، سازمان مجاهدین خلق (MKO) یک استثناست. اف‌بی‌آی که مسئول بررسی سوابق امنیتی مقامات ارشد است، اعضای مجاهدین خلق را تأیید نمی‌کند. اعضای این گروه از انجام آزمایش‌های دروغ‌سنجی (Polygraph) خودداری می‌کنند و در مواردی که مجبور به انجام آن می‌شوند، نتایج آن عدم صداقت آنان را نشان می‌دهد.

رفتار مجاهدین خلق از جهات دیگر نیز عجیب است. ممکن است این سازمان در گردهمایی‌های خود در پاریس شعارهای زیبایی بدهد، اما آیا چند نفر از اعضای این گروه که تابعیت یا کارت سبز آمریکا را دارند، در ارتش ایالات متحده خدمت کرده‌اند؟ اگر مجاهدین خلق همانطور که ادعا می‌کند، حامی آمریکا است و چیزی برای پنهان کردن ندارد، چرا چنین موضوع مهمی را نادیده گرفته است؟ درواقع، از میان تمام گروه‌های سیاسی و مهاجرانی که به آمریکا آمده‌اند، مجاهدین خلق شاید تنها گروهی باشد که از چنین خدمتی اجتناب می‌کند.

علاوه بر این، برخی دیگر از واقعیت‌های موجود در ارتباط با مجاهدین خلق باید زنگ خطر را برای کسانی که کمک مالی از این گروه را می‌پذیرند، به صدا درآورد. علی صفوی ممکن است با شدت و حدت انکار کند که مجاهدین خلق یک فرقه است، اما این حقیقت ساده را نمی‌توان انکار کرد که تعداد بسیار کمی از فرزندان اعضای این سازمان– که به ندرت با افرادی خارج از این گروه ازدواج می‌کنند– در مدارس عمومی یا محیط‌های آموزشی چندفرهنگی تحصیل می‌کنند. رشد فرقه‌ها به واسطه ایزوله کردن اعضا صورت می‌گیرد و در این میان میزان انزوایی که کودکان مجاهدین خلق تجربه می‌کنند، بسیار شدید است.

بر اساس این معیار، شاخه آمریکایی مجاهدین خلق تفاوت چندانی با فرقه‌هایی مانند شاخه داویدیان (Branch Davidians)، کلیسای اتحاد (Unification Church) یا معبد خلق (People’s Temple) ندارد. هر یک از این گروه‌ها تا وقتی قوانین ایالات متحده آمریکا را نقض نکنند، می‌توانند باورها و دیدگاه‌های سیاسی خود را داشته باشند؛ اما در هر مورد، سخنان رهبران عمومی این گروه‌ها کمتر بازتاب واقعیت درونی آنها بوده و بیشتر نشان‌دهنده‌ی انزوای شدیدی است که فرزندان اعضای این گروه‌ها متحمل می‌شوند. در حقیقت، آنچه بیشتر حقیقت را آشکار می‌کند، میزان انزوایی است که کودکان این نوع گروه‌ها متحمل می‌شوند.

مقامات آمریکایی باید هنگام پذیرش ادعاهای مجاهدین خلق یا امضای بیانیه‌های این گروه، بسیار محتاط باشند. گاهی یک دستمزد سخاوتمندانه ارزش رسوایی‌های احتمالی آینده را ندارد.

*منبع: می‌فوروم
*نویسنده: مایکل روبین پژوهشگرارشد اندیشکده آمریکن اینترپرایز و متخصص مسائل خاورمیانه
*ترجمه و تنظیم: الهام رفیع زاده

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۲۳ / معدل امتیاز: ۴٫۴

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=372587