سیاست خارجی غرب در برابر ایران: بن‌بست برای رژیم آیت‌الله‌ها، گشایش برای مردم ایران

- پایگاه خبری «۲۱نیوز» در مقاله‌ای می‌نویسد جمهوری اسلامی یک رژیم ایدئولوژیک است که برای بقای خود دستیابی به سلاح هسته‌ای را ضروری می‌داند و هرگونه مذاکره با آن بی‌نتیجه است.
-نویسندگان این مقاله، مایلی کیت جلالی حقوقدان (عضو هیئت مدیره اندیشکده کوروش بزرگ) و دکتر رضا بهروز پزشک و فعال ایرانی- آمریکایی ضمن بررسی دلایل اصلی که مانع توافق دونالد ترامپ با جمهوری اسلامی خواهد شد،تأکید کرده‌اند «غرب یک مسئولیت اخلاقی و سیاسی بر عهده دارد: ایجاد بن‌بست برای رژیم آیت‌الله‌ها و در عین حال گشایشی برای مردم ایران».
-نویسندگان تشریح کرده‌اند که به چهار دلیل توافق ترامپ با علی خامنه‌ای ممکن نیست: ۱) ایدئولوژی رژیم، ۲) حذف قاسم سلیمانی، ۳) نقش خامنه‌ای در حمله «هفت اکتبر» و ۴)طرح ترور ترامپ.
- «گروه اصلی که به دلیل تلاش‌هایش برای تضعیف و جلوگیری از اتحاد اپوزیسیون واقعی رژیم جمهوری اسلامی شناخته می‌شود، همان مجاهدین خلق است... ملت ایران در اراده خود قاطع است: تغییر رژیم باید توسط مردم و تحت رهبری تنها رهبر قابل اعتماد، شاهزاده رضا پهلوی انجام گیرد. حالا باید دید که آیا غرب، از جمله رئیس‌ جمهور آمریکا، آماده است تا به اراده مردمی که در برابر رژیم اسلامگرا مبارزه می‌کنند، نه تنها برای آزادی خود بلکه برای آزادی جهان، احترام بگذارد؟»

شنبه ۲ فروردین ۱۴۰۴ برابر با ۲۲ مارس ۲۰۲۵


پایگاه خبری «۲۱نیوز» در مقاله‌ای می‌نویسد جمهوری اسلامی یک رژیم ایدئولوژیک است که برای بقای خود دستیابی به سلاح هسته‌ای را ضروری می‌داند و هرگونه مذاکره با آن بی‌نتیجه است.

تظاهرات ضدحکومتی در تهران؛ منبع: AFP

نویسندگان این مقاله، مایلی کیت جلالی حقوقدان (عضو هیئت مدیره اندیشکده کوروش بزرگ) و دکتر رضا بهروز پزشک و فعال ایرانی- آمریکایی ضمن بررسی دلایل اصلی که مانع توافق دونالد ترامپ با جمهوری اسلامی خواهد شد، تأکید کرده‌اند «غرب یک مسئولیت اخلاقی و سیاسی بر عهده دارد: ایجاد بن‌بست برای رژیم آیت‌الله‌ها و در عین حال گشایشی برای مردم ایران.»

در مقدمه این مقاله آمده، در نوشته‌های روح‌الله خمینی، سه عنصر به شدت مورد توجه قرار گرفته است: یهودستیزی، حذف وطن‌پرستی و گسترش اسلام سیاسی. این آخری شامل دو مورد دیگر نیز می‌شود و یک آرمان اصلی است که به وضوح در قانون اساسی رژیم اسلامی که از سال ۱۳۵۷ ایران را اشغال کرده‌، بیان شده است. این اراده برای گسترش اسلام سیاسی تنها به کشورهای مسلمان محدود نمی‌شود؛ هدف آن ایجاد یک «حکومت جهانی» یا «جامعه واحد جهانی» است، و دستیابی به سلاح هسته‌ای را تضمین‌ بقای خود می‌داند.

چنین ایدئولوژی‌ که علت وجودی رژیم است و در قانون اساسی آن گنجانده شده، غیرقابل مذاکره است.

 گفتگوی آمریکا و رژیم ایران: نقطه بازگشت‌ناپذیر

اینکه طرفدار رئیس‌ جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، باشیم یا نه، امروز اهمیت چندانی ندارد. اسلامگرایی به دروازه‌های غرب رسیده و نیاز به اقدام مشترک اروپا و ایالات متحده در برابر استبدادی دارد که در تهران مستقر است؛ رژیمی که منبع اصلی بی‌ثباتی و تروریسم در منطقه است.

در حالی که برخی هنوز امیدوار به  اصلاح در رفتار یا دیپلماسی رژیم هستند، ترامپ و دولت او به نظر نمی‌رسد که تسلیم تاکتیک‌های فریبکارانه‌ی آیت‌الله‌ها شوند. این تاکتیک‌ها با این هدف است که با ظاهرسازی غرب را قانع کنند که این رژیم که توسط تروریست‌ها تأسیس شده، قادر به تغییر است، اما درواقع قصد دارد بقای خود را تضمین کرده و نفوذ خود را در سطح جهانی گسترش دهد. امروز دیپلماسی عادی‌سازی جای خود را به دیپلماسی فشار می‌دهد [اما] کار از کار گذشته است: کارزار«فشار حداکثری» علیه تهران بازگشته و رژیم آیت‌الله‌ها اکنون در بن‌بست تاریخی گرفتار شده‌ است.

در بخش دیگری از این نوشتار تشریح شده است که برای برخی ایرانیان مخالف رژیم، ترس از بازگشت به مذاکرات همچنان وجود دارد؛ زیرا می‌تواند به عادی‌سازی روابط با حکومت سرکوبگر منجر شود. ضروریست بدانیم که حقوق بین‌الملل و استانداردهای دیپلماتیک کشورهای دموکراتیک را ملزم می‌سازد که از هرگونه دخالت در امور یک کشور دیگر خودداری کنند. بنابراین بطور رسمی تمایل به تغییر رژیم بیان نمی‌شود؛ اما غیررسمی، این می‌تواند نتیجه‌ای در راستای سیاست فشار حداکثری باشد.

ترامپ و تیم او تمایل خود را برای نشستن پای میز مذاکرات با تهران اعلام کرده‌اند. با این حال، به نظر می‌رسد که در درازمدت، از سوی ایالات متحده توافقی که منجر به بقای رژیم اسلامی شود پیشنهاد نخواهد شد. به چهار دلیل اساسی، مذاکره بین ترامپ و خامنه‌ای به نقطه بازگشت‌ناپذیر رسیده است.

۱) ایدئولوژی رژیم
رژیم اسلامی نمی‌تواند از ارکان خود که با ارزش‌های غربی ناسازگار است جدا شود: ارکانی مانند توسعه‌طلبی، نابرابری جنسیتی، محو موجودیت اسرائیل، دشمنی با غرب. دستیابی به سلاح هسته‌ای برای بقای این رژیم حیاتی است و شرایط جدید آمریکا که برای یک توافق هسته‌ای تعیین کرده‌، برای رژیم غیرقابل قبول است.

۲) حذف قاسم سلیمانی
حذف قاسم سلیمانی فرمانده سابق نیروی قدس و مسئول صدها هزار کشته در ایران و منطقه، مانع از امضای توافق توسط آیت‌الله‌ها با ترامپ، کسی که دستور این حذف را صادر کرده، می‌شود. رژیم نمی‌تواند حمایت اندکی را که از سوی طرفداران سلیمانی برایش باقی‌ مانده است از دست بدهد.

۳) نقش خامنه‌ای در حمله «هفت اکتبر»
نقش خامنه‌ای در کشتار «هفت اکتبر» برای اسرائیل و بنابراین برای ایالات متحده غیرقابل بخشش است. این یادآور این است که وجود رژیمی که تروریسم را تأمین مالی می‌کند و حامی نابودی اسرائیل است، مهم‌ترین منبع ناامنی دائمی برای این کشور است. حذف نیروهای نیابتی آن، مانند حماس یا حزب‌الله، مشکل را حل نخواهد کرد تا زمانی که منبع تغذیه‌ی آن وجود داشته باشد. بقای اسرائیل به نابودی استبداد آیت‌الله‌ها بستگی دارد.

 ۴)طرح ترور ترامپ
توافق معمولاً نیازمند اعتماد به رعایت تعهدات از طرف مقابل است. سوال این است: چگونه می‌توان به رژیمی که خواستار ترور مذاکره ‌کننده توافق (یعنی رئیس‌ جمهور آمریکا) است، اعتماد کرد؟ با شناختی که از ترامپ داریم، این اقدام آخرین میخ بر تابوت هرگونه توافقی است که به نفع رژیم خامنه‌ای باشد.

در نتیجه، نبود توافق یا امضای یک توافق نامطلوب برای رژیم اسلامی، همراه با سیاست فشار حداکثری، فرصتی برای اپوزیسیون و مردم ایران ایجاد می‌کند تا به رژیم اسلامی و تروریستی که ایران را اشغال کرده، پایان دهند. اما این پنجره فرصت طولانی نخواهد بود، و باید از آن به‌ سرعت بهره برد. حرکت ملی در جهت تغییر رژیم می‌تواند نقشی رهایی‌بخش ایفا کند و کشورهای غربی می‌توانند با حمایت معنادار از ملت ایران این فرآیند را تسهیل کنند.

 رهبر مشروع اپوزیسیون

نویسندگان این مقاله تأکید می‌کنند از تاریخ این را می‌آموزیم که هر تغییر رژیم یا انقلاب مردمی باید یک رهبر مشروع در رأس خود داشته باشد. ایجاد رهبری مشترک مثلا به‌ صورت یک شورا، یک ارگان حکومتی یا کمیسیون چندنفره که نقش یک رهبر مرکزی و مشروع را تضعیف می‌کند، ناگزیر نتیجه‌ای جز شکست نخواهد داشت. اتحاد واقعی باید بر تعهد مشترک به منافع ملی ایران و آرمان‌های مردم آن استوار باشد.

در ۱۶ فوریه ۲۰۲۵ در شهر مونیخ نشستی برگزار شد که در آن شاهزاده رضا پهلوی و شماری از نیروهای مخالف رژیم با هدف افزایش همکاری‌ها حضور یافتند. در این نشست، ۱۲ اصل اساسی، مبتنی بر اراده مردم و منافع ملی، توسط این سازمان‌ها مشخص شد. مخالفت با رژیمی مانند رژیم ایران نمی‌تواند شامل افرادی یا گروه‌هایی باشد که در تضاد با این اصول هستند. با این حال، برخی چهره‌ها و گروه‌ها که خود را بخشی از اپوزیسیون می‌پندارند در حال اجرای استراتژی‌ای هستند که با ارائه تصویری نادرست از سلسله پهلوی و وارث آن، به دنبال جلوگیری از وحدت ملی حول محور شاهزاده هستند.

هدف آنها تضعیف نقش کلیدی و مشروعیت شاهزاده است، یا حتی بی‌اثر کردن قدرت او، به‌ منظور به دست آوردن جایگاه پس از سقوط رژیم. علاوه بر این، برخی دیگر بر ترویج و عادی‌سازی دیدگاه‌های تجزیه‌طلبانه تمرکز دارند؛ تلاش‌هایی که هیچ دولتی در یک کشور مستقل آن را تحمل نخواهد کرد. انتظار همکاری با این جناح‌ها نه تنها غیرمنطقی است، بلکه در یک اقدام سیاسی موفق بی‌سابقه خواهد بود.

گروه اصلی که به دلیل تلاش‌هایش برای تضعیف و جلوگیری از اتحاد اپوزیسیون واقعی رژیم جمهوری اسلامی شناخته می‌شود، همان مجاهدین خلق است. یک فرقه مارکسیستی- جهادی که به دلیل سابقه تروریستی و خرابکاری‌‌هایش به خوبی شناخته شده است. این گروه تلاش می‌کند خود را به عنوان اصلی‌ترین گروه اپوزیسیون رژیم ایران قلمداد کند، اما هم در داخل ایران و هم در جامعه مهاجران ایرانی جایگاهی ندارد. سازمان مجاهدین با تغییر شکل و ایجاد سازمان‌های مکمل متعدد، توانسته ایدئولوژی سمی و تاریخ تاریک خود را پنهان کند. با یک کمپین گسترده فریب که در طول سال‌ها اجرا کرده است، متاسفانه موفق به فریب برخی سیاستمداران غربی شده و آنها را متقاعد کرده  که گویا یک مخالف مشروع و یک آلترناتیو برای رژیم کنونی محسوب می‌شود. درواقع، هدف اصلی مجاهدین خلق جلوگیری از شکل‌گیری یک آلترناتیو واقعی در برابر رژیم جمهوری اسلامی است.

دشمنان شاهزاده که تشنه قدرت‌ هستند، آگاهانه یا ناآگاهانه در استراتژی رژیم اسلامی مشارکت دارند که هدف آن جلوگیری از فروپاشی کامل آن است.

در پایان این مقاله آمده، کلید مبارزه با رژیم آیت‌الله‌ها در مشروعیت‌زدایی رژیم و شناسایی آلترناتیو مشروع است. رژیم بطور کامل از این امر آگاه است و غرب به زودی باید تصمیم بگیرد که در کدام سوی تاریخ می‌ایستد. طبق گفته رضا خوشحال دانشجوی دکترای ایرانی- کانادایی، اینکه رژیم و شبکه لابیگران‌ آن از حداکثر پتانسیل خود علیه شاهزاده رضا پهلوی هزینه می‌کنند، یک پیام روشن دارد: جمهوری اسلامی از قدرت رهبری او به‌ شدت وحشت‌زده است و وارد مرحله مبارزه مستقیم با آلترناتیو خود شده است.

در نهایت اما ملت ایران در اراده خود قاطع است: تغییر رژیم باید توسط مردم و تحت رهبری تنها رهبر قابل اعتماد، شاهزاده رضا پهلوی انجام گیرد. حالا باید دید که آیا غرب، از جمله رئیس‌ جمهور آمریکا، آماده است تا به اراده مردمی که در برابر رژیم اسلامگرا مبارزه می‌کنند، نه تنها برای آزادی خود بلکه برای آزادی جهان، احترام بگذارد؟

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱۰ / معدل امتیاز: ۴٫۴

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=372857