بارشهای شدید روزهای گذشته و جاری شدن سیل و آبگرفتگی در چند استان ایران بار دیگر موضوع تغییرات اقلیمی در ایران و مشکلات زیست محیطی ناشی از این تغییرات را برجسته کرده؛ آنهم در کشوری که از نظر جغرافیایی و اقلیمی همواره جزو سرزمینهای خشک و کمآب طبقهبندی شده است.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی گزارش داده دمای هوا در ایران با میانگین ۵۰ تا ۵۴ درجه سانتیگراد در فصول گرم سال همچنان در حال افزایش است. گزارشها همچنین نشان میدهد منطقه خاورمیانه و ایران در دهههای آینده شاهد افزایش میانگین دمای ۲/۶ درجه سانتیگراد و کاهش ۳۵ درصدی بارندگی خواهند بود.
این مرکز همچنین اعلام کرده تغییرات اقلیمی در ایران و خاورمیانه شدیدتر از مناطق دیگر جهان است. بر اساس این گزارش تجزیه و تحلیل تغییرات میانگین دمای سالیانه نشان میدهد که ایران در دوره آینده نزدیک (تا سال۲۰۴۰) با شتاب بیشتری گرم خواهد شد و یکی از پیامدهای مستقیم این تغییرات اقلیمی، افزایش شاخص فرابنفش (UV) است. کاهش پوشش ابر و افزایش دمای هوا، باعث شده است که تابش اشعههای مضر خورشید به سطح زمین افزایش یابد.
گزارشهای جهانی نیز نشان میدهند ایران در سال ۲۰۱۵ هشتمین تولیدکننده گازهای گلخانهای در جهان بود و کمبود آب، توفانهای گرد و غبار و آلودگی هوا از جمله مسائل محیط زیستی مهم کشور است که اغلب ناشی از سوء مدیریت و همچنین مرتبط با تغییرات اقلیمی است.
خبرگزاری «ایسنا» با اشاره به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نوشته پیشبینی میشود دمای کشور تا سال ۲۰۳۰ افزایش یابد. تغییرات آبهای روان نیز در تمامی حوضهها تا سال ۲۰۳۰ کاهشی خواهد بود و بیشترین درصد کاهش آبهای روان به ترتیب مربوط به حوضههای بندرعباس- سدیج، کرخه و کارون است.
در چنین شرایطی امکان بروز خشکسالیهای شدید و سیلابهای شدید افزایش مییابد؛ چرا که با افزایش دو درجه دمای کشور، حدود ۲۷ میلیارد مترمکعب بر حجم تبخیر کشور افزوده شده و میزان تغذیه آب زیرزمینی تا حدود ۲۰ درصد کاهش مییابد و نهایتاً تأمین آب شرب در اکثر کلان شهرهای کشور نیز در آینده با مشکل مواجه خواهد شد.
تغییرات اقلیمی در ایران با توجه به موقعیت آن در کمربند عرض جغرافیایی میانی، تغییرات زیست محیطی و مشکلات قابل توجهی برای ایران ایجاد میکند؛ بیش از ۸۲ درصد ایران به عنوان مناطق خشک و نیمهخشک طبقهبندی شده و بارش سالیانه کمتر از یک سوم میانگین جهانی است (میانگین بارش تجمعی کشور حدود ۲۳۷ میلیمتر است).
خشکسالی در ایران البته تنها به علت تغییرات اقلیمی نیست و سیاستهای نادرست جمهوری اسلامی در مدیریت آبی بحرانهای عمیقی در حوزه آبی کشور از جمله از بین رفتن منابع آب زیرزمینی ایجاد کرده است.
در حالی که پژوهشهای بینالمللی، چهار میلیمتر فرونشست در سال را در حد بحران میدانند، میزان این چالش در ایران به سالانه ۱۸ سانتیمتر رسیده است. آمارها میگویند ۳۰ استان کشور در درجات مختلف با پدیده فرونشست درگیر هستند و تنها گیلان از بروز فرونشست در امان مانده است.
اگرچه مقامات دولتی در توضیح وضعیت محیط زیست ایران از جمله گسترش پدیده فرونشست بر تغییرات اقلیم تأکید دارند، کارشناسان مصرف بیرویه آب و کاهش تراز آبهای زیرزمینی را از جمله مهمترین دلایل بروز این پدیده میدانند.
وبسایت «تجارت نیوز» با انتشار یک اینفوگرافی که با استفاده از دادههای ارائه شده از سوی علیبیتاللهی، رئیس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن وشهرسازی تنظیم شده پراکندگی فرونشست در کشور را نشان داده است.
عیسی بزرگزاده سخنگوی صنعت آب کشور نیز با ارائه جزییاتی از وضعیت فرونشست در ایران اعلام کرده «حدود ۶۰۹ دشت در کشور داریم که به دلیل اضافه برداشتهای آب ۴۲۲ دشت ممنوعه و ممنوعه بحرانی بوده که از اینها بیش از ۳۰۰ دشت دچار فرونشست هستند که باید برای آن فکری کرد.»
انوش اسفندیاری عضو پژوهشکده تدبیر آب ایران نیز گفته «۳۵۹ دشت از مجموع دشت های ممنوعه، بحرانی و با مشکل فرونشست مواجه هستند. البته این موضوع تازه ای نیست؛ بلکه از دهه های پیش هنگامی که برداشت از میزان تغذیه سفره های آب زیرزمینی بیشتر می شد دشت را ممنوع اعلام می کردند تا برداشت اضافی انجام نشود. اما در حقیقت این مهم رعایت نمی شده و دشت به مرحله بدتری می رسیده است تا جایی که نام «ممنوعه بحرانی» روی دشت می گذاشتند تا محدودیت بیشتری درباره آن وجود داشته باشد.»
عضو پژوهشکده آب ایران افزوده «مهمترین چالش ما در زمینه آب این است که هر جایی میخواهیم توسعه اقتصادی داشته باشیم، ایجاد اشتغال کنیم یا تولیدات ملی را افزایش دهیم همه و همه با تکیه بر منابع آبی بیشتر است. بنابراین باید در اقدامات توسعهای تجدیدنظر کرد تا آب کمتری برداشت شود.»
انوش اسفندیاری افزوده «عادت کردهایم برای هر توسعهای ابتدا سراغ برداشت آب بیشتر میرویم و چند چاه برایش احداث میکنیم. این در حالی است که باید مصرف همان مقدار آبی که قبلا استفاده میکردیم را نیز کاهش دهیم.
با اینهمه به نظر نمیرسد برنامه موثر و کارآمدی در جمهوری اسلامی برای مدیریت منابع آبی و جلوگیری از خسارتهای ناشی از خشکسالی از جمله فرونشست وجود داشته باشد.
آمارها نشان میدهد فرونشست در حدود ۱۸۵ هزار کیلومتر مربع و معادل تقریبی ۱۱ درصد از وسعت کشور گسترده شده است. همچنین نیمی از جمعیت ایران تحت تأثیر خطرهای ناشی از فرونشست قرار دارند.
بر اساس این گزارشها ۳۸۰ شهر و ۹۲۰۰ روستا در معرض خطر فرونشست هستند. در برخی مساحت کل شهرها و در بعضی موارد بخشی از محدودههای شهری در زونهای فرونشست قرار گرفتهاند.
۲۷ اثر تاریخی ثبت جهانی شده در ایران در معرض فرونشست قرار داشته و آسیب دیدهاند
همچنین علی بیتالهی رئیس بخش زلزلهشناسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی ایران بهمنماه سال گذشته در گفتگو با وبسایت «دیدهبان ایران» با اعلام اینکه ۲۷ اثر تاریخی ایران که در فهرست جهانی ثبت شدهاند، در معرض فرونشست قرار دارند توضیح داده بود «پیمایشهای میدانی ما نشان میدهد که بناهایی نظیر میدان نقش جهان اصفهان، تخت جمشید و نقش رستم در استان فارس و بسیاری از آثار باستانی ثبتشده جهانی در ایران، بر اثر فرونشست زمین آسیب دیدهاند.»
بر اساس توضیحات علی بیتالهی «با توجه به اینکه آثار تاریخی، اساسا غیرقابل نوسازی هستند و ارزش آنها به قدمتشان است و به هیچ وجه نمیتوان با اعداد و ارقام ریالی، روی آنها ارزشگذاری کرد، آسیب دیدن آنها بر اثر پدیده فرونشست، از اهمیت بیشتری نسبت به دیگر سازهها برخوردار است.»
این کارشناس با اشاره به اینکه «محیطهای شهری به دلیل میزبانی از سکونتگاههای انسانی، مهمترین کانون خطرات ناشی از فرونشست تلقی میشوند» گفته بود «برخی سرمایههای ملّی نظیر خطوط راهآهن و لولههای انتقال آب، نفت و گاز اگر بر اثر تلاقی با پهنههای فرونشستی، دچار ازهمگسیختگی شوند، اگرچه با صرف هزینه بالا، اما میتوان آنها را ترمیم کرد، اما بناهای تاریخی کشورمان جزو آندسته از داراییهای ملّی هستند که آسیبهای ناشی از پدیده فرونشست برای آنها به هیچ وجه قابل جبران نیست.»
او تأکید کرده بود «مهمترین زیرساختهای طولی که در معرض خطرات ناشی از فرونشست زمین قرار دارند، جادهها، خطوط لوله آب، نفت و گاز و شبکه انتقال نیرو (برق) هستند، زیرا این سازهها حالت طولی دارند و خطر تلاقی آنها با چندین پهنه فرونشستی وجود دارد.»
علی بیتالهی با تأکید بر اینکه تمام استانهای ایران بجز استان گیلان درگیر فرونشست هستند گفته بود «نرخ و وسعت فرونشست در مناطق گوناگون کشورمان، متفاوت است، اما «خراسان رضوی» با اختلاف دارای بیشترین وسعت پهنههای فرونشستی به نسبت مساحت استان، در ایران است و در رتبههای بعدی، استانهای کرمان، فارس، اصفهان، تهران و گلستان قرار گرفتهاند.»