تولسی گابارد مدیر اطلاعات ملی آمریکا، ۲۵ مارس ۲۰۲۵ (پنجم فروردین) در سنا ادعا کرد، «جامعه اطلاعاتی ایالات متحده ارزیابی کرده که ایران در حال ساخت سلاح هستهای نیست و رهبر [جمهوری اسلامی] اجازه این کار [ساخت سلاح هستهای] را نداده است.»

این ادعا در شرایطی مطرح شده که جمهوری اسلامی سطح غنیسازی اورانیوم را تا نزدیک درجه تسلیحاتی افزایش داده است و طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی در ایران به اندازه ساخت دستکم شش سلاح اتمی رسیده است.
رافائل گروسی مدیرکل آژانس بارها هشدار داده است غنیسازی ۶۰ درصدی اورانیوم در ایران، هیچ توجیه غیرنظامی معتبری ندارد. در همین ارتباط آنتونی کاتن رئیس فرماندهی استراتژیک ارتش آمریکا هفتم فروردینماه در جلسه استماع کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا هشدار داد، «زمان گریز اتمی ایران به کمتر از یک هفته رسیده است.»
«گریز اتمی» به معنای ساخت بمب اتم نیست اما کشوری که یک هفته تا «گریز اتمی» فاصله دارد یعنی بخش عمده روند ساخت سلاح اتمی را طی کرده است.
در حال حاضر ذخیره اورانیوم غنیشده با غلظت ممنوعه در ایران به بالاترین سطح خود رسیده که این سطح از غنیسازی برای کشوری که سلاح هستهای ندارد، بیسابقه است.
در شرایطی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان مرجع و دیدهبان سازمان ملل متحد ناظر بر فعالیتهای اتمی کشورها اعلام کرده است که «نمیتواند صلحآمیز بودن برنامههای اتمی ایران را تأیید کند» گزارش مدیراطلاعات ملّی آمریکا مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی در حال ساخت بمب اتم نیست سؤال برانگیز شده است!
در همین ارتباط روزنامه «نیویورک پست» در گزارشی مینویسد صحبتهای تولسی گابارد تناقضگویی و از اساس شرمآور است.
در این گزارش آمده، «در نگاه اول اظهارات گابارد شبیه بازیهای کلامی به نظر میرسد. جمهوری اسلامی که بهدنبال هژمونی منطقهای است، اورانیوم غنیشده را برای یک دلیل مشخص ذخیره میکند: دستیابی به سلاح هستهای.»
نیویورک پست باراک اوباما را «نزدیکترین دوست جمهوری اسلامی در میان رؤسای جمهور آمریکا» خوانده و نوشته که «حتی اوباما نیز در توافق فاجعهبار با [رژیم] ایران موسوم به برجام در سال ۲۰۱۵، مبنا را بر این فرض گذاشت که تهران به دنبال ساخت بمب هستهای است.»
انکار رسمی جامعه اطلاعاتی آمریکا از تلاش جمهوری اسلامی برای ساخت سلاح اتمی به دوران جرج بوش پسر بازمیگردد، زمانی که دولت او در سال ۲۰۰۷ گزارش ارزیابی اطلاعات ملی خود را از طبقهبندی خارج کرد و در آن اشاره شد که جاسوسهای آمریکا مطمئن نیستند که رژیم ایران برخلاف تمام شواهد، واقعاً در حال ساخت سلاح هستهای باشد.
در دوران اوباما نیز این روایت ادامه پیدا کرد، بطوری که نسخه بهروز رسانیشده همان گزارش دوران بوش، بار دیگر همین نتیجه را تایید کرد.
رهبر جمهوری اسلامی فتوا داده است که ساخت و استفاده از سلاح اتمی حرام است اما رافائل گروسی بارها اعلام کرده است «تنها استناد به فتوای شرعی کافی نیست و باید اثبات شود که ایران فعالیت اتمی نظامی ندارد.»
گابارد در جلسه سنا عنوان کرده بود، که احتمالاً طرفداران ساخت سلاحهای هستهای در درون بدنه جمهوری اسلامی جرأت بیشتری برای مطرح کردن خواستشان پیدا کردهاند.
روزنامه «نیویورک پست» در ادامه گزارش خود مینویسد: «قبول؛ این امکان وجود دارد که یک کشور با افزایش بیهدف ذخایر خود، وانمود کند که در مسیر تبدیل شدن به یک قدرت هستهای است، اما آنچه در مورد ایران در حال رخ دادن است، این نیست. [رژیم] ایران به دلایل متعددی به دنبال سلاح هستهای است، از جمله برای تقویت سلطه منطقهای خود و جلوگیری از سرنگونی رژیم و همانطور که جهان شاهد بوده، تهران حاضر شده اقتصاد خود را تحت فشار شدیدترین تحریمها قرار دهد تا به این هدف برسد، شواهد بهتری برای نشان دادن عزم ایران وجود دارد؟!»
هرچند در گزارش مدیر اطلاعات ملی آمریکا ادعا شده جمهوری اسلامی به دنبال ساخت بمب اتم نیست اما در داخل ایران مقامات زیادی در مورد ساخت بمب اتم صحبت کردهاند و شواهد فنی نیز در مورد آن کم نیست.
فریدون عباسی دوانی رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی آذرماه ۱۴۰۰ در یک مصاحبه تأیید کرد که محسن فخریزاده برای تولید سلاح هستهای سیستم ایجاد کرد. همچنین علی مطهری نایب رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی اردیبهشت ۱۴۰۱ در مصاحبهای گفت جمهوری اسلامی از همان ابتدا به دنبال ساخت بمب هستهای برای «تقویت قوای بازدارنده» بود، اما نتوانست محرمانه بودن این موضوع را حفظ کند و افشا شد.
اکنون با این توضیحات چند پرسش مطرح است: وقتی آژانس به عنوان مرجع اصلی سازمان ملل اعلام کرده است «نمیتواند صلحآمیز بودن برنامههای اتمی ایران را تأیید کند» مدیر اطلاعات ملی آمریکا چطور میگوید جمهوری اسلامی در حال ساخت بمب اتم نیست؟! چرا دونالد ترامپ و سایر رهبران دنیا تا این حد از برنامههای اتمی جمهوری اسلامی نگراناند؟ چرا حکومت ایران اورانیوم را با وجود هزینههای کلان و فشارهای جهانی تا نزدیک درجه تسلیحاتی غنیسازی میکند؟ و چرا برجام شکست خورد و یک توافق تازه با اینهمه دشواری روبروست؟!