هممیهنان عزیزم،
نوروز از راه میرسد، اما برای بسیاری از مردم این سرزمین، سفرههای هفتسین کوچکتر شدهاند، دلها سنگینتر و غمها عمیقتر. فقر و تنگدستی، بیکاری و گرانی، سفرههای بسیاری را خالی کرده و لبخند را از چهرههای بسیاری ربوده است. اما آیا نوروز، فقط یک جشن است؟ نه! نوروز، پیامی است که هزاران سال دوام آورده: هیچ زمستانی ابدی نیست!
امروز، در حالی که بسیاری از خانوادهها در سختترین شرایط زندگی میکنند، در کنار مادرانی که فرزندانشان را از دست دادهاند، در کنار دادخواهانی که هنوز در جستجوی عدالتاند، ما بیش از هر زمان دیگری به همبستگی نیاز داریم. باید دست یکدیگر را بگیریم، دلهای زخمی را مرهم بگذاریم و در برابر رژیمی که غم را ترویج میکند و با شادی مردم دشمن است، شادی را به یکدیگر هدیه دهیم.
این روزها برای بسیاری از مردم ایران، شادی جرم است، خنده خطر دارد، و امید را میخواهند از ما بگیرند. اما مگر میتوان جلوی بهار را گرفت؟ مگر میتوان جلوی رویش را سد کرد؟ همانطور که طبیعت هر سال از دل سختترین زمستانها، دوباره سبز میشود، ما نیز با هم، با عشق به این خاک، دوباره شکوفا خواهیم شد.
بیایید امسال را نه فقط به نام یک سال نو، بلکه به نام همدلی و اتحاد آغاز کنیم. بیایید باور کنیم که سال ۱۴۰۴، سالی دیگر خواهد بود— سالی که در آن، نه فقط آزادی، که عدالت را جشن بگیریم. سالی که در آن، مادران داغدار ایران، دیگر چشمانتظار نباشند، خانوادههای دادخواه، طعم پیروزی را بچشند، و مردم این سرزمین، بدون ترس، در کنار هم بخندند.
به امید بهاری که دیگر دیوارها میان ما و آزادی نباشد.
نوروزتان مبارک
به امید جشن پیروزی در ۱۴۰۴
رضا محمدحسینی
زندان قزلحصار
اسفند ۱۴۰۳