فیروزه نوردستروم – «در چند روز مانده به «هفتم آبان»، شرایط به حدی در پاسارگاد امنیتی بود که به هیچ عنوان نمیشد کسی بایستد یا از منطقه عکس و فیلم بگیرد. در طول دو هفته منتهی به «هفتم آبان» هم تمامی رفت و آمدها را کنترل میکردند. حتی شنیدم در پمپ بنزینهای منطقه، به کسانی که کارت سوخت ندارند و پلاک استان فارس نیستند، بنزین نمیدادند. همچنین سرعت اینترنت منطقه پاسارگاد و مرودشت را هم بسیار پایین آوردند، از روز ششم آبان، هم محدودیتها بیشتر شد و حتی مسیر اصلی جاده را هم بستند و خودروها را از مسیر انحرافی، هدایت کردند.»

هر چقدر محدودیتها بیشتر شده، علاقه، اقبال و استقبال مردم نسبت به برگزاری و حضور در مراسم روز کوروش در پاسارگاد بیشتر و بیشتر شده است، یک عده از علاقمندان که میدانند در روز هفتم آبان، راه های منتهی به پاسارگاد را میبندند این حضور را در نوروز تشدید میکنند، اگر دقت کنید حضور نوروزی مردم در پاسارگاد هر سال نسبت به سال قبل افزایش چشمگیری داشته که اگر استفاده درست و بهینهای از این علاقه و شور و اشتیاق مردم به حضور و بازدید از این مجموعه انجام میشد، ثمرات بزرگ اقتصادی برای مردم منطقه داشت، منطقهای که فشار و بار منابع آبی و خاکی به بخش کشاورزی را تحمل میکند .
امسال هم همانند سالهای گذشته با نزدیک شدن به روز هفتم آبان، روز کوروش، تمامی راههای ورودی به پاسارگاد بسته شدند. چند بومگرد محدود مستقر در این منطقه اجازه فعالیت و پذیرش مسافر نداشتند. درهای مجموعه پاسارگاد از چند هفته پیش بسته شده بودند حتی کارگاههای مرمت مجموعه تعطیل شدند.
برای درک شرایط و ممنوعیتهای ایجادشده در روز کوروش، «کیهان لندن» با یکی از پژوهشگران با سابقه فعال در حوزه میراث فرهنگی ساکن در این منطقه گفتگو کرده است.
این فرد که خود را نیما بابایی معرفی میکند در مورد محدودیتهای اعمال شده مربوط به روز کوروش به کیهان لندن میگوید: «در چند روز نزدیک به روز هفتم آبان، شرایط به حدی در پاسارگاد امنیتی بود که به هیچ عنوان نمیشد کسی بایستد و از منطقه عکس و فیلم بگیرد. در طول دو هفته منتهی به هفتم آبان هم تمامی رفت و آمدها را کنترل میکردند. حتی شنیدم در پمپ بنزینهای منطقه، به کسانی که کارت سوخت ندارند و پلاک استان فارس نیستند، بنزین نمیدادند. همچنین سرعت اینترنت منطقه پاسارگاد و مرودشت را هم بسیار پایین آوردند، از روز ششم آبان، هم محدودیتها بیشتر شد و حتی مسیر اصلی جاده را هم بستند و خودروها را از مسیر انحرافی، هدایت کردند.»
نیما بابایی در مورد روز کوروش به چند نکته اشاره میکند: «در بخشهایی از حاکمیت به دنبال این هستند که روز کوروش را به رویدادی فرهنگی، اقتصادی و گردشگری تبدیل کنند و بر این اساس تلاش دارند به توسعه صنعت گردشگری و اقتصاد محلی کمک کنند تا کمی از وضعیت امنیتی کشور کم کنند، اما از سوی دیگر بخشهایی از حاکمیت مثل سپاه و روحانیت به دلایل ایدئولوژیک، چشم دیدن این پذیرش را ندارند که کوروش به یک نماد تبدیل شود و بهانهای شود برای گردهم آمدن و منسجم شدن مردم علاقمند به این شخصیت مهم تاریخی و همچنین این بخش از بدنه حاکمیت از برگزاری رویدادی که در اختیار و کنترل آنها نباشد به ویژه این که این رویداد مذهبی هم نباشد بسیار واهمه دارند.»
به گفته این فعال با سابقه میراث فرهنگی، در حقیقت بخشهایی از حاکمیت نشان دادند که ایران ستیز هستند و از نهادهای فرهنگی تاریخی و آنچه که به آن عنوان باستانگرایی نام میبرند و همچنین از آثار باستانی ایران بیزار هستند، اگر در اختیار آنها بود به سمت محو و نابودی این آثار هم میرفتند، اما قوانین و ساختارهای بسیاری جلوی یک سری اقدامات خرابکارانه اینها را میگیرد، اما در کل، این دیدگاه در نهادهای امنیتی مثل سپاه و حتی بخشهایی از وزارت اطلاعات رخنه دارد.
او اضافه میکند: «در سال جاری تلاش زیادی کردیم که بتوانیم یک مراسم فاخر و با کیفیت برای روز کوروش برگزار کنیم در مقابل یک عدهای برای این که دسته دوم ایدئولوژیک که دنبال بهانه هستند رفتند به سراغ اینکه مراسم روز هفت آبان را در روز و ماه دیگری برگزار کنند این دسته دوم همه این تصمیمها را در لحظه آخر وتو کردند و وضعیتی که اکنون شاهد هستیم به خاطر تقلای نهادهای امنیتی استان فارس است تا جایی که خبر دارم قرار بود برنامههایی برگزار شود اما در لحظه آخر با یک دستور بالادستی وارد شدند و آن تصمیمات را لغو کردند.»
به گفته نیما بابایی، آنها برای این که این مراسم برگزار نشود دلایلی عجیب و غریب عنوان کردند مبنی بر دخالت عوامل ضد انقلاب ساکن خارج کشور که قصد دارند از کوروش برای قدرت نمایی و قدرت استفاده کنند، دسته دیگری از آنها معتقد هستند که برگزاری روز و مراسم کوروش توسط اسرائیل طراحی شده و از اساس، هیچ ریشه و مبنایی ندارد. یک عده هم به خاطر اینکه توجه نظام پهلوی به هخامنشیان و نمادهایی نظیر کوروش زیاد بوده با برگزاری روز کوروش مخالفت میکنند. برهمین اساس، علاقه به کوروش و پاسارگاد را به نوعی علاقه به سلطنتطلبی و همراهی با حکومت پهلوی میدانند به همین دلیل جمهوری اسلامی تقویت و نشان دادن وجهای مثبت از این شخصیت را برنمیتابد.
این کارشناس میراث فرهنگی معتقد است: «این اتفاق در شرایطی رخ داده است که مردم شهر ما پاسارگاد در شرایط خوب اقتصادی به سر نمیبرند، جدای خشکسالیهای سالانه بخش عمدهای از درآمد آنها از کشاورزی و دامداری تأمین میشود، قاعدتا برگزاری چنین رویدادی به تقویت گردشگری منطقه میانجامد و اندکی از خسارتهای ناشی از خشکسالی را جبران میکند. از طرفی این کار به سرمایهگذاری خاصی نیاز ندارد و در حقیقت، ایجاد درآمد پایدار در منطقه به واسطه توسعه صنعت گردشگری کم هزینهترین راه برای ارتقای وضعیت معیشتی اهالی این منطقه است.»
بابایی ادامه میدهد: «این همه در حالیست که حاکمیت با وجود علم به این موضوع، ترجیح میدهد که نارضایتی در میان اهالی این منطقه وجود داشته باشد همانطور که میدانید به مدت چند روز، آرامگاه کوروش را تعطیل کردند، پاسارگاد را از جاده اصلی بسته بودند و اجازه نمیدادند چند اقامتگاه محدود بومگردی که طی چند سال اخیر در آنجا احداث شده بودند مسافران مشتری بگیرند، اجازه تردد به هیچ یک از افرادی که اهل منطقه نبودند و کارت تردد نداشتند داده نمیشد و آنها حق ورود به پاسارگاد را نداشتند یعنی کارت تردد فقط برای ساکنان منطقه صادر شده بود، یعنی هر کس این کارت تردد را نداشته به هیچ عنوان حق ورود به داخل منطقه را نداشته، همه این مسائل باعث تشدید شدن وضعیت نامناسب اقتصادی منطقه شده است.»
وی با اشاره به اینکه در دو روز نوروز و هفتم آبان اقبال عمومی به پاسارگاد بسیار زیاد است توضیح میدهد: «در تمامی این روزها شاهد اعمال محدودیتهایی هستیم، هفتم آبان ۱۳۸۵ آخرین باری بود که مراسم روز کوروش در پاسارگاد با مجوز رسمی برگزار شد چند صدهزار نفر و بنا به برخی روایتها تا یک میلیون نفر در بیرون مسیر منتهی به پاسارگاد گیر افتاده بودند و نتوانسته بودند وارد شوند، چون شمار زیادی از مردم از استانهای دیگر وارد مسیرهای ورودی پاسارگاد شده بودند. وقتی این حجم از افراد وارد منطقهای شوند و بتوانند خدمات مناسبی اعم از خوراک، اقامت، تفریح و خرید سوغاتی و صنایع دستی دریافت کنند هزینه میکنند و تحولی در اقتصاد این منطقه ایجاد میکنند.»
در سال ۱۳۸۵، به کوشش مدیران پایگاه پاسارگاد و انجمنهای میراث فرهنگی منطقه مراسمی برای کوروش برگزار و مقبره گلباران شد و به مردم بلیت رایگان دادند.
نیما بابایی که در آن روز در پاسارگاد حضور داشت میگوید: «در آن روز، گل و شیرینی به مردم دادند و متن منشور کوروش را هم خواندند با این وجود از سال ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۴ به جای این که در طول این بیست سال شرایط را بهتر کنند و یا با وجود درخواستها و نامهنگاریها و نشستهای مختلف، هفتم آبان در تقویم رسمی کشور قرار بگیرد نه تنها اتفاقی نیفتاده بلکه هر سال بر محدودیتهای امنیتی مربوط به این رویداد افزوده شده و به جز سه چهار سال در سال ۱۳۸۵ و بعدتر در ۱۳۹۳ و بعد کمرنگ تر در ۱۳۹۴ و آخرین سال در ۱۳۹۵ عملا برنامه دیگری به صورت مشخص، منسجم و برنامهریزی شده در پاسارگاد اجازه برگزاری نداشته است.»
او به این نکته اشاره میکند که هر چقدر محدودیتها بیشتر شده، علاقه، اقبال و استقبال مردم نسبت به برگزاری و حضور در مراسم روز کوروش در پاسارگاد بیشتر و بیشتر شده است، یک عده از علاقمندان که میدانند در روز هفتم آبان، راه های منتهی به پاسارگاد را میبندند این حضور را در نوروز تشدید میکنند، اگر دقت کنید حضور نوروزی مردم در پاسارگاد هر سال نسبت به سال قبل افزایش چشمگیری داشته که اگر استفاده درست و بهینهای از این علاقه و شور و اشتیاق مردم به حضور و بازدید از این مجموعه انجام میشد، ثمرات بزرگ اقتصادی برای مردم منطقه داشت، منطقهای که فشار و بار منابع آبی و خاکی به بخش کشاورزی را تحمل میکند و اگر از مبنای کشاورزی به بخش توسعه گردشگری سوق داده شده بود خطرات زیست محیطی این حجم از فرونشستهای دشت مرودشت و پاسارگاد، با کم شدن برداشت آبهای زیرزمینی به دلیل تغییر منبع درآمدی مردم، اندکی کاهش مییافت و باعث پایداری بیشتری در محیط زیست و منابع آبی این منطقه از کشور میشد.»




