از زبان یک آمریکایی:‌ ایرانی که من دیدم

جمعه ۱۲ تیر ۱۳۹۴ برابر با ۰۳ ژوئیه ۲۰۱۵


آوریل گذشته گروهی از سرمایه‌گذاران آمریکایی به ایران سفر کردند. سفر آنها را سازمانی به نام «مدیران جوان» که شبکه‌ای از متخصصان کسب و کار در آمریکاست هماهنگ کرده بود.

کریستوفر شرودر
کریستوفر شرودر

این نخستین بار پس از انقلاب ۵۷ بود که گروهی از تجار آمریکایی به ایران سفر و در این کشور نشست‌های عمومی برگزار می‌کردند.

کریستوفر شرودر سرمایه‌گذار حوزه‌های مخاطره‌پذیر در مقاله‌ای در پایگاه خبری پولیتیکو از تجربیات سفر خود به تهران نوشته است:

در آخرین ناهاری که با ده دوازده دختر و پسر جوان کارآفرین داشتم استثناهای زیادی وجود داشت. آنها درباره آخرین تکنولوژی‌ها بحث می‌کردند و نظرات‌شان را می‌گفتند و به طور مداوم اسنب چت، اینستاگرام، توییتر و فیس بوک‌شان را چک می‌کردند.

از یکی از زنان جمع پرسیدم چطور خودش را برای دشواری‌های تاسیس یک شرکت آماده کرده است؟ پاسخ داد: با شروع کردن آن، و سپس ادامه داد: من بیشتر وبلاگ‌های «سیلیکون ولی» (درّه سیلیکون در کالیفرنیا که مرکز غول‌های الکترونیک است) را خوانده‌ام  و  در کلاس‌های آنلاین آکسفورد، وارتون و چند کالج دیگر شرکت کرده‌ام.

یکی از مردان جوان با توضیحاتی درباره استارت‌آپ خودش اضافه کرد: نسل جوان تنها نمی‌خواهد مکان تازه‌ای را ببیند بلکه می‌خواهد بداند مردم در نقاط دیگر  چگونه فکر می‌کنند، چگونه کار می‌کنند و چگونه زندگی می‌کنند.

او ادامه می‌دهد این اواخر خانواده‌های بی شماری را در مناطق کوهستانی یافته که درهای خانه‌های خود را با خوشرویی به روی جوانان باز می‌کنند، به آنها غذا می‌دهند و نقاط  بی نظیر فرهنگی منطقه‌شان را به آنها نشان می‌دهند.

مناطق کردنشین ایرانی مقصد بعدی او است که می‌خواهد مسافرانش را به آنجا ببرد. او می‌گوید مناطق کردنشین یکی از جذاب‌ترین  مناطق کشور ما است، و می‌افزاید: من پیش از آن و در طول عمرم تنها پنج کرد را دیده بودم. مناطق کردنشین برای من تداعی کننده حملات تروریستی و گروه داعش بود.

وقتی از امنیت آن مناطق از او پرسیدم پاسخ داد: در ایران امن است اما زمانی که به چند کیلومتری مرز عراق می‌رسیم تلفن‌های همراهمان  به کار می‌افتد و پیام‌هایی دریافت می‌کنیم.

وی یکی از این پیام ها را نشانم داد. که یک پیام معمولی از یکی از شرکت‌های  محلی خدمات تلفن همراه بود: به عراق خوش آمدید.

دو چهره متفاوت از ایران

آنچه ما معمولا درباره ایران می‌شنویم یا بر منابع طبیعی آن مثل نفت به عنوان مهم‌ترین دارایی آن متمرکز شده و یا بر انرژی هسته‌ای این کشور به عنوان بزرگترین تهدید.

نسل تازه ایران
۶۰درصد خانه ها در ایران اینترنت دارند

برای بسیاری از آمریکایی‌ها ایران هم‌چنان یادآور بحران گروگان‌گیری سفارت آمریکا در تهران در بیش از ۳۵ سال پیش است و برای کشورهای دیگر  نام این کشور یادآور حمایت تهران از گروه‌هایی است  که منطقه را بی ثبات کرده‌اند.

همزمان ایرانی‌ها هم داستان خود را دارند. بسیاری از آنها کودتای ۲۸ مرداد را به خاطر دارند. کودتایی که در آن دولت منتخب مردم با حمایت آمریکا سقوط کرد. آنها  هم‌چنین حمایت آمریکا از عراق را در جنگ ایران و عراق به یاد می‌آورند. جنگی که در آن بیش از نیم میلیون ایرانی کشته شد.

سیاست، قدرت، بی اعتمادی، اینها مواردی است که در نسخه‌ای که رسانه‌ها  از  ایران ارایه می‌دهند نقش بازی می‌کنند. نسخه‌ای که البته کاملا درست است اما داستان ایران روی  دیگری هم دارد. رویی که من در سفر یک ماهه‌ام به این کشور شاهد آن بودم. البته این سفر دومم در طول یک سال اخیر بود. سفری که به همراه گروهی از مدیران ارشد کسب و کار جهانی برای کشف ظرفیت‌های قابل توجه این ملت صورت گرفت.

آنچه به نسل آینده این کشور مربوط می‌شود بر روی افرادی تمرکز دارد که بعد از انقلاب سال ۵۷ بزرگ شده‌اند. آنها با وجود همه محدودیت‌های داخلی و تحریم‌های بین‌المللی به صورت روزانه از اینترنت استفاده می‌کنند. خبرهای روز دنیا را دنبال می‌کنند. برنامه‌های تلویزیونی را می‌بینند، فیلم‌ها و موسیقی و و بلاگ‌ها را دنبال می‌کنند و به کمک تکنولوژی موانع را از سر راه بر می‌دارند.

در مذاکرات اتمی کاش کسی هم از سوی  این جوانان حرف بزند
در مذاکرات اتمی کاش کسی هم از سوی این جوانان حرف بزند

ایرانی‌ها دسترسی بی نظیری به اینترنت دارند و به همان اطلاعاتی دسترسی دارند که ما در غرب در اختیار داریم.

آنها  هم اکنون استفاده کننده بیش از ۴۰ میلیون موبایل‌های هوشمند هستند و بیش از ۶ میلیون گوشی اپل در این کشور استفاده می‌شود این در حالیست که به دلیل تحریم‌های بین‌المللی و قوانین داخلی ورود محصولات اپل به این کشور ممنوع است.

حدود ۶۵ درصد از خانه‌های ایرانی به شبکه اینترنت وصل است. نسبتی نزدیک به کشور آمریکا که در آن بر اساس آمار این رقم به ۷۰  درصد می‌رسد.

نسل جوان ایران امید زیادی به ارتباط با جهان دارد و من امیدوارم در گفت و گوهای هسته ای کسی هم از جانب آنها صحبت کند.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=17012