حنیف حیدرنژاد- در دو روز گذشته هزاران پناهجوی اکثرا سوری خود را با قطار از مجارستان و با عبور از اتریش به آلمان رساندهاند. فقط تا غروب روز سه شنبه اول سپتامبر ۲۰۱۵ خبر ورود ۲۵۰۰ پناهجو به ایستگاه مرکزی قطار تائید شده است.
روز قبل نیز حدود ۸۰۰ پناهجو از مسیرهای مختلف وارد ایالت بایرن در جنوب آلمان شده بودند. هزاران نفر پناهجوی دیگر نیز اکنون در مجارستان و اتریش در انتظارند تا خود را به آلمان برسانند.
در چند هفته گذشته آلمان، به ویژه ایالت بایرن که با اتریش و مجارستان هم مرز است با ورود هزاران پناهجو مواجه بوده است. ورود پناهجویان با قطار و در ابعادی که دیروز و امروز گزارش شده کاملا جدید است. دولت آلمان و اتریش به مجارستان به خاطر لغو کنترل مرزی و باز گذاشتن دست پناهجویان برای خروج از مجارستان اعتراض کرده و آن را نقض قرارداد دوبلین دانستهاند. مطابق قرارداد دوبلین اولین کشور عضو اتحادیه اروپا که پناهجو به آنجا وارد میشود وظیفه دارد تا مشخصات پناهجو را ثبت و به درخواست پناهندگی او رسیدگی کند. دولت مجارستان آشکارا این تعهد را زیر پا گذاشته است. با این وجود آلمان اعلام کرده که این پناهجویان را پذیرفته و به مجارستان بر نمیگرداند.
دولت آلمان در چند ماه اخیر به ویژه در رابطه با پناهجویان سوری نرمش بسیار به خرج داده و در دو سال گذشته رسیدگی به درخواست پناهندگی پناهجویان سوری و کردهای ایزدی و مسیحیان از عراق در اولویت قرار داشته است. این موضوع باعث شده تا رسیدگی به درخواست پناهجویان دیگر کشورها بسیار طولانی شده و در مورادی به بالای ۱۰ ماه و ۱۲ ماه و یا حتی دو سال برسد. چندین ماه است که پناهجویان سوری نباید مرحله مصاحبه در اداره امور پناهندگی را بگذرانند و رسیدگی به درخواست آنها به طور کتبی انجام میشود. میزان قبولی پناهجویان سوری تقریبا ۱۰۰% است. هفته قبل نیز اعلام شد که پناهجویان سوری مشمول قرارداد دوبلین نمیشوند و به کشور دیگری برگردانده نخواهند شد. در این چند روز نیز مشاهده میشود پناهجویانی که در روز روشن و با قطار از کشور دیگری از اتحادیه اروپا عبور کردهاند، بدون هیچ مشکلی در آلمان پذیرش میشوند. چگونه است که پناهجویان سوری توانستهاند تا این حد خود را به دولت آلمان تحمیل کنند؟
*****
اخبار تکان دهندهای که در سه سال گذشته از سوریه میرسد، فیلمها و عکسهائی که هر روز در شبکههای اجتماعی در اینترنت دیده میشوند و بخش بسیار کوچک و سانسور شده آن نیز در تلویزیون پخش میشود، سرنوشتهای دردناک انسانهائی که به شکل وحشیانه توسط خلافت اسلامی(داعش) کشته میشوند، زنهائی که به اسارت گرفته شده و به عنوان برده و کنیز به فروش میرسند و… همه اینها موج بزرگی از سمپاتی و حمایت نسبت به پناهجویان سوری در بین مردم ایجاد کرده است. در چنین فضائی هیچ سیاستمداری نمیتواند در مورد پناهجویان سوری ادعا کند که آنها به خاطر “سوء استفاده از سیستم تامین اجتماعی آلمان” به این کشور آمده و قصد “کلاهبرداری و سوء استفاده” دارند.
از دو سال قبل هزاران هزار شهروند آلمانی به اشکال مختلف به پناهجویان، به ویژه پناهجویان سوری کمک میکنند و با آنها در ارتباطند و از سرنوشت دردناک آنها مستقیما با خبرند. سیاستمداران آلمان میدانند که نمیتوانند به این موج بزرگ حمایت شهروندان و رای دهندگان آلمانی نسبت به پناهجویان بی تفاوت باشند. سیاست سختگیرانه در مقابل پناهجویان سوری میتواند موج بزرگی از اعتراض شهروندان آلمان را با خود به همراه بیاورد. از طرف دیگر به دلیل آنکه پناهجویان نه به صورت منفرد یا در دستههای کوچک، بلکه در گروههای بزرگ چند ده یا چند صد نفره حرکت میکنند، دوربینهای تلویزیون آنها را زیر نظر دارند. در چنین شرایطی هیچ سیاستمداری در سطوح محلی، ایالتی یا سراسری مایل نیست چهره منفی از خود نشان دهد.
با توضیحاتی که در بالا آمد میتوان به طور تیتروار برخی از مهمترین دلایل را این گونه دستهبندی کرد:
– در معرض دید و چشم بودن هر روزه سرنوشت دردناک مردم سوریه وجدان انسانی مردم آلمان را تحت تاثیر قرار داده است. نیمیاز مردم آلمان موافق پذیرش پناهجویان بیشتر هستند.
– طولانی و فرسیاشی شدن جنگ سوریه و دوره رنج و سختی و آوارگی پناهجویان چشماندازی برای پایان این وضعیت ترسیم نمیکند.
– “خانوادگی” بودن پناهجویان سوری. پناهجویان اکثر با خانواده یا بخشی از خانواده که هنوز زنده هستند به آلمان وارد میشوند. تعداد کودکان و نوجوانان و زنان بسیار چشمگیر است.
– ارتباط سریع و بیواسطه پناهجویان با مردم جهان. پناهجویان از طریق تلفن همراه به شبکههای اجتماعی اینترنتی وصل بوده و به طور مستمر فیلم و تصویر از وضعیت خود منتشر میکنند.
– از انحصار خارج شدن خبررسانی به دلیل شبکههای اجتماعی اینترنتی. اخبار منتشر شده از سوی پناهجویان بر روی اینترنت به سرعت باز تکثیر شده و “جهانگیر” میشود. به نحوی که رسانههای سنتی (رادیو، تلویزیون و روزنامه و مجلهها) نیز نمیتوانند در مقابل موج گسترده انتشار این اخبار بی تفاوت بوده و آنها نیز ناگزیر فعال میشوند.
– آشنائی یا تسلط بسیاری از پناهجویان سوری به زبان انگلیسی. پناهجویان به سخنگوئی که از آنها نباشد نیاز ندارند و خودشان میتوانند حرف زده و خواستههایشان را بیان کنند. به دلیل تسلط بسیاری از پناهجویان به زبان انگلیسی، ارتباط مستقیم آنها با خبرنگاران و رسانههای مختلف سریعتر و راحتتر است و مردم نیز راحتتر و بی واسطه حرف آنها را میشنوند.
– “نیروی جمعی” پناهجویان غیرقابل چشم پوشی است. پناهجویان گروهی حرکت میکنند. اگر چه سازماندهی نداشته و “گروه” متشکل و سازمانیافتهای نیستند، اما هدف و سرنوشتِ مشترک، آنها را به هم پیوند زده و حرف و درد مشترک دارند. تظاهرات چند صد نفره آنها در ایستگاه قطار بوداپست در مجارستان و عزمشان برای رسیدن به آلمان و توجه رسانهها به آنها، برای آنها یک حریم حفاظتی ایجاد کرده است. در چنین شرایطی و زیر نور پرژکتور دوربین خبرنگاران هیچ سیاستمداری که خود را به حداقلهای دمکراتیک پایبند بداند نمیتواند رفتارهای سخت و سرکوبگرانه پیشه کرده یا بیتفاوت بماند.
– سازمانهای غیر دولتی مدافع پناهجویان و هزاران هزار داوطلبی که با این سازمانها در ارتباط هستند، در حمایت از حقوق پناهجویان بسیار فعال هستند. آنها در دو سال گذشته کار اطلاعرسانی بسیار بزرگی انجام داده و شبکههای گستردهای از نیروهای داوطلب به وجود آوردهاند. به دلیل اعتمادی که مردم به آنها دارند، صدای آنها و خواستههایشان غیر قابل چشم پوشی است. این انجمنها و سازمانهای غیر دولتی نقش نظارتی برای خود قائلند. آنها به قوانین محلی و کشوری و اروپائی و بینالمللی آشنا هستند و به طور نسبی از توان تخصصی بالائی برخوردارند. هر جا که سیاستمداران وظایف خود را درست انجام نداده و یا سعی در پنهانکاری و توجیه مشکلات داشته باشند، باید منتظر باشند که به سرعت از سوی سازمانهای غیر دولتی مورد سوال یا نقد قرار بگیرند. سیاستمدارن برای حفظ حمایت رای دهندگانشان، حتی اگر مایل نباشند، ناگزیند در برخورد با موضوع پناهجویان بسیار با دقت رفتار کرده و حواسشان باشد که نام آنها تیتر منفی رسانهها نشود.
از مطبوعات و رسانههای آزاد در کنار قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه به عنوان رکن چهارم دمکراسی یاد میشود. به نظر میرسد باید از نهادهای غیر دولتی نیز به عنوان رکن پنجم دمکراسی یاد کرد. به دلیل نقش نظارتی این نهادها بر سه رکن اول، نهادهای غیر دولتی در آلمان در برانگیختن حساسیت اجتماعی و ساختن و شکل دادن افکار عمومینقشی بسیار تاثیرگذار دارند. این گونه است که آنها با نظارت بر رفتار و اعمال حکومت، به حکومتگران به رعایت و پایبندیشان به قانون و ارزشهای دمکراتیک هشدار میدهند.
با آنچه در بالا آمد میتوان با اطمینان گفت هماهنگیهای خودجوش رسانههای آزاد، نهادهای غیر دولتی و مردمِ داوطلب، چتر حمایتی بسیار بزرگ و تعیین کنندهای برای پناهجویان در آلمان بوده که بی تردید بر تصمیمگیری سیاستگذاران آلمان و نرمش آنها در خصوص پناهجویان سوری تاثیر داشته است.
– تغییر ترکیب جمعیت در آلمان: در چند دهه گذشته تعداد مهاجرین و مهاجرتباران در آلمان بسیار بالا رفته است. این بخش از جامعه اکنون حدود بیست درصد جمعیت آلمان را تشکیل میدهد. امروز این جمعیت در سطوح مختلفی در آلمان حضور دارد. از سیاست گرفته تا سطوح مدیرتی بالا یا متوسط در بخش خدماترسانی، کار و تولید و صنعت و اقتصاد و … این بخش از جمعیت تا حدود زیادی رنج و درد پناهجویان را بهتر درک کرده و با آن احساس همبستگی قویتری دارد. حمایت این بخش از جامعه آلمان بسیار تاثیر گذار است. از جمله از طریق ترجمه، همراهی پناهجویان در ادارهها، ارتباط با رسانهها و سیاستمدارن و جلب حمایت دیگر شهروندان آلمانی. بسیاری از آنها از چم و خمهای اداری با اطلاعند و به خوبی میدانند چطور میشود هم حمایت اجتماعی جلب کرد و هم به سیاستمداران فشار آورد تا سختگیری بر پناهجویان کمتر شود.
“جهان گلوبال” فقط برای بانکداران و صاحبان سرمایه و قدرت نیست که کوچک شده و مرزهایش کمرنگ و کمرنگتر میشود. پناهجویان، قربانیان جنگ و بی عدالتی، مردمان قربانی فقر و فسادِ حاکمان مستبد نیز از مزایای دنیای گلوبالیزه شده استفاده کرده و برای یک زندگی انسانیتر، سادهتر از گذشته از مرزها عبور میکنند. چهره جهان سالهاست که در حال تغییر است. اگر ترکها و ترکتبارها در چند دهه گذشته چهره آلمان را به شدت تغییر دادند، امروز این پناهجویان سوریه هستند که تغییرات سالهای آینده را برای دنیائی انسانیتر و رنگینتر در آلمان رقم میزنند. واقعیت این گونه خود را بر سیاستمداران به خواب رفته تحمیل میکند.
۱۰ شهریور ۱۳۹۴/ اول سپتامبر ۲۰۱۵