در خیابانهای پر رفت و آمد تهران هر جا که قدم بگذاری نگاهت حتما به نگاه کودکانه و معصوم بچههایی میافتد که دستفروشی میکنند. نگاههایی که با التماس از عابران میخواهند که خرت و پرتهایشان را بخرند.
بعضی از عابران بیتفاوت از کنار آن ها عبور میکنند، بعضیها از سماجت این کودکان و اصرار آنها کلافه میشوند و سعی میکنند از دو فرسخی آنها پا به فرار بگذارند. عدهای نیز در سکوت از کنارشان عبور میکنند و حتی شاید در دلشان از عبور بی تفاوت خود شرمنده هم بشوند و بالاخره آنهایی هم که دلرحمتر هستند سعی میکنند از روی ترحم چیزی بخرند.
اگر عابری هم از روی کنجکاوی از آنها در مورد وضعیت خانوادههایشان و یا وضعیت دستمزد و تحصیل آنها سوال کند، بسیاری از این بچهها به دلیل آموزشهایی که از طریق باندهای سوء استفاده از کودکان کار یا والدینشان دیدهاند، با زیرکی کودکانه از گپ زدن طفره میروند.
به گزارش روزنامه شرق، مرتضی میرباقری، قائم مقام وزیر کشور در امور اجتماعی، اعداد و ارقام کودکان کار در کشور را ۱۵۰ هزار نفر اعلام کرده است. این در حالیست که سازمان بینالمللی کار چند سال پیش آمار کودکان کار در ایران را ۷ میلیون اعلام کرده بود.
میر باقری در حاشیه هفتاد و ششمین جلسه شورای اجتماعی کشور در جمع خبرنگاران گفت: «وزارت کار و رفاه اجتماعی، یونیسف را متقاعد کرد آمار کودکان کار در ایران میلیونی نیست. اعداد و ارقام کودکان کار در کشور به بیش از ١۵٠ هزار نفر نمیرسد و اعدادی که اعلام میشود، به خاطر بدبینیهای مجامع بینالمللی به ایران است. از مجامع بینالمللی خواستهایم تا اعداد و ارقام مطرح شده در حوزه کودکان کار را با استانداردهای موجود در این حوزه مطابقت دهند و به ما اعلام کنند. ما نیز تا پایان سال جاری درباره آمار بیانشده، اعلام نظر میکنیم».
در شهریورماه امسال نیز دوباره مقامات رسمی ایران ناچار شدند آمار یونیسف را تکذیب کنند.
طبق سرشماری عمومی سال ١٣٩٠، در رده سنی ١٠ تا ١۴ سال تعداد شاغلان شهری ایران ٢٣ هزار و ۶۱۹ نفر و در رده سنی ۱۵ تا ١٩ سال ٣٢٣ هزار و ۴۹۴ نفر بودهاند. ۷۵ درصد شاغلان ١٠ تا ١۴ سال و ۸۶ درصد شاغلان ۱۵ تا ١٩ سال نیز مرد هستند.
با این حال، در خرداد سال ٩٢، خبرگزاری مهر در گزارش نشست روز جهانی مبارزه با کار کودک، به نقل از فاطمه دانشور، فعال اجتماعی و عضو هیات مدیره اتاق بازرگانی تهران، اعلام کرد طبق آخرین اطلاعات مرکز آمار ایران، یک میلیون و ٧٠٠ هزار کودک در ایران به صورت مستقیم درگیر کار هستند و بررسیها نشان میدهد هر کودک ماهانه ٨٠ تا ۱۰۰ هزار تومان درآمد دارد. به گفته او، تصور وجود باندهای سوء استفاده از کودکان کار اشتباه است و ٩٠ درصد این کودکان دارای خانواده هستند. ٣٠ درصد کودکان کار دارای والدین با سابقه محکومیت هستند و ۴٠ درصد نیز دارای والدین بیسواد یا کمسواد هستند، ۸۵ درصد کودکان کار ایرانی و مابقی از سایر کشورها هستند.
چندی پیش کیهان لندن با چند نفر از این کودکان از طریق یک مرکز خیریه که آنها را تحت پوشش دارد، درباره وضعیت خانوادگیشان گفت وگویی کرده بود.
امیر فدایی ۸ ساله از یک خانواده ۴ نفره گفت، پدرش اعتیاد شدید به مواد محرک دارد و چندین ماه متوالی در کمپ بستری بوده و به تازگی مرخص شده است. او در حال حاضر به همراه مادرش در خانه پدر بزرگش زندگی میکند. امیر با فالفروشی در خیابانها کمک خرج مادرش است.
کیان رحمانی ۱۱ ساله در یک خانواده ۵ نفره زندگی می کند. او نیز به وضعیت پدرش اشاره کرد و گفت: «پدرم اعتیاد داشته و کارگر ساختمانی است. مادرم هم نظافت منازل میکند. من هم با وزنکشی در خیابان کمک خرج خانوادهام هستم. او حدود یک سال است که تحت پوشش این موسسه خیریه قرار گرفته و مشغول تحصیل شده و درمقطع اول ابتدایی درس میخواند».
علیرضا صادقی ۱۱ ساله در یک خانواده ۵ نفره زندگی میکند، مادرش افسردگی شدید دارد و پدر او به دلیل ازدواجهای مکرر در کنار خانوادهاش زندگی نمیکند بنابراین تنها نانآور خانواده علیرضای کوچک است. او نیز به تازگی شروع به تحصیل کرده است.
جبار علیزاده، ۸ ساله است او هم در یک خانواده ۵ نفره زندگی میکند. پدرش کارگر ساختمانی است و او به همراه برادر بزرگترش دستفروشی میکند. آنها تازه از افغانستان مهاجرت کردهاند و فاقد مدارک شناسایی هستند.
عبدالوارث محمدی نیز ۱۲ سال دارد و از یک خانواده ۶ نفره است. پدرش کارگر و مادرش خانهدار است او دستفروش خشکبار است و در کلاس سوم ابتدایی درس میخواند. او به عنوان فرزند بزرگتر کمک خرج خانواده است.
ایران هنوز به مقاولهنامه ١٣٨ درباره کار کودک نپیوسته ولی بهطور مشخص در ماده ٧٩ قانون کار بیان شده اشتغال کودکان زیر ۱۵ سال ممنوع است و ماده ٨۴ نیز به شرایط کار نوجوانان میپردازد که در این زمینه ارائه حمایتهای ویژه مورد تاکید قرار گرفته است. همچنین ایران به کنوانسیون حقوق کودک نیز پیوسته است.