کافه تئاتر چهل تیکه در لندن

یکشنبه ۶ دی ۱۳۹۴ برابر با ۲۷ دسامبر ۲۰۱۵


(+عکس)- عصر جمعه ۱۸ دسامبر گروه تئاتر سام تجربه‌ی جدیدی را در جامعه‌ی ایرانی لندن آزمود و موفق از این آزمون بیرون آمد. شاید برای اولین‌بار در میان ایرانیان لندن یک «شو» تئاتریِ «واریته» متشکل از روخوانی نمایشنامه، نمایش تئاتری، نمایشِ مد و موسیقی بر روی صحنه آمد. عنوان این برنامه «چهل تیکه» بود که اشاره به  تنوع بخش‌هایِ مختلف آن داشت.

سوسن فرخ‌نیا
سوسن فرخ‌نیا kayhan.london©

قبل از آغاز برنامه های هنری، سوسن فرخ نیا، موسس و مدیر گروه تئاتر سام توضیحات کوتاهی در مورد سابقه و فعالیت این گروه و نیز تاریخچه نوع خاص برنامه آن شب را ارایه  داد و گفت که زمینه‌ی اجرای این برنامه را به ابتکاری که پیش از این «روبرت داکوستا» به نام «کافه تئاتر» در پاریس و در سال ۱۹۶۶ اجرا کرده بود، بازمی‌گردد. ابتکاری که مورد استقبال روشنفکران و فرهنگ‌دوستان پاریس قرار گرفت و چنان که از اسم آن بر می‌آید، تئاتر با نوشیدن قهوه همراه است.

کافه تئاتر، از بدو پیدایش عرصه‌ای برای ارایه کارهای تجربی و ابتکاری شد و در دنیای  تئاتر حاشیه‌ای قرارگرفت.  بعدها، در طی سال‌های دهه ۱۹۸۰، عرضه خوراکی نیز به نوشیدن قهوه اضافه شد. البته برای احترام به تئاتر و کمک به  تمرکز بازیگران، غذا تنها پیش از آغاز برنامه هنری  و یا در طول تنفس‌ها عرضه می‌شود. این هم رویه‌ای بود که آن شب و در «چهل تیکه» دقیقا رعایت شد.

سوسن فرخ نیا درجایی دیگر گفت که درعرصۀ تئاتر برون‌مرزی ما هنرمندان توانا و استعدادهای جوان کم نداریم؛ هنرمند تئاتر طبیعتا به صحنه و تماس با مردم نیاز دارد. اما می‌دانیم که وضعیت ما در غربت این ارتباط حیاتی دچار محدودیت‌هایی است. به منظور تسهیل و افزایش امکان ارتباط هنرمندان با تماشاگران،  گروه سام به سراغ ایده «کافه تئاتر» رفته و آن را به عنوان یک سکوی ارتباطی دیگر با تماشاگر ایرانی غربت‌نشین به کار گرفته و بدین ترتیب، برنامه «چهل تیکه» شکل گرفته است. در پایان، سوسن فرخ نیا اظهار امیدواری کرد که این تجربه مورد توجه حاضران قرار گیرد. ناگفته نماند که استقبال خوبی از برنامه چهل تیکه شد و جمعیت خوبی در سالن حضور داشتند که آن هم در وهله اول به برکت شبکه ارتباطی گسترده‌ای است که گروه سام در طی ۱۵ سال فعالیت خود در جامعه ایرانی لندن به وجود آورده است.

چیدمان سالن نیز از دیگر جنبه‌های مورد توجه این جلسه بود. دو ردیف میزهای چسبیده به هم در دو طرف سالن گذاشته شده بود که تماشاگران در دو سوی آنها نشسته بودند. برنامه‌های هنری نیز هم‌سطح با محل نشستن تماشاگران، گاه در وسط این دو ردیف میزها و گاه در فضایی خارج از محل میزها و صندلی‌ها اجرا می‌شدند.

ماهرخ آزادمنش
ماهرخ آزادمنش kayhan.london©

پس از مقدمه سوسن فرخ نیا، ماهرخ آزادمنش، بازیگر جوان میکروفن را به دست گرفت و با اعلام بخش‌های مختلف برنامه‌ی آن شب، در هماهنگی با سوسن فرخ نیا و رضا پور، مسئول صدای این برنامه، اداره «چهل تیکه» را به دست گرفت.

نخستین قسمت برنامه، روخوانی نمایشنامه «دکتر دل افروز» اثر «معزالدین فکری» به کارگردانی سوسن فرخ نیا و اجرای محسن فارسی، احسان امین سرشت، سانی راد و فروغ جونقانی بود. معزالدین فکری، بازیگر، کارگردان و سناریست ایرانی فعالیت هنری اش را درسال  ۱۲۹۷ با بازی در نمایش‌های گروه تئاتر ملی آغاز کرد. فکری،  سینما را در سال ۱۳۳۰ با ساخت فیلم «خواب‌های طلایی» تجربه کرد. «دکتر دل افروز» نمایشی کمدی و طنز، پر از ظرایف زبانی است. با توجه به سال نگاشته شدن این تک‌پرده (۱۳۱۷)، می‌توان گفت که دارای نکاتی جسورانه و خارج از سنت و عرف زمانه بوده است. برای نمونه زینت، کاراکتر زن این نمایش با برخوردی فعال و زیرکانه  درصدد است که اطلاعاتی  در مورد مجرد بودن و یا نبودن  دکتر دل افروز و میزان درآمد او از زیر زبان مستخدم– اکبر با اجرای محسن فارسی– بیرون بکشد. دکتر دل افروز- با اجرای احسان امین سرشت- اما شخصیت محافظه‌کاری است که دعوت‌های بی پروای زینت خانم را بی‌جواب می‌گذارد. هرچند اسم این اجرا روخوانی بود ولی کارگردان و مجریان، نمایش را به سطح اجرای روی صحنه نزدیک ساخته بودند. در این راه  فن بیان و ایما و اشاره و ژست مجریان– چیزهایی که در علم ارتباط به اصطلاح  «زبان بدن» نامیده می‌شود- بسیار موثر بود و تماشاگران را هم بسیار سرگرم کرد. راوی این نمایش خانم سانی راد بود که  هنر خود را به خوبی به نمایش گذاشت. در مجموع همه مجریان موفق از این تجربه بیرون آمدند. کارگردان نمایش، سوسن فرخ نیا، در مصاحبه‌ای کوتاه در مورد محتوای این نمایش، آن را متاثر از کمدی فرانسه و آثار نمایشنامه نویسانی مانند مولیر دانست چرا که “فکری” خود تحصیل کرده مدرسۀ سن لویی تهران بود و زبان فرانسوی را خوب می‌دانست. او افزود که البته با توجه به کمبود وقت بخش‌هایی از نمایش را کم کرده بود.

نمایش دکتر دل‌افروز
نمایش دکتر دل‌افروز kayhan.london©
پژمان صفایی
پژمان صفایی kayhan.london©

به دنبال تنفس، پژمان صفایی کارگردان نمایش کوتاه «دست آخر رفت»، اثر هارولد پینتر پشت میکروفن قرار گرفت  و متنی کوتاه در مورد سبک کار این نمایشنامه‌نویس شهیر انگلیسی و این اثر او را خواند. او به ویژه بر تبحر پینتر در دیالوگ نویسی تاکید کرد که با استفاده از حرف‌های  معمولی و چه بسا بی معنای روزمره، فضای خاصی را در نمایش‌های خود ایجاد می‌کند. پژمان صفایی در مورد «دست آخر رفت» گفت این نمایش به سبک پوچی نزدیک می‌شود چرا که  قصه چندانی ندارد و بیشتر به درون انسان و ذهنیت او می‌پردازد و طنز تلخ روزمرّگی به دوش این اثر حمل می‌شود. به دنبال این سخنان، بازیگران در وسط تماشاگران قرار گرفتند و فضای داخل قطار متروی لندن را به وجود آوردند. بهناز وکیلی و ملیسا ثابتی در اجرای دنیای ظاهرا ساده ولی در باطن پیچیده و غامض هارولد پینتر تلاش داشتند تا تماشاگران را وارد دنیای عجیب این نویسنده کنند. به نظر می‌رسید که این نمایش برای آن شب کمی سنگین بود. اجرای چنین اثری احتیاج به تمرکز بیشتر تماشاگر و احتمالا بازی روی صحنه دارد. مخدوش بودن مرز بین تماشاگران و بازیگران مخل تمرکز تماشاگر بود و او را در درک مضمون نمایش  دچار مشکل بیشتری می‌نمود. در این میان البته توضیحات پژمان صفایی کمی کمک کرد ولی کافی نبود. به طور کلی درمورد هارولد پینتر باید با کار آموزشی، زمینه‌های لازم فرهنگی درمیان مخاطبان شکل گیرد تا ارتباط لازم با چنین آثاری برقرار شود.

موسیقی سنتی ایرانی توسط استاد بهروز رحیمیان نوازنده قانون با همراهی دف صفورا بدایی و ضرب منوچهر جاودانی بخش بعدی برنامه بود. اجرای چند ترانه پاپ محبوب ایرانی با سازهای سنتی که به خصوص نسل‌های قدیمی خاطراتی از آنها دارند اجرای زیبایی از استاد رحیمیان بود که فضایی نوستالژیک و تاثیر‌گذار ایجاد کرد. ناگفته نماند که اجرای ترانه‌های پاپ با سازهای سنتی خود ابتکاری قابل توجه بود.

بهزاد رحمانیان
بهزاد رحمانیان kayhan.london©
پری آرمینه
پری آرمینه kayhan.london©

برنامه بعدی یکی ازموفق‌ترین بخش‌های «چهل تیکه» بود. هم‌آمیزی برداشت نمایشی اکبر یادگاری از داستان رستم و سهراب، با روایت پری آرمینه و کارگردانی و نقش آفرینی مژگان ربیعی راحت و سریع با تماشاگران ارتباط برقرار کرد. این هم نتیجه تلاشِ کارگردان/ بازیگر و راوی و نیز وجود زمینه‌های فرهنگی لازم بود، چیزی که شاهنامه فردوسی نسل به نسل در بین ایرانیان  پی‌ریزی کرده است. ابراز احساسات تماشاگران با کف زدن‌های متعدد نشانه رضایت آنها از اجرای این نمایش بود. این در حالی است که بازی در میان تماشاگران و احاطه شده از دو طرف توسط آنها، به راستی کار مشکلی است چرا که تمرکز بازیگر را به دو سو می‌کشاند.

پایان‌بخش کافه تئاتر «چهل تیکه» نمایش مد «کازابلانکا» کاری از ملیسا ثابتی و انوش نقیبی بود. «کازابلانکا» فیلم کلاسیک بسیار معروفی است با نقش‌آفرینی همفری بوگارت و اینگرید برگمن و کارگردانی مایکل کورتیس که در ژانر «فیلم سیاه» قرار می‌گیرد. کوریوگرافی این قسمت را رویا مرسلی انجام داده بود. قبل از اجرای برنامه، ملیسا ثابتی توضیحاتی در مورد جایگاه نمایش مد در فرهنگ غربی داد و به این نکته اشاره کرد که نمایش مد در فرهنگ ما هنوز چندان جا نیفتاده است. اجرا کنندگان این قسمت ایران عطاری، سانی راد، فروغ صلاحی، ایراندخت صیادپور، مژگان مرتضوی، صفورا بدائی، پیمان سخن طبع، هیربد صفایی، احسان امین سرشت ، نرگس نمازکار و فریبرز عسکرنیا بودند. تماشاگران برای این قسمت هم با کف زدن های زیاد ابراز احساسات  کردند.

kayhan.london©
kayhan.london©
kayhan.london©
kayhan.london©
بخشی از نمایش دست آخر رفت kayhan.london©
بخشی از نمایش «دست آخر رفت»
kayhan.london©
ملیسا ثابتی kayhan.london©
ملیسا ثابتی
kayhan.london©
ایران عطاری kayhan.london©
ایران عطاری
kayhan.london©
مژگان ربیعی kayhan.london©
مژگان ربیعی
kayhan.london©
مژگان ربیعی kayhan.london©
مژگان ربیعی
kayhan.london©
kayhan.london©
kayhan.london©
kayhan.london©
kayhan.london©
kayhan.london©
kayhan.london©

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=31126