تکرار مارپیچ تاریخ

دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ برابر با ۰۲ مه ۲۰۱۶


در دو دهه‌ی آخر قرن بیستم و همین سال‌های نخست قرن بیست و یکم، سرعت تغییرات در همه چیز و در همه جا سرسام‌آور شده است. اگر در گذشته می‌بایست نسل‌ها می‌گذشت تا شاید شاهد تحول و شورش و انقلاب و اختراع و اکتشافی شد، نسل‌های کنونی چنان با تغییرات در همه عرصه‌ها خو گرفته‌اند که اگر ماهی و سالی اتفاقی روی ندهد، عجیب خواهد بود.

در عین حال، با همه‌ی تناقضاتی که ممکن است در روند این تغییرات وجود داشته باشد، اما همه چیز رو به پیشرفت و تکامل حرکت کرده است، گذشته از آنکه هر کدام از ما چه تعریفی از «پیشرفت» و «تکامل» داشته باشیم. همین که با جمعیت ۷ میلیاردی، بر اساس آمارهای بین‌المللی، از شمار جنگ‌ها و درگیری‌ها کاسته شده، فقر و گرسنگی کاهش یافته، سن متوسط و سطح زندگی به طور کلی بالا رفته، امکانات مختلف به شکل گسترده‌تری در اختیار انسان‌های بیشتری در سراسر جهان قرار گرفته، و «جهانی شدن» تنها به اقتصاد محدود نمانده و جوامع به مبادلات فرهنگی و سیاسی متقابل پرداخته و از یکدیگر تأثیرات منفی و مثبت می‌گیرند، نشان دهنده‌ی روندی شتابنده است که صد سال پیش قابل تصور نبود.

جالب اما این است که در محدوده‌ی یک جامعه نیز ما با پدیده‌ی تکرار در دوره‌های کوتاه نیز روبرو هستیم، از جمله در ایران. اگر انقلاب ۵۷ به  نوعی عکس‌برگردان انقلاب مشروطه بود و سرانجام طرفداران مشروعه‌ را بر مشروطه‌خواهان، دست کم برای چند دهه پیروز گرداند، اما در همین سال‌های گذشته نیز تکرار، همچنان تکرار می‌شود!

گویی همین دیروز بود که حجت‌الاسلام محمد خاتمی سخن از «اصلاحات» گفت و رقبا که نخست «آچمز» شده بودند چنان به سازماندهی خود پرداختند که سرانجام فردی چون احمدی‌نژاد را روانه‌ی میدان کردند. الان هم که کمی بیش از یک سال به پایان دوره ریاست جمهوری حسن روحانی باقی مانده، با اینکه وی و یارانش خطرات اتمی را از سر رژیم کم کردند، اما به نظر می‌رسد این بار هم همان رقبا با اینکه به وی بیشتر احساس نزدیکی می‌کنند، اما راضی نیستند که مواهب «برجام» به کام دولت او شیرین شود و پیشاپیش خود را آماده‌ی دور بعدی می‌کنند.

حال با توجه به آن روند مارپیچ تکاملی که  رویدادهای جهان رو به جلو در پیش می‌گیرند، می‌توان تصور کرد با توجه به اینکه روحانی نسبت به خاتمی سیاسی‌تر و قاطع‌تر است و دستش نیز برای برخی معاملات بازتر بوده است، آنکه نیز در برابر وی به میدان خواهد آمد، سیاسی‌تر و قاطع‌تر و با دستی بازتر از احمدی نژاد باشد!

البته همه اینها بستگی به این دارد که تحولات در غرب و به ویژه انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا این امکان را به طرفین درگیر جنگ درون رژیم ایران بدهد که بتوانند مهره‌های خود را آن طور که می‌خواهند جابجا کنند. مسلم است همان گونه که رقبای دولت روحانی بیکار ننشسته‌اند، روحانی و طرفدارانش نیز بیکار نخواهند ماند. اینجا، در این پیچ، دست روحانی از خاتمی بسیار بازتر است و اوست که می‌تواند سرنوشت دولت خود و هوادارانش را رقم بزند.

[کیهان لندن شماره ۵۷]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=41079