در این سالها بارها نام زنان خیابانی یا همان زنان ویژه تغییر کرده است اما آنچه دربارهاش صحبت نمیشود «مردان خیابانی» است. مردانی که مشتریان زنان خیابانی هستند نه کسی آنها را مسأله میداند و نه متولی برای رسیدگی به ناهنجاریهای رفتاری آنها وجود دارد.
به نظر میرسد این ایده اولین بار توسط یکی از نمایندگان مجلس ششم فاطمه حاتمی مطرح شد؛ وی در مصاحبه با مجله پیام زن در سال ۱۳۸۱ گفت متأسفانه در برخی آداب و رسوم مملکت ما همیشه برخورد با زنان بسیار خشنتر و بدتر از برخورد با وضعیت مشابه در مردان بوده است، یعنی یک سری امور قبیح نه فقط برای آقایان زشت محسوب نمیشود، بلکه گاهی در بعضی موارد مورد تشویق هم قرار میگیرند.
او میگوید: «وجود مردان خیابانی عامل حضور زنان خیابانی است، که این موضوع یا نادیده گرفته میشود و یا کمتر از آن صحبت به میان میآید. متأسفانه وقتی یک زن سرگردان و بیسر پناه باشد یا نیاز مالی یا جنسی داشته باشد، وقتی مردی سراغش نرود، بالاخره راه دیگری پیدا می کند.»
در سال ۱۳۹۱ بار دیگر ماجرای مردان خیابانی بر سر زبانها افتاد؛ اما این بار نه از زبان زنی سیاستمدار در مجلس شورای اسلامی، بلکه از زبان یک استاد دانشگاه.
محمد ابهری، جامعهشناس و استاد دانشگاه ملی ایران (بهشتی) میگوید: به ازای هر یک زن خیابانی هفت مرد خیابانی در ایران وجود دارد، جای تأسف است که ۷۶ درصد مردان خیابانی متأهل هستند! مردان متأهلی که به ارزشهای اخلاقی خانواده و جامعه پایبند نیستند، این در حالی است که جوانان مجرد ایران بار بدنامی این پدیده را به دوش میکشند.
سعید مدنی، جامعهشناس معتقد است: مردان متأهلی که در هر کوچه و خیابان به دنبال سوار کردن زنان به ماشین خود هستند یا همیشه چنین کاری را به عنوان تفریح انجام میدادهاند یا در جوانی به دلایلی مانند فقر مالی مثلا نتوانستهاند اتومبیل داشته باشند و چون فقر تفکری بیمارگونه دارند، گمان میکنند حالا که صاحب ماشین شدهاند میتوانند جوانی کنند!