امید حبیبینیا – رای گیری برای پنجاه و هشتمین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تا ساعاتی دیگر آغاز میشود، انتخاباتی که نه تنها برای ایالات متحده بلکه برای سایر کشورهای جهان نیز دارای اهمیت است.
انتخابات آمریکا نه تنها در زمینه مسائل مهمیکه آمریکا با آن روبرو است از جمله بحران بیکاری و وضعیت نامتناسب خدمات اجتماعی و همچنین شکاف طبقاتی فزاینده بلکه در زمینه سیاست خارجی آمریکا که میتواند در کاهش یا افزایش بحرانهای منطقهای و بینالمللی موثر باشد نیز نقش خواهد داشت.
هیلاری کلینتون با سابقهای طولانی در سیاست و امور اجرایی اکنون در رقابت با بیزنسمنی ست که هیچ سابقه اجرایی یا نقش موثری در سیاست نداشته اما میگوید که ثروت خود را با اتکاء به درک خود از اقتصاد به دست آورده است.
تا فردا که نتایج رسمیانتخابات برای تعیین چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا اعلام خواهد شد حدس و گمانهای بسیاری در باره نتایج این انتخابات که دو نامزد جمهوریخواه و دمکرات رقبای اصلی آن محسوب میشوند اما آخرین نظرسنجیهای ABC نشان میدهد که حزب دمکرات پس از نزدیک هفت دهه موفق خواهد شد پس از دو دوره بار دیگر کاخ سفید را حفظ کند.
علیرغم آنکه هر دو کاندیدا با مشکلات حقوقی روبرو بوده اند، اما بسیاری از آمریکاییها و حتی غیرآمریکاییها با کنایه میگویند فردا یا نخستین رئیس جمهور زن آمریکا انتخاب خواهد شد یا آخرین رئیس جمهور آمریکا، هر چند که بسیاری هم معتقدند در نهایت تغییر چندانی در سیاستهای داخلی و خارجی آمریکا رخ نخواهد داد.
اهداف و برنامههای دو نامزد
هیلاری کلینتون کاندیدای حزب دمکرات با شعار قدرتمندتر با یکدیگر برنامههای خود را حول خواستههای مدنی و اجتماعی و همچنین افزایش تاثیرگذاری آمریکا در سیاست خارجی متمرکز کرده است.
در حالی که دونالد ترامپ نامزد حزب جمهوریخواه با شعار آمریکا را بار دیگر قدرتمند کنیم اصلاح بازار کار و همچنین همسویی با جامعه محافظه کار و مذهبی آمریکا را سرلوحه برنامههای خود قرار داده است.
ترامپ به نسبت کلینتون مالیات کمتری برای افراد با درآمد بالاتر در نظر گرفته است و درعوض از چین به عنوان کشوری که از قراردادهای اقتصادی عدول میکند نام برده است او همچنین وعده داده است که عوارض گمرکی بر محصولات مکزیک و چین را افزایش خواهد داد.
هر دو نامزد قول داده اند که بازار کار را بهبود خواهند داد و نرخ بیکاری را به زیر پنج درصد خواهند رساند، ترامپ میگوید سرمایه گذاران و تجار را برای افزایش بازار کار مورد تشویق قرار خواهد داد و در عین حال به ورود نیروی کار خارجی پایان خواهد داد یا آن را بطرز چشمگیری کاهش خواهد داد و کلینتون میگوید از درآمدهای مالیاتی برای افزایش مهارتهای کاری و کارورزی استفاده خواهد کرد.
ترامپ همچنین وعده داده است تا سیاست سختی در برابر مهاجرت در پیش بگیرد در حالی کلینتون کاملا برخلاف او خواستار قانونی شدن اقامت مهاجران غیرقانونی و برنامههای حمایتی برای آنان است. در مورد مسائل بهداشتی کلینتون خواستار ادامه برنامه اوباما (Obamacare) در این زمینه است و ترامپ خواستار خصوصی سازی هرچه بیشتر بیمه است.
نامزد حزب دمکرات خواستار افزایش حداقل دستمزد به ۱۲ دلار برای هر ساعت است و نامزد حزب جمهوریخواه به تثبیت آن به ۷ دلار و ۲۵ سنت، اما پس از مدتی نظرش را در باره حداقل دستمزد مورد نظرش تغییر داد و گفت این میزان کم است.
در مورد مسائل زیست محیطی ظاهرا تیم کلینتون برنامه مدونی برای مقابله با بحرانهای زیست محیطی از جمله خشک شدن دریاچهها و کمبود آب دارد اما در مورد گرمایش جهان ترامپ معتقد است که این موضوع به نفع چین تمام شده است.
دو کاندیدا نظری کاملا مخالف در باره سلاح و مصرف ماری جوانا دارند با این حال ترامپ پس از مدتی گفت که مصرف دارویی ماری جوانا ایرادی ندارد در حالی که کلینتون وعده داده است تا محدودیت مصرف ماری جوانا را کاهش دهد، در مورد مجازات اعدام هر دو نامزد نظر مشابهی دارند اما در مورد جمهوری اسلامی ترامپ میگوید که موضع سخت تری در برابر برنامه هستهای و همچنین به گروگان گرفتن آمریکاییها در ایران اتخاذ خواهد کرد.
درحالی که نامزد دمکراتها در مورد مسائلی چون همجنس گرایان و اقلیتهای جنسی و مذهبی، سقط جنین و حقوق مدنی مترقی تر به نظر میرسد، دانالد ترامپ محافظه کار بوده است و از وضع قوانین سخت تری برای مقابله با جرائم حمایت میکند.
نامزدهای مستقل
در کنار نامزدهای دو حزب اصلی در آمریکا، حزب لیبرال فرماندار سابق نیومکزیکو را به عنوان کاندیدای خود معرفی کرده است، حزب سبز که تنها حزب ظاهرا متمایل به چپ رسمیدر آمریکا محسوب میشود جیل اشتاین پزشک و فعال محیط زیست که در جنبش اشغال وال استریت نیز حضور داشت را به عنوان نامزد خود برگزیده است، حزب سبز در حال حاضر کمتر از سیصد هزار عضو در آمریکا دارد.
حزب دست راستی افراطی قانون اساسی نیز داریل کاستل که سابقه وکالت دارد را به عنوان نامزد خود برگزیده است، ایوان مک مولین کارشناس ضد تروریسم سابق سی آی ا نیز به عنوان نامزد مستقل ظاهر شده است.
در حالی که در نیم قرن اخیز احزاب و کاندیداهای مستقل چندان توفیقی در انتخابات ریاست جمهوری نداشته اند اما برخی از شعارها و برنامههای آنها در کارزارهای انتخاباتی نامزدهای دو حزب اصلی تاثیرگذار بوده است.
آمریکا در بحران خاموش
رشد اقتصادی آمریکا در طول یک دهه گذشته به کمترین میزان خود رسیده است، درصد رشد که تا دهه قبل حدود دو درصد و پیش از آن بالاتر از دو و نیم درصد بود و از این نظر در جهان یکی از کشورهای شاخص بود اکنون به حدود ۱.۴ درصد رسیده است که حتی با برخی از کشورهای در حال توسعه نیز قابل مقایسه نیست، در همین حال میزان بیکاری که تا دهه قبل حدود ۷ درصد بود، اکنون به بیش از ۱۰ درصد رسیده است و میزان جمعیتی که رسما زیر خط فقر هستند به حدود چهل میلیون نفر یعنی بیش از ۱۵ درصد جمعیت رسیده است، بحران خدمات اجتماعی نامتناسب از جمله خدمات بیمه سلامتی و بهداشت و همچنین بیمه بیکاری و حمایت از طبقات آسیب پذیر در طول ده سال گذشته به بحرانی رو به گسترش بدل شده است که با وجود اقدامات مفید و ضروری دولت اوباما همچنان خود را نشان میدهد.
در حالی که آمار رسمیحاکی ست که تورم واقعی زیر یک درصد است اما برخی از صاحبنظران معتقدند که این میزان با توجه به افزایش قیمتها و کاهش قدرت خرید مردم نسبت به چند سال پیش نمیتواند درست باشد و به علاوه نرخ تورم در حال صعود است. بطور مثال در سن خوزه که یکی از شهرهای بزرگ آمریکاست افزایش قیمتها در طول چند سال اخیر حدود چهارده درصد یعنی چهارده برابر نرخ رسمیتورم بوده است.
در همین حال بطور میانگین افزایش دستمزدها در طول چند سال گذشته بسیار ناچیز بوده است یا ساکنان آمریکا در برخی مشاغل فاقد مهارت خاص با کاهش دستمزد نیز روبرو بوده اند.
آمریکاییها که همواره به پس انداز کردن توجه خاصی نشان میدادند اکنون از هر سه آمریکایی یک نفر مطلقا هیچ پس اندازی ندارد، نیمیاز کسانی که پس اندازی دارند نیز گفته اند در صورت بیکاری پس اندازشان تنها برای سه ماه تکافوی مخارج فعلی آنها را میدهد.
بدهی به سیستم بانکی از طریق کارت اعتباری یا خرید قسطی خانه و یا سایر لوازم نیز یکی از مشکلاتی ست که بسیاری از آمریکاییها با آن روبرو هستند و با افزایش سود موسسات مالی و اعتباری بیش از نیمیاز آمریکاییها با بحران مالی نسبی برای پرداخت بدهیهای خود روبرو هستند.
تولید ناخالص ملی آمریکا (GPD) در سال ۲۰۰۸ یعنی آغاز ریاست جمهوری اوباما به منهای صفر رسید اما اکنون به حدود ۲.۵ درصد رسیده است که با رشد اقتصادی اتحادیه اروپا فاصله ناچیزی دارد، آمریکا پس از سوئیس و چند کشور دیگر یازدهمین کشور جهان از نظر درآمد سرانه است که از این نظر دو رتبه سقوط کرده است.
تحلیلگران اقتصادی میگویند با توجه به افزایش بحرانهای اقتصادی در آمریکا، چشم انداز چندان خوشبینانهای از آینده کوتاه مدت با وجود استمرار وضع موجود نمیرود و این امر به افزایش بحرانهای اجتماعی منجر خواهد شد.
چرخش قدرت
از پس از جنگ جهانی دوم تاکنون همواره قدرت کم و بیش بین دو حزب اصلی آمریکا دست به دست شده است. هر چند دمکراتها در مجموع یک دوره به خاطر ترور کندی و یک دوره دیگر به خاطر بحران گروگانگیری توسط دانشجویان پیرو خط امام در ایران -که سبب شد کارتر به دور دوم ریاست جمهوری نرسد و از رونالد ریگان شکست بخورد- کمتر از جمهوریخواهان در راس قدرت بوده اند اما به نظر میرسید که در آغاز دوران ریاست جمهوری باراک اوباما از محبوبیت بیشتری برخوردار شده اند هر چند که پس از آن اکثریت کنگره و سنای آمریکا را از دست دادند.
با توجه به اینکه رای دادن به نامزد ریاست جمهوری و معاوناش در آمریکا مستقیم نیست و مردم به منتخبانی درایالت خود رای میدهند که آنها به نامزدها رای میدهند در تاریخ معاصر تنها یک بار تفاوت آرای الکتورال بین دو نامزد دمکرات (ال گور) و جمهوریخواه (بوش) ناچیز بود در سایر موارد رئیس جمهور منتخب بیش از ۶۰ درصد آرای مجمع منتخبان را به دست آورده است.
ایران و سیاست خارجی
چهره بلاهت باری که برخی از رسانههای آمریکایی و حتی رسانههایی که کم و بیش تاکنون متمایل به جمهوریخواهان ارزیابی میشدند از دونالد ترامپ و سخنان جنجالی او به تصویر کشیده اند و خشم گروههایی از زنان، اقلیتهای نژادی، عقیدتی و جنسی را برانگیخته مورد توجه سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی قرار گرفته و با وجود انتقادات ترامپ از دولت اوباما در باره کوتاه آمدن در برنامه هستهای جمهوری اسلامی، رهبر جمهوری اسلامی از وی به عنوان کسی که حرفهایش درست است یاد کرد.
هر چند که رویکرد هر دو حزب در مورد جمهوری اسلامی تفاوت چندانی با هم ندارد و رهبران این احزاب و از جمله هیلاری کلینتون بارها اعلام کرده اند که جمهوری اسلامی را یک حکومت دیکتاتوری میدانند اما وزارتخارجه آمریکا ترجیح داد تا در جریان جنبش اعتراضی مردم ایران در سال ۱۳۸۸ به مذاکره با دولت احمدی نژاد بپردازد و فقط به ایجاد تسهیلاتی برای ورود و اقامت برخی از اصلاح طلبان به آمریکا در قالبهای مختلف از جمله اشتغال به تحصیل یا فرصتهای مطالعاتی در آمریکا بسنده کند.
اگرچه به نظر میرسد هیلاری کلینتون نیز همان سیاست چماق و هویج را در برابر جمهوری اسلامی که دامنه مداخلات خود را از عراق و افغانستان تا سوریه و لیبی و یمن نیز گسترش داده است ادامه بدهد اما دونالد ترامپ صریحا تاکید کرده است که سیاست سختی در برابر جمهوری اسلامی در پیش خواهد گرفت هر چند که برخی معتقدند تاجرمسلکی ترامپ باعث خواهد شد تا او نیز سیاست مماشات با جمهوری اسلامی را در پیش بگیرد زیرا او مسلما از رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا که در عین مذاکرات پنهان و فروش مخفیانه سلاح به ایران در پایان جنگ ایران و عراق، رزمناوهای آمریکایی را درگیر جنگ اعلام نشده با جمهوری اسلامی کرد مواضع سخت تری ندارد.
آمریکا در حال حاضر همچنین در برابر روسیه، کره شمالی و رقابت اقتصادی با چین نیز با بحران روبرو است، حمایت دائمیاز اسرائیل و نقض مکرر قطعنامههای سازمان ملل توسط دولت اسرائیل نیز به مشکلی ساختاری برای دولت آمریکا بدل شده است که از محبوبیت آن نزد افکار عمومیمیکاهد.
مداخلات آمریکا در سوریه، لیبی، افغانستان و همچنین عراق نیز سبب هرج و مرج کامل در این کشورها شده است به گونهای که در سوریه، افغانستان و عراق دولت مرکزی کنترل چندانی بر اوضاع ندارد و در لیبی اصولا دولت مرکزی وجود ندارد و خود این کشورها به کانون تشدید بحران و گسترش تروریسم در منطقه بدل شده اند که سبب شده است قدرتهای منطقهای از جمله ایران، ترکیه و عربستان سعودی این کشورها را به مناطقی برای رقابت یا جنگ نیابتی خود بدل سازند.
سیاست خارجی مداخله جویانه آمریکا پس از کودتا علیه دولت ملی گرای مصدق و ورود به جنگ دهشت بار ویتنام سبب شده است تا از محبوبیت دولت آن در نزد افکار عمومیجهان در دهه شصت به این سو بطور دائم کاسته شود. بطور مثال در نظرسنجی موسسه Pew محبوبیت آمریکا حتی در اروپا نیز بطور نسبی کاهش یافته است. آمریکا همچنین یکی از بزرگترین بدهکاران جهان به سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان ملل و یونسکو است.
دولت آمریکا همچنین بیشترین میزان بدهی داخلی و خارجی را در جهان دارد که سبب میشود رشد اقتصادی در این کشور با سرعت کمتری نسبت به دهههای قبل روبرو باشد.
پیشبینیها
براساس آخرین نظرسنجیها که همین امروز منتشر شده است، کلینتون با ۴۸ درصد آرا همچنان از ترامپ جلوتر است، پیشبینیها حاکی از آن است که بیش از ۵۵ درصد از واجدان شرایط در انتخابات امروز رای خواهند داد و آن چنان که آشکار است، نسل دوم و سومیهای مهاجران، اقلیتهای قومیو عقیدتی و جنسی و زنان و همچنین اکثریت سیاه پوستان و طبقات زیر متوسط و متوسط به کلینتون رای خواهند داد، در حالی که رای دهندگان بالقوه به ترامپ جامعه سنتی، محافظه کار و مذهبی آمریکا است که معمولا از نظر سطح اقتصادی- اجتماعی بالاتر از متوسط و سرمایه دار محسوب میشوند.
در نیم قرن اخیر میزان رای دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری به ندرت از مرز ۶۰ درصد گذشته است اما پیشبینی میشود در این انتخابات که برای نخستین بار یک زن سیاستمدار و یک سرمایه دار بدون سابقه اجرایی با یکدیگر رقابت میکنند تعداد بیشتری از آمریکاییها پای صندوق رای بروند. آمریکا در میان کشورهایی که نظام حکومتی آنها دیکتاتوری نیست کمترین میزان مشارکت در انتخابات را دارد. پیچیدگی و تنوع ایالتی قواعد رای دادن نیز یکی از دلایلی است که بخش مهمیاز آمریکاییها را در کنار سایر مسائل سیاسی از جمله بدبینی به تغییر از رای دادن باز میدارد.
براساس پیشبینی برخی از اقتصادانها ریاست جمهوری ترامپ برخلاف وعدههای او برای اصلاحات اقتصادی تنها به نفع اقلیت ناچیز سرمایه داران خواهد بود و در مجموع رشد اقتصادی آمریکا را با خطر روبرو خواهد کرد نمونهای از این پیشبینیها که در مجله اقتصادی فوربس نیز منتشر شده است نشان میدهد که بدهی دولت مرکزی، بیکاری و بدهی سرانه افزایش خواهد یافت.
بسیاری از تحلیلگران میگویند شانس کلینتون برای انتخاب شدن بیش از ترامپ است، سخنان نسنجیده و حساسیت برانگیز ترامپ و موضع گیری علیه او در شبکههای اجتماعی که نقش مهمیدر افزایش قدرت کارزار انتخاباتی کلینتون در فضای مجازی و افکار عمومیداشته است سبب شده است تا از او چهرهای منفور در جهان شکل بگیرد که فقط سید علی خامنهای از او تلویحا تمجید میکند.
برای اینکه بدانیم رئیس جمهور بعدی آمریکا چه کسی خواهد بوده فقط باید یک روز صبر کنیم اما در نهایت رای دهندگان امروز تصمیم خواهند گرفت که آیا پس از ۲۲۸ سال میخواهند یک رئیس جمهور زن داشته باشند؟
*امید حبیبینیا روزنامه نگار و پژوهشگر ارتباطات