قاتل آتنا اصلانی، دخترکی که در پارسآباد استان اردبیل ربوده شد و پس از تجاوز به قتل رسید، بعد از دستگیری بلافاصله محاکمه و پس از مدت کوتاهی هفته گذشته اعدام شد.
دلایل وقوع این جنایت را میبایست در مناسبات اجتماعی و حقوقی توضیح داد. جنایتی که مختص ایران نیست و در همه جای جهان و همیشه روی میدهد. چرا که پلیدی نیز با انسان زاییده شده و هرگز از میان برداشتنی نیست. شاید افسانهی هابیل و قابیل از همین خودآگاهی تاریخی و روانی بشر نشأت گرفته باشد تا بگوید، وقتی نیمهی پلید سرشت انسان علیه «برادر» وارد عمل میشود، از فعال شدن این نیمه علیه دیگران چه میتوان گفت!
اما واکنش جامعه نسبت به این قتل و سپس به قتل دیگری که به طور «مشروع» و بر اساس قوانین کیفری از سوی حکومت و دستگاه قضایی صورت میگیرد، همیشه و همه جا یکسان نبوده و نیست! جامعهی ایران نزدیک به چهل سال است که با خشونت عریان و قانونی تغذیه میشود. خشونت در بندبند احکام شرع و حقوق جزا و مقررات انتظامی و فرهنگ سنتی و مذهبی چون خون در رگ، جریان دارد. این جملهی معروف را نه دشمنان انقلاب و اسلام بلکه روحالله خمینی، رهبر انقلاب اسلامی و بنیانگذار نظام کنونی گفت که: «اسلام با خون رشد کرد»!
وقتی از پنجرهی اتاقتان به جای دار و درخت و آسمان و پرواز پرندگان، جرثقیلی را ببینید که یک انسان اعدامی از آن آویخته است، ممکن است به دلیل حساسیتهای بشری تکان بخورید. اما همزمان یک بنیاد نیز در هر تماشاگری فرو میریزد: زشتی اعدام، زشتی خشونت، زشتی قتل نفس! با این کار، زشتی آنچه قابیل در خفا و با ترس و لرز علیه برادر خود انجام داد، نه تنها میریزد بلکه وقتی به عنوان درس «عبرت» در خیابانها و ملاء عام به نمایش در میآید به جامعه این پیام داده میشود که اگر دوران اجرای «عدالت» به دست خود قرنهاست بسر آمده، اما حکومت و دستگاه قضا به جای شما «انتقام» میگیرد و «قصاص» میکند!
حکومت اما یک طرف قضیه است. آن طرف، جامعهای است که برای تماشای مراسم اعدام و قتل دولتی یک انسان از نخستین ساعات صبح صف میکشد و با وسایل «پیکنیک» و خانوادگی به تماشای آن مینشیند. جامعهای که بخشی از جواناناش مانند «غرب وحشی» در دویست سیصد سال پیش برای کشیده شدن طناب دار سوت و دست میزنند و در به اشتراک گذاشتن عکس و فیلم آن به طور زنده با یکدیگر رقابت میکنند تا «لایک» بیشتری بگیرند!
بازتاب خشونت قانونی حکومت و سیستم قضایی قرون وسطایی را در همین یک نمونه میتوان در جامعهای دید که اگرچه به مدرنترین وسایل زندگی و تکنولوژی ارتباطات مجهز است اما از نظر فکری و فرهنگی، بدون تعارف، هنوز به جهان مدرن گام نگذاشته است.
ما از این نظر در اوج انحطاط قرار داریم و اگر پروندههای جنایاتی را که روزانه در کشور روی میدهد در کنار سوت و دست زدن برای اعدام قرار دهیم، میتوانیم ببینیم که در انحطاط از این هم هنوز بیشتر میتوانیم اوج بگیریم!