فرزین نصیرایی – تفکر داعشی که آبشخورش برگرفته از قرائت حداکثری و بنیادگرایانه از دین در دنیای قرن ۲۱ میباشد سخت معتقد به اسلام سیاسی است؛ اما شوربختانه باید معترف بود، داعیه اسلام سیاسی سالها قبل، در دو دهه پایانی قرن بیستم، خیلی پیشتر از حاملان و مبلغان امروزیناش به شکلی خفیفتر در فرم، اما با همان محتوا، در ایران مجال بروز و ظهور یافت. کافیست برای اثبات این مدعا در برگهای تاریخ سالهای آغازین پس از انقلاب اسلامی تا اکنون مروری کنیم تا نقاط اشتراک در شیوه حکومتداری در عرصههای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی را به فراوانی مشاهده کنیم .
شکلگیری تفکرات داعشی در بدو انقلاب
نخستین جرقههای تفکر و رفتار منتسب به داعش را میتوان در همان روزهای نخستین شکلگیری جمهوری اسلامی ایران مشاهده کرد. در روز ۲۷ بهمن ۱۳۵۷ بود که نخستین گروه از سران نظام سابق که شامل ۴ امیر نیروهای مسلح شاهنشاهی ایران با حکم دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شدند. بنا به گزارش سازمان عفو بینالملل از پیروزی انقلاب تا اسفند ۱۳۵۸ تعداد ۴۳۸ نفر توسط دادگاه انقلاب محکوم شده و به پای چوبه دار رفتند.
پیروان مذهب بهائیت از دیگر اقشار جامعه بودند که نه تنها از ابتدای انقلاب ۵۷ ایران بلکه تا کنون به خاطر اعتقاداتشان تحت فشار قرار دارند. این طیف مذهبی همواره گرفتار تبعیض و پیگرد و زندان و همچنین ممنوعیت از تحصیل و خدمات دولتی بودند و بر اساس آمار منتشر شده تا به حال، ۲۰۲ نفر از بهائیان توسط حکومت اسلامی اعدام شدهاند.
تنومند شدن درخت داعشمآبانه در ایران
از زمان شکلگیری حکومت جمهوری اسلامی تا به امروز که قریب به ۳۹سال از عمر آن میگذرد تفکراتی در کشور شکل گرفت و رشد کرد که بی شباهت به تفکرات گروه ستیزهجو و جهادگرای سَلَفی نیست .
نابرابری حقوقی زنان و ممنوعیت آنها از برخی حقوق شهروندی مثل حضور در ورزشگاه یا پوشش اجباری چادر در برخی ارگانها و سازمانهای دولتی ، و داشتن حجاب در کوچه و خیابان و امکان عمومی، منع فعالیتهای دولتی و سیاسی برای برخی از اقلیتهای قومی و دینی همچون انفصال از خدمت سپنتا نیکنام تنها به دلیل زرتشتی بودن، تا تحمیل دستورات و مقررات در شیوه و سبک زندگی مردم از مواردی است که میتوان به آنها اشاره کرد.
انواع مجازات سلیقهای برای حلقههای دور و نزدیک متصل به حکومت، تا تقسیم جامعه به خودی و غیر خودی از دایرهی بسط و صدور حکومت اسلامی گرفته تا دشمنتراشی، ازمخالفت با گردش آزاد اطلاعات گرفته تا مخالفت و برخورد با شادی و سرور، همه و همه سالهاست در ایران محل تنازع و کشمکش بین حاکمان و بدنه جامعه است.
شادباش پیروزی
طنز تلخ آنجاست که رهبری که خود متهم به این شیوه حکمرانیست اولین فرستنده پیام شادباش و پیروزی برای سقوط دولتی است که همان شیوه حکمرانی را ترویج داده و گزندهتر آنکه دریافتکنندهی پیام شادباش، فرمانده نیرویی است که خود بازوی استقرار و استحکام و تداومبخش همان روش حکومت در ایران است.
سرانجام خلافت داعش در سرزمینهای سوریه وعراق به مدد و همکاری آشکار و نهان قدرتهای جهانی و منطقهای ظاهرا به پایان میرسد و موجی از شادمانی و خرسندی جامعه بینالمللی را نیز به همراه دارد. با این وجود آنچه مایه نگرانی و بیم برخی از صاحبنظران است ریشهدار بودن و بازتولید و گسترش این نوع تفکر است.
سخن آخر اینکه باید از شکست داعش خشنود بود و خرسند و همچنین باید استقبال کرد از آن گروه یا دستهای که با وجود شائبه قرابت فکری با آنها، از داعش تبری میجویند. باید امیدوار بود که آرام آرام این تفکرات کمرنگ و محو شود و مجال استقرار در هیچ سرزمینی را نیابد.
*فرزین نصیرایی کارشناس ارشد مدیریت دولتی و منابع انسانی
دوست بسیار فرهیخته. امیدوارم جریان خزنده ی تفکر داعشی به طور کامل از مغزها و اندیشه ها پاک شود.