آن دسته از پناهجویانی که به دلیل تغییر مذهب و مسیحی شدن ناگزیر کشور خود را ترک و در آلمان درخواست پناهندگی میدهند پیوسته کم و کمتر قبولی پناهندگی دریافت میکنند. کشیششهای مختلفی اعلام میکنند که میزان قبولی این دسته از پناهجویان بطور چشمگیری کاهش پیدا کرده است. اداره فدرال امور مهاجرت و پناهندگی آلمان بیش از پیش قابل باور بودن چنین ادعاهایی را مورد تردید قرار میدهد.
شراره یک پناهجوی ایرانی ۴۰ ساله است و هر یکشنبه برای مراسم نیایش به کلیسا میرود. او از سال ۲۰۱۳ در آلمان زندگی میکند و عضو یک کلیساست. او سابقا مسلمان بود و در تهران زندگی میکرد و با حضور در یک کلیسای خانگی با مسیحیت آشنا شد. وقتی رهبر گروه کلیسای خانگی که شراره عضو آن بود دستگیر شد، شراره چارهای نداشت جز اینکه ایران را ترک کند. از طریق راه غیرقانونی خود را به آلمان رساند و در اینجا به دلیل تغییر مذهب و تحت تعقیب بودن درخواست پناهندگی داد، اما درخواست پناهندگیاش رد شد.
شراره میگوید: «نمیدانم چرا چنین جوابی به من دادند. شوکه شدم، برای من یک فاجعه است. نمیتوانم به کشورم برگردم، درمانده شدهام.»
وضعیت بسیاری دیگر از پناهجویان ایرانی در آلمان که تغییر مذهب به مسیحیت را دلیل پناهندگی خود اعلام کردهاند مانند شراره است. حتی اگر عضو فعال یک کلیسا باشند و کشیش کلیسا این عضویت را با یک گواهی تائید کند باز هم ممکن است تقاضای پناهندگی آنها رد شود.
گفتههای کشیش مورد توجه قرار نمیگیرد
گوتفرید مارتینز کشیش یکی از بزرگترین کلیساهایی که نوکیشان را در آلمان غسل تعمید میدهد؛ وی میگوید: «من به افرادی گواهی رسمی میدهم که خودم شخصا کاملا نسبت به اعتقاد آنها متقاعد هستم و در آن دقیقا توضیح می دهم که چرا؛ و این امری است که البته بازپرس اداره پناهندگی با توجه به موقعیتی که دارد نمیتواند آن را درک کند.» این کلیسا که در برلین قرار دارد فعالیتهای تبلیغی دارد و بیش از ۱۰۰۰ نفر از افرادی که در آن فعال هستند ایرانی و افغانستانی هستند. اما به نظر میرسد دلایلی که کشیش مارتینز در گواهیهای خودش مینویسد در تصمیمگیری اداره پناهندگی نقشی بازی نمیکند. وی میگوید: «آرزو میکنم اگر اداره امور پناهندگی در رابطه با محتوای گواهی من اعتراضی دارد، حداقل در جواب رد خود بطور قابل مستدل و مستقیم آن را توضیح دهد.»
آنطور که کشیش مارتینز میگوید در حال حاضر درخواست پناهندگی همه اعضای کلیسای او رد شده، بی توجه به آنکه این افراد چه میزان در زمینه باور و ایمان جدید مسیحیاش فعال باشد. اما اداره امور پناهندگی نظری خلاف این گفتهها را مطرح میکند. مدیر امور بینالمللی اداره فدرال پناهندگی می گوید: «تصمیمگیری ما بر اساس درک کلی ما از متقاضی پناهندگی انجام میشود. باید نسبت به این برداشت که تغییرعقیده، تغییراتی در رفتار و زندگی روزانه متقاضی به همراه داشته و نقش خودش را در زندگی وی حک کرده متقاعد شویم.»
مشکل دقیقا همینجاست. این موضوع هسته مرکزی مشکل است. قضاوت در این مورد که ایمان جدیدِ فردِ تغییر مذهب داده، چگونه و تا کجا او را تحت تاثیر قرار داده بسیار دشوار است.
در جواب منفی که به تقاضای پناهندگی شراره صادر شده، اداره امور پناهندگی مشروح نظر داده و نتیجهگیری کرده است که او در تهران عضو یک کلیسای خانگی بوده و ناگزیر شده از کشورش فرار کند؛ و بعد وضیح داده میشود که چطور و تا کجا تغییر مذهب در ایران میتواند خطرناک باشد، اینکه شراره در آلمان زندگی جدیدی را با ایمان جدیدش پیش میبرد، اینکه او در کلیسایی که عضو آن است یک عضو فعال است و اینکه مسیحیت به او در ثبات پیدا کردن در زندگیاش کمک میکند. با وجود همه اینها، در یک جوابِ رد ۱۹ صفحهای اداره امور پناهندگی نتیجهگیری می کند که تغییر مذهب او «قابل باور» نیست. در این جواب منفی از جمله آمده است: «در مورد اینکه ارتباط فرد با مسیحیت بر پایهی نقشپذیری درونی او ایجاد شده و بخشی از هویتاش شده است، چنین برداشتی در مورد این متقاضی وجود ندارد. اینکه یک ارتباط تنگاتنگ درونی و شخصی با مسیحیت یافته و بطور مستمر و جدی به نیاز درونیاش پاسخ داده و بر این اساس زندگیاش از مسیحیت تاثیر گرفته و آن را همچنان در این مسیر هدایت میکند، بطور قانعکننده حاصل نشد.»
حدود ۲۰ درصد تغییر ظاهری مذهب
وضعیتی که شراره با آن درگیر است، مشکلی است که بسیاری دیگر از ایرانیان پناهجو در آلمان نیز با آن مواجهاند. پاسخ منفی نهادهای مسئول به تقاضاهای پناهندگی در سراسر آلمان تقریبا شبیه هم است. بدون توجه به اینکه متقاضی پناهندگی تا کجا در زمینه باورهای عقیدتیاش در کلیسا فعال بوده، عبارتی نظیر «ارتباط عمیق و شخصی با خدا» را میتوان در جوابهای منفی دید.
اداره امور پناهندگی بعد از مصاحبه با متقاضی پناهندگی است که در مورد او تصمیم میگیرد. اما زنان و مردان کشیشی که پناهجویان نوکیش مسیحی را همراهی میکنند، اداره امور پناهندگی را متهم میکنند که نظر و عقیده آنان را که ماههای طولانی آن پناهجو را در باور و عقیده جدیدش همراهی کرده، او را غسل تعمید داده و در کلاسهای مربوط به غسل تعمید با او بودهاند مورد نظر قرار نمیدهند. این کشیشها میپذیرند که حدود ۲۰ درصد از این پناهجویان بطور ظاهری مسیحی شدهاند، اما حتی خود کشیشها نیز به سختی میتوانند چنین چیزی را تشخیص دهند.
عقیده و مذهب باید در کشور پنهان بماند
اداره امور پناهندگی در آلمان بر این باور است که اگر یک ایماندار مسیحی در صورت اخراج از آلمان و بازگرداندن به کشورش، به احتمال بالا با خطر تحت تعقیب قرارگرفتن مواجه باشد، نباید به آن کشور بازگردانده شود. بجز این مورد، در بقیه موارد میتوان انتظار داشت که در صورت بازگرداندن، آن پناهجو بطور پنهان با مذهب و عقیده اش زندگی کند. در همین حال باید این امکان را هم داشته باشد که بتواند در مراسم نیایش، بطور دستهجمعی با بقیه پیروان آن دین شرکت کند. این، دقیقا همان چیزی است که شراره در تهران از آن برخوردار نبوده است.
مدیر امور بینالمللی اداره فدرال پناهندگی میگوید: «اینکه اگر پناهجویی به کشورش برگردانده شود، حکومت چه واکنشی به آن فرد خواهد داشت، همچنین اینکه خود پناهجو در صورت بازگردانده شدن به کشورش در زمینه ایمان جدیدش چه رفتاری خواهد داشت، از مواردی هستند که در صدور حکم مورد توجه قرار میدهیم.»
وی اضافه میکند: «ما نسبت به ریسکی که در ایران در این مورد وجود دارد کاملا آگاهیم و سادهلوحی هم به خرج نمی دهیم. اگر کسی اداره امور پناهندگی را متقاعد کند که در کشورش نیز آن فعالیت را در زمینه دین و ایمانش ادامه می دهد، نمیتوانیم او را به کشورش اخراج کنیم.»
شراره علیه جواب منفی که اداره امور پناهندگی به او ابلاغ کرده به دادگاه اداری شکایت کرده است. اگر دادگاه هم جواب رد را تائید کند، او باید به ایران برگردد. شراره میگوید: «خیلی میترسم. اگر به ایران برگردانده شوم، فورا در فرودگاه دستگیر میشوم.»
*منبع: رادیوی دولتی آلمان
*ترجمه از حنیف حیدرنژاد
برای غربی ها اگر تو مسیحی باشی و یا تازه مسیحی شده اید هیچ ارزشی ندارد ولی اگر مسیحی باشی و مسلمان بشوی نونت تو روغنه!؟
من ۳۷ سال قبل پناهند شدم به دانمارک و من مسیحی زاده که ارمنی هستم ، فکر احمقانه کردم و درخواست پناهندگی مذهبی کردم و حتا ورقه غسل تعمید را از کلیسا با مهر کلیسا و با دو زبان ارمنی و انگلیسی بود برای تایید مسیحی بودنم. پدر من همیشه میگفت ما هنوز دهاتی هستیم !دهاتی را میشود سهرنشین کرد ولی هرگز ده را از دهاتی نمیشود بیرون کرد.
بخاطر این کار احمقانه من بیش از یک سال در کمپ بودم و بقیه که همه مسلمان بودند جواب پناهندگی گرفتن به غیر از من.
دولت فاسد آلمان با ملّایان در شراکت و ارتباط است