ملودی صفوی: حقوق دگرباشان جنسی، حقوق بشر است

یکشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۷ برابر با ۲۷ مه ۲۰۱۸


مانی تهرانی (+عکس، صدا) شانزدهم ماه مه روز جهانی مبارزه با هموفوبیا یا دگرباش‌ستیزی بود. از تاریخ رسمیت یافتن قانونی دگرباشی در جهان حدود هفتاد سال می‌گذرد و در این مدت اغلب کشورهای اروپایی انواع و اقسام دگرباشی جنسی را به رسمیت شناخته‌اند، اما در «جهان سوم» اوضاع همجنسگرایان نیز کاملا متفاوت است.

امسال تنها رژه همجنسگرایان- موسوم به پراید- جهان عرب که قرار بود در بیروت برگزار شود، توسط دولت لبنان ممنوع اعلام شد. در گرجستان عده‌ای از مردم به تبعیت از یک کشیش مذهبی، علیه دگرباشان تظاهرات خیابانی به راه انداختند و در ایران نیز دگرباشان جنسی و همجنسگرایان مورد تبعیض قرار می‌گیرند و کارشان به دادگاه و زندان می‌رسد و حتی اعدام می‌شوند.

ملودی صفوی ترانه‌سرا و آوازه‌خوان گروه موسیقی آبجیز در این زمینه به آهنگ «بگذار» اشاره می‌کند و به کیهان لندن می‌گوید برای حمایت از دگرباشان جنسی ضرورتی ندارد که حتمأ دگرباش باشیم…

 

-کارهای آبجیز به حقوق جنسیتی گره خورده. نظرتان درباره حقوق دگرباشان چیست؟

-بله، ما تلاش می‌کنیم تا در ترانه‌هایمان- اغلب در قالب طنز- به مسائلی بپردازیم که مطرح کردن آنها برای عموم مردم دشوار بوده. وضعیت دگرباشان جنسی هم از این دسته مباحث است که همواره در فرهنگ ما تابو تلقی شده و با وجود اینکه در یکی دو دهه اخیر نگاه و نظر مردم در این زمینه پیشرفت نسبی داشته، اما هنوز آگاهی و شناخت ما درباره این موضوع بسیار محدود و سرشار از قضاوت است. به عنوان مثال هنوز بخشی از جامعه ایران هر گرایش جنسی جز دگرجنس‌گرایی را نوعی بیماری می‌پندارند و فکر می‌کنند فرد می‌تواند بر اساس اراده و تصمیم شخصی- مثل ترک مواد مخدر یا استفاده از رژیم غذایی- گرایش جنسی خود را تغییر داده و به اصطلاح «درمان» شود. برخی دیگر معتقدند که این پدیده صرفا اجتماعی است و حتی می‌گویند مد شده! گروه بزرگی از مردم صحبت کردن درباره این موضوع را حتی شرم‌آور می‌دانند و ترجیح می‌دهند از کنار آن بی سر و صدا عبور کنند تا مبادا مجبور شوند درباره‌اش اظهار نظر کنند. بسیاری از خانواده‌های دگرباشان جنسی با تصور واهی انکار واقعیت، سال‌های طولانی در کنار فرزند یا خواهر و برادر همجنسگرای خود در سکوت زندگی می‌کنند. بنابراین بسیار مهم است که هنرمندان همواره موضوع دگرباشان جنسی را به صراحت مطرح کنند. البته صرف مطرح کردن این موضوع به معنی شناخت کامل آن نیست، بلکه انسان بطور مداوم در حال فراگیری و رشد است. یک هنرمند متعهد فضا را برای گفتگو باز می‌کند و این گفتگوها به مرور زمان موجب رشد و پیشرفت جامعه خواهد شد.

-مشخصأ در کدام قطعات به موضوع دگرباشان جنسی پرداخته‌اید؟

-در ترانه‌ای به نام «بگذار» از دومین آلبوم منتشر شده آبجیز. متن این ترانه از نقطه نظر یک دگرباش جنسی نوشته شده. البته هر فرد یا گروه به حاشیه رانده شده‌ای هم می‌تواند با ترانه این اثر ارتباطی برقرار کند. در این قطعه فرد خطاب به جامعه می‌گوید: «بگذار من آنچه هستم باشم و اگر از نظر تو گناهی کرده‌ام، تقاص‌اش را خودم پس می‌دهم. پس تو وکیل من نشو!»

ملودی صفوی

چند سال پیش از طرف انجمن دگرباشان ایرانی تماس گرفتند و از ما دعوت کردند تا به ترکیه سفر کنیم و برای «عید صدای دگرباشان» اجرای زنده داشته باشیم که به دلیل محدودیت زمان و دوری مسافت متأسفانه نتوانستیم در آن مراسم شرکت کنیم، اما برای حمایت از عزیزان دگرباش یک پیام رسمی منتشر کردیم. سال گذشته هم به دعوت از برنامه‌گذاران جشنواره موسیقی «پراید»‌ یا همان «جشن غرور»‌  در تورنتو کانادا- که یکی از بزرگترین جشنواره‌های دگرباشان جنسی در شمال آمریکا محسوب می‌شود- افتخار داشتیم که با اجرای کنسرت در آن فستیوال بار دیگر حمایت آبجیز از دگرباشان جنسی را رسما ابراز کنیم.

 

-روز جهانی مبارزه با هموفوبیا را تازه پشت سر گذاشته‌ایم. در این روز بخشی از مردم گرجستان علیه دگرباشان تظاهرات کردند و در لبنان هم دولت مراسم رژه دگرباشان را ممنوع اعلام کرد. فکر می‌کنید در دعوای میان مذهب و مدرنیته، در این زمینه چه باید کرد؟

-قطعأ و بی تردید باید فعالانه درباره‌شان حرف بزنیم و از حقوقشان دفاع کنیم. حقوق دگرباشان جنسی حقوق بشر است. به عنوان انسان و صرف نظر از جنسیت و گرایش‌های جنسی همه ما با یکدیگر برابریم. متأسفانه هنوز هم در بسیاری از جوامع، دگرباشان جنسی به دلیل هویت متفاوتشان مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند. در کشورهای دیکتاتوری و مذهبی، سیاستمداران با وضع قوانین غیرانسانی بطور سازمان یافته تلاش می‌کنند تا امکان زندگی امن و آزاد را از دگرباشان سلب کنند و با آنها مثل یک مجرم برخورد می‌کنند. بسیاری از این عزیزان به خاطر تفاوت‌های ظاهری و رفتاری‌شان از همان سنین کودکی مورد بدترین آزارهای جسمی و روحی قرار می‌گیرند. بنابراین به شدت به حمایت نیاز دارند و این وظیفه هر انسان بالغی است که در حد توانش برای احقاق حقوق دگرباشان جنسی مبارزه کند.

-مشهور است هنرمندان و دگرباشان روح لطیفی دارند. دید جامعه هنری به دگرباشان چیست وهنرمندان دگرباش چه وضعیتی دارند؟

-بعضی از دگرباشان جنسی احتمالا و صرفا به دلیل فشارهای اجتماعی و تبعیض‌هایی که با آن دست به گریبان بوده‌اند، ممکن است نسبت به مسائل جامعه حساس‌تر شده باشند و این حساسیت باعث شده باشد نگاه آنها نسبت به محیط پیرامون‌شان بازتر شود. محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های اجتماعی بسیاری از دگرباشان جنسی به سمت هنر کشانده است، زیرا بعضی از دگرباشان در هنر ابزاری به دست می‌آورند و با کمک آن می‌توانند آنچه امکان و اجازه به زبان آوردنش را ندارند، با روش‌های خلاقانه‌تری بیان کنند. برای همین بسیاری از بزرگان تاریخ هنر از دسته دگرباشان جنسی بوده‌اند. در هر حال- صرف نظر از هرگونه گرایش جنسی-  کار هنرمند تلاش برای شکستن مرزها و بررسی مسائل در بیرون از چارچوب نرم است. در مورد دید جامعه هنری ایران به دگرباشان بنا بر برداشت من جز معدود هنرمندانی که در خارج از ایران فعالیت می‌کنند، عموم جامعه‌ی هنرمندان ایران به این موضوع- دست‌کم بطور آشکار- اشاره خاصی نمی‌کنند که دلیل آن می‌تواند ترس و احساس خطر امنیتی باشد. برای هنرمندانی مثل ما که بیرون از ایران زندگی می‌کنیم، صحبت کردن درباره تابوهای اجتماعی به مراتب راحت‌تر است. هنرمندان دگرباش در کشورهای غربی نسبت به دیگر نقاط جهان به مراتب از وضعیت بهتری برخوردارند، اما بسیاری از آنها هم باید به طور مداوم برای احقاق حقوقشان با دولت‌ها و یا افراطیون جوامع خود بجنگند.

-به عنوان یک هنرمند در مجامع عمومی رفتار مردم را با دگرباشان را چگونه می‌بینید؟

-به عنوان یک فرد دگرجنسگرا تشخیص این موضوع برای من امر ساده‌ای نیست. ضمنأ در نیویورک که محل زندگی من است، دگرباشی در جامعه تقریبا موضوعی حل شده است و کمتر کسی جنسیت دیگری را زیر سوال می‌برد. هر چند هنوز در همین آمریکا هم مناطقی وجود دارد که مردم آن- تحت تاثیر اعتقادات شدید سنتی و مذهبی- با دگرباشان جنسی رفتار نادرستی دارند. ایرانیان آمریکا هم عمومأ مردمان مبادی آدابی هستند و به ویژه در محافل عمومی به خوبی حفظ ظاهر می‌کنند. من تا به حال در محفلی نبوده‌ام که در آن مستقیمأ به یک دگرباش اهانت شده باشد. در عین حال سعادت داشتن دوستان عزیز و محترم دگرباش را دارم که وقتی سرگذشت زندگی‌شان را می‌شنوم، قلبم از شدت رنج و ستمی که کشیده‌اند به درد می‌آید. از رفتار تحقیرآمیز اعضای خانواده و فامیل گرفته تا غریبه‌ها. همین تازگی یک دوست دگرباش ایرانی تعریف می‌کرد که در ایران اکثر مردم بر اساس موقعیت اجتماعی و تحصیلی دیگران را قضاوت می‌کنند. دگرباشان جنسی هم از این قاعده مستثنی نیستند. اگر فرد دگرباش پزشک یا وکیل باشد، رفتار اطرافیان با او مؤدبانه‌تر است؛ اما اگر از وضعیت تحصیلی یا شغلی پایین‌تری برخوردار باشد، با او طوری برخورد می‌کنند که انگار فردی ناسالم و منحرف است. به نظر می‌رسد جامعه ما برای رسیدن به برابری جنسیتی راه درازی در پیش دارد. بسیاری از ما به دلیل عدم شناخت و نداشتن آگاهی کافی تا اندازه‌ای نسبت به یک قشر یا گروه خاص پیشداوری‌ها و قضاوت‌های تبعیض‌آمیز داریم. بنابراین همه ما وظیفه داریم که در حد توان بپرسیم، بشناسیم، یاد بگیریم و با هر گونه تبعیض و نابرابری مبارزه کنیم.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=117479

4 دیدگاه‌

  1. ناشناس

    بعید میدونم به عمر من قد بده روزى رو ببینم که همجنسگرا و دگرجنسگرا کنار هم بدون اینکه از حضور هم آزار ببینیم زندگى کنیم.

  2. پروین

    جامعهٔ ایرانی هنوز آمادگی لازم برای شنیدن این نوع مسایل «تمدن وفرهنگ یک جامعهٔ پیشرفته» را ندارد.
    مردم ایران در گیر گرفتاریهای بسیار ساده تر از«دگرباشی» های اجتماعات آزاد هستند

  3. افسون

    نوشتار خیلی جالب.
    در اروپا هم دگرباشی موضوعی حل شده است و قانون و جامعه از حقوق این شهروندان دفاع میکند. قبول، تساوی حقوق و احترام به دگرباشی از نمادهای قبول شده تمدن و فرهنگ یک جامعه پیشرفته است.
    سرافراز باشید عزیزان!.

  4. ناشناس

    درود بر شما هـنرمندان اگاه و شجاع

Comments are closed.