حامد محمدی- سیدحسین موسویان سفیر سابق جمهوری اسلامی در آلمان در زمان «ترور میکونوس» و عضو پیشین تیم مذاکرهکننده هستهای در گفتگو با روزنامه همشهری با موضوع سیاستهای دونالد ترامپ علیه جمهوری اسلامی گفته هدف نهایی او و نئوکانهای آمریکا و همچنین اسرائیل و عربستان «براندازی حکومت و تجزیه ایران» است.
او در بخشی از این مصاحبه گفته «من تردید ندارم که عربستان و اسرائیل بهدنبال کشاندن پای آمریکا به حمله نظامی به ایران هستند اما استراتژی فعلی ترامپ هم ورود به تقابل نظامی با ایران نیست.»
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که «به نظر شما ایران هماکنون چه رویکردی را باید در قبال ترامپ در پیش بگیرد؟ مدارا تا اتمام دوره یا اقدام فعالانه برای فعال کردن لابیهای داخل آمریکا؟» توضیح داده «تجربه برجام نشان داد که کشور ما با این شرایط داخلی، ظرفیت تصمیمات بزرگ و بنبستشکن را ندارد. برجام تصمیمی بود که همه ارکان نظام آن را تصویب کردند با وجود این، از روز اول مذاکرهکنندگان متهم به خیانت شدند تا جایی که در راهپیمایی روز قدس امسال، عدهای آقای دکتر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی را خائن خواندند.»
موسویان ادامه داده «صادقانه بگویم هر تصمیم مهم در مناسبات منطقهای و جهانی، نیازمند یک وضع داخلی منسجم و هماهنگ است. در حالی که ایران با تهدیدات فوقالعاده منطقهای و بینالمللی مواجه است، جناحهای سیاسی در داخل سالهاست که مشغول بریدن سر یکدیگر هستند و هر جناحی هم با بدترین تهمتها و توهینها، گناه مشکلات کشور را گردن دیگری میاندازد.»
بخشی از این مصاحبه که در داخل ایران «جنجالی» شده به این توصیهی موسویان بر میگردد که وی در ادامه گفته «برای ایجاد اجماع و وحدت داخلی نیاز به درک درست از شرایط داخلی و خارجی کشور، فداکاری و ازخودگذشتگی است. با این وضع، مشکلات اقتصادی فعلی مردم و منافع کلان ملی کشور ۲ قربانی اصلی اختلافات فعلی جناحهای سیاسی داخلی هستند. بزرگان نظام باید قبل از هر چیز دراین مورد چارهاندیشی کنند؛ حتی به قیمت یک خانهتکانی اساسی در دولت یا حتی استعفای دولت فعلی و برگزاری انتخابات زودرس، زیرا استمرار وضع فعلی تا ۲ سال دیگر، ممکن است موجب لطمات غیرقابل جبران شود.»
به این ترتیب وی ظاهرا حسن روحانی و دولتاش را به عنوان «قربانی سوم» پیشنهاد میکند تا شاید نظام جمهوری اسلامی بتواند با گذشتن از روی نعش این دولت، خودش را نجات دهد!
سیاسیونی که نافشان را با دروغ بریدهاند
حسین موسویان دیپلمات نزدیک به حسن روحانی که در دورهی ریاست جمهوری محمود احمدینژاد متهم به جاسوسی هستهای شد از آن دسته سیاسیون فراوانی است که نافشان را با دروغ بریدهاند و به قول معروف یک رودهی راست در شکمشان نیست و سابقه نشان داده برای دادن آدرس غلط از دروغبافی هیچ ابایی ندارد. برای نمونه او در همین مصاحبه با روزنامه همشهری از بحرانهای داخلی ایران زیر فشارهای شدید آمریکا و مشکلات اقتصادی مردم و اختلافات جناحهای سیاسی داخلی و لزوم چارهاندیشی بزرگان نظام سخن گفته اما ۱۲ اردیبهشت حدود یک ماه و نیم پیش در مقاله ای در رویترز خلاف همه اینها را گفته بود.
یک ماه و نیم پیش: اوضاع جمهوری اسلامی گل و بلبل است!
وی در بخشی از مقالهاش در رویترز ادعا کرد «زورگویی به ایران نتیجه معکوس خواهد داشت» و «این تصور ترامپ که میخواهد از راه اعمال فشار، جمهوری اسلامی را تسلیم خواستههای خود کند اشتباه است و نباید با این گمان باشد که ایران آسیبپذیر بوده و در تنگناست». موسویان برای اثبات دلیل خود حتی دست بر شاخصهای اقتصادی هم گذاشت: «[…] علیرغم تصور برخی در واشنگتن، شاخصههای اقتصاد ایران قوی است. تولید سرانه ناخالص ملی ایران در سال گذشته ۱۱٪ بوده و قیمت فعلی نفت هم حدود ۷۰ دلار است. از نظر سیاسی هم مشارکت ۷۲٪ مردم ایران در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نشانه مهمی است»!
حالا در یک ماه و نیم گذشته چه اتفاقی افتاده که موسویان به تقلید از رهبری یک پشتک ۱۸۰درجهای زده است؟! آیا فقط در همین مدت عرصه بر جمهوری اسلامی چنان تنگ شده که وی با توصیه به «خانهتکانی اساسی» و «استعفای دولت» و «برگزاری انتخابات زودرس»، به عنوان یکی از حامیان پر و پا قرص دولت روحانی فرش را از زیر پای حسن روحانی میکشد و به همان نقطهای میرسد که پیش از او محمود احمدینژاد و اسفندیار رحیممشایی که امروز در زندان است پیش از وی رسیده بودند؟! با این تفاوت که احمدینژاد التزاماش به خامنهای را ظاهرا به فراموشی سپرده اما جماعت اصلاحطلب همچنان خود را زیر سایه و عبای او میبینند.
در سوم اسفند ۱۳۹۶، احمدینژاد در نامهای خطاب به علی خامنهای نوشت «برگزاری فوری و آزاد انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی، البته بدون مهندسی شورای نگهبان و دخالت نهادهای نظامی و امنیتی و آزاد گذاردن مردم برای انتخاب، یک ضرورت فوری است» و اصلاحطلبان او را متهم به توهین به رهبر جمهوری اسلامی و تشویش اذهان عمومی کردند و خواستار برخورد نهادهای امنیتی و قضایی با وی شدند.
نقشه برای حسن روحانی
احمدینژادیها اصرار میکردند روحانی استعفا دهد و اصلاحطلبها ادعا میکردند رد پای درخواست استعفای روحانی در مشهد است و آن را به ابراهیم رئیسی نسبت میدادند اما به تدریج از داخل جناح اصلاحطلب ساز استعفای روحانی کوک شد و سعید حجاریان از مهرههای امنیتی نظام در گفتگویی با عنوان «برای روحانی چه خوابی دیدهاند؟» در روزنامه اعتماد که مدیر مسئول آن الیاس حضرتی از فرماندهان پیشین سپاه است زمزمههایی در بارهی برگزاری انتخابات زودرس و روی کار آمدن دولت نظامی کرد و همزمان در خارج از ایران افرادی مثل هوشنگ امیراحمدی از مدافعان جمهوری اسلامی در واشنگتن در این شیپور دمید و در داخل بعضی روزنامههای اصلاحطلب از جمله شرق به تحقق این «خواب» پیوستند.
نکته اینجاست که در میان اصلاحطلبان، جریانهایی به سپاه نزدیک و نزدیکتر میشدند که رد پای کارگزارانیها از جمله محسن هاشمی رفسنجانی، حسین مرعشی، سعید لیلاز و محمد قوچانی در بین آنان به چشم میخورد. دُم خروس این جریان زمانی پیدا شد که شرکت هواپیمایی ماهان تبدیل به یکی از بزرگترین بنگاههای اقتصادی کارگزارانیهای سپاه در انتقال نیرو و مهمات به سوریه با هواپیماهای تجاری شد. این روند همچنان ادامه دارد و در این میان سر امثال مصطفی تاجزاده بیکلاه مانده و دائم نسبت به روی کار آمدن دولت نظامی هشدار میدهند. در واقع باید تاکید کرد که بخشی از اصلاحطلبان بودند که بر اساس منافع شخصی و گروهی خود، تنور «دولت با تفنگ» سپاه را داغ دیده و نان خود را فوری به آن چسباندند و به دامان امثال قاسم سلیمانی غلتیدند.
چرا حالا موسویان در گفتگو با روزنامه همشهری (پرتیراژترین روزنامه امروز ایران) از استعفای روحانی و انتخابات زودرس صحبت کرده؟ پاسخ چندان دشوار نیست. این روزنامه حدود یک سال است که به دست تیم کارگزارانی ها افتاده؛ همانهایی که طرح استعفای روحانی را مطرح میکنند.
در صورت تحقق چنین سناریویی آن وقت بیراه نیست اگر گفته شود روحانی مار در آستین پرورش داده و از همانهایی ضربه خواهد خورد که حتی تا همین امروز هم به ظاهر در کنارش هستند. ولی در چنین شرایطی راهکار روحانی چه خواهد بود؟ پاسخ روشن نیست، او هفتههاست سکوت کرده و آخرین خبرها حکایت از آن دارد که ظاهرا برای استراحت به همراه واعظی رییس دفترش به تلهکابین توچال رفتهاند!
با نسخهای که کارگزارانیها و سپاه نوشتهاند و طرح برگزاری انتخابات زودرس احتمال رویکار آوردن یک دولت نظامی قوت گرفته است؛ البته نه در لباس یک سردار نظامی بلکه یک نظامی بیلباس که بتوان وی را در مسیر منافع خود حرکت داد؛ مثلا علی شمخانی دبیر فعلی شورای امنیت ملی یا کسی مثل محسن هاشمی رفسنجانی که در قضیه انتخاب شهردار تهران عملا دست در دست سپاه گذاشت.
ساز استعفا روحانی از دورن جریان اصلاحطلب کوک میشود
اصلاحطلبها دو سال پیش ادعا میکردند رد پای درخواست استعفای روحانی در مشهد است و آن را به ابراهیم رئیسی نسبت میدادند اما به تدریج از داخل همین جریان ساز استعفای روحانی کوک شد و سعید حجاریان از مهرههای امنیتی نظام در گفتگویی با عنوان «برای روحانی چه خوابی دیدهاند؟» در روزنامه اعتماد که مدیر مسئول آن الیاس حضرتی از فرماندهان پیشین سپاه است زمزمههایی در بارهی برگزاری انتخابات زودرس و روی کار آمدن دولت نظامی کرد و روزنامههای اصلاحطلب از جمله شرق نیز به تحقق این «خواب» پیوستند و در ادامه هم شماری از کارگزارانیها این پیشنهاد را مطرح کردند.
اکنون اصولگرایان میگویند استعفای روحانی باوجود فرصتی که برای رقیب برای بهدستگرفتن قدرت ایجاد میکند، اما مطالبه انقلابیون و اصولگرایان نیست. آنها نگراناند این استعفا سبب ریزش نیروهای نظام شود و در قدرت آشوب و آشفتگی پدید آورد.
فیلم های گانگستری را دیدید؟
که دزدان برای رسیدن به گنجی , ثروتی با جان و دل با هم همکاری میکنند که این انسجام را حزبالله ندارد؟
و اما مکافات بعد از جنایات است که اگر رمان داستایوسکی را بخوانید, دست از سر مجرم برنمیدارد.
چرا که بعد از جنایات و دزدی چیزی که میمیرد “اعتماد” است!
و تمام جنگ های گانگستری در جنگ دزد ها در پس جنایت به همین اصل روانی “بی اعتمادی” به هم برمیگردد.
رییس جمهور تدبیر و اعتماد نمیداند که فقدان یا از بین رفتن اعتماد به خاطر “جنایت و دزدی” است. پس نه میتوانند دم خروس دزدی را زیر عبا پنهان کنند.
و نه خود از شر سرکوبی وجدان خوب که همانا عذاب بی اعتمادی است راحت خواهند شد!
گاهی دل آدمی برای این جنایات کاران میسوزد چون کسی که وجدان خوب و اعتماد به خویشتن داشته باشد بخوبی این را هم میداند که اینان یعنی مجرمین از قربانی خود بیشتر عذاب میکشند!
اشک خامنه ای که در یوتوب موجود است واقعیست!
او بر جنازه خود اشک میریزد.
چونکه جنایات عمدی و سرکوب وجدان خود بد ترین جهنم را در درونش شعله ور میکند!
در هنر آسیا این جهنم بخوبی ترسیم شده است.
بنویسید “سامسارا” (Samsara) و خود خامنه ای نا توان که تمام ارکان قدرت را در چنگ دارد چه در درونش میگذرد.
– این هنر سامسارا پیوند میخورد با پدیده ای به نام ورود برهمن ها به هند و آسیا و تاسیس تدریجی طبقه ی آخوند. که بعد این پدیده گفتمان “قدرت” در ودا کتاب هندوها شروع میشود که در بین آخوند ها به دو دسته تقسیم میشوند.
۱- انحصار و استیلا بر امور زندگی مردم (آخوندیزم)
۲- یا پرهیز از همه ی رشته های قدرت یا روند به این طیف ها (امروز سکولاریزم)
– برای همین در هنر سامسارا میبینید که در قسمت چپ “آخوندی” پله ها را بالا میروند, و مثل خاتمی ها فضل طلبی هم میکنند \ و اما در قسمت راست, یعنی در شب, در تاریکی, در خفا و پنهان, کودکان خودشان را به بند کشیده و در جهنمی به نام “آگنی” میکشانند.
چه خوب این هنر سامسارا را میشه در ایران دید.
خاتمی فضل طلبی میکنه (قسمت چپ) و خامنه ای با نیرو های خودش (قسمت راست)
*پدیده ی برهمن ها که هند را چنان خراب کرده بودند که هنوز از خرابی در نیامد
– برهمن ها = همان ابراهیمیان! (یعنی افکار باورمندی وارد جهانی شده بود (جهان هندو ایرانی) که فرهنگ خودشان “دانشمندی” بوده است نه باورمندی!)
به نظر نمی رسد که دولت روحانی بتواند خود را از این مخمصه نجات دهد و اگر خودش کنار نکشد شاید رای به بی کفایتی اش بدهند. مافیای حاکم بر ایران سرنخ های اقتصادی را در دست دارد و به وسیله آنها گلوی دولت را می فشارد. کار ایران به جای باریک کشیده است.
بنابراین اولین اقدام عملی در مبارزه با این رژیم رویارویی با این جماعت چند ده میلیونی ست. مثلن مشتی خشک مغز که تو کاباره های قبل انقلاب بطری ودکا تو سینه می شکوندن شدند مردم انقلابی که دلشون واسه صدر اسلام غنج زده بود و امروز هم مسوولیت حماقت چهل سال پیش خودشونو گردن نمی گیرن. حالا امروز نسل اونو به چند ده میلیون رسیده.پس اولین گام در مبارزه ی منتهی به پیروزی شناخت فضای مبارزه هست و بقیه قضایا…
ما جز اون بیست ، سی میلیونی هستیم که در هیچ دوره ای رای ندادیم و حداقل حق اعتراض به شرایط موجود رو بر خود روا میدانیم ، اما مشکل ما اون چند ده میلیون باسواد و بیسواد، شبه تحصیلکرده ها و جیره خواران حکومت، شبه روشنفکرها و تاریک فکرها هستند که در زمره عوام و پوپولیستها قرار میگیرند و همیشه از یک نافرمانی ساده مدنی مثل عدم مشارکت در نمایش انتخابات سر باز میزنن!.شور بختانه در تاریخ این سرزمین همیشه این پوپولیستها و شبه روشنفکر ها بودند که ایران را به خاک ذلت نشاندن.
ملت بجای غر زدن ایده بدهید
چند تا فرض بنیادین تا بر مبنای آن شروع کنیم:
۱-تا این رژیم پا برجاست اوضاع مملکت ما به سامان نمیشود
۲-برای انداختن این درخت پوسیده ملت فقط به حمایت معنوی و اخلاقی جامعه جهانی نیاز دارد
۳-برای بازسازی خانه ویرانه مان احتیاج به نظامی داریم که مبتنی بر راندن دین از حکومت-لائیسیته- و آزادی-حقوق بشر-و دموکراسی و شایسته سالاری بنیان شده باشد
حالا بجای آیه یاس خواندن شروع کنید و در همین سایت “ملی” ایده های عملی بدهید
هموطنى در توئیتر نوشته بود که اگر یارانه ملت بشه شصت هزار تومن همه میرن خونه هاشون میشینند و به چیز دیگه اى کار ندارند نه هوا، نه اب و نه قیمت دلار و نه هیچ چیز دیگه اى، البته منم باهاش کاملا موافقم، اگر این ملت بخواد با تعویض رییس جمهور و شندر غازى که جلوش خواهند انداخت بره خونه بشینه و ساکت بشه بهتره که بمیره!! با کمال شرمندگى عرض کردم
صورت مساله بسیار ساده است …
این مملکت به اوج برسه یا به ته دره بره ، سود و دودش به چشم همه خواهد بود و رفت …
ای کاش کمی نگاه جامع اندیشانه داشتیم و این همه بدبختی و جنگ و تضاد نبود .
هیچ فرد یا جامعه ای از اقیانوس و طوفان تنش و آشوب ، مرواریدی صید نمیکند…
نسل ما سوخت کافیست ، به فکر این نسل های جدید باشیم .
یاحق
سلام .
بابا هرچی که بشه باز همین مسئولین هستند که چرخ این مملکت رو خواهند گرداند.
ما که دیگه خسته شدیم از این همه تنش …
همه دارند از این همه فشار روانی و حس بی اعتمادی افسرده میشن ..
اصلا ما مردم بد ، همه سیاستمدران عالم خوب .
امیدوارم سال ۹۷ سال آخر برای دیدن این همه تنش و تشنج باشه..
در هیچ کجای دنیا فکر نکنم این سطح از اختلاف و تنش میان یک ملت باشه …
هیچ کس هیچ کس دیگه رو قبول نداره …
معلوم نیست کی راست میگه ، کی دروغ میگه …
پیش به سوی فروپاشی
ضمنن اگه این رژیم مستاصل و به بن بست رسیده اگر نوشدارویی جهت خلاصی از این احتضار و انسداد سیاسی و اقتصادی می یافت بی شک مدتها قبل استعمال می کرد.بی آنکه در بند یونیفورم نظامی باشد یا عبا و قبا و یا حتا کت و شلوار! این رژیم با دست یازیدن بهر سوی فقط در حال خریدن زمان است.و در یک فضایِ متوهمِ پارانویدگونه به شرکای غربی چشم دوخته .اینان بی شک رفتنی اند اما مطمنن با خشونتی فزاینده و نه با مسالمت.
فرد شناخته شده ای از طرفداران دولت روحانی گفته است رفتن دولت به توچال انهم در ساعت اداری برای تشکیل جلسه سری مهمی بوده تا جناح مقابل از جمله اطلاعات سپاه نتواند انها را شنود کند ؟!
لباس امریکایی (مارک اندر ارمور) روحانی انهم در زمانی که دولت و حکومت شعار استفاده از تولید داخل را میدهند ، شده سوژه !
بوی الرحمن برجام بخوبی احساس میشود و از همه اشفته تر اقای ظریف به نظر میرسد . اعتصاب امروز مهمترین مجموعه فروش تلفن همراه در پایتخت نشان از اغاز بحران شدید اقتصادی و وزش طوفان سهمگین در کسب و کار و بازار را میدهد .
بعد از پایان مسابقات جام جهانی میبایست منتظر وقوع اتفاقات مهم و از هم پاشیدن وضع موجود در منطقه بود …
به گونه ای در مورد استقرار یک دولت نظامی جولان می دهند که انگار مشتی متخصص ،سیاستمدار و اقتصاددان ششدانگ در پستو جهت روز مبادا رزرو کرده بودند اما به سبب آنکه حیوونکی ها فرصت نداشتن یونیفرم نظامی شونو پس از ۸ سال جنگ باطل! علیه باطل! از تن در آرند حالا میخوان در عرصه سیاست استریپتیز کنن.آخه چهل ساله نخبگان و سیاسیون این حکومت از صدر تا ذیل جملگی امنیتی، تروریست و بازجو و صندلی کش زیرپای اعدامی بودن.
از جمع سه – چهار نفری تئوریسینهای اصلی حکومت ولایت فقیه اخوندی ، در حال حاضر اقایان موسویان و حجاریان پیش درامد اتفاقات اتی را گوشزد میکنند ( سکوت محمد جواد لاریجانی و…) که نشان از تحقق برنامه ها در طی هفته های اینده دارد .
مسئله مهم نامعلوم بودن وزن و شرایط بازیگران اصلی در پشت این قضایا میباشد .برد و پیروزی فراماسونرهای انگلیسی – اروپایی و یا جناح توده های ریش دار طرفدار فدراسیون روسیه خواهد بود .
در این شرایط بازیگر مهم و قدرت مند دیگری هم نقش پر رنگی داشته و مسبب ایجاد این اوضاع و شرایط گردیده است ، امریکای ترامپ و اکثر مردم خسته و گرفتار داخل کشور که متوجه بازی های انان شده و نتیجه
و ورق بازی را اینبار تغییر خواهند داد ؟!!!
این نظام تبهکار و ستمگر باید سقوط کند تا ایران آزاد گردد
مهم هم نیست که جنایت کاران حامی نظام فاسد و ستمگر ملایان از چه طایفه و گروهی باشند و چه می گویند. طبیعی است که آنها از آینده خود بیمناکند و نه اینکه دغدقه آینده ایرانیان و سرنوشت این سرزمین کهن را داشته باشند. وظیفه ایراندوستان و وطنپرستان است ایرانی است که با اتحاد و همدلی و جوانمردی ” نقشه راه عملی” را آماده کنند و با سران مهم جهان در ارتباطه باشند. اپوزیسیون متحد و یکپارچه و قیام همگانی و نافرمانی مدنی تنها راه کار است. از مهره های سوخته ای مانند موسویان جاسوس خائن که سالها آفتابه بیار اکبر رفسنجانی جنایتکار و نعمت زاده دزد بوده، کاری ساخته نیست.
بعد از چند دهه ثابت شده که روی کار امدن هریک از این جمع های مطرح در نهایت نتیجه برنامه های حساب شده حکومت است .
مگر خامنه ای بارها نگفته است که مهم شرکت مردم در انتخابات است و رای به هر کاندید نشانه تایید حکومت ولایت فقیه میباشد . پس اصولگرا و اصلاح طلب و کارگزار و…. تفاوتی نمیکند چون همگی سر و ته یک کرباس میباشند . مارهایی با نقش و خط و نشان متفاوت .
ببینید که موسوی و کروبی و حتی دار و دسته احمدی نژاد و خاتمی و…که قدری سازشان با بیت رهبری همخوانی نداشت و هر کدام به شکلی در حصر و گرفتار هستند ؟!
جالبه که جناب روحانی ست کامل محصولات ورزشی آمریکایی به تن کردن و به توچال رفتن