برزو فارسی – مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا روز یکشنبه، ۳۱ مرداد (۲۲ ژوییه)، در کتابخانه پرزیدنت ریگان در لسآنجلس در جمع ایرانی- آمریکاییان سخنرانی داشت و گفت ما از تلاش مردم ایران برای آزادی و تعیین سرنوشت خودشان حمایت میکنیم و این به عهده مردم ایران است که سرنوشت خود را تعیین کنند.
در ایران اغلب مقامهای جمهوری اسلامی این سخنرانی را ادامه برنامههای آمریکا برای براندازی نظام معرفی کردند. علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی معتقد است ترامپ و پمپئو آدمهایی «قالتاق» یعنی هفتخط و شارلاتان هستند. این زبان حاکی از نگاه جمهوری اسلامی به سیاستهای دولتمردان آمریکاست و نگرانی آنها از تصمیمات ترامپ و تیماش.
صاحبنظران در اپوزیسیون دموکرات جمهوری اسلامی چه دیدگاهی درباره مواضع اخیر دولتمردان آمریکا دارند؟ گروهی از آنها سیاستی را که واشنگتن در پیش گرفته هوشمندانه میدانند، گروهی میگویند «یکی به نعل و یکی به میخ» است و گروهی هم معتقدند از اساس نه فقط روی آمریکا بلکه روی هیچ دولت خارجی دیگر نباید حساب کرد. کیهان لندن در مورد سیاستهای آمریکا و موقعیت اپوزیسیون با حسن شریعتمداری فعال سیاسی جمهوریخواه گفتگو کرده است.
-آقای شریعتمداری، منهای زبان تندتری که پمپئو در سخنرانی اخیر خود در جمع ایرانی- آمریکاییها در مورد رفتار رژیم و عملکرد بعضی سران نظام به کار برد، آیا سخنان او حاوی شاخصههای جدید دیگری بود؟ آیا چنین سخنرانیهایی در دولتهای قبلی آمریکا سابقه داشته؟
-به نظرم توقعی که ایشان در مورد این سخنرانی ایجاد کرده بود، به هیچ عنوان برآورده نشد. مردم منتظر بودند آنچه را که نمیدانستند از زبان او بشنوند. ولی ایشان پارهای از موضوعاتی را گفت که سالهاست بسیار وسیعتر و عمیقتراز چنین مطالبی، به وسیله افشاگریهای متعدد اشخاص گوناگون بیرون آمده و همه آن را میدانند، توقع این بود که او از نقش سپاه در فساد اجتماعی و اقتصادی، مکانیزم دخالتهای ایران در کشورهای منطقه، نقش حکومت جمهوری اسلامی در ترورها و بیثبات کردن منطقه و یا از نقض حقوق بشر بطور سیستماتیک به وسیله جمهوری اسلامی و همچنین اعدامها و شکنجهها و از بین بردن استقلال جامعه مدنی، مطبوعات، فشار بر کارگران، فسادهای سیستماتیک و باندها مافیایی بگوید. در واقع آن چیزهایی که معمولاً دستگاههای اطلاعاتی نظامهای بزرگ به آن دسترسی دارند و پارهای از آنها را در سالهای گذشته ویکی لیکس افشا کرد. این قبیل اطلاعات برای افزایش آگاهی مردم ایران لازم بود.
همچنین ایشان میباید نقشه راه آمریکا را برای ادعایی که در مورد «کمک به مردم ایران» دارد ارائه دهد. این چنین ادعایی با سخنان ایشان غیرقابل باورتر گردید زیرا ایشان بعد از گفتن کلیاتی تکراری و سطحی، قصد دولت آمریکا را در اینکه میخواهد با همین نظام فاسد به گفتگو بنشیند آشکار کرد و از آنها رسماً برای مذاکره و توافق دعوت کرد. اشارات ایشان به حقوق بشر بسیار حاشیهای و جزیی بود.
توقع این بود که آقای پمپئو از کشتارهایی که جمهوری اسلامی انجام داده، از نقض مستمر حقوق بشر، از مقدار ارزی که هر روز از مملکت خارج میشود و در سوریه و عراق و لبنان و جاهای دیگر صرف میشود و عامل بیثباتی اقتصادی در ایران میگفت و در مورد آنها دلیل و مدرک و رقم میآورد؛ و یا بایستی دلایل واقعی خروج آمریکا را از برجام میگفت و نشان میداد که این دلایل موجه است و برای انتقاداتی که به خروج آمریکا از برجام توسط اروپاییها یا ایران و کشورهای دیگر مطرح میشود دلیل روشن میآورد. ما هیچکدام از این موارد را درسخنان او نشنیدیم.
آنچه او گفت سخنانی بود که با یک کلیک در کامپیوتر میشد خیلی بیشتر در بارهی آن اطلاعات به دست آورد. البته دولتهای قبلی آمریکا چنین کاری نمیکردند. چون اثر چنین تماس مستقیمی با عدهای ایرانی گلچین و منتخب خیلی معلوم نیست که اثر عمیقی باشد. اگر چیزهای عمیقتری به وسیله سلسله مقالات و سلسله گفتارهای سنجیدهتری منتشر میشد، شاید اثر سیاسی آن بیشتر میبود. تنها نقطه مثبت این است که ایرانی- آمریکاییها توانستند راه ارتباطی با دولت آمریکا پیدا کنند و شاید بتوانند از این طریق اثر بیشتری در سیاست آمریکاییها داشته باشند. تفاوت دیگر در سیاستهای دولت ترامپ است که بر اساس تهدید و تطمیع استوار است. در حالی که سیاست دولت باراک اوباما بر پایه منافع مشترک بنا نهاده شده بود.
-پمپئو در مورد عملکرد رژیم ایران روی فساد، جنایت، دزدی و حمایت از تروریسم و سرکوبگری دست گذاشت، اما در پایان ابراز امیدواری کرد که رفتار رهبران رژیم ایران تغییر کند. دونالد ترامپ در سخنانی اخیرا گفت به دنبال مذاکره بدون قید و شرط با تهران است. آیا واقعا واشنگتن امید دارد این روش به تغییر رفتار جمهوری اسلامی منتهی شود؟ این مواضع به آن معنی است که به فرض اگر رژیم تهران در شروط ۱۲ گانه آمریکا از خود انعطاف نشان داد آمریکا از نوشیدن جام زهر و چرخش قهرمانانه مجدد اقای خامنهای استقبال میکند؟ آیا در جهان نخواهند گفت آمریکا با همانها کنار آمده که دزد و جنایتکار میدانست؟
-در دوره قبل، وقتی آقا خامنهای بسیار درشتگویی میکرد، تجربه نشان داد که اتفاقا همان موقع در عمان به ابتکار سلطان قابوس بین ایران و آمریکا گفتگو برقرار بوده و ما و همه دنیا شش ماه بعد از آن با خبر شدیم. یعنی موقعی که مذاکرات مخفی دیگر علنی شد. همه این کارها ممکن است این بار هم تکرار شود. ولی تفاوتی که این بار با دوره قبل دارد، این است که آمریکا تا کنون حداقل ظاهراً، خود را مصمم نشان داده تا به وضعیتِ نه جنگ و نه صلح با ایران خاتمه دهد و تکلیف خود در مقابل جمهوری اسلامی را روشن کند. سیاست کنونی ترامپ برای جمهوری اسلامی بسیار هزینهبر است.
از سویی جمهوری اسلامی از آغاز خود را در دشمنی با آمریکا، اسراییل و عربستان سعودی و شیخنشینها تعریف کرده و اگر دست از این دشمنی بردارد معلوم نیست بتواند سیاست خارجی بر مبنای عدم مزاحمت و اخلال و احترام متقابل را با آنها شروع نموده، مدیریت کند و ادامه دهد و در عین حال اقتدار و نفوذ خود را در بین هوادارانش حفظ نماید. بنابراین قیمت عادی شدن روابط با آمریکا برای جمهوری اسلامی بقدری زیاد است که حاضر است همین وضع را ادامه داده و اینجا و آنجا با آمریکا و اسراییل و متحدین عرب آنها، نیابتی درگیر شود ولی در مختصات و ماهیت و کاراکتر انقلابینمای خود تغییری ندهد. در مجموع، بخشی از تحولات بستگی به میزان فشار آمریکا و تحریمهایی دارد که از ماه نوامبر اعمال میشود، اینکه چقدر این فشار آقای خامنهای و سپاه و جمهوری اسلامی را وادار به تمکین کند هنوز سوالِ بازی است.
-پیشبینی شما از آیندهی ایران بعد از شروع تحریمها در کوتاهمدت چیست؟ آیا رژیم کوتاه خواهد آمد با به همین مسیر مجبور است ادامه دهد؟
-بسیار وابسته به این است که آمریکا در این مدت چقدر موفق شود همکاری اروپا و روسیه را به دست آورد. وابسته به این است که آیا ایران راه فراری برای این تحریمها داشته باشد یا نه. مثلاً تحریم بانک مرکزی ایران که برای آمریکاییها بسیار اساسی است، یا به صفر رساندن صادرات نفت و گاز ایران، اگر به وسیله اروپا و روسیه خنثی شود، مسلما به انعطاف جمهوری اسلامی ایران منجر نخواهد شد. اما اگر بتواند همکاری اینها را جذب کند یا حتی حدودا جذب کند، تحریمها اثر قاطع خواهد گذشت.
-اینکه نایاک و مجاهدین به سخنرانی پمپئو دعوت نشده بودند آیا پیامی برای اپوزیسیون یا داخل ایران دارد؟
-نه، چون از هیچکدام از گروههای شناخته شده سیاسی نیز دعوت نشده بود. ظاهر قضیه این بود که با شهروندان و فعالین مدنی صحبت شود. اما به هر صورت از اینکه پارهای سیاستمداران آمریکایی با همه این گروهها در تماس هستند اطلاع داریم. صرف تماس اشکال چندانی ندارد ولی اینکه آنها را پارهای سیاستمداران شاخص و کهنهکار آمریکایی حکومت آینده ایران بنامند و یا اینکه سعی کنند از آنها غولی برای مردم بسازند و یا از تماس نایاک با بعضی مقامهای ایران استفاده کرده و امتیازات غیراصولی برای بعضی وابستگان به نظام قائل شوند که همکاریهایی در خلاف جهت منافع ملی، حتی بیشتر از آنچه امروزه به وسیله سیاستهای جمهوری اسلامی دائماً صورت میپذیرد انجام دهند، چیزهایی است که اپوزیسیون مستقل ایران که منافع ایران برایش از هر چیزی مهمتر است عملِ روایی از سوی سیاستمداران آمریکایی نمیداند و قویا به این گونه سیاستها و یا بیسیاستیها اعتراض دارد.
–آمریکا از تغییر رفتار رژیم ایران صحبت میکند اما جمهوری اسلامی آن را برنامهریزی برای «تغییر رژیم» و براندازی میداند، چرا؟ آیا واقعا رژیم نگران فروپاشی است یا سیاست اقتضا میکند که برای بسیج نیروهای داخلی علیه دشمن مشترک و به نام «نجات انقلاب و اسلام» از داغ کردن بحث براندازی سود ببرد؟
-هر دو جنبه قضیه وجود دارد. از سویی آن رفتاری که آمریکا از جمهوری اسلامی انتظار دارد چهل سال است که جهت عکس آن انجام شده و از سوی دیگر برای جمهوری اسلامی تغییر ماهوی انقلاب اسلامی و تغییر ماهوی روابط مافیایی و فساد و کنار گذاشتن ماجراجویی ممکن نیست. چون پایههای نظام روی آنها بنا شده است. از اینها مهمتر، تغییر رفتار جمهوری اسلامی معادل شکستن آن چیزی است که جمهوری اسلامی ایران اسمش را «محور مقاومت» گذاشته و اساس آن بر دشمنی با آمریکا و کشورهای منطقه استوار است. جمهوری اسلامی این چنین الزام به تغییر رفتاری را با براندازی معادل میداند.
از سویی دیگر نظام با گفتن براندازی میخواهد هراسافکنی نموده و جامعه را دوقطبی کند و از ناسیونالیسم ایرانی سوء استفاده کند تا اینکه عده بیشتری جذب نظام شوند. به هر صورت واقعیت این است که ایران از جمله کشورهای نادری است که آقای ترامپ با وجود اینکه محبوبیت بینالمللی ندارد در ایران میتواند به محبوبیت خودش و تیماش بین پارهای از جوانان ببالد و و این نتیجه مستقیم رفتار ظالمانه و ناکارآمدی و فساد و سیاستهای غلط این نظام با مردم است. بنابراین من فکر میکنم جمهوری اسلامی، این بار قضیه را بسیار جدی گرفته و عمیقا از اینکه ترامپ بر سر کار است هراسان است. سران جمهوری اسلامی همه امید خودشان را به این بستهاند که به نحوی این دوره را از سر بگذرانند و در دوره دوم نیز آقای ترامپ انتخاب نشود.
باندهای مافیایی حکومت با سرعت چمدانها را پُر میکنند
– فکر میکنید بر اساس تئوری بسیج نیروهای درونی در مقابل دشمن مشترک، اصولگراها و ارزشیها از ظرفیت اصلاحطلبها برای بقا استفاده کنند؟ مثلاً رفع حصر و امتیازات داخلی؟
– اصولا ویژگی تقسیم نیروهای سیاسی و جناحبندی آنها در حکومت اسلامی فرق کرده، الان تقسیمبندی بر سر اصولگرا و اصلاحطلبها و این چیزها نیست، اینها پایه اجتماعی خودشان را از دست دادهاند، بلکه صحنه واقعی قدرت بین مافیاهایی تشکیل شده که از همه جناحها در آن نشستهاند. بنابراین دعواهای سیاسی بیشتر به نمایش شبیه است. امروز پرونده موسسه اعتباری ثامنالحجج را ببینید، از اصلاحطلب و اصولگرا و امام جمعه و برادر آقای خامنهای، سرداران سپاه و کسانی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی و قوه قضاییه درآن دخیل هستند.
در واقع حکومت تشکیل شده از چند باند مافیایی بزرگ، و بقدری قدرتمند که هم در مقابل تصمیمات روحانی میتوانند بایستند و هم در مقابل تصمیمات خامنهای، برای اینکه هم در نهاد رهبری و هم در دولت و هم در همه نهادهای دیگر افرادی دارند که با صلح و صفا بدون در نظر گرفتن اختلافات عقاید سیاسیشان در کنار هم نشستهاند و از این آشفتهبازار حداکثر منافع مالی را میبرند و با سرعت چمدانهای خود را پر میکنند زیرا آینده را تیره و تار مییابند.
شما اگر فقط در نظر بگیرید ۲۴۰۰ خودرو پشت درب ورودی گمرک ایران بود و به مجردی که دولت تصمیم گرفته وارد ایران شده، این کار این معنی را میدهد که حداقل از سه ماه قبل از تصمیمات دولت عدهای خبر داشتند و باندی این تصمیمات را هدایت میکرده، آنقدر اطمینان داشته که ۲۴۰۰ خودرو سفارش داده و آن را پشت مرزها نگه داشته تا در موقع مقتضی به داخل مملکت بیاورند. انواع و اقسام این چیزها هست و نشان میدهد اطلاعات از قبل بین عدهای خاص مبادله میشود و تصمیمات از قبل گرفته شده، نقشهها کشیده شده و هدف اصلی و مهم نه نجات نظام است و نه مذاکره با آمریکاست، بلکه بردن حداکثر منافع اقتصادی در این آشفتهبازاری است که وجود دارد و هیچ وقعی به اینکه نظام میماند یا میرود این باندها نشان نمیدهند. آنها بیشتر میخواهند منافع خود را حفظ کنند بنابراین فکر نمیکنم هر پروژهای هم آقای خامنهای یا سپاه یا آقای روحانی داشته باشند تا آخر قابلیت اجرا داشته باشد و هر جا که با منافع این باندها در تضاد باشد آن را برخواهند گرداند.
آقای پمپئو تنها اصطلاحی که به درستی اشاره کرد اما تمام خصوصیات این نظام نیست «دزدسالاری» است که خصوصیت برجسته این نظام است اما علاوه بر آن جنایتسالاری، تعصبسالاری و ندانمکاری و جهل و ماجراجویی هم هست.
– فکر میکنید مذاکره و توافق احتمالی جمهوری اسلامی و آمریکا در فروکش کردن اعتراضات تاثیر داشته باشد؟ یعنی اگر قرار باشد مدلی شبیه آنچه در برجام بین تهران و واشنگتن گذشت دوباره تکرار شود، باز هم حق و حقوق و مطالبات و نیازهای مردم نادیده گرفته میشود؟ آیا باز هم حقوق شهروندی و آزادی به مسلخ خواهد رفت؟
-اگر منشاء اعتراضات مردم را معیشتی در نظر بگیریم هنگامی که پول نفت در اختیار جمهوری اسلامی قرار بگیرد حداقل به صورت موقت با تزریق این پول به جامعه بسیاری از این اعتراضات فروکش میکند، منتها جمهوری اسلامی که از چنین توافقی سر بر میآورد، دیگر آن جمهوری اسلامی قبلی نیست و شاخ و شانه آن شکسته است. ممکن است توان سرکوب موقت را داشته باشد ولی توان ادامه حکمرانی را نخواهد داشت و بسیاری از نیروهای خودی از آن کنده خواهند شد. در فضایی که روابط با آمریکا عادی شود، چیزی که آمریکا از آن کوتاه نخواهد آمد، این است که ماجراجویی سپاه در منطقه مهار شود و اسراییل و متحدان عرب آمریکا نیز از جانب جمهوری اسلامی احساس امنیت نمایند. در این صورت وضعیت فوقالعاده امنیتی دائم از ایران رخت بر خواهد بست و نظام تبدیل به یک دیکتاتوری کلاسیک میشود که پایههای اجتماعی خود را از دست داده و بازسازی آن با توجه به فساد ساختاری فراگیر و تبعیض و عدم وجود دموکراسی، بسیار سخت خواهند بود.
به نظرم زمینه نه تنها در میانمدت برای اپوزیسیون تنگتر نمیشود، بلکه خیلی هم آمادهتر میشود و بنابراین من لزوما مذاکره را، اگر رعایت حقوق بشر در ایران در اولویت مذاکرات باشد، به ضرر مردم ایران نمیبینم. ما باید به این توجه کنیم در صورت عدم مذاکره ممکن است که اگر جنگی رخ ندهد این تحریمها به برنامه «نفت در برابر غذا» منجر شود که منجر به رنجها و آلام بسیاری برای مردم خواهد بود و از سوی دیگر ممکن است با فروپاشی اقتصادی به یک فروپاشی اجتماعی هم دچار شویم و به یک failed state دچار شویم که در آن یک حکومت ناکارآمد به نام جمهوری اسلامی وجود دارد ولی در کنار آن اپوزیسیونی وجود دارد که بخشهایی از قدرت را دارد اما نمیتواند مسلط شود. این بدترین وضعی است که ممکن است در ایران حاکم شود. چون فقط یک اپوزیسیون نخواهد بود و عدهی بسیاری از گروههای مختلف وجود خواهند داشت که ممکن است بعضی از آنها هوس جنگ مسلحانه یا جدایی یا کارهای دیگری کنند و این حالت نه جنگ و نه صلح بدترین حالت ممکن است.
یا باید آقای ترامپ قضیه نزدیک آمدن با ایران را طوری جدی بگیرد که در مدت کوتاهی به واقعیت تبدیل شود و مذاکرهای را شروع کند که از درون آن جمهوری اسلامی پیروز بیرون نیاید و یا اینکه باید این واقعیت را بداند که صدور نفت ایران را به صفر رساندن بدون همکاری بینالمللی کار سادهای نیست و قابل انجام نیست و لذا این بار هم استراتژی آمریکا در مقابل جمهوری اسلامی به یک مبارزه فرسایشی تبدیل خواهد شد، و این همان ایدهآلی است که جمهوری اسلامی نیز به دنبال آن است.
فقدانِ یک آلترناتیو قوی
– استراتژی اعلام شده از سوی آمریکا، تحریم و فشار به جمهوری اسلامی با هدف کشاندن آنها به پای میز مذاکره است. فرض کنیم این برنامه «ناقص» بماند، مثلاَ صدور حداقلی نفت و درآمد حاصل از آن برای ادامه حیات نظام کافی باشد و جمهوری اسلامی فشار و محدودیتهای ناشی از تحریم را بیش از پیش به مردم انتقال دهد تا جامعه را در مقابل آمریکا قرار دهد [همچنان که در گذشته هم از این سیاست سود برده] و همزمان اعتراضات زیر سایه سرکوبها محدود بماند و جامعه پِرِس شود. البته چنین وضعیتی در کوتاهمدت شدنی است. اما اگر مردم نتوانند ابتکار عمل را در دست بگیرند، یا آمریکا نتواند جمهوری اسلامی را پای میز مذاکره بکشاند چقدر محتمل است که تحت این شرایط جمهوری اسلامی برای تغییر معادله دست به حماقتی مانند آغاز یک جنگ بزند؟
-در غیاب یک آلترناتیو قوی اپوزیسیون که در اکثریت مردم پایگاه قوی داشته و در موقع مقتضی هم بتواند با بخش هایی از جمهوری اسلامی و هم آمریکا و دولتهای دیگر در ارتباط باشد و نگذارد که این سناریو پیش برود، همه این سناریوها و بدتر از اینها نیز قابل تصور است. اینکه به کجا خواهیم رفت پیشدیدنی نیست. اما اینکه مسئولیت ما چیست واضح است. مسئولیت اصلی ما این است که چنان اپوزیسیون قوی با پایگاه اجتماعی ایجاد کنیم که در موقع مقتضی بتواند بخشهای عاقلتر نظام را جذب کند و نگذارد چنین برنامههایی را پیش ببرند و این چنین دسیسههایی را، اگر گروههایی از نظام بخواهند پیش ببرند، خنثی کند. بخصوص در سپاه و نیروهای مسلح بخشهای زیادی هستند که این قابلیت را دارند که در موقع مقتضی به مردم بپیوندد اما بدون داشتن یک دیوار اتکای مطمئن، مسلّم این کار برای آنها سخت خواهد بود. این دیوار مطمئن را اپوزیسیون باید ایجاد کند.
تظاهرات مردم اصفهان منطقه شاهپور؛ دهم امرداد ۱۳۹۷:
موانع اتئلاف چهرههای دمکرات اپوزیسیون
-وقتی از اپوزیسیون دموکرات صحبت میشود چهرههایی که در آن مطرح هستند مشخص است، آنهایی که چهل است کارنامه و شناسنامه مشخصی دارند مثلاَ رضا پهلوی و خود شما. تکنولوژی ارتباطات هم که محدودیت ندارد، خیلی شفاف و ساده میپرسم، چرا این چهرههای شاخص با هم در این مورد صحبت نمیکنند تا بر اساس دیدگاههای مشترک به جمعبندی نهایی برسند؟
-اخیراً توییتها و کامنتهای زیادی در همین زمینه داشتم. فشار روی من به همین دلایلی که شما اشاره کردید زیاد است و دائماً این را میپرسند. این است که با وجود عدم تمایل قلبی مجبور به جواب علنی شدم. آنجا نوشتم که من اصولاً با هر نوع ائتلاف دموکراتیک موافقم، منتها اگر یکی از طرفین ائتلاف فکر کند احتیاجی به چنین ائتلافی ندارد این کار عقلاً عملی نیست. آدرس شما اشتباه است و من نیستم. منطقاً اگر چنین ائتلافی را ضروری میدانید، باید به سمتی فشار بیاورید که تا کنون هیچ ابراز تمایلی به چنین ائتلافهایی نکرده است. من آدرس صحیحی برای این خواستهها نیستم. من با هر ائتلاف دموکراتیک موافقم. زندگانی من نشان میدهد که با آنهایی که در ابتدای انقلاب در قالب نیروهای چپ، دشمن من و پدرم بودند وقتی پای مصالح ملی در میان بوده کار کردهام، از چپ چپ تا راست راست، با آنها که علیه ما بودند کار کردهام. به هیچ وجه ابایی از همکاریهای دموکراتیک با هیچ شخصی و فردی از جمله ایشان [رضا پهلوی] که تا کنون خود را انسانی دموکرات نشان داده ندارم. منتها شرط و شروطی دارد. این کافی نیست که ایشان بگویند هرچه مردم بخواهند من آن را میخواهم. خواسته انسان از موقعی تعریف سیاسی مشخص پیدا میکند که بگوید «من چه میخواهم» و تا موقعی که نگفته چه میخواهد در حقیقت یک «پیرو» محض توده مردم است و یک پوپولیستی است که بجای مدیریت مردم، آنها خواسته او را تعیین میکنند. ایشان باید بگوید چه میخواهد، چگونه میخواهد به آن برسد و نقشه راه سیاسی ایشان چیست و آنوقت میشود مقاطع مشترکی پیدا کرد که بین جمهوریخواهان و مشروطهطلبانی که دموکراسی میخواهند همکاری کرد. ایشان بطور مبهم میگویند اگر مردم جمهوری بخواهند حاضرم، اگر سلطنت هم بخواهند حاضرم! این یعنی هنوز ایشان شخصیت سیاسی خود را با خواستههای معینی که میخواهد با آنها به صحنه بیاید برای خود و دیگران تعریف نکرده؛ وقتی چنین تعریفی انجام گرفت و همه چیز دقیق و شفاف و روشن شد و از پرده ابهام بیرون آمد، البته باید این همکاری صورت بگیرد.
شاید ایشان واقعاً یک جمهوریخواهاند. کسی چه میداند؟ شفافیت به هیچ کس ضرری نمیزند.
-اگر فرض کنیم دورانی که در آن قرار داریم دوران گذار باشد، با توجه به این خلاء که به آن اشاره کردید حتی اگر فروپاشی نظام هم صورت بگیرد، روند انتقال قدرت با مشکل روبرو شده و معلوم نیست چه اتفاقی خواهد افتاد!
-منکر این نیستم که اگر ما نتوانیم اختلافات خودمان را اینجا حل کنیم و راحت هم حل کنیم در فضای ملتهب ایران پس از گذار بسیار سختتر است. اما اختلافات ما نیز به آن صورت نیست و معجزهای هم با نشستن بنده و ایشان [رضا پهلوی] نخواهد شد. تازه شروع یک اتحادی ممکن است آغازشود که اثرات خود را به تدریج در جامعه بگذارد. شما فراموش نکنید که بخش میانی جامعه خیلی چیزها برای از دست دادن دارد. بنابراین دیوار محکمی برای تکیه دادن میخواهد که همه چیزی را که به دست آورده از دست ندهد. هنوز بخش میانی ثروت دارد هنوز موقعیت و امکانات دارد و میترسد نه تنها چیزی به دست نیاورد بلکه آن چیزی را که به دست آورده هم از دست بدهد.
این نوع نزدیکیها قوامبخش و امیدوارکننده است، اما در نهایت صلاح و مصلحت خویش خسروان دانند. بالاخره تا آنجا که به من مربوط است در نهایت فروتنی، من مانعی برای هیچ نزدیکی اصولی با هیچ فرد و سازمان و گروه و دستهای صرفاً به خاطر اختلاف فکری نمیبینم. منتها باید افراد قادر شوند خود را دقیق تعریف کنند و نقشه خودشان را برای گذار بگویند. مثلاً اجتناب از خشونت که ایشان هم تاکید میکند، اتکاء به رأی مردم و اینکه مردم باید تعیین کننده نهایی باشند اساسی است که ایشان این را هم میگویند.
بنابراین ما مشکلات اساسی نداریم، مشکل مهم این است که ایشان میگویند من هماهنگ کننده هستم. هماهنگ کننده چه هستند؟ امروز مردم در ایران در خیابان میآیند و بنده و ایشان فردا میفهمیم. بنابراین ما نقش هماهنگکننده هنوز نداریم. ایشان میگویند مردم هر که را انتخاب کردند من و بسیاری دیگر هم همان را میگوییم. اما توقع همه از ایشان این است که بگویند خود شما چه انتخابی میکنید. من صراحتا گفتهام که یک جمهوری سکولار و پارلمانی میخواهم که در آن رییس جمهور نیمهتشریفاتی باشد. ایشان هم شفاف باشند تا بعد از تعریف خود و تعیین جایگاهشان بشود با ایشان صحبت کرد. اینها توقعاتی است که نه تنها من بلکه بسیاری از فرهیختگان ایران صرف نظر از ائتلاف یا عدم ائتلاف از ایشان و هر انسان شاخص و دموکراتی داریم. ایشان بسیار پیش آمدهاند و خوب است که این چند قدم مهم و نهایی را نیز با جرأت و جسارت بردارند. مسلماً این کار ایشان به نفع آینده ایران خواهد بود.
کیهان عزیز
احساس می کنم می خواهی نیم نگاهی هم به مجاهدین داشته باشی آن هم در حالی که این مزدوران هیچ جایگاهی در بین مردم ندارند. ما حواسمان جمع جمع است کیهان عزیز. لطفا بی خیال مجاهدین شو. خودت هم دیدی که خوانندگان سایت وزین شما وقتی صحبت از مجاهدین میشود به شدت موضع می گیرند و حق هم دارند. پس لطفا …
برقرار باشی
خنده ام گرفت (:
آقای شریعتمداری آمد تا کامنتی بگذارد و نصیحتی کند و خودش را دموکرات نشان دهد و دشنام غیر مستقیمی هم به شاهزاده حواله کند اما…. دوستان کامنتش را تحلیل کردند…
آمدی رسوا کنی رسوا شدی (:
من نمی دانم منظور دقیق آقای شریعتمداری چیست؟ شاهزاده بارها نظر خود را گفته اند. ضمناً گویا آقای شریعتمداری می خواهند که شاهزاده خودشان به ایران بیایند و بروند کف خیابان تظاهرات کنند. آقای شریعتمداری، شاهزاده سرمایه اند و باید محفوظ بمانند. ضمناً شما اقبالی ندارید و خودتان هم این را می دانید. ما مردم ایران، آخوندها و آخوندزاده ها را بزرگ کردیم و با ادبیات و کلماتشان کاملاً آشنایی داریم و تا سخن بگویند می فهمیم که چه کاره اند. با قطعیت به شما می گویم که شما به فکر آزادی و سرفرازی ایران و ایرانی نیستی.
شعر معروف نعل وارونه بزن اعرابی را حتما شنیده اید حالا حکایت این جماعت است که یکی از آنها اینجا کامنت گذاشته . من در کامنت های زیر این مصاحبه فحاشی ندیدم که این شخص اینجا عنوان کرده و سعی کرده با گفتن شاه دوستان !! خود را مثلا روشنفکر جلوه دهد ( اداهای قبل از این شورش ننگین توسط همین ها ) .بلکه این جماعت بودند که محمد مسعود روزنامه نگار را میکشتند و شایعه کشتن وی به وسیله دربار را میکردند یا جواد سعیدی از مجاهدین خلق را خودشان میکشتن و میگفتند ساواک کشته , به نظر من این کامنت گذار چون تهمت دروغ زده از همه فحاش تر است
رفتار برخی از شاه پرست ها در اهانت به بقیه، من را به یاد این داستان انداخت: میرزا ابوالحسن یغما جندقی به زواره رفته بود تا درس بدهد، رفتارهای مردم زواره که تقریبا همه سید هستند، او را خیلی اذیت می کرد لذا این شعر را برایشان سرود:
سادات مکرم زواره الطاف شما مزید بادا – اولاد حسین اگر شما ئید حق بر طرف یزید بادا
با توجه به صحبت های شاهزاده رضا پهلوی، تصورم این بود که کسانی که به اسم سلطنت طلب برعلیه مجاهدین و بقیه مبارزین بدوبیراه می گویند، از ارتش سایبری رژیم هستند ولی اخیرا متوجه شده ام که این جماعت تحمل صدایی به جز صدای خودشان را ندارند و چنانچه روزی قدرتی پیدا کنند دوباره ساواک و شکنجه را برپا می کنند. من دوست فیسبوکی یکی از برنامه سازان بودم که سال ها مصاحبه هایش را با فعالان سیاسی گوش می کردم. اخیرا یک کامنت کمی انتقادی از شاه پرستان گذاشتم، تحملم نکرد و من را از صفحه اش حذف کرد. وای اگر بگذاریم این جماعت قدرت بگیرند!
خدمات خاندان ایران ساز پهـلوى هـرگز فراموش نمى شود ❤️ رضا پهـلوى
جناب شریعتمداری محترم اندیشه وقتی با نام حقیقی در جائی عنوان شد طبیعتا زیر نقد میرود چه نقد مثبت چه نقد منفی و شما که بارها از دموکرات بودن و دموکراسی سخن گفتید ( در این مصاحبه ) باید این نقد را بربتابید حالا چه با نام مستعار چه حقیقی . به عقیده من در این پرسش ها جای این پرسش بسیار خالی بود که نظر آقای شریتمداری را در مورد فدرالیسم و تشکیل حزب آذری زبان ( ترک زبان ) و چیزهای دیگر در این زمینه سوال کنند تا ما ملاک میهن پرستی ایشان را در مقابل شاهزاده عزیزمان بیازماییم . با تشکر
با عسگر آقا موافقم. حیف!
شاهزاده به همه سیاستپیشه گان توصیه کردند که حزب سیاسی درست کنند تا آماده بشوند. در هر کشور اروپایی میتوانند هموطنان خارج در احزاب سیاسی آن کشور آغاز به همکاری کنند تا کار سیاسی را بیاموزند کار سیاسی سخت است، حوصله و وقت فراوان میطلبد و همیشه هم به موفقیت نمیانجامد. میبینیم که شاهزاده رضا اینها میداند و به همان صورت پیش میرود ولی.رای آقای شریعتمداری هم شاید این پیشنهاد بیربط نباشد. متاسفانه بیشتر ما اظهار نظر و یک عقیده سیاسی داشتن را با کار سیاسی اشتباه میگیریم. راه درازی در پیش است…
برفت عمر و نرفتیم راه شرط و ادب…به راستی که به بازی برفت چندین سال! ( سعدی)
جناب شریعتمداری گرامی، پس از سالها اقامت در اروپا و کارهای فرهنگی سیاسی و دماغی کردن هنوز هم” عملا ” نیاموخته اید که بعنوان یک سیاستمدار، اهل ادب و فرهیخته چگونه با مردم حتی کامنت گذاران ( با نام مستعار ) بایستی سخن راند و پاسخگو شد! هنوز اما وقت دارید در آلمان، دموکراسی و آداب و رسوم سر رشته داری را بیاموزید و نه بر طبق رسوم گذشته از بالای منبر شرط بلاغ بخوانید و مردمان را به بهشت و ناکجا آباد رهنمون گردانید…شما چگونه دموکرات و سیاستمداری هستید که تاب تحمل چهار تا کامنت و انتقاد را ندارید و …شما واقعا مغز مردمان را بیکاره و صغیر تصور می فرمائید؟ …
جناب شریعتمداری نگران اینکه اگر الترناتیو غیر جدی سر کار بیاید چه خواهد شد نباشید . هیج کسی نمیتواند ویرانی بدتر از جهنم داعشی که دوره دیدگان فیضیه و شریعتمدران مدارس علمیه و انقلابیون همراهشان بپا کردند .بیافریند . الترناتیو غیر جدی هم به همان اندازه جدیست که بعد از چهل سال مردم در مقابل دکان اقایان در مسجد گوهر شاد فریاد کردند رضا شاه روحت شاد یعنی این دکانها را به بندید . قربان الترناتیو غیر جدی تسلیم رای مردم است و تکلیفش را مردم روشن میکنند . افتاد ……..
اقای شریعتمداری بخش های عاقل تر! نظام کدام هستند لطفا مشخصا نام ببرید تا من هم بدانم که جمهوری اسلامی عاقل هم به جمع خود راه میدهد و ما خبر نداریم! این ها همان بخش های میانی جامعه هستند که تکیه گاه میخواهند و میترسند که چیزهایی را که دارند (هنوز موقعیت و امکانات دارند)از دست بدهند منظور همان سرداران سپاهی هستند که بخش اعظم سرمایه و اقتصاد کشور را در دست دارند! غیر از جمهوری اسلامی تکیه گاه انها چیست .یک جمهوری اسلامی دیگر منتهی با یک بسته بندی جدید!جمهوری ایرانی سکولار دمکراتیک؟
جناب شریعتمداری باورنمیکنم شما پریدید روی صفحه و یه نظر دهندگان این چنین پاسخهایی داده ایذ. باید به خود شما گفت اگر کاره ای بودید چه میکردید؟ قربان ۴۰ سال است پدر پدر بزرگ دو خدمت کذار و شخص شاهزاد ه رضا پهلوی مورد بیشترین بی احترامیها و تهمتها بوده و هستند ایا شما حتی یکبار نه امرو ز حتی در عنفوان جونی پاسخی به این ناروایها از جانب شاهزاده دیده و یا شنیده اید . حتما رفتار ناشایست و توهین امیزتان در برنامه افق ر ا به شاهراده و بالعکس رفتار موقر متین و محترم ایشان را بیاد دارید
شما ادعا میکنید که خواستاران پادشاهی مشروطهٔ پارلمانی کثرتگرا (دموکرات) نیستند این بدین معنی است که تنها شما ونوع حکومت مورد قبول شما یعنی «جمهوریت» کثرتگرا یا دموکراتیک است ولاغیر!
انصاف بده کدام دموکراتیک تریم !
من آن چه شرط بلاغ است با تو میگویم
توخواه از سخنم پند گیر خواه ملال
واقعیت این است که این پایه اجتماعی هنوز ظرفیت پذیرش دموکراسی ندارد. اغلب پشت اسم مستعار پنهان میشوید و جرات اظهار نظر بنام خود را نیز ندارید . ولی حسن این کار این است نه میتوانید واقعیت درون خود را بی ملاحظه منعکس کنید و نشان دهید که بخشی از پایه اجتماعی سلطنت هنوز الفتی با شیوه زیست دموکراتیک ندارد. خوشبختانه ایشان امثال شما را علنا طرد کرده است و منش دموکراتیک خود را نشان داده .
شاید هم از ترس شماها حاضر نیست که بگوید مشروطه میخواهد – تا دورش را بیش از این نگرفته و عرض خود برده و زحمت ایشان ندارید.
آیا توقع از وارث سلطنت برای این که از این وراثت لازم نیست احتمالا احساس شرمندگی کند و میتواند خود را داوطلب قبول سلطنت در صورت تصویب مجلس موسسان اعلام نماید و ترجیح خود را نسبت به دو نظام جمهوری و سلطنت بطور شفاف اعلام نماید، به نفع شما نیز که در هوا رها شده اید و بلاتکلیف مانده اید نیست؟
از چه اینقدر تحریک شده اید؟
من هم میخواستم بگویم کسانی که برخلاف این نظردهندگان گرامی جنین ائتلافی را ضروری میدانند- به بنده مراجعه نکنند. من آدرس اشتباهی برای این کار هستم . نمیدانم کجای این حرف شما را آزار میدهد که چنین گاهی بی ادبانه و عموما پرخاشگرانه جواب میدهید.
دوستان نظردهنده
اگر طیف علاقمندان به سلطنت همه از قبیل اغلب شما هستند. متاسفم که بگویم از این پایه اجتماعی انتظار برقراری دموکراسی- کثرت گرائی – و تحمل دیگران را نمیتوان داشت.
شما هنوز دستتان به هیچ عرب و عجمی بند نیست – برخورد و لحنتان با مخالفتان این است – وای به روزی که بر سرقدرت باشید. آنوقت دیگر هیچ خدائی را بنده نخواهید بود.
من در پاسخ به پرسش خبرنگار روزنامه محترم کیهان درباره ائتلاف من با ایشان مطالبی گفتم. شما اغلب گفته های مرا تایید کردید – یعنی نه تنها آقای رضا پهلوی بلکه پایه اجتماعی ایشان هم ایشان را تنها آلترناتیو موجود میدانند و احتیاجی به ائتلاف با هیچ شخص و گروه دیگری را حس نمیکنند.
اگر بپذیریم که دموکراسى به معناى مشارکت اگاهانه، کامل و فعال کثریت مردم در تعیین سرنوشت خود و میهنشان است تنها سخنگوى اگاه و اصیل دموکراسى در حال حاضر کسى جز رضا پهلوى نیست. دیگران کسانى هستند که رأى ما را براى به کرسى نشاندن منویات خودشان میخواهند.
آقای شریعتمداری،
در آلمانی یک کلمه هست که من معنی فارسی آن را نمیدانم، ولی شما حتما معنیش را میدانید:
Anstand
متاسفانه شما از آن بهرهای ندارید!
بهتر است که شما به عنوان پسر یک اخوند، که مثل هر آخوند دیگری در تحویل ایران به خمینی و بازگشت آن به صدر اسلام نقش اساسی داشته به جای «ایشان» نام شاهزاده ایران را بدون ترس و واهمه میآوردید. مگر ایشان به شما، پدر آخوند شما یا دین شما چه کار کرده؟
ظاهراً بعد از اینهمه سال در آلمان هنوز اساسیترین اصول و رفتار یک دمکرات را نیاموخته ید. شاید هم کامنت خیلیها درست است که شم و امثال شماا حتا از نام شاهزاده رضا پهلوی میترسید!
اقا ی شریعتمداری لطفا به ای پرسش پاسخ بدهید : ایا از نظر شما الترناتیوی که خود شما در ان نباشید از نظر شما جدی تلفی خواهد شد یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ منظورتان از جدی چیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جناب عسگر اقا ضرب المثل علی ماند و حوضش را شنیده اید . ؟!
اینطور که امثال شما پنبه همه گروه ها بغیر از سلطنت طلبان را میزنید ما مانده ایم مگر زنده دیگری با کنار گذاشتن این جمعها میماند ؟
به نظر پادشاهی با هیچ گروه سیاسی دیگر امکان ائتلاف ندارد و بهمین دلیل و وجود این دیدگاه هاست که این پراکندگی در مجموعه مخالفین سالهاست که وجود دارد .
به نظرم منظور شما اینگونه است که ملیون و مجاهدین و جمهوری خواهان و دیگر عقاید همه یا باید از بین بروند و یا کاملا منزوی شوند ولی جهت اطلاع شما عرض میکنم که مگر به جز مجاهدین زنده و مبارز دیگری هم در میدان مقابل ملاها وجود خارجی داردکه شما اینگونه رجز خوانی میکنید ؟ حرف هم به قول قدیمی ها باد هواست .
من نمیفهمم این جناب چکاره بوده و به اتکای کدام مقام ومنطق خودش را در جایگاه یک شخصیت تعیین کنندهٔ سر نوشت هشتاد میلیون مردم ایران میداند. برای من شگفت آور است خواندن ادعاهای ایشان که گوئی یک شخصیت مهمی حرف میزند که سابقهٔ خدمات بزرگی در امورکشورداری یا سازندگی داشته است. تاجائیکه من از سوابق ایشان آگاهی دارم زندگی «سیاسی» خودش را از سخن گوئی پدرش که یک آخوند معتبرعصر پهلوی بود آغاز کرده وهمهٔ مواضع سیاسیش در برون مرزدر یک سِری حرافیهای بدون پشتوانهٔ معتبر علمی یاتجربی خلاصه میشود.
اقای شریعتمداری شما گوش شنوا ندارید و یا حافظه کوتاه؟ اقای محترم چند بار باید به شما رک و پوست کنده بگویند که انتخاب با مردم است.
اقای شریعتمداری خیلی خوب می فهمند که اگر فردا انتخابات باشد شاهزاده و پادشاهی را مردم انتخاب خواهند کرد نه اقای شریعتمداری را با حزب اسلامی را.
چند تا رئیس جمهور و یک شاهزاده!
ایران عزیز در حال حاضر چند رئیس جمهور دارد؟: ۱ ـــ حکیم ابوالحسن خان همدانی معروف به بنی صدر که خود را ” رئیس جمهور اول و منتخب ( خمینی؟) ” میداند، از پاریس با انقلاب اسلامی، قصد هجرت دوباره دارد، ۲ ـــ مصدر پرزیدنت شیخ حسن کلید دار خود را رئیس جمهور منتخب ملت ( خامنه ای؟!) میداند و فعلن سوار، ۳ ــ سرکار خانم قجر که خود را رئیس جمهور منتخب مقاومت ( رهبر مسعود مرحوم؟!) میداند و آماده باش ۴ ـــ جناب حسن شریعتمداری و جمهو ری خواهان بسیار البته همه در انتظار انتخاب شدن . می ماند یک شاهزاده که میگوید بابا اول ایران و مردمانش را نجات دهیم و بعد مردم هرچی خواستند…میگند نه! نمیشه… شاهزاده هم باید رئیس جمهور سکولار دموکرات بشند!!!
متهم مانند شما متعجبم. پیروان مریم قجر مدتها است که در کیهان به اسامی مختلف کامنت های بی سر و ته میگذارند که همه در یک چیز مشاترکند: مطرح کردن نام زندانیان کمپ اشرف، قجر-رجوی در کنار شاهزاده رضا. شخصی که شما یاد میکنید ظاهراً بنی صدر و این اقای شریعتمداری که ظاهراً فرزند یک ملای بزرگ است را هم فاطی میکند که کم نیاورد. اخر در ایران چه کسی این خانم کهنسال تروریست سابق یا این پیرمردها را میشناسد که این شخص یاد میکند؟
با تشکر از کیهان لندن برای تمام زحماتشان .
پهلوی ها برای تمامی ایرانیان شناخته شده هستند و نیازی نیست که کسی بخواهد این خاندان را برای مردم تعریف کنید و یا با کنایه زدن بخواهد ادعای بزرگ بینی کند. از دیدگاه من به عنوان یک ایرانی هرگز به آخوند و آخوند زاده اعتمادی نیست.
ادامه…
شاهزاده رضا پهلوی خیلی زودتر از شما به ائتلاف و همفکری اذعان داشته اند و به همین خاطر آرا طرفداران جمهوری را هم محترم دانسته اند.
چه دلیلی دارد وقتی خود ایشان تنها گزینه مشروع و مورد قبول مردم برای پادشاهی هستند، بیایند و از نظام پادشاهی طرفداری کنند؟! بنابراین خود مردم هستند که تعیین می کنند از این سرمایه چگونه استفاده کنند.کما اینکه ارزش تاریخی ایشان در نظام پادشاهی به ظهور می رسد وگرنه در جمهوری که هر کسی می تواند مدعی باشد.
آنکه نگران رای مردم است شمایید نه ایشان چرا که همه فریاد “رضاشاه، روحت شاد” را شنیده اند!
من دیدگاهای اقای پهلوی و شریعتمداری را دنبال میکنم،به نظرم اقای شریعتمداری درخواست غیرمنطقی دارد
اقای رضا پهلوی در کتاب خود به صراحت میگوید که طرفدار مشروطه هستند و نماینده این حزب هست و اگر جمهوری انتخاب کردند، مردم به عنوان یک شهروند عادی در ایران زندگی خواهد کرد و هیچگاه کاندیدای ریاست حمهوری نخواهد شد
شما به دنبال اعتراف گیری هستید؟؟؟
اقای پهلوی بسیار ادم روشن و دموکراسی خواهی هستن
از شما عاجزانه میخواهم که اختلافات را کنار بگذارید و یک اپوزیسیون قوی تشکیل بدهید بخاطر مردم ایران
آقای شریعتمداری؛ ایشان یعنی شاهزاده رضا پهلوی وارث قانونی پادشاهی هزاران ساله ی ما و یک سرمایه تاریخی هستند.
اینکه شما همه صحبتهای شاهزاده را دنبال نکرده اید، گناه ایشان نیست.
شاهزاده به صراحت گفته اند که اگر در ایران فردا جمهوری برقرار شود به ۹۰% خواسته هایشان رسیده اند.این یعنی تمایل ایشان به پادشاهی پارلمانی است و لزومی ندارد که با موضع گیری باعث شکاف میان دو طیف گردند.
چه بسا کسانی که مانند شما طرفدار جمهوری اند اما بجای غر زدن با ایشان همراهی می کنند.
۳
که نه تنها به این رژیم با فکل و کروات رای ندادند بلکه با کمال آزادگی در غربت مردند و با اینکه به کارهای دیگری دور از تخصص خود مشغول بودند خواری گردن کج کردن مقابل این ” فرقه تبهکار ” را پذیرا نشدند برای طولانی نشدن تنها اضافه میکنم که امیران , افسران , درجه داران و سربازان و دیگر سیاستمداران هوادار پادشاهی به جرم میهن دوستی اولین گروه های بودند که دسته دسته به جوخه های تیرباران سپرده شدند و البته با هورا کشیدن گروه های سیاسی ان زمان .
۲
برای کارگران این کارخانجات را میساختیم و میدانیم چه خون دلی برای ساختن آنها به کار رفته باید زار زار گریست چون فقط سازندگان میتوانند درک خرابی را بکنند و چون این رژیم بدون زحمت بر این گنج نشسته از خرابی آنها ناراحت نیست و البته این مثال را برای کارخانجات اهواز , دزفول و کشت و صنعت های خوزستان و دشت مغان و هزاران هزار کارخانه ای که با رنج بسیار در بیابانهای ایران و با زندگی دور از خانواده ساخته شده بود هم به کار میبرد به این نمونه میتوانیم هزاران هزار ایرانی با غیرت و شرف را اضافه کنیم
۱
جناب سلطنت …. امید دارم ان یک پیرمرد فامیل ملاک شما برای این قضاوت نباشد و باید خدمت شما تنها جهت روشن شدن قضیه نه برای معرفی خود بگویم پدر بنده از مهندسین ارشد سازمان برنامه بود و در حسرت دیدن وطن دق کرد و مرد , ایشان در زمان جنگ ایران و عراق با هر بار بمباران کارخانه ای در ایران زار زار میگریست و وقتی میپرسیدیم چرا ؟ میگفت : شما وقتی که در جاده اراک میرفتید فقط بیابان میدید و این ما بودیم که با زندگی در ” کانکس ” در ان آب و هوای تابستان گرم و زمستان سرد کارخانه های هپکو , ماشین سازی . واگون سازی , آلومینیوم سازی . تراکتور سازی ( مسی فرگوسن ) و ان شهرک زیبای مسکونی با میادین ورزشی و سالن سینما و …برای کارگران این کارخانجات را میساختیم
دراین زمانی که کشوربه پرتگاه نابودی رسیده ، موقعی نیست که میهن پرستان ایرانی احساسات شخصی را بر عقل ومنطق غلبه دهند ودنبال «مدینهٔ فاضلهٔ » خیالی بگردند. امروزتنها راه برافکندن رژیم دیکتاتوری اسلامی باز گشتن به رژیم پادشاهی مشروطهٔ پارلمانی در ایران است.
آقای حسن شریعتمداری اگر عقل را به احساسات برتر میداند باید راه «ممکن» را به را ه «ایدآلی» خودش ترجیه دهد وبه جبههٔ شاهزاده رضا پهلوی بپیوندد
اقاى شریعتمدارى دوران افکار اخوندى و چپ اسلامى به پایان رسیده .شما حتى از اوردن اسم شاهـزاده رضا پهـلوى وحشت دارید ؟!؟!چرا ؟!
معلوم نیست خود ایشان خواستگارچه نوع جمهوریت هستند ؟
جمهوریت مادام العمری مانند اردوغان در ترکیه یاجمهوریت موروثی مانند جمهوری آذربایجان ،یا جمهوریت دیکتاتوری نظامی مانند کشور مصریا جمهوری خرتوخری مانند پاکستان .
مگر اینکه ایشان از واژهٔ «پادشاهی مشروطه » واز تاریخ پادشاهی بیش از سه هزار سالهٔ ایران خوششان نمیآید.
جناب (یاد دوران) از اینکه انتخاب این اسم باعث این برداشت شده معذرت میخواهم .
ما مردم داخل کشور معروف شده ایم به اینکه هم به اخوندها فحش میدهیم و هم ساعتها در صف برای رای دادن به ملاها انتظار میکشیم ( چهل میلیون رای دهنده) و همینطور کروات و دکمه سردست و ادکلن میزنیم و برای شرکت در انتخابات و رای دادن به روحانی ساعتها جلوی سفارت خانه های رژیم در خارج کشور درصف میایستیم ؟!
چند سال قبل به پیرمردی از اقوام گفتیم که فلانی موضع خودت رادر مورد موضوعی با این طرز رفتار و گفتار و کردار برای ما شفاف و روشن کن و این فرد دنیا دیده در پاسخ گفت که من یک سلطنت طلب پیرو خط امام هستم ؟!
و این شد که این رفتار اکثریت اجتماع ما مورد پسند قرار گرفت ( البته که شما از اقلیت میباشید ) …..
ایشان که یک ملا زاده هستند حداقل باید تامل کنند و بیاندیشند که تمام فجایع ۴۰ سال اخیر یا زیر سر ملاها است یا شیعه زدگانی که گاهی به اسم پاسدار، گاهی ملی- مذهبی، گاهی نهضت آزادی و گاهی سازمان تروریستی مجاهدین رجوی ایران را به آستانه سقوط کشاندهاند.
تا این مردم از استعمار فکری شیعه گری، به هر نوعش، آزاد نشوند، ایران همین خواهد بود که هست. ملا برود تا ملا زاده بیاید؟،یا لچک بسری از طایفه قاجار؟، یا پیر مردانی که شورش ۵۷ را براه انداختند؟یا…
اپوزیسیون ایران ، مردم داخل کشور منتظر الترنالیتو قوی در مقابل حکومت ولایت فقیه هستند .
امثال ما بسیار بسیار خوشحال خواهیم شد که بشنویم شورای موقت رهبری برای برپایی دموکراسی سکولار مبتنی بر حقوق بشر با حضور امثال افرادی چون شاهزاده پهلوی ( نماینده پادشاهی- سلطنت ) و خانم مریم رجوی ( نماینده مجاهدین – جمهوری خواه ) و اقای شریعتمداری ( جمهوری خواه ) و اقای بنی صدر ( جمهوری خواه ) و اقای محمدیان ( نماینده جبهه ملی – جمهوری خواه ) و…..شکل گرفته است .
ما داخلی ها نشان دادن اعتقاد به دموکراسی و مدارای با دیگران را توسط ( مخالفین حکومت ملاها ) را بسیار کم رنگ میبینیم ؟!!!
در ستون نظرات رادیو فردا همیشه به موارد و اسامی برخورد میکنیم که بسیار سخیف است و به اعتقاد من توسط گردانندگان اصلاح طلب این سایت عمد ا انتخاب میشود تا مخالفین رژیم ایران را در سطح پائینی نشان دهد . با کمال تاسف این مساله دارد در کیهان هم که یکی از معدود سایت های آزاد به زبان فارسی هست هم توسط افراد مشکوکی رواج پیدا میکند . این نام {سلطنت طلب پیرو خط امام ) اگر نشان از کم سوادی کامنت گذار نباشد نشان چیست ؟!!! هواداران پادشاهی که از روز اول مورد اعدام و زندان و شکنجه و تیرباران بودند پیرو خط امام هستند یا شماها که فریاد میزدند خلخالی قهرمان تیرباران , تیرباران ؟
تعدادی از کاربران این سایت به گونه اظهار نظر میکنند که انگار حکومت اخوندی را طیف انان به چنگ اورده و قرار نیست از فردا غیر از خود و طرفدارانش در ایران حکومت و زندگی کنند ؟!
هر کس طرفدار دین و مذهب باشد به عقیده انان اخ است و همه خانمها و زنان باید بی حجاب و لخت باشند .
حتی کسی مثل جناب مانوک خدابخشیان به رهبر مجاهدین میگوید لچک به سر و…..
شما اگر معتقد به ایرانیت باشید حتی در نقشهای تخت جمشید هم مشاهده میکنید که بانوان ان دوران هم با حجاب بوده اند . جهت افراد خارج نشین عرض میکنم که اکثر مردم داخل کشور معتقد به حجاب و عفاف هستند و این موضوع با مخالف بودن با ملاها و رژیم کاملا متمایز است و اکثر هموطنان خارج نشین مطلب را قاطی کرده اند ؟!!!
آقای شریعتمداری گرامی سنت تاریخی چند هزار ساله پادشاهی در ایران بار سنگینی بدوش شاهزاده گذاشته که شما آن را احساس نمیکنید . مهم نیست که شاهزاده قلبا چه میخواهد او مسئول حفظ پرچم نیاکانی ما میباشد چه خودش بخواهد چه نخواهد . اگر او مانند شما بیاید بگوید من جمهوری خواهم نه تاریخ او را خواهد بخشید و نه قشر بزرگی از ایرانیان که آرزوی برگشت حکومت با افتخار اجدادی خود را دارند دست از سر او میکشند چون هیچ ایرانی دیگر موقعیت استثنایی او را ندارد. سعی در خلع سلاح کردن او نداشته باشید بسود شما هم نیست .
فکر میکنم بعنوان یک ایرانی واقعاً جبهه متهدین بر علیه جمهوری اسلامی دارد تشکیل میشود و البته برهبری شاهزاده رضا پهلوی دوم شاهنشاه بحق ایران زمین، همین که کل اپوزسیون بدین نتیجه رسیدند که آلترنتیو دیگری وجود ندارد.
فردای روز آزادی ایران پس از ۴٠ سال نعمت و عدالت و قانون و آزادی و عشق و حال و ثروت و شخصیت از دست رفته و بازگشت وقار برای ایران و ایرانی خواهد بود. دیگر تمام ماجرا، امیدوارم ارتش و سپاه با مسالمت به آغوش هموطنانشان برگردند و در این جشن بزرگ خود را شریک کنند. آن نجات دهنده آن سیمرغ افسانه ای ایرانیان صفحات تاریخ کهن ترین تمدن جهان را بار دگر مینویسد. جاوید شاهنشاه ایران زمین رضا شاه دوم
مطالب درستی در این مصاحبه بود. درود بر کیهان و آقای شریعتمداری. عده ای ظاهرا به طرفداری از سلطنت با اسامی مختلف به هر کس که حرف متفاوتی بزند و یا دیدگاهی داشته باشد که با مزاق آنها سازگار نباشد، بد و بیراه می گویند، نمی دانم این ها از جایی حقوق می گیرند و یا از سر بیکاری این کارها را می کنند. اگر کسی به راستی سلطنت طلب هست، باید بداند که این کارها باعث ایجاد تنفر ملت از آنها خواهد شد. به جای این کارهای شما هم از پای کامپیوتر و یا موبایلتان تکانی بخورید و مانند بقیه مبارزین یک کاری بکنید قرار نیست که بقیه کشته بشوند و شما را تاج سر خودشان بکنند و یا ترامپ شما را با سلام صلوات دوباره به نیاوران ببرد
با توجه به اینکه اقاى شریعتمدارى یک اخوندزاده هست و باز با توجه به اینکه پدر ایشان به خمینى درجه ایت اللهى داد تا از مرگ برهاندش و بعد بلاى جان ایران وایرانى شود نمى توان از ایشان توقع داشت که عداوت نهانش را با خاندان پهلوى پنهان کند و با مردم هماهنگ شود! افرادى مانند شریعتمدارى هستند که مانع ملحق شدن ترک زبانان خصوصا تبریزیها با معترضین در سایر نقاط کشورند و عملا انها را بدامن پان ترکها انداخته اند! ایشان باید بداند که انتخاب ملت ایران شاهزاده رضا پهلویست و بس!
اقای شریعتمداری دوره بالانشینی و از بالا دیدن مردم توسط روحانیون و بازاری های مذهبی تمام شده است. نیستید در ایران و نمی دانید مردم به خون آخوند خوب و بد تشنه هستند. شما انقلابیون فرسوده و خانواده هایتان دیواری کوتاه تر از شاهزاده رضا پهلوی پیدا نکرده اید. صادراتی جدید روح الله زم هم بی دلیل شروع به حمله به ایشان کرده است. راستی ایا در قید حیات پدرتان بعنوان یک مرجع کسی جرات نقد ایشان را در قبل از انقلاب داشت؟؟؟ ایا ایشان هم جوابگو بودند؟
نظرات آقای مهندس شریعتمداری در بین تمام فعالان سیاسی از همه متعادل تر و واقع بینانه تر هست. پدر مرحومشان هم نظراتشان واقع بینانه تر از بقیه آخوندها بود. در ضمن از طرفداران شاهزاده رضا پهلوی درخواست دارم که به جای شعار دادن و ایجاد تفرقه در بین مردم، اگر واقعا طرفدار ایشان هستند، به ایشان کمک کنند تا یک تشکیلاتی نظیر مجاهدین شامل افرادی که واقعا به ایده های ایشان باور داشته باشند، ایجاد کنند و حداقل یک سخنگوی مورد وثوق داشته باشند. درضمن، اگر شعارهایی در طرفداری از رضا شاه شنیده می شود، به خاطر نشان دادن مخالفت با کلیت نظام ج ا هست اگر خطر اعدام و شکنجه نبود، مااسامی دیگران را صدا می زدیم!
خاندان پهلوی و آنچه را برای ایران و ایرانی انجام دادند بر همگان آشکار است و ما ایرانیان دست هر کس را که بخواهد برای رهایی ایران از دست مافیای آخوندی کمونیستی به گرمی میفشاریم ولی آقای شریعتمداری از آنجا که از همین آقازاده های آخوندی است بیش از اندازه خودش را بزرگ می بینید . البته خودبزرگ بینی در ذات آخوندها و چپ هاست . با این حال ما از اینکه یک آخوند زاده در راه رهایی ایران از دست کسانی همچون پدرش اقدامی خوبی انجام دهد استقبال میکنیم.
با تشکر بسیار از آقای شریعتمداری و دیدگاه مثبت ایشان برای همه مردم جهان و بخصوص مردم ایران. من حامی پادشاهی مشروطه هستم بنابر این پیرو شاهزاده رضا پهلوی می باشم.
اقای شریعتمداری در تمام این سالها که شما را از نزدیک دنبال کرده ام متوجه شده ام که الویت شما حسن شریعتمداریست . از دیماه تا به امروز مردم در شهر های مختلف حتی دیروز در شاهپور رضاشاه را صدا کرده اند بیاید بگوید شما حتی یکبار این صدای مردمتان را شنیدید و اگر شنیدید کجا به احترام مردم انراتکرار کردید . من شما را خوب دنبال کرده ام . الویت شما ایران – مردم ایران – حتی شعارهای جان بدست کرفتگان نیست . برای شما حسن شریعتمداری مطرح است ولا غیر
کسانی که مثل اینجانب در قم زندگی کرده اند و با اخوند جماعت و خانواده هایشان برخورد داشته اند از ادبیات این قشر خیلی چیزها را می فهمند. مثل بکار نبردن اسم رضا پهلوی و استفاده از «ایشان» در کل مقاله که خواننده به صیمیمی نبودن و در لفافه حرف زدن گوینده در ضمیر باطن خود پی می برد. به شخصه مطمئنم که رضا پهلوی هر چه بگوید و هر کاری کند جماعت مذهبی وابسته به هر اخوندی و چپی های ۵۷ بهانه جدیدی پیدا می کنند.
اقای شریعتمداری هنوز رفتار بسیار موهن شما نسبت به شاهزاده دریک برنامه تلویزیونی و بر عکس رفتار محبت امیز ایشان به شما را یادمان نرفته . البته بر مامشخص شده افرادی مثل شما ها هر زمان خواسته اند مطرح شوند به شاهزاده پرداخته اند . و اینکه ایشان بیایید تکلیفش را روشن کند . که تلویحا نشان دهنده این وافعیت و ضرورت حضور و شرکت ایشان در هر تشکیلاتیست و اینکه بدون ایشان کار پیش نمیرود ومردم به شما ها اعتماد نمیکنند. گرچه برویتان نمیاورید ولی فراخوان هم شهریهایتان در تظاهرات دیماه جایگاه شما را کاملا مشخص کرد . لطفا بر ا ی شاهزاده تکلیف روشن نکنید . سنی از شما گذشته این مابقی عمر را به پر کردن صندلیهاو صفحات رسانه ها اکتفا بفرمایید .
دیگه از این صریح تر که با جرات بگویند یک من رضا پهلوی حکومت پارلمانی – پادشاهی میخواهم و نماد ان هستم همین !
درست گفته اند که ایشان بارها تکرار نموده اند که هر چه مردم میخواهند من هم انرا تایید میکنم ؟!
بابا عسگر اقا مگر ایشان رهبر و میراث دار پادشاهی نیستند ؟
چرا این نوع حکومت ( پادشاهی ) را با صدای رسا اعلام نمیکنند ؟ اعلام کنندگان حکومت جمهوری دمکراتیک سکولار بیشمار هستند ولی مطرح کننده حکومت پادشاهی فقط و فقط ایشان میباشند . بچه ها هم اینرا میفهمند و میدانند . لطفا بی جهت این سهل انگاری و کوتاهی را توجیه نکنید !!!
واقعا شما توقع دارید که ایشون بگن چه انتخاب میکنن؟ آقای شریعتمداری، یک شرط دمکراسی انتخاب محرمانه است. شاید اصلا ایشون از ته دلشون جمهوری خواه باشن و به نطام درست و حسابی و سالم و سکولار جمهوری رای بدن. ولی این وظیفه شما نیست که از ایشون بخواهید انتخابشون رو به شما یا دیگران بگن. واقعا اگر چنین توقعی دارید، هنوز به عنوان یک فرد سیاسی به بلوغ سیاسی نرسیدید. همون بهتر یه چهل سال دیگه با جمهوری اسلامی همراه باشید. حداقل من یکنفر کسی مثل شما رو صلاح نمیدونم که برای آینده من تصمیم بگیره.
ایشان چند بار بگویند که هر چه مردم انتخاب کردند. آقای شریعتمداری هم باید از ایرادات بنی اسراییلی دست برداشته و با گروهش به آقای پهلوی بپیوندد. امثال آقای شریعتمداری تا ۱۰۰ سال دیگر هم نمیتوانند اعتمادی که مردم به رضا پهلوی را دارند را بدست بیاورد.
من آقای شریعتمداری را نمیشناسم، ولی همینکه ایشان بر خلاف اکثریت سیاستپیشه گان خارج نشین هم نسل ایشان کینه و دشمنی سیری ناپذیری از پهلویها و نظام شاهنشاهی ندارند نشانه خوبی است.
در مورد نظر ایشان در باره شاهزاده میتوانم بگویم که موضعگیری شاهزاده به عنوان یک دمکرات واقعی کاملا قابل فهم است. مشروعیت یک رهبر را مردمش تعیین میکنند. متاسفانه در اپوزیسیون خارج نشین کسانی هستند که ارتش خصوصی، زندان، بازجو و … دارند و دور دنیا راه میافتند و خود را رئیس جمهور انتخابی ایران میخوانند. این راه و رسم یک فاشیست تمام عیار است و نه شاهزاده رضا! من طرفدار ایشان هستم، ولی اگر مردم ایشان را نخواهند، مثل هر دمکرات دیگری به رای مردم احترام میگذارم و میپذیرم.
جناب شریعتمداری دربالا می گویند » توقع همه از ایشان این است که بگویند خود شما چه انتخابی میکنید …و این چند قدم مهم و نهایی را نیز با جرأت و جسارت …« …خب، همه توقع دارند که شاهزاده چه مطلبی را بگویند که صد ها بار تا کنون نگفته اند؟ ایشان گفته اند که طرفدار یک نظام سیاسی سکولار دموکرات هستند…تمام. حال آقایان ” توقع ” بیشترشان اینست که ایشان بگویند » من یک جمهوری سکولار و پارلمانی میخواهم!« اونوقت “آلترناتیو جدی …” ساخته می شود؟ این یعنی شاهزاده خود را از حق وراثت نظام پادشاهی مشروطه محروم کند وگرنه…؟!! توقع بی ربطی نیست؟
ممنون از مصاحبه خوب و دقیق .
ضمنا بعضی سایتها در ایران از سفر چند روز قبل شاهزاده به قاهره و ریاض و دیدار ایشان با پادشاه عربستان و…. مطلب نوشته اند .
از کیهان لندن بابت این مصاحبه خوب و روشنگرانه سپاسگزارم .
سه نکته از مصاحبه بسیار پخته اقای مهندس شریعتمداری که وجود امثال ایشان برای بسیاری از مردم دلگرم کننده است :
– هیچکدام از گروه های شناخته شده سیاسی نیز دعوت نشده بود .( چرایی سوال عدم حضور دو گروه متضاد در کنار هم تعجب بر انگیز است) ؟!!!
– بخش میانی جامعه دیوار محکمی برای تکیه دادن میخواهد .
– افراد ( شاهزاده پهلوی ) باید قادر شوند خود را دقیق تعریف کنند و نقشه خودشان را برای گذار بگویند .
و چند قدم مهم و نهایی را نیز با جرات و جسارت بردارند ….
تنهـا شخصى که در انقلاب سیاه ۵٧ نقشى نداشته و مورد اعتماد مردم میباشد .رضا شاه دوم .او هـرگز چریک نبوده و امام هـندى را در ماه ندیده .بر عکس شماهـا که پایه گذار ج اسلامى بوده اید از جمله محسن چریک و خواهـر مرى ووووووووووعمامه بسر هـا
جایگاه ایشان را مردم مشخص کرده اند زمانى که از خاندان پهـلوى حمایت میکنند چه در خارج و چه در ایران .او وارث قانونى و تاریخى شاهـنشاهـى ایران میباشد .