(+عکس، ویدئو) کم نیستند صاحبنظرانی که معتقدند ادامهی اعتراضات داخلی در ایران علیه فقر و گرانی و فساد سیستماتیک در جمهوری، ادامهی ماجراجوییهای نظامی سپاه پاسداران در منطقه و حمایت از تروریسم و همچنین فشارهای بینالمللی به ویژه تحریمهای آمریکا، کنترل اوضاع از دست مقامهای رژیم را تا حدود زیادی گرفته و نظام با شیبی تند در مسیر فروپاشی حرکت میکند.
از سویی دیگر «براندازی» و «تغییر رژیم» بر سر نظام و وفادارانش سایهای سنگین افکنده آن هم در شرایطی که بزرگترین برانداز، خود نظام است که با سیاستهای انحصارطلبانهی خود چهارنعل به سوی فروپاشی میتازد.
پیشبینی اینکه در آینده تحولات ایران به کدام سو میرود و عاقبت چه میشود آسان نیست و هر چه گفته شود جز حدس و گمان و یا گاه آرزو و همچنین تهدید و ارعاب (سوریهای شدن) نیست.
در این میان «چه کسانی یا نظامی قرار است جای اینها (جمهوری اسلامی) بیایند؟» به درستی از اصلیترین پرسشهایی است که این روزها زیاد مطرح میشود.
در میان چهرههای شاخص اپوزیسیون دموکرات جمهوری اسلامی نام رضا پهلوی به عنوان چهرهای جدی سالهاست که مطرح میشود.
اگر واقعهی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ نبود او امروز پادشاه ایران میبود. با چه عملکردی؟! نمیدانیم! خود وی در مصاحبههای مختلف گفته است که در این چهل سال بسیار آموخته و تجربه کرده است. وی چهار دهه است که در تبعید زندگی میکند و در آستانه شصت سالگی است. اینکه در داخل ایران و حتی بیرون از کشور نگاه چند درصد ایرانیها به اوست مشخص نیست اما اینکه از دیماه ۱۳۹۶ محبوبیت گستردهی خاندان پهلوی و شاهزاده در بین اقشار مختلف مردم به زبان آمده و علنی شده، واقعیتی نیست که با هیچ ترفندی بتوان آن را پنهان و لاپوشانی کرد. تشدید حملات و دروغهایی که از سوی دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی علیه وی صورت میگیرد، خود بیانگر این واقعیت است.
https://www.youtube.com/watch?v=iTxxt2YxBeU
در این میان، نگاه نیروهای مسلّح ایران و خانوادههای آنها نسبت به رضا پهلوی به عنوان شخصیتی که میتواند در گذار از جمهوری اسلامی به یک نظام دمکراتیک نقش مهمی بازی کند، اهمیت بسیاری دارد.
شاهزاده رضا پهلوی بارها در مصاحبههای خود تاکید کرده باید راه را برای بازگشت همه نیروهای مسلّح که در کشتار و جنایت علیه مردم شریک نبودند و دستشان به خون شهروندان آلوده نیست باز گذاشت. چنانکه در تیرماه ۱۳۹۷ نیز در مصاحبه با کیهان لندن تاکید میکند «در ایران کسانی را داریم که دلشان با مردم است، ارتشی، سپاهی و حتی بسیجی، نمیگویم همه آنها اما بسیاری از آنها نمیخواهند با این کشتی غرق شوند و میخواهند ضمانتی در فردای پس از سقوط نظام داشته باشند، این تضمین را جامعه به آنها میدهد.»
شاهزاده پهلوی اخیرا در توییتی به نیروهای انتظامی- امنیتی اخطار داده «از خشونت با معترضان بپرهیزید و سلاحتان را زمین بگذارید. آغوش ملت به روی آنها که به فرقه تبهکار پشت کنند باز است اما کسانی که تا آخرین لحظه برای حفظ این رژیم ضدایرانی جنایت کنند در فردای براندازی محاکمه و پاسخگو خواهند شد. به ملت بپیوندید!»
دیدگاههای وی در مورد نظامیها آنقدر مهم هست که کارشناسان و رسانههای خارجی نیز دربارهی آن کند و کاو کنند.
الی لیک گزارشگر بلومبرگ، در خرداد ۱۳۹۷ (ژوئن ۲۰۱۸) در مقالهای مینویسد آثار علاقمندی به جین شارپ تئوریسن انقلابهای بدون خشونت در کلام رضا پهلوی پیداست. او به دنبال «[…] جذب حداکثری اعضای نهادهای نظامی و شبهنظامی رژیم کنونی است که فاسد نبوده و دست به جنایت نزدهاند.» نویسنده در ادامه میگوید این یکی از آموزشهای جین شارپ است درباره مناسبات انسان- قدرت- جنبش.
به اعتقاد رضا پهلوی مهم است که بتوان وابستگان پلیس و نیروهای امنیتیِ یک رژیم دیکتاتوری را به مشارکت در انقلاب جلب کرد: «نظامیها باید بدانند که قربانی تغییر رژیم نمیشوند. بعضی از سیاستمداران در سطح رهبری حکومت باید پاسخگوی اعمالشان باشند اما اکثریت مردم باید بدانند که قرار نیست مجازات شوند.»
اخیرا شبکه تلویزیونی «من و تو» مستندی با عنوان «وضعیت ارتش» پخش کرده است که بازتاب زیادی در ایران و به ویژه در میان نظامیها داشته است. پرسشی که در این مستند مطرح شده و از گذشته تا به امروز همواره اهمیت خود را حفظ کرده این است که در صورت بروز بحران سیاسی در ایران ارتش چه واکنشی نشان میدهد و در کدام سو خواهد ایستاد؟ آیا آنطور که عبدالرحیم موسوی فرمانده ارتش جمهوری اسلامی ادعا میکند اگر نظام لازم بداند ارتشیها در مقابل اعتراضات مردم که به گفته او «فریبخوردگان شیطان» میایستد؟ آیا این فرمانده ارتش که به چاکرمآبی شهرت دارد، اشتباه میکند و بدنه ارتش پشتیبان مردم خواهد بود و مانند بسیج و سپاه عمل نمیکند یا اینکه موضع بیطرف میگیرد؟
برای پاسخ به این پرسشها ابتدا باید بررسی شود که اثربخشی پیامهای شاهزاده رضا پهلوی بر بدنه ارتش چه میزان است؛ اما پیش از آن باید واکاوی کرد که بطور کل نگاه ارتشیها به او و خاندان پهلوی که پایهگذار ارتش نوین ایران بودهاند چگونه است.
سرهنگ مرتضی عشقیپور افسر گارد جاویدان و فرمانده حفاظت کاخ نیاوران در گفتگویی با کیهان لندن به سابقهی ارتباط و آشنایی رضا پهلوی با ارتش و پرنسیپهای نظامی وی از سنین نوجوانی چنین میگوید: «شاهزاده رضا پهلوی حدود پانزده شانزده ساله بود که در ایران آموزش خلبانی دید و اساتید پرواز او تیمسار ربیعی و تیمسار جهانبانی بودند. او ابتدا با هواپیمای بونانزا (ملخی) و بعد با اف-۵ دوره دید و پرواز انفرادی را در تهران فرودگاه مهرآباد در حضور شهبانو فرح پهلوی انجام داد و فیلم مستند آن هم چندین سال از رسانههای مختلف پخش شد. موفقیت شاهزاده رضا پهلوی را شهبانو تلفنی از فرودگاه مهرآباد به اطلاع شاه فقید رساند و طبق معمول که اساتید پس از پرواز انفرادی خلبانها روی سرشان آب میریزند روی سر شاهزاده هم آب ریختند و اتفاقاً شهبانو فرح هم جدا این کار را انجام دادند.»
سرهنگ عشقیپور ادامه میدهد: «شاهزاده بعد از پایان دبیرستان برای تکمیل آموزش خلبانی حدود ۱۰ ماه قبل از واقعه بهمن ۱۳۵۷ به لوبوک تگزاس آمریکا که مرکز آموزش خلبانی معروفی است اعزام و آنجا فارغالتحصیل و خلبان جنگنده شد. شاهزاده به عنوان خلبان نیروی هوایی ارتش ایران در زمان جنگ هشت سالهی ایران و عراق به سران جمهوری اسلامی اعلام کرد که حاضر به شرکت در جنگ است که پاسخی دریافت نکرد.»
در اینجا این سرهنگ بازنشسته تأکید میکند که «در طول جنگ هشت ساله ایران و عراق که هنوز هم با وجود همه گرفتاریهایی که جمهوری اسلامی درست کرده عراق را متجاوز میشناسیم و روی آن تاکید داریم، ولی هیچ کدام از فرزندان مقامهای رده بالای رژیم که معروف به آقازاده هستند در خط مقدم جبهه نبودند که هیچ حتی در پشت جبهه هم نبودند ولی میبینیم که همین خانوادهها مملکت را به چه روز انداختهاند.»
آموزش برای آینده ایران
سرهنگ عشقیپور در ادامه ی این گفتگو توضیح میدهد: «خلبان شدن شاهزاده رضاپهلوی در آن سن و سال اهمیت ویژه داشت. او ولیعهد بود یعنی جانشین پادشاه؛ برای همین از سن ۱۵ سالگی طبق برنامهریزی، وزرای کابینه یک یا دو روز برنامه توجیهی برای شاهزاده داشتند و او با دقت زیاد گوش میداد و سعی میکرد نکات را بیاموزد. در این جلسات وظایف هر وزارتخانه برای او تشریح میشد به عنوان مثال کار وزارت صنایع و معادن چیست و عملکرد و وظایف آن چطور است و چهار پنج وزیر این برنامه را داشتند و هدف این بود که از نوجوانی او برای قبول مسئولیت ساخته شود.
شاهزاده رضا پهلوی در همه ابعاد و حوزهها باید آموزش میدید تا بتواند عهدهدار پادشاهی در آینده باشد. حتی در مسائل جزییتر به عنوان مثال در مراسم تاجگذاری در فیلمهای آرشیوی مشخص است نوع راه رفتن هم تربیت شده بود. خاطرم هست آموزش و تمرین شاهزاده در این موارد را تیمسار سپهبد یزدانپناه بر عهده داشت و گاهی در حین تمرینات به او فرمان «از نو» میداد و این تمرینها و آموزشها تکرار میشد. برای تربیت او زحمت زیادی کشیده شد. مسئله فقط تشریفات نبود، او برای آینده ایران تحت این آموزشها قرار میگرفت. برای یک پادشاه لازم است به عنوان فرمانده کل قوا آموزشهای نظامی را بطور کامل طی کند.»
وی همچنین میگوید: «به نظرم محمدرضا شاه فقید و شهبانو فرح به عنوان یک پدر و مادر به خاطر ایران گذشت کردند و قبول کردند که فرزندشان با آن سن و سال کم دوره آموزش خلبانی را ببیند و پرواز انفرادی انجام دهد. اگر به فیلمهای آن روز دقت شود خواهید دید چقدر شهبانو اضطراب داشت و این از چهره او پیدا بود.»
https://www.youtube.com/watch?v=bpFrobzQyBU
سرهنگ عشقیپور در ادامه میافزاید: «محمدرضاشاه فقید خود به عنوان فرمانده کل قوا یک ارتشی بود و دورههای مختلف تحصیلی و نظامی را در دانشکده افسری طی کرده و دوره خلبانی هم دیده بود.»
وی درباره دیدگاه سیاسی رضا پهلوی میگوید: «نظر شاهزاده رضا پهلوی این است که بعد از فروپاشی جمهوری اسلامی رفراندوم برگزار شود و چنانچه در رفراندوم مردم به پادشاهی رای دادند ایشان به عنوان پادشاه انجام وظیفه کند.»
باید واقعبین بود و نباید توقع خاصی از ارتش داشت
سرهنگ عشقیپور در پاسخ به این پرسش که ارتش «در دوران فعلی که به نوعی دوران گذار تعبیر میشود در کدام سو قرار میگیرد؟» میگوید: «یک واقعیت را باید بپذیریم که از عمر ارتش جمهوری اسلامی ۴۰ سال میگذرد، یعنی کسی که ابتدای انقلاب به دانشکده افسری رفت و فارغالتحصیل شد الان ۱۰ سال است که بازنشسته شده، بنابراین نباید توقع خاصی از ارتش داشت اما بسیاری از آنها همان چیزی را دنبال میکنند که مردم ایران بخواهند. اگر ارتش خواست مردم ایران را قبول نکند دیگر ارتش ملی- میهنی نیست. من آرزو میکنم که ارتش هم به مردم بپیوندد اما باید آمادگی ذهنی بین پرسنل ارتش ایجاد شود که بستگی دارد رژیم به چه ترتیبی تغییر کند.»
او در ادامه تاکید میکند: «مطمئن باشید فرماندهان ارتش در تفکرات و دیدگاه سیاسی تفاوتی با فرماندهان سپاه ندارند اما هنوز هم جمهوری اسلامی از کلمه «ارتش» واهمه دارد در حالی که فرماندهان آن امروز دستنشاندهی رژیم هستند و اگر هم در ذهن آنها از گذشته چیزی مانده تنها شکل و شمایل و اقتدار ارتش شاهنشاهی است.»
سرهنگعشقیپور به عنوان افسری که چهل سال در تبعید زندگی میکند میگوید «نباید توقع خاصی از ارتش داشت».
نظرات دو ارتشی
کیهان لندن همین پرسشها را با دو نظامی که هملباس رضا پهلوی و در حین خدمت در ارتش هستند مطرح کرده است.
این دو خلبان که یکی از نیروی هوایی و دیگری از هوانیروز هستند با وجود دیدگاههای متفات در برخی موارد، اما در یک موضوع اتفاق نظر دارند.
یکی از این ارتشیها با نام مستعار «الف» معتقد است اغلب ارتشیها چه بازنشستهها و چه آنهایی که در خدمت هستند ارادتمند همهی خاندان پهلویاند و بر شاه و اطرافیان او رحمت میفرستند. ارتشی دیگری با نام مستعار «ب» معتقد است رضا پهلوی هنوز نتوانسته جایگاه خود در بین ارتشیها و عامه مردم ایران را به دست آورد و هنوز نمیتوان گفت که به عنوان یک جایگزین در بین ارتشیها و عامه مردم مطرح است.
خلبان «الف» با اشاره به محبوبیت پهلویها بین ایرانیها میگوید: «مهمتر از بودن یا نبودن پهلوی این است که نظام جمهوری اسلامی نباید باشد، چون همه آنها مزدورند و از ناآگاهی مردم سوء استفاده کردهاند و آن زمان که مردم بدانند چه برسرشان آمده یک لحظه هم نمیگذارند اینها بمانند. کسی که بعد از این رژیم میآید باید دلش به حال مردم و ایران بسوزد؛ باید حاضر باشد برای وطن جانش را بدهد نه مثل این دزدها که فقط به فکر جیب خودشان هستند.»
رضا پهلوی خلبان ارتش بوده و لباس نظامی بر تن داشته و حالا هم سعی میکند ارتباط خودش با بدنهی نظامیها را تقویت کند، از پیام و مخاطب قراردادن آنها در مصاحبهها تا تجدید خاطرات با عکسهایی از دوران جوانی در لباس خلبانی.
خلبان «ب» در پاسخ به این پرسش که آیا سابقه خلبانی رضا پهلوی جذابیتی برای ارتشیها دارد یا نه میگوید: «حدود چهار پنج سال پیش که نسخههای کاملتر این فیلم و بطور کل فیلمهای مربوط به آن دوران از طریق شبکههای ماهواره پخش شد و بعداً هم در شبکههای مجازی به اشتراک گذاشته شد تازگی داشت و باعث افزایش محبوبیت او و خاندان پهلوی در ایران شد اما الان با توجه به گستردگی فضای مجازی تقریباً همه دیدند و عادی شده؛ اما اگر مستندی ساخته شود که جزییات جدیدتری داشته باشد و مربوط به حضور او در دانشکدهها و ارتباط با ارتشیها و خلبانها باشد حتماً مفید است. اما نمیدانم چقدر عکس و فیلم موجود هست که بتواند تازگی داشته باشد.»
تفاوت بین ارتش سال ۵۷ و ارتش امروز تفاوت از زمین تا آسمان است
این نظامی در پاسخ به این پرسش که «وقتی رضا پهلوی از طریق فضای مجازی و ماهوارهها نظامیها را مخاطب قرار میدهد آیا پیام و دیدگاه او شنیده میشود؟» میگوید: «در مجموع کم شنیده میشود، اگر هم بشود بازنشستهها و آنهایی هستند که نظامیهای سابقاند چرا که اولاً حضور ارتشیهای شاغل در فضای مجازی زیاد نیست، ثانیا میترسند که آنها را ردگیری کنند، ثالثا هزاران نظامی و خانوادهشان در خانههای سازمانی زندگی میکنند که ماهواره ندارند. اما این پیامها و مصاحبهها برای آنهایی که میبینند بیتاثیر نیست، قطعاً بدنه ارتش گرایشهایی نسبت به آن ارتش مقتدر زمان شاه دارد اما بین ارتش سال ۵۷ و ارتش امروز تفاوت از زمین تا آسمان است.»
ارتشیها در سرکوب معترضان شرکت نخواهند کرد
پرسش دیگر کیهان لندن از این دو ارتشی این بود: «آیا در صورت پیچیدهتر شدن شرایط نظام، ارتشیها در سرکوب اعتراضات مردم در کنار سپاه یا بسیج همکاری میکنند؟»
پاسخ هر دو ارتشی منفی است. خلبان «الف» میگوید: «ارتش از بدنه مردم تشکیل شده، حتی اگر چند درصدی هم در بین آنها مقابل مردم بایستند، اگر بحث کشتار مطرح شود حتما عقب مینشینند؛ من به شما بگویم: حتی اغلب سپاهیها هم همینطورند!»
خلبان «ب» نیز میگوید: «اولا اکثر مردم ایران تا از آینده و یک جایگزین معتبر مطمئن نشوند تظاهرات اعتراضی گسترش پیدا نمیکند. به نظرم نظام برای حفظ خود در نهایت با آمریکا مذاکره میکند و مجبور میشود به خواستهای آن تن بدهد. ثانیا ارتش را حتی برای سرکوب هم بازی نمیدهند! پرسنل ارتش هم اهل این حرفها نیستند. اتفاقاً چون میدانند که ارتشیها جلوی مردم نمیایستند بازی داده نمیشوند. البته این دلیل نمیشود که از ارتش انتظار خارقالعاده داشت، درست است که آنها هم با مشکل معیشت دست به گریبانند اما خیلی از مردم عادی محدودتر هستند. سیاست فرماندهان ارتش بر اساس معیارهای سپاه است اما پرسنل بیطرفاند، از طرفی نباید انتظار داشت تا پیش از آخرین لحظه یعنی تا وقتی اطمینان از تغییر پیدا نکردند، به معترضان بپیوندند.»
آینده نقش این ارتش را هم نشان خواهد داد. اما نباید تردید کرد که نارضایتی بین پرسنل آن بیش از هر زمان دیگری است. بخشی از این نارضایتی ریشه در عدم اعتماد به ارتشیها دارد و بخشی دیگر مستقیم به مسائل مالی مربوط است. هزاران نفر از پرسنل ارتش از بیمسئولیتیها و جاهطلبیهای فرماندهان خود شکایت دارند. حقوق آنها کفاف تنگناهای معیشتی را نمیدهد و از رفاهی که خانوادههای ارتشی و نظامیها پیش از انقلاب داشتند فرسنگها فاصله دارد. پوشیدن اونیفورم ارتش و زیر پرچم بودن آن جایگاهی را که در گذشته داشت از دست داده است.
گروهی از ارتشیهای قدیمی و کنونی بر این باورند که در بهمن ۱۳۵۷ سران ارتش خیانت کردند و گروهی نیز معتقدند ارتش باید در جریان انقلاب بیطرف میماند. این در حالیست که سران جمهوری اسلامی در این چهل سال هرگز نتوانستهاند اعتمادی را که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارند به ارتشیها داشته باشند اگرچه فرماندهان آن از میان سرسپردگان به نظام گزینش و منصوب میشوند. این ترس در آنچه در سال ۵۷ اتفاق افتاد نیز ریشه دارد.
ترس جمهوری اسلامی از ارتشیها
یک ارتش ملّی و پرورش افسران متخصص که سمت و سوهای سیاسی آنها بر باورهای ملّی سایه نیاندازد علاوه بر محیط آموزشی و تربیتی، نیازمند رفاه مناسب، اعتماد متقابل بین فرماندهان و بدنه، و رضایتمندی پرسنل است. اما در چهل سال گذشته این مجموعهی شرایط نه تنها در ارتش بلکه در هیچ نهاد مدرن و متعارف دیگر لشکری و کشوری نیز وجود نداشته است! جمهوری اسلامی یک نظام دینی و ایدئولوژیکِ قرون وسطایی است که هرگز نمیتواند با تکیه بر آموزشها و ساختارهای مدرن و متعارف برقرار بماند و خود را حفظ کند. از همین رو نیز انواع و اقسام نهادهای موازی را در کنار ارگانهای متعارف به وجود آورد و هیچ قصدی هم ندارد آنها را که ظاهرا برای حفظ انقلاب شکل گرفته بودند، پس از چهل سال منحل و یا در نهادهای متعارف ادغام کند. این است که ارتش، با وجود فرماندهان سرسپرده، هرگز مورد اعتماد سران جمهوری اسلامی نیست.
بیهوده نیست که این تصور که ارتش در مقابل مردم قرار نمیگیرد به واقعیت نزدیک است. بدنهی ارتش دارای پتانسل بالقوه برای پیوستن به مردم است چون خودش از مردم است و مانند نهادهای موازی با اهداف سیاسی- ایدئولوژیک شکل نگرفته است. اگر این ظرفیت در میان بسیجیها و سپاهیان و دیگر نهادهای رژیم وجود دارد که در هر حرکت اعتراضی افرادی از آنها به مردم بپیوندند، در ارتش این ظرفیت بسی بیشتر است.
سیاست نافرمانی مدنی و مبارزهی بدون خشونت که سالهاست از سوی رضا پهلوی تبلیغ و توصیه میشود، پیوستن اعضای نهادهای نظامی و غیرنظامی رژیم به مردم را تسهیل میکند.
درود درود به شاهزاده پهلوی …نجات ملت ایران از دست غارتگران .فقط افتاب پرستان در هر دولت ومملکتی دستشون باید کوتاه شود
فراموش نکنید که نه مردم درسال ۵۷ دخالت در تغییر رژیم ایران داشتند و نه اکنون میتوانند تغییری ایجاد کنند مسئله ایران و خاورمیانه صحبت از تریلیارد ها دلار گردش سرمایه در دنیا است که ربطی به حجاب بانوان و گران و ارزان شدن نان سنگگ و گوشت و مرغ ندارد خامنه ای و سپاه و بقبه گماشته های حلقه به گوش سیستمی هستند که در زمان لازم خودشان در صورت تصمیم از بالا توالت ملت را هم با زبانشان حاظر به تمیز کردن هستند
یک بخش از پیام یکی از کاربران گرامی برایم جالب بود :
بختیار را بزرگ میکنند بدون انکه هم خوابگی او با صدام ( برای مجاهدین جرم سنگین است ) و یا زد و بند او با خمینی و شاه و ارتش شاه را در نظر بگیرند .
…..میخواهندبنی صدر نخستین …….از لگد زدن به بازرگان …….
از لگد زدن به بازرگان مشروطه خواه واقعی هم ابایی ندارند. اینجا است که دوستی بغض آلود و دروغین آنها با بختیار از سر خشمی است که با بنی صدر و بازرگان دارند. اگر جمهوری خواه هستید باید به جای بختیار بنی صدر را تحویل بگیرید ، اگر مشروطه خواه هستید و ملی گرا باید بازرگان را محترم بشمارید و اگر فقط ملی گرا هستید باید مصدق و فروهر ها و امیر انتظام ها را دریابید و اگر فقط مشروطه پادشاهی میخواهید باید شاه و رضا پهلوی را تبلیغ و بختیار و بنی صدر و بازرگان و مصدق را باهم انتقاد کنید . دم حزب توده و روس مداران مارکسیست همینجا پیدا میشود . اینها دشمن شاه ، بختیار ، رضا پهلوی ، بنی صدر ، بازرگان و مصدق هستند
چرا همه تحلیل های به اصطلا ح روشنفکران برج عاج نشین ایرانی بریده از مردم در همه جنبش ها ی چند دهه گذشته کج و معوج و کودکانه است و نارسا و متعصبا نه و غیر واقعی و غیر منطبق بودن ان با حوادث تاریخی کاملا پیدا است ؟ چون همگی ساختگی و بر اساس کوبیدن یکی و بالا کشیدن دیگری استوار است و یا برای ماست مالی کردن اشتباه استراتژیک و گاهی خیانت یک فرد یا گروه و قهرمان سازی دروغین برای فرد دیگر . بختیار را بزرگ میکنند بدون آنکه هم خوابگی او با صدام ( برای مجاهدین جرم سنگین است ) و یا زد و بند همزمان او با خمینی و شاه و ارتش شاه را در نظر بگیرند . اما شاه و حق پسرش برای همان مشروطه سلطنتی را ندیده میگیرند. چرا ؟ میخوهند بنی صدر نخستین رئیس جمهوری را از صحنه تاریخ حذف کنند
رضا پهلوی کاریزمای این را دارد که بخش قابل توجهی از نیروهای مسلح را با خود همراه کند
واقعاً افتخار میکنم به شاهزاده مملکتم، و اشک در چشمانم جمع میشود، خواهشم این است که هر جور و به هر شکل باید کاری کنیم که ایشان بتوانند بزودی به ایران بازگردند، احساس میکنم که در حال حاضر این رژیم باز هم بدنبال راهکاریست که خود را از این فشاری که تا چند هفته پیش وجود داشت خلاص کند، یک مقدار جو آرام شده در ایران که نباید بشود.
من بعنوان یک ایرانی این را عرض میکنم که دولت انگلیس شاید با آمدن شاهزاده مخالف است و باید این مسئله را ما ایرانیان حل کنیم با استفاده از سیاست و غیره…..
ادامه مطلب. اکثریت قریب به اتفاق افسران ارشد و تیمسارهای نیروی زمینی و بعضا نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی یا عضو انجمن حجتیه بودند و یا سازمان موتلفه و یا با اسلامگرایان به شیوه های گوناگون مرتبط بودند.
فرماندهان و افسران ارشد کنونی ارتش نیز بسیار سرسپرده تر و مرتجعتر و بی اراده تر و اصولگراتر از فرماندهان سپاه هستند. رژیم جیم الف بیشتر از سپاه هراس دارد. در صورت بروز ناآرامیهای گسترده، وظیفه اصلی حفاظت از جیم الف و سرکوب مردم، به ارتش واگذار خواهد شد.
با عرض پوزش از کلیه حسرت گرایان که نگاهی نوستالژیک و رومانتیک نسبت به ارتش دارند و تاکید می کنند که ارتش در مقابل ملت نخواهد ایستاد یادآوری می کنم که در دوران شورشها و اعتراضات پسا انقلاب در گوشه و کنار ایران و قبل از اینکه سپاه شکل بگیرد، این ارتش بود که با سلاحهای سنگین از تانک و توپخانه گرفته تا هلی کوپتر و جنگنده، به سرکوب غیرنظامیان پرداخت و مرتکب جنایات جنگی شد.
از ارتش خائن نباید انتظار هیچگونه همبستگى با ملت ایران را داشت، فراموش نکنیم که همین ارتش بود که به شاهنشاه و ملت ایران خیانت کرد و کشور را به این فلاکت انداخت، زمان قبل که ارتشیها روحیه نظامى گرى داشتند انگونه شد الان که همه طلبه هستند تکلیف معلومه، ارتشى ایرانى اگر غیرت داشت که حال و روز ایران وایرانى اینگونه نبود، سرباز وظیفه اش باختن سرش در راه وطن است، ایا شما عملى ناچیز در مخالفت با ج ا از “ارتشیهاى”ا یران دیده اید که از انها توقع محافظت از ملت در مفابل چپاولگران را داشته باشید! ملت ایران تنهاست و باید بتنهایى به هدفش برسد
ادامه:
فراموش نکنیم که یکی از ترفندهای رژیم جمهوری اسلامی همین است که اپوزوسیون های زیادی ایجاد کند تا مردم سرگردان شوند. البته مردم این اپوزوسیون ها را شناخته اند اما باید کمی عملگرایی را چاشنی کار بکنیم.
آیت الله بی بی سی، رادیو فردا، آمد نیوز و … برخی از مهمترین اپوزیسیون های جعلی هستند.
افرادی که هر دم از مردم ایران گلایه میکنند و آنها را ملامت میکنند مگر فراموش کرده اند که شورش ۵۷ به هر حال توسط همین مردم اجرا شد. پس در قدرت مردم شک نکنید. این که به سفرنامه ی فلان خارجی و مقاله ی بهمان ایرانی مراجعه کنیم و مردم ایران را به صفاتی ناپسند متهم کنیم و در عین حال اتفاقات سال ۵۷ را نادیده بگیریم کمال بی انصافی است. من به شما قول میدهم اگر تکلیف اپوزوسیون مشخص شود و همه گرد شاهزاده جمع شوند این حکومت در کمتر از یک هفته به دیار باقی می شتابد.
کدام ارتش وکدام دانشگاه ؟
ارتش واقعی وجود ندارد و انچه است ظاهر و پوسته بوده و در درون ان در طی این چهل سال ملاها انچه میخواستند از بابت نابودی ان انجام دادند ! ظاهر و لباس ارتش و باطن و درون سپاه پاسداران و…..
پاسدارها و بسیجی ها و…..را لباس نظامی پوشانده اند و همه کاره اشان هم بخش عقیدتی – سیاسی است که ملاها گرداننده ان هستند .
راجع به دانشگاه هم فقط اینرا بگویم که ریس انتخاب اساتید کل دانشگاه های کشور یک اخوند …..است . تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل …..
باید روانشاد دکتر رزین کوب زنده شود و بجای کتاب (دو قرن سکوت) کتاب نیم قرن جنایت و غارت و ویرانی توسط اخوندها را بنویسد ؟!!!!
درود بر شاهـزاده رضا پهـلوى
ارتش، حافظه ی تاریخی دارد. چیزی که سپاه فاقد آن است. و همین حافظه ی تاریخی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. پس نگران گسست بین نسل های ارتش نباشید. از طرف دیگر، سپاه یک ارگان ایدیولوژیک است و تجهیزات خود را فقط برای دفاع از این ایدیولوژی استفاده می کند نه برای دفاع از وطن. بنابراین فاقد هرگونه اعتباری است و چیز مثبت و ارزشمندی ندارد که به نسل بعد از خود منتقل کند.
اینها مباحث روانی-جامعه شناختی است که هم مهم است و هم تاثیر گذار، خصوصاً برای ممالک شرقی که با خاطره ها و اسطوره هایشان زنده اند و به آنها عشق می ورزند.
بیش از ۶ ماه است که زن رفسنجانی در انگلیس اقامت دارد و فقط یک سایت این خبر را درز داد. همسر دومین شخص مملکت که احتمالا اسرار زیادی از کشور دارد. ولی الان ۹ سال است که خبرگزاری های چپگرای غربی(امپرلیاستی) اجازه کوچکترین انتقادی را به این خانواده دزد و جنایتکار نمی دهند و حتی کوچکترین نظر مخالفی را سانسور میکنند.
در اخر بنظر اینجانب شاهزاده رضا پهلوی مراقب خود باشند و برای نجات این مردم بیگدار به اب نزنند چون تقریبا تمام کشورهای غربی و شرقی حامی نهان و پنهان این حکومت می باشند.
-فروش کبد و کلیه و چشم
-فروش دختران ایرانی به تمام کشور های همسایه و وضعیت مشهد
-فروش نوزادان با قیمت ۴۰۰ هزار تومان (که همه میدانیم در این جامعه بیمار جنسی چه آینده ای در انتظارشان است)
-و جدید ترین مورد دفن بی سر و صدای کودکان زباله گرد و …
تاثیری بر اکثریت این ملت ندارد. کار از جای دیگری می لنگد. بسیاری از این مردم با حاکمین هیچ تفاوتی نداشته و ندارند. فقط دستشان به منابع نمی رسد. نگاهی بکنید به سیاسیون پر ادعای خارج از کشور بغیر از چند نفر اکثریت انها از دی ماه سکوت کرده اند تا خطر از جمهوری اسلامی دور شود.
تا همین ۲ یا ۳ روز پیش من سرشار از امید به مردم بودم که دیگه بیدار شده اند ولی با دیدن عدم حمایت ۹۵ درصدی انها از اعتراضات مرداد ماه (ببخشید فقط ناله) به این موضوع بطور قطع پی بردم که ما ایرانی ها حاضریم خودکشی کنیم ولی در مقابل این حکومت نایستیم و این ربطی به ترس ندارد. در خارج از کشور حدود ۷ میلیون ایرانی در ازادی و امنیت زندگی می کنند ولی حتی یک کامنت حاضر نیستند با نام مستعار بگذارند. در سایت های مسلط نهایت تعداد کامنت ها به ۲۵۰ عدد می رسد. بیش از ۶۰ میلیون بزرگسال کجا و ۲۵۰ کامنت کجا!!!
دیگر خبرهای هولناکی مثل:
البته نباید افراد فرصت طلب در هر حکومت و نیرو را از یاد برد که با کوچک ترین احتمال تغییر به سرعت رنگ عوض کرده و منکر جنایات و دزدی های خود می شوند. در کل اگر پرسنل ارتش کاری می خواستند صورت بدهند جامعه تاثیر آن را مشاهده می کرد. نیروهایی آچمز و سترون که به دلیل کم توجهی در سرمایه گذاری در آموزش و بالا بردن کیفیت تجهیزات اکنون نقش ساهی لشکر را بر عهده دارند.
بیشک ارتشیان نیز مانند مردم علت مشکلات کشور را نظام حاکم بر ایران میدانند، شعار رضا شاه روحت شاد را نیز جوانهایی که آن دوران را ندیده اند سر میدهند، خوبیها و همچنین کاستیهای آن زمان هنوز زبان به زبان نقل میشود و بیشک این عمل نیز در بین ارتشیان هست و متوجه هستند که نفس پلید نظام چیزی دیگر غیر از خیرخواهی برای مردم ایران هست.
نگهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدار این کشور باستــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــان
اینکه شاهزاده رضا پهلوی در گذشته آموزشهای نظامی مختلفی را تجربه کرده اند، بسیار هم نیکو است اما ایشان بعنوان یک شاهزاده سکولار دموکرات شناخته می شوند که از اعتماد و اعتبار ملی و مردمی بیشینه ایرانیان نیز برخوردار هستند. بدنه اصلی ارتشیان ، سپاهیان و بسیجیان کنونی از مردمان عادی، ایراندوست و نگهدار این کشور باستان هستند:
پرستاری خاک ایـــــــــــــران تراست…هم این سرزمین بخششی از خداست
نگــــــــــــــــــهدار این کشور باستان…ز آسیب و آزار بیــــــــــــــــــــــــــــــــــــگانگان!
درواقع هیچ فرق بین سپاه و ارتش وجود ندارد. هم فرماندهی هردو وابسته به نظام هستند و هم کادر ارتش دیگر از آن گیفیت گذشته فاصله گرفته اند. درست است که دست چربی مثل سپاه بر کادر ارتش کشیده نمی شود اما حالا سال هاست افرادی از همه جا رانده و مانده وارد ارتش می شوند و در واقع اگر از سرووضع نسبتا مرتب انها در مقایسه با سپاه فاکتور بگیریم عملکرد هردو یکی است.
با ده کیلو برنج وارداتی و چند مرغ یخی همان جنایتی که کادر سپاه در برابر جامعه مرتکب می شود به وقت لزوم ارتشی ها هم انجام می دهند. این حقیقتی است تلخ و گزنده